iran-emrooz.net | Thu, 20.04.2006, 5:29
(بخش سوم)
سند راهبرد امنيت ملی آمريكا
"سند راهبرد ملی آمريكا"، اواسط ماه گذشته (مارس ٢٠٠٦) منتشر شد. اين سند شامل يك مقدمه با امضای جرج بوش، رئيس جمهور امريكا و ١١ بند است كه در آنها بنيانهای سياست خارجی دولت آمريكا تا پايان دورهی رياست جرج بوش تشريح شده است. ترجمهی فارسی اين سند توسط "خبرگزاری فارس" صورت گرفته و در چندين قسمت در روزهای تعطيلات نوروزی منتشر شده است.
٥ـ جلوگيری از اقدام دشمنان برای تهديد ما، هم پيمانان و دوستان ما با تسليحات كشتار جمعی
الف) خلاصهای از راهبرد امنيت ملی در سال ٢٠٠٢
شرايط امنيتی كه ايالات متحده امروزه با آن مواجه است اساسا با قبل متفاوت است. با وجود اين، اولين وظيفه دولت ايالات متحده آمريكا با سابق تفاوتی نكرده است: محافظت از مردم و منافع آمريكا. اين يك وظيفه پايدار آمريكا است كه دولت را موظف میسازد قبل از اين كه تهديدات عليه مردم و منافع آمريكا آسيبی جدی بر آنها وارد كنند با استفاده از همه ابزارهای قدرت ملی، اين تهديدات را كنترل و با آنها مقابله كند. هر قدر اين تهديدات جدیتر باشد، خطر انفعال در برابر آنها نيز بيشتر خواهد شد ـ و برداشتن گامی پيشگيرانه برای دفاع از خود ضرورت بيشتری میيابد ولو اين كه درخصوص زمان و مكان حمله دشمنان قطعيتی نيز وجود نداشته باشد. برخی تهديدات وجود دارند كه از حمله تروريستی با تسليحات كشتار جمعی نيز جدیتر هستند.
ايالات متحده برای پيشدستی يا جلوگيری از اقدامات خشن دشمنان خود در صورت لزوم بر اساس حق طبيعی دفاع از خود به اقدام پيشگيرانه متوسل خواهد شد. آمريكا برای پيشگيری از تهديدات نوظهور هميشه هم به زور متوسل نمیشود. ما ترجيح میدهيم با اقدامات غيرنظامی به هدف خود برسيم و هيچ كشوری نبايد از اقدامات پيشگيرانه به عنوان بهانهای برای خشونت استفاده كند.
مقابله با توليد و تكثير تسليحات كشتار جمعی نيازمند يك راهبرد جامعه با تلاشهای گسترده در جهت مخالف توليد و تكثير برای جلوگيری از دسترسی تروريستها به اين تسليحات تروريستی و دانش مرتبط با آنهاست. اين راهبرد شامل "تلاشهای فعالانه ضدتوليد و تكثير" برای مقابله و غلبه بر تهديدات بالقوه موشكی و تسليحات كشتار جمعی قبل از اين كه بالفعل شوند و "تدابير محافظتی تقويت شده" برای تعديل تبعات استفاده از تسليحات كشتار جمعی میشود. ما قصد داريم دشمنان خود را متقاعد كنيم كه آنها نمیتوانند با تسليحات كشتار جمعی به اهداف خود برسند و با اين كار آنها را از تلاش برای استفاده يا حتی تصاحب اين تسليحات به عنوان اولين منزل در مسير خود بازداريم و منصرف كنيم.
ب) ساختار كنونی: موفقيتها و چالشها
ما برای حفظ امنيت و شهروندان خود با جديت كار كردهايم. ايالات متحده برای رسيدن به اهداف مشترك بينالمللی همكاری فشردهای را با جامعه بينالملل و شركای اصلی خود داشته است.
* ايالات متحده از دفاع موشك بالستيك برای بازدارندگی و محافظت از خود در برابر حملات تسليحات كشتار جمعی كشورهای ياغی استفاده كرده است. استفاده از چنين دفاع موشكیای با خروج ايالات متحده از پيمان موشك ضدبالستيك ١٩٧٢ امكان پذير بوده است كه اين خروج طبق بندهای اين پيمان صورت گرفت.
* در مه ٢٠٠٣، دولت آمريكا طرح ابتكار امنيتی توليد و تكثير (PSI) را به اجرا درآورد. اين طرح ، تلاشی جهانی است كه هدفش متوقف ساختن جابجايی دريايی تسليحات كشتار جمعی، سيستمهای تحويل و مواد مرتبط با آن است. اين طرح تاكنون از حمايت بيش از ٧٠ كشور برخوردار شده و در چندين مورد در جلوگيری از قاچاق تسليحات كشتار جمعی موفقيتهايی نيز داشته است.
* رهبری ايالات متحده در همكاری اطلاعاتی و اجرايی گسترده با چندين كشور منجر به انهدام شبكه اتمی عبدالقديرخان شده است.
* كمی پس از توقيف كشتی حامل مواد اتمی از شبكه عبدالقدير خان به ليبی در چارچوب (PSI) ، ليبی داوطلبانه برنامههای تسليحات كشتار جمعی خود را نابود كرد.
* ايالات متحده در آوريل ٢٠٠٤ تلاش كرد يك بند از قطعنامه ١٥٤٠ شورای امنيت سازمان ملل متحد حفظ شود. بر اساس اين بند، كشورهای عضو بايد توليد و تكثير تسليحات كشتار جمعی را يك جرم تلقی كنند و نظارت مالی و صادراتی موثری وضع نمايند.
* ما رهبری تلاش برای افزايش قدرت آژانس بينالمللی انرژی اتمی را بر عهده گرفتيم تا اين آژانس قدرت رديابی و مقابله با توليد و تكثير اتمی را بيابد.
* دولت آمريكا يك چارچوب جامع جديد ايجاد كرده است با عنوان "دفاع ميكروبی در قرن بيست و يكم" كه شامل طرحهای خلاقانه برای محافظت از آمريكا در برابر تروريسم ميكروبی میشود.
با وجود اين، چند چالش جدی همچنان پيش روی ما هستند كه عبارتند از:
* ايران تعهدات پادمان پيمان منع توليد و تكثير را نقض كرده است و از ارائه تضمينی عينی مبنی بر اينكه برنامه اتمی ايران صرفا در راستای اهداف صلح آميز است، خودداری میكند.
* جمهوری خلق كره شمالی همچنان منطقه را بی ثبات و در برابر جامعه بينالملل ايستادگی میكند. اين كشور اكنون به داشتن يك زرادخانه اتمی كوچك و يك برنامه اتمی غيرقانونی كه در تناقض با تعهدات بينالمللی آن است، افتخار میكند.
* تروريستها، اعم از كسانی كه با القاعده در ارتباطند همچنان در پی دستيابی به تسليحات كشتار جمعی هستند.
* برخی از منابع مواد شكافتپذير تسليحاتی ـ مواد شكافتپذير يكی از اجزاء اصلی ساخت تسليحات اتمی است ـ آن طور كه بايد تحت مراقبت قرار ندارند.
* پيشرفت در تكنولوژی ميكروبی فرصتهای بيشتری را در اختيار بازيگران دولتی و غيردولتی برای تصاحب تجهيزات و عوامل بيماری زا خطرناك قرار میدهد.
ج) راه پيش رو
ما همچنان متعهد هستيم كه خطرناكترين تسليحات جهان را از دسترس خطرناكترين افراد جهان دور نگاه داريم.
١ـ توليد و تكثير اتمی
توليد و تكثير تسليحات اتمی جدیترين تهديد برای امنيت ملی ما است. تسليحات اتمی قابليت منحصر به فردی برای كشتار فوری افراد در مقياسی وسيع دارد. برای همين، تسليحات اتمی برای كشورهای ياغی و تروريستها جذابيت خاصی دارد.
بهترين راه برای مقابله با كشورهايی كه در پی تسليحات اتمی هستند يا تروريستها، جلوگيری از دسترسی آنها به اجزاء اصلی مواد شكافتپذير است. جلوگيری از دسترسی كشورها يا تروريستها به اجزاء ديگر بسيار دشوارتر است زيرا ٦٠ است كه از پيدايش تكنولوژی تسليحات اتمی میگذرد و دانش آن در همه جا در دسترس است. بنابراين، راهبرد ما بر مبتنی بر كنترل مواد شكافتپذير با دو اولويت عينی است: اول، جلوگيری از دسترسی كشورها به توان توليد مواد شكافتپذير لازم برای ساخت تسليحات اتمی و دوم ، پيشگيری، رهگيری يا ممانعت از هرگونه جابجايی اين مواد از كشورهايی كه دارای اين قابليت هستند به كشورهای ياغی يا تروريستها.
"اولويت اول" مستلزم پر كردن خلاءهای پيمان منع توليد و تكثير است كه به برخی رژيمها اين اجازه را میدهد تا مواد اتمی لازم برای ساخت تسليحات اتمی را در پوشش برنامه انرژی اتمی صلح آميز توليد كنند. برای پركردن اين خلاءها، ما پيشنهاد كردهايم كه صادركنندگان اتمی برجسته جهان يك سيستم امن و منظم ايجاد كنند كه انرژی اتمی را بدون گسترش تسليحات اتمی در سطح جهان گسترش دهند. در اين سيستم، همه كشورها با هزينهای معقول به سوخت لازم برای راكتورهای اتمی صلح آميز دسترسی خواهند داشت و در مقابل آن، نيز شفاف عمل خواهند كرد و قابليت غنی سازی و بازفرآوری را كه میتوانند منجر به توليد مواد شكافتپذير برای تسليحات اتمی گردند، محكوم میكنند. با اين روش، غنی سازی و بازفراوری برای كشورهايی كه در پی مهار انرژی اتمی برای اهداف صرفا صلح آميز هستند ضروری نخواهد بود.
دولت آمريكا برای مقابله با توليد و تكثير اتمی با جامعه بينالمللی همكاری دارد.
در ادامه، اين سند، اتهامات بیاساس تكراری گذشته آمريكا را عليه برنامه هستهای صلحآميز ايران مطرح كرد: ما ممكن است با چالشی جدیتر از هيچ كشوری جز ايران مواجه نشويم. برای تقريبا ٢٠ سال، ايران بسياری از تلاشهای اتمی اصلی خود را از جامعه بينالمللی پنهان كرد. اما ايران همچنان مدعی است كه در پی ساخت تسليحات اتمی نيست. نيات اصلی رژيم ايران در خودداری اين رژيم از مذاكره توام با حسن نيت كاملا مشهود است: خودداری از اجرای تعهدات بينالمللی خود مبنی بر فراهم آوردن دسترسی آژانس بينالمللی انرژی اتمی به مراكز هستهای اين كشور و پاسخ گفتن به پرسشهای نگران كننده و همچنين اظهارات خصمانه رئيس جمهور ايران مبنی بر "لزوم محو اسرائيل از روی نقشه زمين." آمريكا به شركای اروپايی خود و روسيه پيوسته است و ايران را تحت فشار قرار داده است تا به تعهدات بينالمللی خود عمل كند، تضمينهای عينی ارائه نمايد كه برنامه اتمی اين كشور صرفا جنبه صلح آميز دارد. اگر قرار است از مواجهه نظامی پرهيز شود تلاشهای ديپلماتيك بايد موفق گردند.
آمريكا نگرانیهای ديگری در مورد ايران دارد كه به اندازه اين مسائل اتمی مهم هستند. رژيم ايران از تروريسم حمايت میكند، اسرائيل را تهديد میكند و در پی ناكام گذاشتن روند صلح خاورميانه است، روند دموكراسی در عراق را مختل میكند و مردم خود را از آزادی محروم میسازد. مسئله اتمی و نگرانیهای ديگر ما در نهايت فقط هنگامی حل خواهند شد كه رژيم ايران با اتخاذ تصميمی راهبردی، سياستهای خود را تغيير بدهد و نظام سياسی خود را باز نمايد و به مردم خود آزادی بدهد. اين هدف غايی سياست آمريكا است. در اين حين، ما همه تدابير ضروری را برای محافظت از امنيت ملی و اقتصادی خود در برابر تاثيرات ناخوشايند اقدامات بد آنها اتخاذ خواهيم كرد. ريشه مشكلات در رفتار غيرحقوقی و اهداف خطرناك رژيم ايران است نه در آرمانهای مشروع و منافع مردم ايران. راهبرد ما مبتنی بر مقابله با تهديدات رژيم ايران و در عين حال گسترش تعامل و كمك به مردمی است كه رژيم ايران بر آنها ستم میكند.
رژيم كره شمالی نيز يك چالش جدی در زمينه توليد و تكثير اتمی است. اين رژيم دارای سابقهای طولانی و نااميدكننده از فريب و مذاكرات توام با سوءنيت است. در گذشته، رژيم كره شمالی تلاش میكرد تا بين آمريكا و هم پيمانانش اختلاف ايجاد كند. اين بار، آمريكا توانست با موفقيت بين شركای اصلی منطقه ـ چين، ژاپن، روسيه و جمهور كره (كره جنوبی) ـ در مورد اين موضوع اجماع ايجاد كند كه كره شمالی بايد همه برنامههای اتمی موجود خود را متوقف كند. همكاری منطقهای بيشترين اميد را برای حل ديپلماتيك و صلح آميز اين مشكل ايجاد میكند. كره شمالی در نشست شش جانبه پكن در ١٩ سپتامبر ٢٠٠٥ ، با امضاء بيانيه مشتركی توافق كرد كه همه تسليحات اتمی و همه برنامه اتمی كنونی خود را كنار بگذارد. بر اساس اين بيانيه مشترك، طرفين بايد درخصوص يك صلح دائمی برای شبه جزيره كره و يافتن راهی برای ارتقاء همكاری امنيتی در آسيا با يكديگر مذاكره كنند. آمريكا در كنار همپيمانان خود در نشست شش جانبه همچنان به اعمال فشار بر كره شمالی برای اجرای اين تعهدات ادامه خواهد داد.
ايالات متحده نگرانیهای ديگری نيز درباره كره شمالی دارد. كره شمالی ارز ما را جعل میكند، مواد مخدر ، قاچاق میكند و در چندين فعاليت غيرقانونی ديگر نيز نقش دارد: اين كشور، كره جنوبی را با ارتش خود و همسايگانش را با موشك تهديد میكند و بر مردم خود ستم میراند و آنها در گرسنگی نگه میدارد. رژيم كره شمالی بايد اين سياستهای خود را تغيير بدهد، نظام سياسی خود را باز كند و به مردم خود آزادی بدهد. در اين حين، ما همه تدابير ضروری را برای محافظت از امنيت ملی و اقتصادی خود در برابر تاثيرات ناخوشايند اقدامات بد آنها اتخاذ خواهيم كرد.
اولويت دوم توليد و تكثير اتمی ، دور نگاه داشتن مواد شكافتپذير از دسترس كشورهای ياغی و ترويستها است. برای اين منظور، ما بايد خطرات ناشی از نظارت نامناسب بر مواد اتمی و راديولوژيك را در سراسر جهان مد نظر قرار دهيم. دولت آمريكا سرگرم رهبری تلاشی جهانی برای كاهش و مراقبت از اين مواد در زودترين زمان ممكن است. اين تلاش از طريق چندين طرح از جمله طرح كاهش تهديدات جهانی (GTRI) صورت میگيرد. زرادخانههای اتمی موجود را شناسايی و تحولات آنها را دنبال میكند و سعی میكند آنها را كاهش میدهد. اين طرح جديد همچنين با نصب تجهيزات رديابی در گلوگاههای حساس، با قاچاق مواد اتمی نيز مقابله میكند.
آمريكا با تكيه بر موفقيتهای (PSI) همچنين رهبری تلاشهای بينالمللی را برای قطع قاچاق تسليحات اتمی بر عهده دارد و اين كار را با كنترل مسيرهای دريايی ، هوايی و زمينی مهم و قطع منابع مالی حاميان توليد و تكثيركنندگان اتمی انجام میدهد.
٢ـ تسليحات ميكروبی
تسليحات ميكروبی نيز تهديدی جدی از نوع تهديدات تسليحات كشتار جمعی است و اين تهديد عمدتا ناشی از تهديد شيوع بيماری در ميان خيل عظيمی از مردم و در سراسر جهان است. ساخت تسليحات ميكروبی برخلاف تسليحات اتمی نيازمند زيرساختارها يا مواد دشوارياب نيست. اين امر، چالش كنترل بر گسترش اين تسليحات را حتی دشوارتر میسازد.
مقابله با گسترش تسليحات اتمی مستلزم راهبرد خاصی است مبتنی بر بهبود توان خود برای رديابی و مقابله با حملات ميكروبی، جلوگيری از شيوع عوامل بيماری زای خطرناك و محدود ساختن مواد لازم برای ساخت تسليحات ميكروبی. آمريكا در حال حاضر سرگرم همكاری با كشورها و نهادهای هم پيمان خود برای تقويت يك سيستم نظارت ميكروبی جهانی جهت جلوگيری سريع از گسترش بيماریهای مشكوك است. ما برای مدرنيزاسيون زيرساختارهای بهداشت عمومی و تشويق صنايع توسعه انواع جديد واكسنها و داروها در داخل خاك آمريكا، طرحهای جديدی را آغاز كردهايم.اين امر همچنين باعث تقويت توان ملی ما برای مقابله با تهديدات جهانی عليه بهداشت عمومی مثل آنفلوآنزای پرندگان خواهد شد.
٣ـ تسليحات شيميايی
تسليحات شيميايی يك نگرانی جدی در زمينه توليد و تكثير هستند و تروريستها از جمله القاعده فعالانه برای كسب آنها تلاش میكنند. تهديدات تسليحات شيميايی مثل تسليحات ميكروبی با پيشرفت تكنولوژی ، توسعه مواد و دسترسی آسان به مواد و تجهيزات افزايش میيابد.
برای جلوگيری و مقابله با چنين تهديداتی، ما بايد شبكههای تروريستی را كه در پی كسب توان تسليحات شيميايی هستند شناسايی و منهدم كنيم و نگذاريم آنها به مواد لازم برای ساخت اين تسليحات دست يابند. ما اكنون داريم توان رديابی و ديگر توانهای دفاعی خود را در داخل و خارج بهبود میبخشيم كه از آن جمله میتوان به تلاش برای كسب اطمينان از اين مساله اشاره كرد كه نيروهای نظامی و ويژه آمريكا آموزش و تجهيزات لازم را برای مديريت تبعات يك حمله شيميايی دارند.
٤ـ نياز به عمل
شرايط راهبردی جديد مستلزم اتخاذ رويكردی جديد برای بازدارندگی و دفاع است. راهبرد بازدارنده ما ديگر مثل سابق عمدتا مبتنی بر پيش فرض ناخوشايند وارد آوردن تبعات ويرانگر بر دشمنان بالقوه نيست. برای بازدارندگی بازيگران دولتی و غيردولتی، هم دفاع لازم است و هم حمله و اين كار بايد از طريق جلوگيری از دسترسی آنها به ابزارهای لازم برای حملات مورد نظر خود و در صورت لزوم مقابله كردن با تمام توان صورت گيرد.
نيروهای اتمی بی خطر، مطمئن و معتبر همچنان نقشی مهم ايفا میكنند. ما در حال حاضر سرگرم گسترش سيستم «ترياد جديد» هستيم، اين سيستم متشكل است از سيستمهای حملهای (هم اتمی و هم قدرت متعارف تقويتشده) ، سيستمهای تدافعی فعال و منفعل شامل دفاع موشكی و زيرساختارهای منعطف كه همگی تحت نظر يك ستاد فرماندهی و كنترل تقويت شده قرار دارند و همچنين سيستمهای برنامه ريزی و اطلاعاتی. اين قابليتها با تهديدات جديدی كه با آنها مواجهايم بهتر مقابله میكند و در عين حال تعهدات امنيتی ما را در قبال هم پيمانانمان گسترش میدهد. اين تعهدات امنيتی نقشی حياتی در متقاعد ساختن برخی كشورها برای صرف نظر كردن از برنامه تسليحات اتمی خود داشته و ما را در رسيدن به اهداف منع توليد و تكثير ياری كرده است.
اما بازدارندگی دشمنان بالقوه و ايجاد اطمينان در دوستان و هم پيمانان خود فقط جزئی كوچك از يك رويكرد كلان است. مقابله با چالشهای توليد و تكثير تسليحات كشتار جمعی همچنين مستلزم اقدامات بينالمللی موثر است و در مواقعی كه آمريكا در اين راه پيشگام میشود جامعه بينالملل بيش از هر زمان ديگری وارد عمل میگردد.
برداشتن گام عملی مستلزم نيروی نظامی نيست. الويت اصلی و اقدام مشترك ما رفع نگرانیهای توليد و تكثير از طريق ديپلماسی بينالمللی و هماهنگ با هم پيمانان و شركای منطقهای اصلی ما است. اما در صورت لزوم بر اساس اصل ديرينه دفاع از خود، ما استفاده از زور را قبل از وقوع حملات عليه خود منتفی نمیدانيم حتی اگر در خصوص زمان و مكان اين حملات ترديد وجود داشته باشد. ما نمیتوانيم در بحبوحه خطرات، گوشهای آرام بنشينيم . اين اصل و منطق پيشگيری است. جايگاه پيشگيری در راهبرد امنيت ملی ما مثل سابق است. ما همواره آگاهانه عمل میكنيم و تبعات اقدامات خود را میسنجيم. دلايل اقدامات ما كاملا روشن ، نيروهای ما سنجيده و علل ما برای هر اقدام مشخص است.
ـ عراق و تسليحات كشتار جمعی
دولت آمريكا وارث يك عراقی تهديد آميز بود ، مشكلی كه حل نشده باقی مانده بود. در اوايل سال٢٠٠١، حمايت بينالمللی از تحريمهای سازمان ملل متحد عليه عراق و محدوديت مداوم فعاليتهای تسليحاتی رژيم عراق تضعيف شد و يكی از اعضای اصلی شورای امنيت و همكاری اروپا () خواستار لغو آنها شد.
در نظر آمريكا، حملات ١١ سپتامبر تاكيدی بر اين واقعيت است كه اگر مسالهای لاينحل باقی بماند چه خطراتی خواهد داشت. صدام در طول ١٢ سال به ١٦ قطعنامه شورای امنيت سازمان ملل بی توجهی كرد و علاوه بر آن به كشور همسايه خود كويت حمله نظامی كرد، از تروريستها حمايت كرد ، مردم خود را مرعوب كرد ، از تسليحات شيميايی استفاده كرد و در نهايت چنان تهديدی شد كه ما نتوانستيم آن را ناديده بگيريم.
شورای امنيت سازمان ملل متحد در هشتم نوامبر ٢٠٠٢ به اتفاق آراء قطعنامه ١٤٤١ را صادر كرد و در آن از رژيم عراق خواست تا تعهدات خود را در زمينه خلع سلاح تمام و كمال انجام بدهد. اما صدام بار ديگر به جامعه بينالمللی بی توجهی كرد. بر اساس گزارش گروه حقيقت ياب عراق، گروه بازرسانی كه پس از سرنگونی صدام به عراق رفتند و كاملترين گزارش را درباره فعاليتهای غيرقانونی رژيم عراق تهيه كردند :
صدام همچنان به استفاده از تسليحات كشتار جمعی میانديشيد. او توضيح میداد كه عمدا اين حس دو پهلو را ايجاد میكرد تا از آن به عنوان بازدارندهای عليه ايران استفاده كند. او برای اثبات قابليتهای فكری خود مسيرهايی مشخص را برمی گزيد. وقتی تحريمهای سازمان ملل ضعيف شد، تلاش برای احيای كامل توليدات تسليحات كشتار جمعی رو به گسترش گذاشت. صدام دستور داد كار ساخت موشك بالستيك ادامه يابد و زمينه برای ساخت موشك دوربرد هموار گردد. تقريبا هيچ يك از مقامهای ارشد عراقی فكر نمیكرد صدام تسليحات كشتار جمعی را برای هميشه كنار گذاشته است. شواهد حاكی از آن است كه وقتی منابع لازم در دسترس قرار گرفت و فشار تحريمها رو به كاستی گذاشت ، به همان اندازه فعاليتها در حمايت از بازسازی تسليحات كشتار جمعی در آينده رو به افزايش رفت.
با سرنگونی رژيم صدام، اين تهديد خنثی يك بار برای هميشه نابود شد.
گروه حقيقت ياب عراق همچنين اعلام كرد كه اطلاعاتِ قبل از جنگ در مورد زرادخانههای تسليحات كشتار جمعی غلط بودند ـ نتيجهای كه كميسيون دو حزبی و گروه تحقيقات كنگره آمريكا نيز صحت آن را تاييد كردند .اگر واقعا میخواهيم با تهديدات تسليحات كشتار جمعی مقابله كنيم بايد از اين تجربيات درس بگيريم.
اول اين كه ، اطلاعات ما بايد بهبود يابند . رئيس جمهور و كنگره گامهايی را درجهت سازماندهی مجدد و تقويت جامعه اطلاعاتی آمريكا برداشته اند. تعيين يك رهبر واحد و مسئول برای جامعه اطلاعاتی و مقامهای اطلاعاتی مسئول، زير نظر وی در كنار گسترش تبادل اطلاعات و منابع میتوانند ما را در رسيدن به اين هدف ياری كنند.
دوم اين كه همواره درخصوص برنامههای محرمانه ، ترديدهايی وجود دارد زيرا توليد و تكثيركنندگان اغلب ، رژيمهايی ظالم هستند كه با روشهای گوناگون فعاليتهای خود را مخفی نگاه میدارند. در واقع ، قبل از جنگ خليج {فارس} در سال ١٩٩١ ، بسياری از تحليلگران اطلاعاتی تهديدات تسليحات كشتار جمعی رژيم عراق را دست كم گرفتند. پس از اين جنگ، آنها با شگفتی متوجه شدند كه عراق چقدر در مسيرهای گوناگون برای توليد مواد شكافت پذير پيش رفته است.
سوم، راهبرد بلوف، انكار و فريب از سوی صدام يك بازی خطرناك است كه ديكتاتورها در مواقع خطر انجام میدهند. جهان يك انتخاب روشن پيش روی صدام گذاشت: اجرای كامل و فوری تعهدات خود در زمينه خلع سلاح يا مواجهه با تبعات جدی. صدام راه اول را برگزيد و اكنون با محاكمه در دادگاه ويژه عراق مواجه است. رفتار ناآرام صدام بود كه توجه جهانيان را به خود جلب كرد و خودداری او از رفع ابهاماتی كه ايجاد كرده بود آمريكا و هم پيمانانش را وادار كرد كه وارد عمل شوند. ما شكی نداريم كه جهان با سرنگونی اين مستبد خطرناك و پيش بينی ناپذير اكنون امنتر است و شكی نداريم كه اگر مستبدان بدانند كه تلاش برای دستيابی به تسليحات كشتار جمعی آنها را به مخاطره میاندازد، جهان باز هم امنتر خواهد شد.
٦ـ ايجاد دورهای جديد در رشد اقتصادی جهانی از طريق ايجاد بازارها وتجارت آزاد
الف) خلاصهای از راهبرد امنيت ملی آمريكا در سال ٢٠٠٢
ارتقاء آزادی و تجارت آزاد مدتهای مديدی است كه شالوده سياست خارجی آمريكا را تشكيل میدهد. ايجاد آزادی اقتصادی بيشتر هرگز جدا از آزادی سياسی نيست. آزادی اقتصادی به افراد قدرت بيشتر میبخشد و افرادی كه قدرتی بيشتر میيابند بيش از پيش خواستار آزادی سياسی میگردند. آزادی اقتصادیِ بيشتر نيز در نوع خود منجر به ايجاد فرصتها و رونق اقتصادی بيشتر برای همه مردم جهان میگردد. تاريخ نشان داده است كه اقتصاد بازار، كارآمدترين نظام اقتصادی و بهترين راه برای ريشهكنی فقر بوده است. آمريكا برای گسترش آزادی و رونق اقتصادی، آمريكا راه ارتقاء آزادی ، تجارت آزاد ، گشايش بازار ، ايجاد يك نظام مالی پايدار، يكپارچگی اقتصاد جهانی و حفظ توسعه انرژی پاك را در پيش گرفته است.
ب) ساختار كنونی: موفقيتها و چالشها
اقتصاد جهانی ، اقتصادی آزادتر و بازتر است و بسياری از مردم جهان شاهد بوده اند كه با افزايش رونق و يكپارچگی اقتصادی ، زندگی آنها بهبود يافته است. دولت آمريكا به بسياری از الويتهای آزادی اقتصادی خود كه در سال ٢٠٠٢ تعيين كرده بود، جامه عمل پوشانده است، از جمله:
ـ در دست گرفتن ابتكار عمل در سطح جهانی :
ما تلاش كردهايم تا بازارها را باز كنيم و از طريق طرح مذاكره «اولويت توسعه دوحه» در چارچوب سازمان تجارت جهانی ، اقتصاد جهانی را يكپارچه نمائيم. آمريكا برای اصلاح تجارت كشاورزی جهانی، حذف رايانههای صادرات كشاورزی و كاهش برنامههای حمايتی ضدتجاری، حذف همه تعرفههای كالاهای مصرفی و صنعتی و گشايش بازارهای خدمات تجاری طرحهای تاريخی و جسورانهای پيشنهاد كرده است. وقتی اين مذاكره در سال ٢٠٠٣ متوقف شد، آمريكا كمی بعد طرح مذاكره دوحه را بار ديگر مطرح نمود كه در نهايت به توافق اصولی طرفين در سال ٢٠٠٤ در ژنو منجر شد. با آغاز مذاكرات، آمريكا همچنان پيشگام ارائه طرحهای جسورانه برای ايجاد آزادی اقتصادی از طريق گشايش بازارها است. ما همچنين مسير كمك به اعضای جديد برای پيوستن به سازمان تجارت جهانی مثل ارمنستان، كامبوج، مقدونيه و عربستان سعودی را طی میكنيم.
ـ اجرای طرحهای تجاری دوجانبه و منطقهای
ما از «توافقهای تجارت آزاد» برای گشايش بازار، حمايت از اصلاحات اقتصادی و حاكميت قانون و ايجاد فرصتهای جديد برای كشاورزان و كارگران آمريكايی استفاده كرده و میكنيم. از سال ٢٠٠١ تاكنون ما :
* مذاكراتی را برای توافقهای تجارت آزاد با ١٤ كشور در ٥ قاره جهان آغاز كرده و به اتمام رساندهايم و اكنون نيز سرگرم مذاكره با ١١ كشور ديگر هستيم.
* با همكاری كنگره آمريكا، ما توافق تجارت آزاد آمريكای مركزی را موسوم به جمهوری دومينيكن (CAFTA-DR) تصويب كرديم كه رهبران السالوادور، هوندوراس ، گواتمالا، نيكاراگوئه ، كاستاريكا و جهموری دومينيكن از مدتها قبل در پی آن بودند.
* در سال ٢٠٠٣ ، طرح تشكيل منطقه تجارت آزاد خاورميانه (MEFTA) تا سال ٢٠١٣ را مطرح كرديم كه هدف از آن گسترش دايره فرصتهای اقتصادی در خاورميانه بود.
* با بحرين، اردن، مغرب و عمان در زمينه توافقهای تجارت آزاد مذاكره كرديم تا بستری برای طرح MEFTA فراهم آوريم.
* در سال ٢٠٠٢، طرح ASEAN را آغاز كرديم كه در نهايت منجر به تكميل توافق تجارت آزاد با سنگاپور و اجرای مذاكراتی با تايلند و مالزی شد.
* با استراليا، يكی از نزديكترين هم پيمانان آمريكا در منطقه اقيانوس آرام و شريك تجاری مهم آمريكا، يك توافق تجارت آزاد به امضاء رسانديم.
* همچنان سرگرم تلاش برای افزايش فرصتهايی تجاری در آفريقای نيمهصحاری از طريق اجرای قانون «فرصت و رشد آفريقا» (AGOA) هستيم و سعی داريم از طريق «سيستم عمومی اولويتها» فرصتهايی نيز برای بسياری ديگر از كشورهای در حال توسعه فراهم كنيم.
ـتلاش برای ايجاد بازارهای آزاد، ثبات مالی و يكپارچگی بيشتر اقتصاد جهانی
ما با همكاری اروپا، ژاپن و ديگر كشورهای اقتصادی بزرگ جهان در پی ايجاد اصلاحات ساختاری هستيم كه در آن رشد، ثبات و فرصت در سراسر جهان افزايش خواهد يافت. ايالات متحده:
* در نشست گروه هفت (G7) درخصوص رشد اقتصادی در جهان به توافق دست يافت . بر اساس اين توافق، طرفين بايد گامهايی عملی برای ايجاد نظامهای اقتصاد داخلی بردارند.
* با كشورهای ديگری كه در حكم موتور جهانی و منطقهای رشد هستند ـ مثل هند، چين، ROK ، برزيل و روسيه ـ در زمينه اصلاحاتی در جهت گشايش بازارهای جهان و كسب اطمينان از ثبات مالی در آنها همكاری میكند.
* از چين میخواهد تا به سمت يك رژيم بازار، منعطف و تبادلی حركت كند ـ گامی كه هم به چين و هم به اقتصاد جهانی كمك خواهد كرد و
* برای اصلاح نهادهای مالی بينالمللی در جهت تمركز بيشتر بر نتايج اقدامات اقتصادی، تقويت شيوههای حكومتی و تدوين سياستهای سالم و رهايی كشورهای فقير از بدهیهای سنگين تلاش میكند.
ـ تقويت امنيت و توسعه سالم انرژی
دولت با شركای اقتصادی و توليدكنندگان انرژی برای گسترش انواع منابع انرژی، گشايش بازارها و تقويت حاكميت قانون و گسترش سرمايه گذاری خصوصی ـ كه میتواند منجر به توليد انرژی لازم برای پاسخگويی به نيازهای جهانی استفاده شود ـ تلاش میكند. علاوه بر اين ما :
* با كشورهای صنعتی و توسه يافته در زمينه هيدروژن ، زغال پاكيزه و تكنولوژی اتمی پيشرفته همكاری كرده و
* با همكاری استراليا، چين، هند ، ژاپن و ROK يك ائلاف آسيا ـاقيانوسيهای ايجاد كرده است كه سوخت و آب و هوای سالم توليد میكند و استقرار تكنولوژیهای پاكيزه را برای گسترش امنيت ، كاهش فقر و آلودگی تسريع مینمايد.
برخی چالشها هنوز باقی مانده اند كه عبارتند از :
* موج حمايت از محصولات داخلی در بسياری از كشورها ، مزايای بازارهای آزاد را در معرض خطر قرار داده و گسترش تجارت آزاد و سالم و رشد اقتصادی را مختل كرده است.
* كشورهايی كه فاقد حاكميت قانون هستند در معرض فساد، عدم شفافيت و حكومتی ضعيف قرار دارند. اين ملتها با كوتاهی در گسترش سطح تجارت ، محافظت از سرمايههای عقلانی يا ايجاد دسترسی عمومی به بخشهای اصلی سرمايه گذاری، آرزوهای اقتصادی مردم خود نقش بر آب میكنند.
* بسياری از كشورها بيش از حد وابسته به نفتهای خارجی هستند كه اغلب از بخشهای ناآرام جهان وارد میشوند.
* يكپارچگی اقتصادی باعث گسترش ثروت در سطح جهان میشود اما در عين حال اقتصادهای محلی را بيش از پيش مشمول شرايط بازار جهانی قرار میدهد.
* برخی حكومتها، جريان آزاد سرمايه را محدود میكنند و نقش مهمی كه سرمايهگذاری عقلانی در ارتقاء رشد اقتصادی ايفا میكند را متزلزل میسازند . اين باعث میشود سرمايهگذاری، فرصت اقتصادی و شغلهای جديد از نيازمندان دريغ شود.
برای گسترش آزادی و رونق اقتصادی و مقابله با چالشهايی كه باقی ماندهاند، راهبرد ما مستلزم موارد زير است :
١ـ گشايش بازارها و ادغام كشورهای در حال توسعه در آن
در حالی كه اكثر كشورهای جهان در اصول با آزادی اقتصادی موافقند اما در عمل بسياری از آنها همچنان محكم به كمكها و رايانهها و محدوديتهای تجاری متوسل میشوند. اين عوامل انحرافی باعث توقف رشد اقتصادی كشورهای توسعه يافته و كندی روند رهايی كشورهای در حال توسعه از دام فقر خواهد شد. آمريكا در برابر اين ديدگاه كوتهبينانه، ديدگاه پايدار اقتصاد جهانی را ترويج میكند كه در آن از همه طرفين استقبال میشود و تبادل داوطلبانه كالاها و خدمات مبتنی بر سود دوجانبه و نه جانبداری است.
ما در چارچوب سازمان تجارت جهانی و توافقهای تجارت آزاد دوجانبه و منطقهای همچنان به پيشبرد اين اولويت ادامه خواهيم داد.
* ايالات متحده آمريكا در پی تكميل مذاكرات توسعه دوحه برخواهد آمد. توافق دوحه باعث گسترش فرصت اقتصادی برای آمريكايیها و ديگر مردم جهان خواهد شد. بازارهای تجاری و آزاد به شهروندان كشورهای در حال توسعه اين امكان را میدهد تا زندگی خود را بهبود ببخشند . علاوه بر اين باعث كاهش فسادهايی خواهد شد كه معمولا گريبان گير اقتصادهای دولتی است.
* ما به همكاری خود با كشورهايی مثل روسيه، اوكراين، قزاقستان و ويتنام در اصلاحات بازاری لازم برای پيوستن به سازمان تجارت جهانی ادامه خواهيم داد. اعضای سازمان تجارت جهانی از فرصتهايی بهرمند هستند كه در قبال آن متعهدند حاكميت قانون و احترام به حقوق مالكيت عقلانی كه مايه بقای اقتصاد مدرن است، تقويت كنند و تعرفهها، رايانهها و ديگر محدوديتهای تجاری را كه بازارهای جهانی را تحريف میكند و به فقرای جهان آسيب وارد میكند، حذف كنند.
* ما از طريق تكميل و اجرای توافقهای تجاری با بحرين، عمان و امارات عربی متحده، MEFTA را پيش خواهيم برد و از طريق طرحهای ديگر مناطق تجارت آزاد ايجاد خواهيم كرد.
* در آفريقا، ما در پی ايجاد توافق تجاری با كشورهای اتحاديه گمركی آفريقای جنوبی هستيم : كشورهايی مثل بوتسوانا ، لسوتو، ناميبيا، آفريقای جنوبی و سوازيلند.
* در آسيا، ما در پی ايجاد توافق تجاری با تايلند، ROK و مالزی هستيم . ما همچنين به همكاری نزديك خود با چين ادامه خواهيم داد تا اطمينان حاصل كنيم اين كشور نسبت به تعهدات خود در سازمان تجارت جهانی پايبند است و از حقوق مالكيت عقلانی دفاع میكند.
* در نيمكره خود ، ما از طريق ايجاد توافق تجارت آزاد آمريكای شمالی ، CAFTA- DR و ايجاد توافق تجاری با شيلی در پی ايجاد مناطق آزاد تجاری برخواهيم آمد. ما با كلمبيا، پرو، اكوادور و پاناما توافقهايی تجاری به امضا خواهيم رساند و اجرا خواهيم كرد.
٢ـ گشايش، يكپارچگی و تكثير بازارهای انرژی برای ايجاد خودكفايی در زمينه انرژی
اكثر انرژی اقتصاد جهان از سوختهای فسيلی بخصوص نفتی است. ايالات متحده آمريكا سومين توليد كننده بزرگ نفت در جهان است اما ما برای تامين بيش از ٥٠ درصد از نيازهای سوختی خود متكی بر منابع بينالمللی هستيم. فقط برخی كشورهای معدود هستند كه نفت جهان را تامين میكنند.
وابستگی جهان به اين تامينكنندگان اندك، نه مسئولانه است نه پايدار. كليد كسب اطمينان از تامين انرژی خود در گرو «تكثير» مناطق و نوع منابع انرژی است كه ما متكی بر آنها هستيم.
* دولت آمريكا با كشورهای نفت خيز برای گشايش، شفافيت و حاكميت قانون در آنها همكاری میكند. اين امر باعث ارتقاء حكومتی دموكراتيك و جذب سرمايههای لازم برای توسعه منابع آنها و گسترش طيف تامين كنندگان انرژی خواهد شد.
* ما «شركت انرژی اتمی جهان» را ايجاد و در چارچوب آن با كشورهای ديگر برای توسعه و استقرار تكنولوژی راكتورها و بازيافت اتمی پيشرفته همكاری میكنيم. اين شركت به ما اين امكان را میدهد كه به انرژی مطمئن و عاری از تشعشات دست يابيم، انرژیهای كه فضولات آن نسبت به انرژیهای قديمی كمتر است و كمتر ممكن است پلوتونيوم جداشده از آن در اختيار كشورهای ياغی و تروريستها قرار گيرد. اين تكنولوژیهای جديد امكان گسترش چشمگير يك انرژی اتمی سالم و امن را برای پاسخگويی به تقاضای فزاينده انرژی اتمی در سراسر جهان فراهم میآورد.
* ما با شركای بينالمللی خود برای ايجاد تكنولوژیهای تبديلی مثل تبديل هيدروژن و زغال پاكيزه همكاری داريم. ما از طريق پروژههايی مثل طرح FUTUREGEN در پی تبديل زغال داخلی خود به منابع بدون تشعشات الكتريسيته و هيدروژن هستيم كه به ما اين امكان را میدهد مانع از تكثير آنها در سطح جهان شويم.
* در داخل نيز، ما سرگرم تحقيق درباره يك نيروگاه زغالی بدون تشعشع هستيم يعنی تكنولوژیهای انقلابی خورشيدی و بادی ، انرژی اتمی سالم و پاكيزه و روشهای پيشروانه توليد اوتانول.
كاهش وابستگی به منابع انرژی خارجی در راهبرد جامع انرژی آمريكا در اولويت قرار دارد. تكثير منابع انرژی نيز به ما اين امكان را میدهد تا «آفت نفتی» را كاهش دهيم زيرا گرايش به نفت باعث فساد و جلوگيری از رشد اقتصاد و اصلاحات سياسی در كشورهای توليدكننده نفت میگردد. در بسياری از اين كشورها، طبقه حاكم مزايای ثروت طبيعی كشور را در اختيار خود میگيرند و مردمان را از آنها محروم میكنند. در بدترين حالت، درآمدهای نفتی در خدمت فعاليتهايی قرار میگيرند كه منطقه را ناآرام میكنند يا باعث گسترش ايدئولوژیهای خشن میگردند. متكثر ساختن تامينكنندگان نفتی در داخل و خارج منطقه باعث كاهش فساد و نابودی حاكمان غيرمسئول میگردد.
٣ـ اصلاح نظام مالی بينالمللی برای ايجاد ثبات و رشد
در جهان درهم تنيده ما ، وجود بازارهای مالی باز و باثبات يكی از شرايط اصلی يك اقتصاد جهانی شكوفا است. ما از راههای زير برای بهبود ثبات و بازی بازارها تلاش خواهيم كرد:
* ارتقاء سياستهای اقتصادی رشد محور در سراسر جهان.
سياستهای منطقی آمريكا باعث رشد چشمگير اقتصاد بينالمللی شده است. اما ما نمیتوانيم تنها منبع قدرت در جهان باشيم. ما با ديگر قدرتهای اقتصادی جهان از جمله اتحاديه اروپا و ژاپن برای ارتقاء اصلاحات ساختاری تلاش خواهيم كرد، اصلاحاتی كه باعث گشايش بازارهای آنها گشته و سطح توليد را در آنها و سراسر جهان افزايش خواهد داد.
* تشويق كشورها برای اتخاذ نرخ تبادلی منعطف و ايجاد بازارهای آزاد در زمينه خدمات مالی .
آمريكا به قدرت اقتصادهای تازهپا كمك خواهد كرد تا به نرخهای تبادلی منعطف كه برای آنها مناسبند، دست يابند. بخصوص ما در آينده نيز از چين خواهيم خواست تا به تعهدات خود برای ايجاد يك رژيم مبتنی بر نرخ تبادل منعطف و بازار آزاد عمل كند. ما همچنين بازارهای خدمات مالی باز را ارتقاء خواهيم داد، اين امر منجر به اقدامات مالی منطقی و باثبات میگردد.
تقويت نهادهای مالی بين المللی.
در آغاز عصر قبل يعنی ٦ دهه قبل، آمريكا بانی ايجاد بانك جهانی و صندوق بينالمللی پول شد. اين نهادها نقش مهمی در توسعه اقتصاد جهانی و شكوفايی آن ايفا كردند طوری كه در تاريخ جهان سابقه نداشت. اين نهادها امروزه نيز از اهميت برخوردارند و بايد با واقعيات جديد هماهنگ گردند:
* ما برای توسعه بانك جهانی و بانكهای منطقهای سرمايهگذاری در بخش خصوصی را بيش از پيش ترغيب خواهيم كرد. ما خواستار توجه بيشتر به آزادی اقتصادی، حكومت و نتايج قابل اندازه گيری ناشی از اختصاص بودجهها خواهيم شد. ما استفاده روزافزون از كمكهای بلاعوض را برای كاستن از بار بدهیهای سنگين كشورهای فقير ترغيب خواهيم كرد.
* ما برای شكوفايی صندوق بينالمللی پول، در پی جلب مجدد توجهات به هدف اصلی آن بر خواهيم آمد: ثبات مالی بين المللی. اين يعنی تقويت توان صندوق بينالمللی پول برای نظارت بر نظام مالی جهت جلوگيری از بحران قبل از وقوع آن. درصورت بروز بحران، صندوق بينالمللی پول بايد هر كشور را مسئول انتخابهای اقتصادی خود بداند. وقتی صندوق بينالمللی پول مجددا در كانون توجه قرار گيرد در آن صورت نهادهای باز و اصول بازار در تصميمات مالی نقشی مهم میيابند و يك اقتصاد جهانی شكوفا و باثبات ايجاد خواهد شد. با اين كار، بازارها و بخش خصوصی به مرور زمان میتوانند جايگزين نقش كنونی صندوق بينالمللی گردند.
ايجاد بازارهای سرمايهای محلی و اقتصاد منظم در جهان در حال توسعه.
اولين مكانی كه شركتهای تجاری كوچك در كشورهای درحال توسعه برای منابع خود بدان مراجعه میكنند بازهاری داخلی خود آنهاست. متاسفانه در بسياری از كشورهای جهان به خاطر وجود نظام مالی ضعيف، نبود حق مالكيت و انحراف فعاليت اقتصادی از اقتصاد منظم به بازار سياه اين منابع وجود ندارند. ايالات متحده آمريكا با اين كشورها همكاری میكند تا بازارهای سرمايهای محلی را توسعه دهد و تقويت كند و بازار سياه را كاهش دهد. اين كار منابع بيشتری را برای كمك به كارايی بخش عمومی و رشد و رونق بخش خصوصی فراهم خواهد آورد.
* ايجاد يك نظام مالی بينالمللی امن و مسئول و شفافتر .
ايالات متحده آمريكا با شركای عمومی و خصوصی خود برای محافظت از يك نظام مالی بينالمللی در برابر تعدی جنايتكاران، تروريستها ، پول شويان و رهبران سياسی فاسد همكاری دارد. ما همچنان به استفاده از نشستهای بينالمللی شامل «نيروهای ويژه عمل مالی» به عنوان اهرمی برای كسب اطمينان از شفافيت اين نظام مالی ادامه خواهيم داد و از آن در برابر سرمايه فاسد محافظت خواهيم كرد. ما بايد همچنين ابزارهای جديدی را خلق كنيم كه به ما اين امكان را بدهند كه بازيگران و نگهبانان مالی ياغی را شناسايی كنيم، آنها را با مشكل مواجه و در نهايت منزوی كنيم.
ادامه دارد
بخش اول
بخش دوم