iran-emrooz.net | Sun, 09.04.2006, 19:31
(بخش نخست)
سند راهبرد امنيت ملی آمريكا
"سند راهبرد ملی آمريكا"، اواسط ماه گذشته (مارس ٢٠٠٦) منتشر شد. اين سند شامل يك مقدمه با امضای جرج بوش، رئيس جمهور امريكا و ١١ بند است كه در آنها بنيانهای سياست خارجی دولت آمريكا تا پايان دورهی رياست جرج بوش تشريح شده است. ترجمهی فارسی اين سند توسط "خبرگزاری فارس" صورت گرفته و در چندين قسمت در روزهای تعطيلات نوروزی منتشر شده است.
راهبرد امنيت ملی آمريكا
مقدمه جرج بوش
هموطنان من،
آمريكا در دوران جنگ به سر میبرد. اين سند، يك راهبرد امنيت ملی در دوران جنگ است كه ضرورت آن ناشی از چالش بزرگی است كه اكنون با آن مواجهايم ـ گسترش تروريسم كه منشاء آن آتش ايدئولوژی خصمانه نفرت و جنايت است، همان ايدئولوژی كه چهره آن در ١١ سپتامبر ٢٠٠١ برای مردم آمريكا نمايان شد. اين راهبرد بيانگر خطيرترين تعهد ما يعنی حفاظت از امنيت مردم آمريكاست.
اكنون آمريكا نيز فرصتی بیسابقه برای بنياد نهادن پايههای صلح آينده در اختيار دارد. آرمانهايی كه مايه الهام تاريخ ما بوده و هستند ـ آزادی، دموكراسی و شان انسانی ـ روز به روز مايه الهام افراد و ملتهای بيشتری در سطح جهان قرار میگيرند و از آنجا كه ملتهای آزاد به صلح گرايش دارند، بالطبع گسترش آزادی آمريكا را امنتر خواهد ساخت.
اين اولويتهای جدايیناپذير ـ مبارزه و غلبه بر تروريسم و گسترش آزادی به عنوان جايگزينی برای استبداد و نااميدی ـ اكنون بيش از چهار سال است كه سياست آمريكا را هدايت میكنند.
ما همچنان شبكههای تروريستی را تحت حملات خود قرار داده و دشمن را تضعيف كردهايم اما هنوز آن را شكست ندادهايم.
ما به ياری مردم افغانستان رفتيم تا رژيم طالبان ـ حاميان شبكه القاعده ـ را سرنگون كنيم و كمك كرديم تا يك حكومت دموكراتيك جديد جايگزين آن گردد.
ما توجه جهانيان را به توليد و تكثير تسليحات اتمی جلب كردهايم ـ هر چند هنوز چالشهايی فراوانی در اين زمينه باقی مانده اند.
ما بانی گسترش دموكراسی در خاورميانه بزرگ شدهايم ـ به مصاف چالشها رفتهايم و به پيشرفتهايی دست يافتهايم كه برخی پيش بينی نمیكردند يا انتظارش را نداشتند.
ما با همه قدرتهای بزرگ جهان، روابطی پايدار و تعاملی برقرار كردهايم.
ما تا حد چشمگيری بر تلاشهای خود برای پيشبرد توسعه اقتصادی و اميد ناشی از آن افزودهايم ـ و اين تلاشها را متوجه گسترش اصلاحات و گرفتن نتيجه مورد نظر خود كردهايم.
ما برای سرنگونی ديكتاتور عراق كه بر مردم خود ستم میكرد، منطقه را دچار وحشت میساخت، به جامعه بينالملل وقعی نمینهاد و در پی توليد تسليحات كشتار جمعی بود، يك ائتلاف بينالمللی تشكيل داديم.
ما اكنون دوشادوش عراقیها برای ايجاد عراقی متحد، پايدار و دموكراتيك ـ هم پيمانی جديد در مبارزه با تروريسم در قلب خاورميانه ـ مبارزه میكنيم.
ما شاهد دستاوردهای بزرگی بودهايم ، با چالشهای جديد مواجه شدهايم و رويكرد خود را طبق تغيير شرايط مجددا تعريف كردهايم. ما همچنين متوجه شدهايم كه دفاع از آزادی برای ما توام با ضرر و اندوه است زيرا آزادی باعث میشود دشمنان در هدف خود راسختر شوند. ما همواره میدانستيم كه مبارزه با تروريسم مستلزم ايثاری بزرگی است ـ و در اين جنگ ما با برخی از بهترين مردان و زنان خود وداع كرديم. تروريستها به جناياتی هولناك متوسل شده اند ـ از جنايات در خيابانهای فلوجه گرفته تا متروهای لندن ـ تا اراده ما را تضعيف كنند. مقابله با اين دشمن ـ دشمنی كه بدون هيچ عذاب وجدان يا تعللی افراد بی گناه را هدف قرار میدهد ـ كاری بس دشوار است. و ما هنوز راه درازی در پيش داريم.
آمريكا اكنون با يك انتخاب مواجه است ، انتخاب بين مسير ترس و مسير جسارت. مسير ترس ـ كناره جويی و حمايت جويی ، عقب نشينی و كاهش هزينهها ـ مطلوب كسانی است كه چالشهای كنونی را آنقدر بزرگ میدانند كه نمیتوانند فرصتها را دريابند . اما تاريخ به ما آموخته است كه هر وقت رهبران آمريكا اين مسير را در پيش گرفته اند چالشها صرفا افزايش يافته و فرصتهای از دست رفته، نسلهای آينده را با امنيت كمتری مواجه ساخته است.
دولت كنونی آمريكا مسير جسارت را برگزيده است. ما رهبری را بر كناره جويی و پيگيری تجارت آزاد و منصفانه را بر حمايت جويی ترجيح دادهايم. ما تصميم گرفتهايم امروز به مصاف چالشها برويم و آنها را به نسلهای فردا واگذار نكنيم. ما به جای اينكه منتظر بنشينيم تا دشمنان به كشور ما برسند در خارج از مرزها با آنها مبارزه میكنيم. ما میخواهيم جهان را شكل بدهيم نه اين كه جهان ما را شكل دهد. میخواهيم در جهت بهبود حوادث تاثير بگذاريم نه اين كه تحت تاثير حوادث قرار گيريم.
مسيری كه ما انتخاب كردهايم با سنت گرانقدر سياست خارجی آمريكا مطابقت دارد. رويكرد ما مانند سياستهای «هری ترومن» و «رونالد ريگان» مبتنی بر نگاهی آرمانی به اهداف ملی و نگاهی واقعگرا به ابزارهای موجود برای كسب اين اهداف است.
ما برای حركت در اين مسير بايد قدرت ملی خود را حفظ كنيم و گسترش دهيم تا بتوانيم قبل از اين كه تهديدات و چالشهای كنونی، مردم يا منافع ما را متحمل خسارت و نابودی كنند با آنها مقابله كنيم . ما بايد ارتشی ايجاد كنيم كه نظيرش وجود نداشته باشد ـ البته قدرت ما صرفا مبتنی بر توان نظامی نيست. بلكه همچنين مبتنی بر رونق اقتصادی و دموكراسی پرشور است. اين قدرت متكی بر ائتلافها، روابط و نهادهای بينالمللی قدرتمندی است كه به ما اين امكان را میدهند تا با همكاری ديگران ، آزادی، سعادت و صلح را گسترش دهيم.
راهبرد امنيت ملی ما مبتنی بر دو ركن است:
ركن اول، ارتقاء دموكراسی، عدالت و شأن انسانی است ـ تلاش برای نابودی استبداد، ارتقاء دموكراسیهای كارآمد و گسترش سعادت از طريق تجارت آزاد و منصفانه و سياستهای توسعهای عقلانی. حكومتهای آزاد و مسئول در قبال مردم خود اغلب در حكومت بر سرزمين خود كارامد هستند و در پی سياستهای اقتصادی و سياسیای برمی آيند كه به نفع شهروندان آنها است. حكومتهای آزاد مردم خود را سركوب نمیكنند يا به ملتهای آزاد ديگر حمله نمیبرند. صلح و ثبات بينالمللی هنگامی محكم و استوار است كه بر شالوده آزادی بنا شوند.
ركن دوم راهبرد ما، مقابله با چالشهای عصر خود از طريق رهبری اجتماعی فزاينده از دموكراسیهاست. بسياری از مشكلاتی كه ما با آنها مواجهايم ـ از بيماريهای مسری گرفته تا توليد و تكثير تسليحات كشتار جمعی و قاچاق انسان و بلايای طبيعی ـ از طريق مرزها وارد میشوند. برای حل اين مشكلات نياز به تلاشهای چندمليتی كارآمد است. اما تاريخ نشان داده است كه ديگران فقط هنگامی نقش خود را ايفا خواهند كرد كه ما نقش خود را ايفا كنيم. آمريكا بايد همچنان پيشگام باشد.
جرج بوش
كاخ سفيد
١٦ مارس ٢٠٠٦
فهرست مطالب:
١ـ مروری كلی بر راهبرد امنيت ملی آمريكا
٢ـ حمايت از آرمانهای حافظ شان انسانی
٣ـ تقويت ائتلافها برای نابودی تروريسم جهانی و همكاری برای جلوگيری از حملات عليه آمريكا و دوستان ما
٤ـ همكاری با ديگران برای رفع تنشهای منطقهای
٥ـ جلوگيری از اقدام دشمنان برای تهديد ما، همپيمانان و دوستان ما با تسليحات كشتار جمعی
٦ـ ايجاد دوره جديد رشد اقتصادی جهانی از طريق بازارهای آزاد و تجارت آزاد
٧ـ گسترش دايره تحولات از طريق تاسيس انجمنها و ايجاد زيرساختارهای دموكراسی
٨ـ توسعه اولويتهای همكاری با ديگر مراكز اصلی قدرت جهانی
٩ـ تغيير نهادهای امنيت ملی آمريكا متناسب با چالشها و فرصتهای قرن ٢١
١٠ـ بكارگيری فرصتها و مقابله با چالشهای جهانی شدن
١١ـ نتيجه
* * *
١ـ مروری كلی بر راهبرد امنيت ملی آمريكا
سياست آمريكا مبتنی بر پی گيری و حمايت از جنبشها و نهادهای دموكراتيك در هر ملت و فرهنگ با هدف كلی نابود ساختن استبداد در جهان كنونی است. در جهان امروز، ماهيت بنيادی رژيمها با ميزان توزيع قدرت در آنها مشخص میشود. هدف سياستهای ما، كمك به ايجاد جهانی دموكراتيك و كشورهايی با حكومتهايی مطلوب است كه، نيازهای شهروندان خود را برآورده میسازند و در نظام بينالملل مسئولانه عمل میكنند. اين بهترين راه برای ايجاد امنيتی پايدار برای مردم آمريكا است.
رسيدن به اين هدف، كار چندين نسل است. آمريكا در سالهای اول يك نبرد طولانی قرار دارد، شبيه دورانی كه در سالهای اول جنگ جهانی بود. قرن بيستم شاهد پيروزی آزادی بر فاشيسم و كمونيسم بود. اما اكنون يك ايدئولوژی جديد ما را تهديد میكند، ايدئولوژیای نه مبتنی بر فلسفه سكولار بلكه مبتنی بر تحريف يك مذهب شكوهمند كه شايد محتوای آن با ايدئولوژیهای قرن اخير فرق كند اما ابزارهايش مشابه است: تعصب، جنايت، ترور، بردگی و سركوب.
ما مانند گذشتگان خود بايد زمينه را فراهم و نهادهايی را برپا كنيم كه كشورمان برای مقابله با چالشهای پيش روی خود نيازمند آنها است. فصلهايی كه در پی میآيند بر چند وظيفه خطير متمركز هستند:
ـ حمايت از آرمانهای مبتنی بر حفظ شان انسانی
ـ تقويت ائتلافها برای نابودی تروريسم جهانی و همكاری برای جلوگيری از حملات عليه آمريكا و دوستان ما
ـ همكاری با ديگران برای رفع تنشهای منطقهای
ـ جلوگيری از اقدام دشمنان برای تهديد ما، هم پيمانان و دوستان ما از طريق تسليحات كشتار جمعی
ـ ايجاد دوره جديد رشد اقتصادی جهانی از طريق بازارهای آزاد وتجارت آزاد
ـ گسترش دايره تحولات از طريق تاسيس انجمنها و ايجاد زيرساختارهای دموكراسی
ـ توسعه اولويتهای همكاری با ديگر مراكز اصلی قدرت جهانی
ـ تغيير نهادهای امنيت ملی آمريكا متناسب با چالشها و فرصتهای قرن ٢١
ـ بكارگيری فرصتها و مقابله با چالشهای جهانی شدن
٢ـ حمايت از آرمانهای مبتنی بر حفظ شان انسانی
الف) خلاصهای از راهبرد امنيت ملی سال ٢٠٠٢
آمريكا بايد از آزادی و عدالت دفاع كند زيرا اين اصول برای همه مردمان در هر نقطه از جهان صادق و حقيقی هستند. اين اصول ِانكارنشدنی در مورد شان انسانی بيش از همه درنظامهای دموكراتيك برآورده میگردند. حكومت ايالت متحده هم درنظر و هم در عمل برای پيشبرد شان انسانی تلاش میكند، از آزادی و حفظ حقوق بشر دفاع میكند و منابع مربوطه را برای ارتقاء اين آرمانها اختصاص میدهد.
ب) موفقيتها و چالشها از سال ٢٠٠٢ تاكنون
از سال ٢٠٠٢ تاكنون جهان شاهد پيشرفتی چشمگير در گسترش آزادی، دموكراسی و شان انسانی بوده است:
* مردم افغانستان و عراق، دموكراسی را جايگزين حكومتهای استبداد كردهاند.
ـ در افغانستان، استبداد طالبانی جای خود را به حكومتی داده كه با انتخابات آزاد برگزيده شده است، افغانها يك قانون اساسی را تدوين و تصويب كرده اند كه ضامن حقوق و آزادیهايی است ، حقوق و آزادیهايی كه در تاريخ اين كشور سابقه ندارند و يك مجلس قانونگذاری در اين كشور جايگاهی مشخص را در حكومت به مردم اختصاص میدهد.
ــ درعراق، يك حكومت استبدادی سرنگون شده است، بيش از ٨ ميليون عراقی در اولين انتخابات آزاد و عادلانه شركت كردند، يك قانون اساسی كه با رايزنیهای مستقيم تدوين شده بود در يك همه پرسی كه تقريبا ١٠ ميليون عراقی در آن شركت داشتند، تصويب شد و برای اولين بار در تاريخ عراق ، نزديك ١٢ ميليون عراقی در چارچوب يك قانون اساسی كه با اراده عمومی تصويب شده يك حكومت دائم را انتخاب كردند.
* مردم لبنان دست سنگين يك حكومت خارجی را از كشور خود كوتاه كردند. مردم مصر انتخاباتی آزادتر اما همچنان مخدوش را تجربه كردند. عربستان سعودی گامهای اول را برداشته تا به شهروندان خود سهمی بيشتر در حكومت بدهد. اردن در گشايش فرايند سياسی خود پيشرفتهايی داشته است . كويت و مغرب در پی راهكارهايی برای اصلاحات سياسی هستند.
* «انقلابهای رنگی» در گرجستان، اوكراين و قرقيزستان اميدهای جديدی را در مورد آزادی در سراسر سرزمينهای اوراسيا برانگيخته است.
* دموكراسی، پيشرفتهای بيشتری در آفريقا، آمريكای لاتين و آسيا داشته است كه اين امر از طريق انتقال صلح آميز قدرت، رشد مراجع قضايی مستقل، حاكميت قانون، اقدامات انتخاباتیِ بهبود يافته و گسترش حقوق اقتصادی و سياسی صورت گرفته است.
ميل انسان به آزادی، ميلی جهانی است اما رشد آزادی، اجتناب ناپذير نيست. گسترش آزادی بدون حمايت از جانب ملتهای آزاد، میتواند با چالشهايی كه پيش روی ما قرار دارند، مختل شود:
* بسياری از حكومتها در مراحل شكننده تحولات سياسی خود قرار دارند و نيازمند نهادهای دموكراتيك پايدار هستند ـ و رهبرانی كه در انتخابات پيروز شده اند بايد اصول دموكراسی را رعايت كنند.
* برخی حكومتها سير قهقرايی را پيموده و آزادیهای دموكراتيكی را كه مردمانش از آن برخوردارند، نابود كرده اند.
* برخی حكومتها مزايای دموكراسی كارآمد و سعادت را از شهروندان خود دريغ كردهاند و آنها را در برابر مداخله زيانبار اقتدارگرايی بازار ضدآزاد، آسيب پذير يا مغلوب كرده اند.
* برخی رژيمها درصددند آزادی اقتصادی را جدا از آزادی سياسی محقق كنند و هر چند در پی سعادت ملت خود هستند اما آن را از حقوق و آزادی اصلی محروم میكنند.
* استبداد هنوز هم در بدترين شكل خود در برخی كشورها وجود دارد.
ج) راه پيش رو
آمريكا مدتهای مديدی است كه از آزادی دفاع میكند زيرا اين كار بيانگر ارزشهای آن است و باعث پيشبرد منافع آن میگردد. اين كار بيانگر ارزشهای ما است از اين جهت كه ما معتقديم كه ميل به آزادی در قلب هر انسانی وجود دارد و ضرورت شان انسانی فراتر از هر ملت و فرهنگ است.
همچنين حمايت از آزادی باعث پيشبرد منافع ما میشود از اين جهت كه بقای آزادی در داخل آمريكا بيش از پيش وابسته به موفقيت آزادی در خارج از آمريكا است. حكومتهايی كه به «شان و ميل به آزادی » احترام میگذارند معمولا خود را در قبال ملتهای ديگر مسئول میدانند در حالی كه حكومتهايی كه بر مردم خود ستم میكنند، صلح و امنيت ملتهای ديگر را نيز تهديد میكنند. از آنجا كه دموكراسیها، مسئولترين اعضای نظام بينالملل هستند، ارتقاء دموكراسی، كارآمدترين و پايدارترين راه برای تحكيم ثبات بين المللی، كاهش تنشهای منطقه ای، مبارزه با تروريسم و افراطیگری تروريستی و تهديد صلح و سعادت است.
آمريكا برای محافظت از ملت و ارزشهای خود، در صدد است با رهبری تلاش بينالمللی برای نابودی استبداد و ارتقاء دموكراسی كارامد، آزادی را در سراسر جهان گسترش دهد.
١ـ تشريح هدف: نابودی استبداد
استبداد مجموعهای است از خشونت، فقر، بی ثباتی ، فساد و رنج كه تحت حاكميت مستبدان و نظامهای استبدادی در يكديگر ادغام میشوند. مردمی كه در كشورهايی مثل جمهوری خلق دموكراتيك كره ،ايران، سوريه، كوبا، بلاروس، برمه و زيمبابوه زندگی میكنند از نزديك با مفهوم اسبتداد آشنا هستند، اين يك واقعيت نااميد كننده است كه آنها هر روزه رنج میكشند. و ملتهايی كه اين مردم با آنها هم مرز هستند نيز تبعات استبداد را درك میكنند زيرا سوءحاكميت در داخل منجر به بی ثباتی در خارج میگردد. همه حكومتهای استبدادی، منافع جهانيان در گسترش آزادی را تهديد میكنند و در تلاش خود برای دستيابی به تسليحات كشتار جمعی يا حمايت از تروريسم منافع امنيتی بلاواسطه ما را نيز تهديد مینمايند.
استبداد، اجتناب ناپذير نيست و تاريخ اخير حاكی از افتادن حكومتهای استبدادی در سراشيبی سقوط است. قرن بيستم ، «قرن دموكراسی» خوانده شده است زيرا حكومتهای استبدادی يك به يك سرنگون شدند و نظامیهای دموكراتيك جای آنها را گرفتند. در اواسط اين قرن، حدود ٢٤ حكومت دمكراتيك در جهان وجود داشت و ٥٠ سال بعد اين تعداد به بيش از ١٢٠ حكومت رسيد. انقلاب دموكراتيك همه فرهنگها و قارهها را در بر گرفته است.
هرچند امروزه حاميان استبداد، اندك هستند اما هنوز هم نيازمند مخالفان بيشتری است. در جهان امروز، هيچ حاكميت مستبدانهای نمیتواند بدون حمايت يا دستكم تسامح ملتهای ديگر بقا داشته باشد . برای نابودی استبداد بايد خشم جمعی جهان آزاد را متوجه سركوب ، ظلم و فقری كنيم كه رژيمهای مستبد برمردم خود اعمال میكنند ـ و اقدام جمعی آن را عليه خطراتی فرابخوانيم كه امنيت جهان را تهديد میكنند.
و نابودی استبداد نشانه نابودی همه شرارتهای جهان نيست. اختلافات، بيماری، بی نظمی، فقر و بی عدالتی باعث بقای استبداد میگردد و مدتها پس از سقوط آخرين حكومت استبدادی همچنان گريبان گير دموكراسیها خواهند بود.
تشريح هدف: ارتقاء دموكراسیهای كارآمد
با نابودی حكومتهای استبدادی، بايد به ملتهای تازه آزاد شده كمك كنيم تا دموكراسی كارآمدی بسازند يعنی كشورهايی كه برای شان انسانی احترام قائلند، در قبال شهروندان خود مسئولانه عمل میكنند و در قبال همسايگان خود متعهدانه. دموكراسیهای كارآمد:
* به حقوق اصلی انسان احترام میگذارند و نسبت به آنها پايبند هستند كه از آن جمله میتوان به آزادی مذهب، انديشه ، بيان ، گردهمايی، انجمن و مطبوعات اشاره كرد
* در قبال شهروندان خود پاسخگو و تسليم اراده مردم هستند بخصوص وقتی مردم خواستار تغيير حكومت خود باشند.
* حاكميت آنها كاآرمد است، نظم را در داخل مرزهای خود برقرار میكنند ، از نظامیهای قضايی مستقل و كامل حمايت میكنند، جنايت را مجازات میكنند ، حاكميت قانون را میپذيرند و در برابر فساد مقاومت میكنند و اختيارات دولت را محدود میكنند، از نهادهای جامعه مدنی حمايت میكنند كه شامل خانواده، اجتماعات مذهبی، انجمنهای داوطلبانه، اموال خصوصی ، تجارت مستقل و اقتصادی بازاری میشوند.
در دموكراسیهای كارآمد ، آزادی اجتناب ناپذير است. آزادی سياسی، مذهبی و اقتصادی دوشادوش هم حركت و يكديگر را تقويت میكنند. برخی رژيمها، آزادی اقتصادی ايجاد میكنند اما سعی میكنند آزادیهای سياسی يا مذهبی را محدود كنند. اين كار عملی نيست زيرا به مرور زمان وقتی مردم كنترل زندگی اقتصادی خود را در دست میگيرند بيش از پيش بر داشتن كنترل بيشتر بر زندگی شخصی و سياسی خود پافشاری خواهند كرد. اگر پيشرفت اقتصادی همگام با پيشرفت سياسی حركت نكند آزادی سياسی در معرض خطر قرار خواهد گرفت. ما بر ابزارهای همكاری اقتصادی، توسعه، تجارت و حكومت كارآمد نظارت خواهيم داشت تا اطمينان حاصل كنيم كه دموكراسیهای جديد تحت فشار ركود اقتصادی يا فساد رايج ناتوان نخواهند شد.
انتخابات، آشكارترين نشانه يك جامعه آزاد است و میتواند نقشی مهم در پيشبرد دموكراسی كارآمد داشته باشد. اما انتخابات به تنهايی كافی نيست ـ برای اين كه آزادی، به كمال خود برسد انتخابات بايستی با برخی ارزشها و نهادها محكم گردد. . هدف ما رسيدن به آزادی انسانی است، آزادیای كه با نهادهای دموكراتيك محافظت میشود.
مشاركت افراد يا احزاب در انتخابات بايد شامل تعهد آنها در قبال برابری همه شهروندان، حقوق اقليت، آزادیهای مدنی، انتقال داوطلبانه و مسالمت آميز قدرت و حل صلح آميز اختلافات باشد. دموكراسی كارآمد همچنين مستلزم نهادهايی است كه قادرند آزادی فردی را حفظ كنند و اين اطمينان را ايجاد كنند كه حكومت در برابر شهروندان خود پاسخگو و متعهد است. بايد رسانههايی مستقل وجود داشته باشد تا افكار عمومی را مطلع كند و تبادل آزاد عقايد را تسهيل نمايد. بايد انجمنها و احزاب سياسی باشند كه بتوانند آزادانه با هم رقابت كنند. حاكميت قانون بايد با يك نظام قضايی مستقل، يك تشكيلات حقوقی تخصصی و يك نيروی پليس صادق و توانا مستحكم شود.
اين اصول با پيروزی نامزدهای حماس در انتخابات اخير در سرزمينهای فلسطين به محك تجربه خوردهاند. مردم فلسطين در اين انتخابات كه آزاد، منصفانه و فراگير بود، رای دادند.
مردم فلسطين در مراكز رای گيری، انتخاب خود را انجام دادند و اكنون سنگينی بار بر دوش كسانی است كه فلسطينیها آنها را برای برداشتن گامهای لازم در پيشبرد صلح، سعادت و تشكيل كشور فلسطين انتخاب كردهاند. حماس از سوی آمريكا و اتحاديه اروپا يك سازمان تروريستی اعلام شده است زيرا اين حزب تروريسم را پذيرفته و عامدا شهروندان بیگناه را به قتل میرساند. جامعه بينالملل آشكارا اعلام كرده است كه بين گروه مسلح و فعاليتهای شبه نظامی و ايجاد يك كشور دموكراتيك تناقض بنيادين میبيند. جامعه بينالملل همچنين اعلام كرده است كه راه حل استقلال ملی كه در «نقشه راه» آمده، مستلزم اين است كه همه رای دهندگان در انتخابات دموكراتيك فلسطين، خشونت و ترور را تقبيح كنند، حق اسرائيل را برای حيات به رسميت بشناسند و خلع سلاح شوند. اين شروط، بسيار روشن، مشخص و قديمی هستند. فرصت صلح و استقلال ملی ـ هدف يكپارچه اين دولت ـ همچنان برجاست منتها مشروط بر اينكه حماس ريشههای تروريستی خود را فراموش كند و رابطه خود را با اسرائيل تغيير دهد.[طبيعی است كه در ادبيات آمريكايی مبارزه حماس در برابر اشغالگری و تجاوز رژيم صهيونيستی، تروريستی تعبير شود و اين در حالی است كه اين جنبش با مشروعيت كامل از سوی مردم فلسطين و جامعه بينالملل به رسميت شناخته شده است و تاكيد كرده كه اصل به رسميت نشناختن رژيم صهيونيستی را كنار نمیگذارد.]
نمايندگان منتخب حماس همچنين يك فرصت و يك مسئوليت دارند تا اصول حكومت دموكراتيك را اعم از محافظت از حقوق اقليت و آزادیهای بنيادين و تعهد در قبال يك فرايند انتخاباتی منصفانه، آزاد و تكرارشونده رعايت كنند. با رعايت اين اصول، رهبران جديد فلسطين میتوانند تعهد خود را نسبت به آزادی ثابت كنند و يك دموكراسی پايدار در سرزمينهای فلسطينی ايجاد كنند. اما هر حكومت منتخبی كه از احترام به اين اصول سر باز زده است نمیتواند كاملا دموكراتيك تلقی شود حتی اگر قدرت را در دست گرفته باشد.
٣ـ چگونه آزادی را پيش خواهيم برد: آرمانگرا در اهداف و عمل گرا در ابزار
ما مسئوليت داريم آزادی انسانی را ارتقاء بخشيم. اما آزادی را نمیتوان تحميل كرد. آزادی را بايد انتخاب كرد. شكلی كه آزادی و دموكراسی در هر كشور به خود میگيرد بيانگر تاريخ، فرهنگ و عادات منحصر به فرد مردم آن كشور است.
ايالت متحده از آزادی در هر نقطه از جهان حمايت و دفاع خواهد كرد. هرچند اصول ما يكدست هستند اما تاكتيكهای ما متغير خواهند بود. اين مواضع تا حدی نشان میدهند كه هر حكومت در كجای مسير استبداد تا دموكراسی ايستاده است. در برخی موارد، ما گامهايی صريح و محسوس در مسير تغييرات فوری برخواهيم داشت. در موارد ديگر، ما برای بنا گذاشتن پايههای اصلاحات آينده، حمايتی قاطعتر به عمل خواهيم آورد. ما در بررسی رويكرد خود تحت تاثير كارآمدترين و پيشروترين آرمان آزادی قرار خواهيم داشت اما بين منافع ديگر كه برای امنيت و رفاه مردم آمريكا ضروریاند، توازن برقرار خواهيم كرد.
ما در راستای نابودی استبداد و ارتقاء دموكراسیِ كارآمد، از همه ابزارهای سياسی، اقتصادی و ديپلماتيك و ابزارهای ديگری كه در اختيارداريم، استفاده خواهيم كرد كه از آن جمله اند:
* افشای موارد نقض حقوق بشر
* حمايت از اصلاح طلبان دموكرات مردمی در كشورهای تحت ستم از راههای مختلف اعم از برگزاری نشستهای عالی رتبه با اين اصلاح طلبان در كاخ سفيد، وزارت امور خارجه و سفارتهای آمريكا.
* استفاده از كمكهای خارجی برای حمايت از گسترش انتخابات آزاد و منصفانه، حاكميت قانون، جامعه مدنی، حقوق بشر، حقوق زنان، آزادی رسانهها و آزادی مذهبی.
* جلب كمك و آموزش نيروهای نظامی در حمايت از نظارت مدنی توسط ارتش و توجه ارتش به حقوق بشر در يك جامعه دموكراتيك.
* اعمال تحريمهايی كه هدف اصلی آنها حاكمان رژيمهای ستمگر است و جدا كردن حساب مردم از آنها.
* ترغيب ملتهای ديگر برای قطع حمايت از رژيمهای ستمگر
* مشاركت با ملتهای دموكراتيك ديگر برای ارتقاء آزادی، دموكراسی و حقوق بشر در برخی كشورها و مناطق خاص.
* تقويت و ايجاد ابتكارات جديد مثل طرح خاورميانه بزرگ، بنياد ابتكار آفريقای شمالی در آينده ، اجتماع دموكراسیها و صندوق دموكراسی آمريكا.
* ايجاد رابطه خلاقانه با سازمانهای غيرحكومتی و ديگر اعضای جامعه مدنی برای حمايت و تقويت آنها.
* همكاری با نهادهای بينالمللی موجود مثل سازمان ملل و سازمانهای منطقهای مثل سازمان امنيت و همكاری اروپا، اتحاديه آفريقا و سازمان كشورهای آمريكايی در اجرای تعهدات دموكراتيك خود و كمك به ايجاد منشورهای دموكراسی در مناطقی كه فاقد آنها هستند.
* حمايت از تقبيح نهادهای چندجانبهای كه اقدام به نقض آشكار حقوق بشر و آزادی میكنند.
* ترغيب سرمايهگذاری مستقيم خارجی و جلب همكاری خارجی در كشورهايی كه نسبت به حاكميت قانون، مبارزه با فساد و وظايف دموكراتيك متعهد هستند و
* امضاء قراردادهای تجاری آزاد (FTAs) كه باعث میشود كشورها ترغيب شوند تا حاكميت قانون، مبارزه با فساد و وظايف دموكراتيك بعدی را گسترش دهند.
اين ابزارها بايستی با تمام قدرت در خدمت محافظت از آزادیهايی قرار گيرند كه در جهان با خطرات متعددی مواجه اند كه از آن جمله میتوان به آزادی مذهبی، حقوق زنان و آزادی مردان، زنان و كودكان اسير در شبكههای ظالمانه قاچاق انسان اشاره كرد.
* ما در برابر هر دشمن تروريستی كه وجودش با تعصب مذهبی تعريف میشود از آزادی اساسی انسان دفاع میكنيم، اين آزادی عبارت است از حق مردم برای اعتقاد و عبادت در چارچوب اصول ذهنی خود، رها از ستم دولت يا اكثريت يا اقليتی كه میخواهند اعتقادات خود را بر آنها تحميل كند.
* اگر اعضای يك ملت، تحت ستم و از حقوق اولين خود محروم باشند ، آن ملت آزاد نيست. ما بر شان و ارزش ذاتی زنان تاكيد و با تمام توان از حقوق آنها برای مشاركت در همه ابعاد جامعه حمايت میكنيم.
* قاچاق انسان شكلی از برده داری مدرن است و ما خواستار نابودی كامل آن هستيم. نسلهای آينده كسانی را كه نسبت به اين مسئله بی توجه بودند، نخواهد بخشيد.
تعهد ما در قبال ارتقاء آزادی تعهدی است كه حكومتها و مردمان آنها در آن موازی يكديگرند زيرا آنها هستند كه عمليات دشوار انتقال به دموكراسیهای كارآمد را انجام میدهند. ما تا زمانی كه اين انتقال انجام نشده است، آنها را تنها نخواهيم گذاشت زيرا دموكراسیهای نابالغ در معرض خطر قرار دارند و در برابر بهره برداری تروريستها آسيبپذيرند. اجازه نخواهيم داد تا چالشهای انتقالات دموكراتيك، ما را دچار وحشت سازند و به پذيرش ثبات خيالی اقتدارگرايی سوق دهند.
نزديكترين هم پيمانان و دوستان آمريكا، كشورهايی هستند كه ما ارزشها و اصول مشتركی با آنها داريم. هر قدر كشورها بيشتر نشان بدهند كه با مردم خود با احترام رفتار میكنند و نسبت به اصول دموكراتيك پايبند هستند ، دوستی آنها با آمريكا محكمتر و نزديكتر خواهد بود.
ايالات متحده آمريكا كشورهای ديگر را به اتحاد در يك تلاش بينالمللی مشترك فرامی خواند و هدايت میكند. همه ملتهای آزاد مسئولند در راه آزادی با يكديگر متحد شوند زيرا همه ملتهای آزاد در منافع ناشی از گسترش آزادی سهيم هستند.
ادامه دارد...