iran-emrooz.net | Fri, 10.10.2008, 6:35
عقاید سیاسی و مذهبی «سارا پیلن»
شهلا صمصامی
تا کمتر از ۶ هفتهی پیش هیچکس حتا نام «سارا پیلن» را نشنیده بود. چند روز قبل از کنگرهی جهموریخواهان «جان مک کین» با انتخاب «سارا پیلن»، در حزب جمهوریخواه و مبارزات انتخاباتی خود انرژی و اشتیاق زیادی بوجود آورد. سخنرانی معروف «پیلن» که توسط مشاوران با سابقه «مک کین» نوشته شده بود، بیپروا، طنزگونه و موفقیتآمیز بود.
این فرماندار ۴۴ ساله گمنام ناگهان در عرض یک هفته تبدیل به یک ستارهی درخشان شد. ولی پس از آن سخنرانی، دیگر در جایی حاضر نشد و از او هیچ چیزی به چاپ نرسید. با بلند شدن زمزمهی اعتراض روزنامه نگاران و مفسرین، «پیلن» حاضر شد با دو شبکه تلویزیونی مصاحبه کند. در این مصاحبهها، تردید در مورد تجربه، دانش و آمادگی وی برای چنین شغل مهمی در اذهان عمومی بوجود آمد.
عقاید سیاسی و مذهبی «سارا پیلن»
در دنیایی که به سرعت و از جهات اقتصادی، فرهنگی، محیط زیست و توازن قدرت رو به تغییر دائمی است، در جهانی که دشمن شمارهی یک، حتا پیش از بمب اتم، عقاید افراطی مذهبی بنظر میرسد، در شرایطی که دنیا نیاز به رهبرانی عاقل، منطقی، فهمیده، راستگو و انساندوست دارد، کاندیدایی «سارا پیلن» به عنوان معاون ریاست جمهوری سئوالانگیز و نگران کننده است.
در قرن بیست و یکم در قدرتمندترین کشور جهان، در کشوری که خود را پرچمدار دموکراسی، آزادی بیان و جدایی دین از حکومت میداند، ناگاه میبینیم مذهب، جایگاه مهم و بزرگی، نه تنها در زندگی مردم، بلکه در سیاست آمریکا پیدا کرده است. دوران ریاست جمهوری پرزیدنت «بوش» از دو جهت تغییر عمدهای در احکام قانون اساسی این کشور بوده است. اول، قدرت بیش از اندازهی رئیس جمهور و قوهی اجرائیه که مخالف اصل تفکیک قواست و سپس دخالت مذهب در سیاست که مخالف اصل جدایی دین از حکومت است.
دوران ۸ سالهی «بوش» همراه با یک ایدئولوژی نه تنها سیاسی، بلکه مذهبی نیز بوده است. در کتابی که اخیراً «باب وودوارد» Bob Woodward نوشت به نقل قول از پرزیدنت «بوش» آمده است که پرزیدنت ادعا میکند قبل از رفتن به عراق با «پدرِ برتر» مشورت کرده است.
«سارا پیلن» در این زمینه از پرزیدنت «بوش» فراتر رفته، عقاید مذهبی و کارنامهی زندگیش حاکی از این است که وی در پسِ یک مأموریت مهم مذهبی است.
«سام هریس» Sam Harris در این زمینه در یک مقالهی تحلیلی در «نیوزویک» مینویسد: شعار «سارا پیلن» «خدا و وطن» است. اگر کسی میتواند دین سالاری مسیحی را مانند بوی خوش کیک سیب کند، «سارا پیلن» است.
«سام هریس» اضافه میکند: «چیزی که مرا نگران میکند این عقیدهی «پیلن» است که «خدای انجیل» آگاهانه وقایع جهانی را رهبری میکند. من واقف هستم که میلیونها آمریکایی با «سارا پیلن» در این عقاید مذهبی شریک هستند، ولی ما نباید مشتاقانه دکمه بمبهای اتمی را به این افراد بدهیم. چنانچه اتفاقی برای «مک کین» بیافتد، «سارا پیلن» اولین زن رئیس جمهور آمریکا خواهد شد. «سارا پیلن» و طرفدارانش معتقدند که خداوند با همهی عظمت و دانائیاش این را خواسته است. چرا خداوند به «سارا پیلن» وظیفهای را که برایش آماده نیست بدهد؟ خداوند چنین کاری نمیکند. پس اگر چنین اتفاقی بیافتد دلیلی دارد و خواست خداست».
«سارا پیلن» وقتی پسرش اخیراً روانهی عراق شد در کلیسا خطاب به مردم گفت: «دعا کنید که رهبران ملت ما بدانند که این سربازان را برای وظیفهای که از طرف خدا معین شده است میفرستند. به این معنی که نقشه و برنامهای وجود دارد و این برنامه از طرف خدا معین شده است».
«هریس» اضافه میکند: «سارا پیلن» مانند تمام کسانی که عقاید مذهبی افراطی دارند آخر دنیا را نزدیک میبینند که علائم آن جنگ و خشم طبیعت است. این خوب است، زیرا که تمام مسیحیان معتقد، به بهشت خواهند رفت که با مریم و مسیح باشند. بقیهی بیایمانها چه مسیحی، یهودی و غیره برای ابد در آتش جهنم خواهند سوخت.
«سارا پیلن» تمام زندگی خود را در این راه صرف کرده است. وی و یاران همسلکش خود را بخشی از «آخرین نسل» میدانند. نسلی که «درگیر جنگ مذهبی» است که دنیا را از «نیروی شیطانی» پاک کند.
«سام هریس» میگوید: از خود بپرسید آیا این ایدهی خوبی است که نیرومندترین ارتش دنیا را در اختیار «سارا پیلن» بگذاریم؟
سئوال دیگری که «سام هریس» مطرح میکند اینست که: آیا اصولاً ما میخواهیم که رهبران ما در مورد به تحقق رسیدن «رسالت انجیلی» فکر کنند وقتی که به ایرانیها، کرهی شمالیها، پاکستانیها، روسها و یا چینیها میگویند «تمام راه حلها روی میز است».
هریس در تحلیل خود اضافه میکند: «آنچه که در مورد کاندیدایی سارا پیلن و طرفداران وی نگران کننده است، اینست که آنها ازدواج اعتماد بنفس و جهل را جشن میگیرند.» پیلن در مصاحبهاش با «چارلی گیبسن» در پاسخ این سئوال که آیا برای رهبری تنها ابرقدرت دنیا خود را آماده میبیند، بدون کوچکترین تردیدی گفت «البته چارلی. من چند پسر دارم و یک شکارچی قابل هستم».
از خود بپرسید چگونه است که «اعتقاد به حکومت نخبگان» ایدهی بدی در سیاست آمریکا شده است. هیچ بخش دیگری نیست که به این اندازه نیاز به استعدادهای خارق العاده داشته باشد. ما میخواهیم خلبانان نخبه داشته باشیم که هواپیماهای ما را بپرواز در آورند. ارتش نخبه داشته باشیم که مأموریتهای خطرناک را انجام دهند ورزشکاران نخبه داشته باشیم که در مسابقات شرکت کنند. دانشمندان نخبه داشته باشیم که بهترین سالهای زندگی خود را وقف پیدا کردن درمان بیماریهای گوناگون نمایند. در همه سطوح زندگی انتظار بهترین درجات را داریم. ولی وقتی که به رهبرانی میرسد که سرنوشت میلیونها انسان در دست آنهاست، میگوییم کسی را میخواهیم که مثل خودمان باشد. کسی که با او بنشینیم و آبجو بخوریم. به این معنی که این شخص لازم نیست باهوش و تحصیلکرده باشد.
«سام هریس» نتیجه میگیرد: اعتقاد صمیمانه من این است که با انتخاب «سارا پیلن» به عنوان معاون رئیس جمهور، در نهایت ما ملتمان را در معرض خطر گذاشتهایم.
در این دنیای پیچیده و خطرناک که هر روز بر پیچیدگی آن افزوده میشود، اگر «سارا پیلن» به ریاست جمهوری برسد، وی قادر است سیاستهایی را که کاملا به زیان مردم و دور از منافع کلی انسانی است به مرحله اجرا بگذارد. در نتیجه همه دنیا را بر علیه ما خواهد کرد. بگذارید امیدوار باشیم که مردم با فکرتری برای سرنوشت تمدن و انسانیت تصمیم خواهند گرفت.