iran-emrooz.net | Fri, 29.08.2008, 17:37
بحران گرجستان و بحران روابط غرب و روسیه
گفتوگو با هانس دیتریش گنشر
 |
مصاحبه با وزیر خارجه سابق آلمان آقای دیتریش گنشر(1974−1992)
از خانم زیبیله کوانت روزنامه کلنر اشتاد آنسایگه - 29 آگوست 2008
ترجمه علیرضا عالمزاده
س: آقای گنشر بنظر میرسد مناسبات بین غرب و روسیه نه تنها سریع، بلکه بشکل غیر قابل جلوگیری به سوی بد تر شدن میرود. نظر شما چیست؟
ج: متاسفانه این روند شکل خودبخودی گرفته است، و به این خاطر میتواند از کنترل خارج شود. در این شرایط قبل از هر چیز مسولیت، عقل، و قضاوت منصفانه لازم است. مشکل موجود را نمیتوان تنها به مسئله اوستیای جنوبی و آبخازستان خلاصه کرد. این مسئله بسیار عمیقتر و دامنهدار از وقایع اخیر است. باید بخاطر بیاوریم که دولتهای وقت آلمان و ایالات متحده بلافاصله پس از خاتمه جنگ سرد، یک دوره همکاری بین ناتو و مسکو را آغاز کردند. تلاش ما در این همکاری بر این بود که فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و پایان یافتن پیمان ورشو در فضای اعتماد متقابل و بدون وقفه صورت پذیرد. در آن زمان یک تغییر پایهای در توازن استراتژیک اروپا در حال شکل گیری بود. نیروهای شوروی که تا آن زمان در عمق خاک آلمان مستقر بودند تا مرزهای غربی روسیه عقب نشستند. از این با اهمیتتر آن بود که کشورهای اروپای مرکزی و شرقی از قطعنامه هلسینکی بهره برده به عضویت ناتو درآمدند. بخاطر میآورم که در جریان مذاکرات وحدت دو آلمان، بزرگترین مشکل، عضویت آلمان واحد در ناتو بود. این واقعیت تاثیر روانی عضویت کشورهای جدید اروپا در ناتو بر مسکو را بخوبی توضیح میدهد.
در این دوره به همان میزان که تعمیق همکاریهای متقابل اهمیت داشتند، تلاش برای کنترل تسلیحات و اقدامات در جهت خلع سلاح بعنوان بخشهای جداناپذیر سیاست ناتو مد نظر بودند. و در این راستا قرارداد «نیروهای نظامی متعارف در اروپا» (KSE) به امضاء رسید. این قرارداد به تصویت پارلمان روسیه رسید، اما کشورهای اروپایی عضو ناتو به خواست آمریکا از تصویب آن در پارلمانهای خود خودداری کردند. بهمین شکل قراردادهای کنترل تسلیحات اتمی بینتیجه ماندند. و به همین دلایل برنامههای استقرار سامانهی سپر دفاع ضدموشکی آمریکا در لهستان و جمهوری چک با عدم تفاهم اعضای ناتو مواجه شده است.
ما خواهان مسابقه تسلیحاتی جدید نیستیم، بلکه مثل سیاستمداران آمریکایی، کیسینجر، شولتز، پری و نون خواستار خلع سلاح بطور کلی و همینطور خلعسلاح اتمی میباشیم.
س: بنظر میرسد مثل قبل از آغاز جنگ جهانی اول طرفهای مقابل فقط به منطق و واقعیات خودی توجه دارند.
ج: من اینطور نمیبینم. حداقل هنوز اینطور نمیبینم. خوشبختانه صدراعظم و وزیر امور خارجه ما با مسولیت عمل میکنند. اما دلایلی هم برای بدبینی وجود دارد، مثلا علیرغم شرایط بحرانی، به دلیل اینکه آمریکا وقت ندارد!! شورای همکاری ناتو و روسیه برگزار نمیشود. یا اینکه روسیه بدون همفکری، جمهوریهای اوستیای جنوبی و آبخازستان را به رسمیت میشناسد. این سوال را هم باید از خودمان بکنیم که چطور اوکرایینیها حالا به یادشون میافتد که قرارداد آنها با روسیه برای استفاده از بندر سواستوپول در سال ۲۰۱۷ تمام میشود و چند روز بعد اعلام میکنند که مبلغ توافق شده اجاره کم است.
س: دولت آلمان تلاش میکند بحث بر سر تعیین مقصر را دور بزند آیا این کار اصلا ممکن است؟
ج: فکر میکنید دولت آلمان اینکار را میکند؟ من که اینطور فکر نمیکنم. با صراحت کامل اعلام شده است که اقدام نظامی غیرقابل پذیرش و غیرمسؤلانه گرجستان مقدمه اقدامات روسیه بوده است. دولت آلمان حمله روسیه را نا متناسب ارزیابی میکند یعنی اینکه دولت روسیه را در اقدام خود محق دانسته، اما ابعاد و نحوه برخورد را نامناسب و بزرگ ارزیابی میکند.
س: شما اینکه روسها شناسایی اوستیای جنوبی و آبخازستان را مشابه شناسایی کوزوو توسط غرب میداند را درک میکنید؟
ج: طبیعتا نمیتوان شرایط این دو اقدام را مشابه هم قرارداد، اما روسیه در جریان مباحثات شناسایی استقلال کوزوو به مشکلات دیگر اشاره کرده بود. به این خاطر عکسالعمل امروز مسکو نباید باعث حیرت بشود. علیرغم این، اقدام مسکو قابل پذیرش نیست. عکسالعمل جمهوریهای بالکان و اروپای شرقی در مقابل اقدامات روسیه سخت تر و احساسیتر از عکسالعمل آلمان و فرانسه است.
س: آیا اروپا و ناتو در خطر از دست دادن نیروی وحدتآفرین خود قرار دارند؟
ج: نباید اینطور باشد. در واقعه ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ ناتو همبستگی خود با آمریکا و انسجام خود را نشان داد. اما دولت بوش به آن بیتوجهی کرده، اتحاد معروف به اتحاد موافقان، اتحاد توانمندان و قابل اعتمادها را پیش کشید. و به این طریق یک زیان بزرگ به اعتماد متقابل در اروپا و ناتو بوجود آمد. خوشبختانه هم اوباما و هم مک کین میخواهند مناسبات سابق را جایگزین کنند. آنها متوجه شدهاند که آمریکا در این رابطه مقصر است. در رابطه با جنگ عراق هم عدم مشورت با متحدین اشتباه بزرگی بود. برخورد تر کیه در آن زمان بعنوان عضوی از ناتو که مرز طولانی با عراق دارد بسیارمسولانه بود. طبیعیاست که کشورهای منطقه بالکان و اروپای شرقی تجارب خود را دارند. اما ما آلمانیها هم تجارب خودمان را داریم. ما علاوه بر آن تجربه این را داریم که چگونه از تقابل به همکاری میتوان رسید.
س: آمریکا مشغول انتخابات است ودر اروپا اختلاف حاکم است. چه کسی میتواند اوضاع را آرام کند؟
ج: اروپا توان انجام اینکار را دارد. فرانسه بهعنوان رییس دورهای اتحادیه اروپا توانست با حمایت کامل آلمان آتشبس را جاری کند، و عقب نشینی نظامیان را تا حد زیادی به پیش برد. اروپا امروز باید اقدام کند، یعنی مذاکره کند.
اروپا و روسیه دوستان طبیعی هستند نه دشمنان طبیعی. و این حقیقت از مسکو هم انتظار رفتار همیارانه ایجاد میکند. از سوی دیگر برلین بایستی به همفکریهای توافق شده در چارچوب مذاکرات پترزبورگ ادامه دهد، و اروپا باید به تلاشهای خود در راستای رسیدن به قرارداد همکاری با روسیه ادامه دهد. یکی از درسهای تاریخ بعد از جنگ اروپا این بوده است که: با پشتکاری در تلاش و پایداری بر سر اصول، با مذاکره و با تمایل به همکاری میشود مشکلات پیچیده را حل کرد. علاوه بر آن میتوان با موفقیتهای خود چشماندازهای جدید و بهتر بوجود آورد، و این کاریست که امروز باید در دستور قرار گیرد. بله روسیه در بحران اخیر زیادهروی کرد اما با توجه به همه صحنه، غرب هم باید به سوالاتی پاسخگو باشد.