iran-emrooz.net | Tue, 11.04.2006, 19:03
در حاشیه انتخابات پارلمانی ایتالیا
راه رفتن روی لبه تیغ
سعید شروینی
.(JavaScript must be enabled to view this email address)
روز سه شنبه (11 آوریل ) با پايان يافتن شمارش ماراتن گونه آرای انتخاب ايتاليا ، ائتلاف چپ ميانه به رهبری رمانو پرودی (نخست وزير سابق ايتاليا و رييس پيشين کميسيون اروپا) با فاصله ای بسيار اندک بر ائتلاف راست تحت رهبری برلسکونی پيروز شد و کليد کاخ نخست وزيری را از آن خود کرد. با اين نتيجه دوره پنج ساله زمامداری دولت برلسکونی به پايان می رسد، دولتی که بعد از جنگ جهانی دوم يگانه دولتی بوده که يک دوره انتخاباتی را در قدرت مانده و پيش از موعد ساقط نشده است. دولتی که رهبرش ثروتمندترين مرد ايتالياست و با قدرت رسانه ای اش آنچنان که مخالفانش می گويند دمکراسی ايتاليا را به تله کراسی (/رسانه سالاریTelecracy )بدل کرده است. در همه اين دوره ۵ ساله قوه قضاييه ايتاليا نيز با چندين پرونده دائم در پی برلوسکونی بوده است، از پرونده مربوط به رشوه دادن به ماموران مالياتی تا جعل اسناد مربوط به درآمدها و فعاليت های موسساتش، تا دريافت کمک های مالی غيرمجاز برای حزبش. برلسکونی اما در رويارويی با قوه قضاييه به جای تن دادن به محاکمه ، بخشی از اتهامات عليه خويش را با استفاده از اکثريتی که در مجلس داشت و با تصويب قوانينی که اين اتهامات را از شمول پيگيری قضايی خارج می کندعملا آنها را فاقد مبنای حقوقی کرد و مانع دستگاه قضايی در تعقیب خود شد.
تصويب قوانين برای مصونيت بخشيدن به خويش تنها رويکرد برلسکونی و فراکسيون حامی او در مجلس نبود. اينان قوانينی نيز از تصويب گذراندند که بيش از پيش دو نقش برلسکونی، يعنی رييس دولت و صاحب بزرگترين امپراتوری رسانه ای ايتاليا را در هم می آميخت و تلفيق قدرت و سلطه مالی و اطلاعاتی را معنا و ابعاد تازه تر و بزرگتری می بخشيد. خبرنگاران و همه آنانی که نسبت به اين امر و يا نزديکی برلسکونی به محافل مافيايی سخنی بر زبان می آوردند، يا کلامی برقلمشان جاری می شد کارشان آسان نبود و با انواع و اقسام تهديدات کاری و قضايی و ... روبرو بودند. به رغم بمباران تبليغاتی مردم از سوی چندين شبکه تلويزيونی و راديويی برلسکونی و گفتارهای متکلم وحده گونه او دراين رسانه ها، کارنامه غيرمثبت دولت وی در عرصه اجتماعی و اقتصادی نيز پيش روی مردم بود و زمانی که او دريافت که اين کارنامه می رود که تاثيرات منفی در نتيجه انتخابات باقی بگذارد، سياست ارائه ای چهره ای مطلوب تر و جوان پسند نيز به کارزار تبليغاتی اش اضافه گشت. اين گونه بود که او موهای بيشتری بر سر نسبتا تاسش کاشت و کفش های پاشنه بلند پوشيد تا قد بلندتری از خود نمايش بگذارد. او در اين کار و رويکرد منطق ساده ای داشت: آن کس که اين گونه کامل به نظر برسد، طبعا در زمامداری نيز از کمالات لازم برخوردار است. برای برلسکونی جایگاه ویژه تلويزيون در ميان مردمی که تنها ۶ درصدشان روزنامه می خوانند راز سر به مهری نبود و او کوشيد که اين عادت و رويکرد مردم را تا حد اعلی در تبليغاتش مورد ملاحظه قرار دهد.
زمانی که نظرسنجی ها ائتلاف حاکم را به رغم به کارگيری همه امکانات تبليغی باز هم در آستانه شکست می ديدند برلسکونی تاکيد و تمرکز را بر کسب رای جنوب گذاشت، يعنی همان منطقه ای که جولانگاه مافيای سيسيل است ، رهبران و سياستمداران بومی اش روابط آشکار و پنهانی با گروه های مافيايی و تبهکاری دارند و خريد رای مردم به با توجه به فقر و فاقه آنها و سطح نازل اخلاق سياسی در ميانشان کار چندان دشواری نيست. به گفته خود برلسکونی اگر دور قبل همين "معجزه" جنوب نبود نتايج انتخابات به سود نيروهای رقيب رقم می خورد. در همين راستا بود که شماری از نمايندگان ائتلاف حاکم را کسانی تشکيل می دادند که کارنامه ای منفی از همکاری همچنان فعال با گروه های مافيايی داشته و دارند. به اين ترتيب پيروزی ائتلاف چپ – ميانه ايتاليا را با توجه به حجم تبليغات و به کارگيری همه شيوه های ناسالم در اين انتخابات از سوی ائتلاف حاکم برلسکونی بايد پيروزی نسبی دمکراسی به حساب آورد که هنوز هم در ايتاليا مولفه هايی قوی از کارآيی را نشان می دهد. نيروهای چپ و ميانه نيز اينجا و آنجا در تبليغات و کارزار انتخاباتی خوداقدامات و گفتمانی را در پيش گرفتند که لزوما نشانه بلوغ سياسی و برخوردی فاصله مند و معطوف به احترام و ملاحظه رقيب نبود. با اين همه کارنامه آنها در اين زمينه ابدا به سياهی کارنامه ائتلاف حاکم نبود، چرا که در وجه عمده کارزاری سياسی را به پيش بردند و به جای تمرکز بر روی ضعف های برلسکونی و پرونده های قضايی او مردم را پيوسته با اين سوال روبرو می کردند که "آيا وضع آنها در ۵ سال زمامداری برلسکونی بهتر شده است يا بدتر؟" سوالی که اغلب مردم پاسخ مثبتی به آن نداشتند و بخش عمده ای از آنهايی که در انتخابات اخير باز هم به برلسکونی رای داده اند استدلالشان اين بوده که ۵ سال کم است و بايد به دولت او يک دوره ۵ ساله ديگر فرصت داد.
پيروزی کم فروغ چپ – ميانه بر ائتلاف راست برلسکونی اما از همين ابتدا با ريسک ها و محدوديت هايی توام است. نخست آن که بر خلاف اتئلاف برلسکونی که در تبليغاتش موضعی تحقيرکننده و دافعه نسبت به رای دهندگان به رقبای خود داشت ، ائتلاف پيروز خود را نماينده همه ايتاليايی ها می داند و قصد دارد بر شکاف های ژرفی که جامعه را شديدا به لحاظ اقتصادی به فقير و غنی و به لحاظ سياسی به چپ و راست تقسيم کرده ، پل بزند. در کنار اين وظيفه دشوار، مجموعه اصلاح ساختاری که رومانو پرودی به عنوان نامزد پست نخست وزيری قول آنها داده است نيازمند يک پايگاه سياسی محکم و برخورداری از حمايتی قوی در دو مجلس است. اگر در کشورهای ديگر اروپايی بود شايد نتيجه غير قاطع انتخابات با توجه به حجم وظايف دشواری که در دوران کنونی پيش روی هر دولتی است احتمالا به تشکيل يک دولت ائتلافی بزرگ متشکل از دو جناح اصلی کشور يا دستکم بخش هايی از آنها منجر می شد. اما شکاف شديد ميان اين دو جناح در ايتاليا و کمبود فرهنگ تعامل و همکاری در ميان آنها حتی در مواقع ضرور، جای چندانی برای گزينه هايی متفاوت از دولت جناحی باقی نمی گذارد. اين نيز هست که صحنه سياسی ايتاليا پر از احزاب کوچک و بزرگ است و هر دو جناح سياسی کشور متشکل از چندين و چند تشکل سياسی هستند که حصول اجماع و اتفاق نظر در ميان آنها هميشه کار آسانی نيست. ائتلاف پيروزچپ ميانه در دهه گذشته نيز يک بار زمامدار ا مور شد، اما همين تنوع ديدگاهی که از مسيحيان معتدل تا سوسيال دمکرات ها و سبزها و کمونيست های سنتی را در بر می گيرد سرانجام به اختلافات شديدی منجر شد و دولت پرودی از هم پاشيد. اينک نيز با توجه به سياست ها و اصلاحات ژرفی که دولت پيروز موظف به پيشبرد آنهاست طبيعی است که بر سر حد و عمق و ابعاد آنها و تاثيرات مثبت و منفی اشان بر مصالح و منافع اجتماعی اين يا آن گروه و قشر اجتماعی بحث های دامنه دار و شديدی در ميان نيروهای تشکيل دهنده ائتلاف حاکم درگير شود و اينجا و آنجا دولت را در معرض ناکارايی و فروپاشی قرار دهد. اين که در اين دور تنها بيم از به قدرت رسيدن دوباره ائتلاف برلسکونی از طريق يک انتخابات زودرس نيروهای حاضر در دولت پرودی را از تشديد بيش از حد بحث ها و اختلافات بازدارد و زمينه ساز توافق های حداقلی در ميان آنها شود پرسشی است که پاسخ آن را روند های آتی و گذشت زمان خواهد داد. شايد همين دشواری ها و مشکلات است که پرودی کار خود را پس از آگاهی از پيروزی ائتلاف تحت رهبری اش به "راه رفتن روی لبه تيغ " تشبيه کرده است. .
"