iran-emrooz.net | Sat, 24.09.2005, 4:53
انتخابات آلمان و راه دشوار دولت آینده
جواد طالعی (دفتر اروپائی شهروند)
|
شنبه ٢ مهر ١٣٨٤
پرهیجان ترین انتخابات دهههای اخیر آلمان، روز یکشنبه هیجدهم سپتامر برگزار شد. اما اعلام نتایج غیرمنتظره این انتخابات نیز، کمتر از مبارزات انتخاباتی چند هفته گذشته هیجان آفرین نبود. در حالی که نظر سنجیها، تا ساعاتی پیش از آغاز رای گیری، از پیروزی قطعی ائتلاف احزاب محافظه کار و لیبرال حکایت میکرد، اعلام نتایج نشان داد که احزاب دموکرات مسیحی (١) و سوسیال مسیحی(٢) روی هم رفته، تنها ٩ دهم درصد بیش از حزب سوسیال دموکرات (٣) رای آورده اند. از همه مهم تر، نه سوسیال دموکراتها و سبزها، که در هفت سال گذشته بر آلمان حکومت کرده اند، آنقدر رای آوردند که بتوانند بی نیاز از همکاری یک حزب دیگر دولت را تشکیل دهند، و نه رقیب آنها، احزاب دموکرات مسیحی و سوسیال مسیحی، که امید وار بودند با ائتلاف حزب دموکرات آزاد (٤) به قدرت برسند.
به این ترتیب، اکنون، تشکیل دولت برای هر دو طرف بسیار دشوار شده است و آلمان، تا اعلام ترکیب دولت، همچنان روزهای پر هیجانی را در پیش خواهد داشت.
در انتخابات پیش از موقع هیجدهم سپتامبر، اتحادیه احزاب دموکرات مسیحی و سوسیال مسیحی ٣٥و دو دهم درصد آرای مردم آلمان را به خود اختصاص دادند. این احزاب، برای نخستین بار در تاریخ آلمان یک زن را نامزد مقام صدراعظمی آلمان کرده بودند. خانم آنگلا مرکل، که تا چند هفته پیش از برگزاری انتخابات برنده تقریبا قطعی بازی محسوب میشد، در آخرین هفتهها، با یک اشتباه سیاسی بزرگ، عرصه را بر خود تنگ کرد. او، اعلام کرد که یک استاد دانشگاههایدلبرگ را، در صورتی که به عضویت حزب دموکرات مسیحی در آید، به وزارت دارائی منصوب خواهد کرد. این پروفسور، طرحی را برای اصلاح سیستم مالیاتی آلمان پیشنهاد کرده بود که هیچکس از جزئیات آن خبر نداشت. نامزد دموکرات مسیحی مقام صدراعظمی، به رغم فشار شدید رسانههای گروهی و رقبا، تا آخرین لحظه حاضر نشد پرده از این معما بردارد و آشکارا بگوید که در صورت انتخاب، کدام معافیتهای مالیاتی را از میان خواهد برد و همین امر، زمینه ساز تعمیق تردید عمومی درباره سیاستهای اقتصادی وی شد. تازه ترین آمارها نشان میدهند که بیش از ٥٢ درصد مردم آلمان را زنان تشکیل میدهند. به این دلیل، اگر اشتباه سیاسی خانم انگلا مرکل به شبههها و نگرانیها دامن نمیزد، امکان پیروزی وی کم نبود.
پس از احزاب دموکرات مسیحی و سوسیال مسیحی، حزب سوسیال دموکرات٣٤ و سه دهم درصد آرای مردم را جلب کرد که تنها ٩ دهم درصد کمتر از رقیب بود. حزب سوسیال دموکرات به رهبری گرهارد شرودر صدراعظم فعلی آلمان، در هفت سال گذشته، از طریق ائتلاف با حزب سبزها (به رهبری یوشکا فیشر وزیر خارجه فعلی آلمان) حکومت کرده بود و امید داشت که در انتخابات پیش رس، برای چهار سال آینده همین ائتلاف را حفظ کند. اما انتخابات این امید را نقش بر آب کرد. حزب سبزها ٨ و یک دهم درصد آرای مردم را به خود اختصاص داد و به این ترتیب، مجموعه آرای دوحزب به ٤٢ و ٤ دهم درصد میرسد که برای تشکیل دولت کافی نیست. اتحادیه احزاب دموکرات مسیحی و سوسیال مسیحی نیز، گرفتار وضعیتی مشابه است. این حزب امیدوار بود که بتواند با موتلف سنتی خود حزب دموکرات آزاد قدرت را در دست بگیرد. حزب دموکرات آزاد، که عمدتا از منافع سرمایه داران بزرگ و متوسط آلمان پشتیبانی میکند، در واقع توانست با جذب ٩ و هشت دهم درصد آراء موقعیت خود را به گونهای چشمگیر بهبود بخشد. اما مجموع آرای این ائتلاف نیز به ٤٥ درصد رسید و درنتیجه آنها نیز نمیتوانند بدون همکاری یک حزب دیگر دولت را تشکیل دهند.
در نتیجه، اکنون احزاب بزرگ برای تشکیل دولت دستخوش وضعیتی شده اند که رسانههای گروهی از آن به عنوان "بی نظیرترین پوکر قدرت در تاریخ پس از جنگ آلمان" یاد میکنند.
در مبارزات انتخاباتی، حزب لیبرال (دموکرات آزاد) بارها و بارها به صراحت اعلام کرد که حاضر نیست در هیچ ائتلافی که بخشی از آن حزب سبزها باشد شرکت کند. حزب سوسیال دموکرات نیز، دائما بر این نکته تاکید ورزید که حاضر به ائتلاف با حزب چپ نوبنیادی نیست که گئورگ گیزی و اسکار لافونتن رهبری آن را در دست دارند. حزب چپ که در این انتخابات به ٨ و هفت دهم درصد آرا دست یافت، چند ماه پیش از برگزاری انتخابات، از ائتلاف حزب سوسیالیستها (٥) با یک حزب کوچک چپ تازه بنیاد و طرفداران اسکار لافونتن تشکیل شد و فرصت و امکانات بسیار کمی برای بسیج نیرو داشت.
اسکار لافونتن از قدیمی ترین اعضای حزب سوسیال دموکرات است که پس از اختلاف با صدر اعظم فعلی، در سال ١٩٩٩ از فعالیتهای حزبی و دولتی کناره گرفت. او، که چندین دوره متوالی نخست وزیر ایالت کارگری زارلند بود، در سال ١٩٩٨، به دنبال پیروزی حزب سوسیال دموکرات در انتخابات، مسئولیت وزارت دارائی آلمان را به عهده گرفت، اما چندماه بعد، در اعتراض به سیاستهای پراگماتیستی گرهارد شرودر، از تمام سمتهای دولتی و حزبی خود کناره گرفت. لافونتن، در هفت سال گذشته، تنها با شرکت در بحثهای مقطعی به انتقاد از سیاست چرخش به راست رهبران حزب سوسیال دموکرات میپرداخت و به این دلیل از سوی اعضا و هواداران متعصب این حزب به خیانت و بی مسئولیتی متهم میشد. در عین حال، جناح چپ حزب سوسیال دموکرات، انتقادهای او را به جا میدانست و امیدوار بود که وی روزی دوباره به حزب بازگردد و زمینه ساز تحول شود. لافونتن که به تکرار شعار "قلب در سمت چپ میتپد" شهرت دارد، سرانجام به جای بازگشت به حزب سوسیال دموکرات، با حزب سوسیالیستهای آلمان دست اتحاد داد.
حزب سوسیالیستها (٥) در واقع بازمانده حزب واحد سوسیالیستی آلمان شرقی سابق (٦) است که گئورگ گیزی کاریسماتیک ترین چهره حلقه رهبری آن است. گیزی و حزب وی، در پانزده سال گذشته، همواره مورد حمله محافل سیاسی محافظه کار، لیبرال و حتی سوسیال دموکرات آلمان بوده اند. در مبارزات انتخاباتی اخیر نیز، مخالفان ائتلاف لافونتن – گیزی، نوک تیز حمله خود را متوجه سوابق بسیاری از نامزدها و رهبران حزب سوسیالیستها در ارگانهای امنیتی آلمان شرقی سابق کردند و کوشیدند با توسل به این حربه، تلاشهای لافونتن و گیزی را برای ایجاد یک جبهه تازه چپ خنثی کنند.
با این همه، حزب نوبنیاد چپ (٧) پس از ائتلاف با لافونتن توانست در انتخابات اخیر حدود یک میلیون نفر از هواداران سوسیال دموکراتها و سبزها را به سوی خود بکشد و ٤ و هفت دهم درصد بر میزان آرای خود نسبت به انتخابات سه سال پیش بیافزاید. در حالی که حزب سوسیالیستها در دوره قبلی مجلس فدرال تنها دو کرسی داشت، حزب چپ، اکنون با تصاحب ٥٤ کرسی، دارای یکی از فراکسیونهای مهم شده است. به این ترتیب، سوسیال دموکراتها، اگر در مبارزات انتخاباتی بر عدم ائتلاف با حزب چپ تاکید نورزیده بودند، امروز میتوانستند از طریق ائتلاف با سبزها و سوسیالیستها، قدرتمندترین اکثریت را تشکیل دهند و دولت را به دست بگیرند.
ترکیب پارلمان آلمان
در پارلمان آلمان، این دوره، احزاب دموکرات مسیحی و سوسیال مسیحی، با ٢٢٥ کرسی دارای قوی ترین فراکسیون خواهند بود. ٢٢٢ کرسی به حزب سوسیال دموکرات، ٦١ کرسی به حزب دموکرات آزاد، ٥١ کرسی به حزب سبزها و ٥٤ کرسی به حزب نوبنیاد چپ تعلق خواهد گرفت. در مقایسه با دوره قبل، حزب دموکرات مسیحی ٢٩ کرسی، اتحاد احزاب دموکرات و سوسیال مسیحی ٢٣ کرسی و سبزها ٤ کرسی از دست داده اند. در مقابل، حزب نوبنیاد چپ به ٥٢ کرسی تازه دست یافته و فراکسیون حزب لیبرال یا دموکرات آزاد صاحب ١٤ کرسی تازه شده است. به این ترتیب، میتوان گفت که بر پارلمان آلمان رنگین کمانی از گرایشهای سیاسی راست، میانه و چپ حاکم خواهد شد که در تاریخ پس از جنگ این کشور کمتر سابقه داشته است. این امر، میتواند از یک سو در عصر جهانی گردانی سرمایه به برخورد شدیدتر اندیشهها منتهی شود، و از سوی دیگر روح عدالت خواهی را در آلمان تقویت کند که به دلیل فشار محافل اقتصادی، در سالهای اخیر، احضار آن دشوار شده بود! البته ترکیب فعلی را میتواند تجدید انتخابات حوزه ١٦٠ شهر درسدن اندکی تغییر دهد. نامزد حزب دست راستی ناسیونالیست آلمان در این حوزه، درست در گیر و دار مبارزات انتخاباتی مرد و همین امر تجدید انتخابات در آن را ضروری ساخت. اما این تغییر، آنقدر نیست که توازن قوا را به هم بزند.
موقعیت دشوار احزاب بزرگ
با توجه به همه آنچه آمد، اکنون تشکیل دولت برای احزاب بزرگ بسیار دشوار شده است.
ساده ترین راه برای حل این مشکل، ائتلاف احزاب سوسیال دموکرات، دموکرات مسیحی و سوسیال مسیحی است که روی هم نزدیک به هفتاد درصد آرای شرکت کنندگان در انتخابات را کسب کرده اند. نظر سنجیهای نخستین روزهای پس از برگزاری انتخابات نشان میدهد که اکثریت آلمانیها همین را میخواهند. گزارشهای شبکههای تلویزیونی نیز حکایت از آن دارند که مذاکره بر سر این ائتلاف ادامه دارد. اما درسیاستهای کلان این احزاب تفاوتهای چشمگیری هست که میتواند همکاری آنها را در درازمدت دشوار کند: به عنوان مثال، در حالی که حزب سوسیال دموکرات با سرسختی از پیوستن ترکیه به اتحادیه اروپا دفاع میکند، احزاب دموکرات مسیحی و سوسیال مسیحی با این امر مخالف اند. در زمینه سیاستهای مالیاتی نیز، میان این دو جریان اختلاف نظر وجود دارد. احزاب دموکرات مسیحی و سوسیال مسیحی، خواستار افزایش مالیات مستقیم از شانزده درصد فعلی به ١٨ درصد هستند و حزب دموکرات مسیحی این عمل را مناسب وضعیت اقتصادی فعلی آلمان نمیبیند. سیاستهای دو جریان، در برابر گسترش اتحادیه اروپا و پشتیبانی از آمریکا در عراق نیز تفاوت بنیادی دارد. در حالی که حزب سوسیال دموکرات هرنوع همکاری با آمریکا را در جنگ عراق رد میکند، احزاب دموکرات مسیحی و سوسیال مسیحی معتقد به ضرورت همکاری همه جانبه با آمریکا هستند. به این دلیل، ناظران احتمال موفقیت ائتلاف بزرگ را دست کم در درازمدت کم میدانند.
راه حل دوم، ائتلاف میان اتحادیه احزاب دموکرات مسیحی، سوسیال مسیحی، لیبرال و سبزها است. اما ورود به چنین ائتلافی برای حزب سبزها معنائی جز خودکشی سیاسی نخواهد داشت. این حزب، در زمینه اصلاح سیستم بیمههای درمانی، سیاست خارجی، انرژی اتمی و حفظ محیط زیست، دارای اختلافاتی بنیادی با احزاب دموکرات و سوسیال مسیحی و لیبرال است و در صورت ورود به ائتلاف با آنها، احتمالا ناچار خواهد شد بسیاری از اهداف و دعاوی استراتژیک خود را قربانی کند. در این صورت، حزب سبزها آینده سیاسی خود را به خطر خواهد انداخت. به همین دلیل است که بدنه این حزب ترجیح میدهد در چهار سال آینده به جای ورود به یک ائتلاف سیاسی شکننده و زیانبار، نقش فعالتری به عنوان اپوزیسیون به عهده بگیرد. با این همه، در نخستین روزهای پس از اعلام نتایج انتخابات، بسیاری از رهبران احزاب دموکرات مسیحی و سوسیال مسیحی کوشیدند استدلال کنند که سبزها نسبت به دهههای گذشته معقول تر شده اند و امکان دست یافتن به توافق با آنها در بسیاری زمینهها وجود دارد.
راه حل سوم ائتلاف سوسیال دموکراتها با سبزها و حزب نوبنیاد چپ است. اما از یک سو میان اسکار لافونتن لیدر حزب چپ و گرهارد نامزد حزب سوسیال دموکرات برای مقام صدراعظمی اختلاف شخصی شدید وجود دارد و از سوی دیگر سوسیال دموکراتها بارها اعلام کرده اند که با حزب چپ ائتلاف نخواهند کرد.
با توجه به همه این دشواریها، اگر احزاب بزرگ آلمان در زمینه تشکیل دولت با مانع روبرو شوند، بر طبق قانون اساسی، کار سرانجام به دخالت رئیس جمهور خواهد کشید. به این شکل که رئیس جمهور ناچار یکی از سیاستمداران را به مجلس فدرال پیشنهاد میکند و مجلس باید به او رای موافق یا مخالف بدهد. اگر کار به این مرحله بکشد، شانس پیروزی گرهارد شرودر صدراعظم فعلی آلمان بیش از رقیب وی خانم آنگلا مرکل خواهد بود. در نظر سنجیهای آستانه انتخابات، اکثریت مردم گرهارد شرودر را به خانم آنگلا مرکل ترجیح داده اند. علاوه بر این، تعداد کرسیهای احزاب سوسیال دموکرات، سبزها و چپ در مجموع به ٣٢٧ میرسد، در حالی که احزاب دموکرات مسیحی، سوسیال مسیحی و دموکرات آزاد، در کنار هم، ٢٨٦ کرسی را در اختیار دارند و بعید به نظر میرسد که طیف چپ به خانم مرکل رای بدهد.
تلاشها و گفت و گوها بر سر تشکیل دولت، اکنون ادامه دارد. نتیجه این تلاشها، در روزهای آینده روشن خواهد شد. اما دولت، هر ترکیبی داشته باشد، راهی بسیار دشوار را در پیش خواهد داشت. اختلاف نظرهای اساسی، میتواند در آلمان نیز وضعیتی مشابه اسرائیل را به وجود آورد: شکست ائتلافها، سقوط دولتها و برگزاری دوباره انتخابات پیش رس.
............
* از آنجا که رنگ کلیسا سیاه است، این رنگ به احزاب دموکرات مسیحی و سوسیال مسیحی آلمان نیز اطلاق میشود. رنگ سبز نشانه حزب سبزها و رنگ زرد نشانه حزب لیبرال یا دموکرات آزاد است. این سه رنگ، هنگامی که کنار هم قرار گیرند، پرچم کشور جامائیکا را تداعی میکنند که سیاه و سبز و زرد است. به همین دلیل، رسانههای گروهی آلمان، هنگام بحث پیرامون همکاری دموکرات مسیحیها، سبزها و لیبرالها، از اصطلاح نوساخته "ائتلاف جامائیکا" استفاده میکنند.
1. CDU (Christ Demokratische Union)
2. CSU (Christ Sozialistische Union)
3. SPD (Sozialistische Partei Deutschland)
4. FDP (Frei Demokratische Partei)
5. PDS (Partei Deutsche Sozialisten)
6. SED (Sozialistische Einheitspartei Deutschland)
7. Die Linke