iran-emrooz.net | Sat, 29.03.2008, 7:25
نژاد، نژاد پرستی و سیاست
شهلا صمصامی
«براک اوباما» کوشید از ابتدای اعلام کاندیدایی خود برای ریاست جمهوری، خود را آمریکایی بخواند. تمام کوشش او بر این بود که موضوع نژادی اهمیت زیادی پیدا نکند. اوباما میخواست خود را کاندیدای همه مردم آمریکا معرفی کند، نه یک گروه و نژاد ویژه، ولی نامش و رنگ پوستش و مذهب پدرش، از همان روزهای اول مشکل آفرین شد. ابتدا در مجامع کنسرواتیوها مانند برنامههای رادیوئی و تلویزیونی مربوط به این گروه «اوباما» و مشروعیت او برای ریاست جمهوری مورد سئوال قرار گرفت و این زمزمهها به مجامع دیگر نیز نفوذ کرد. تا بالاخره با علنی شدن بخشی از سخنان کشیش کلیسائی که «اوباما» به آن تعلق دارد، مسائل نژادی بار دیگر در سطح وسیعی مطرح شد.
«اوباما» میدانست کشیشی که او را با کلیسا و خدا نزدیک کرده، خطبه عقدش را خوانده و دو فرزندش را غسل تعمید داده بود، میتواند برای او خطرناک باشد.
«جرمای رایت» Jeremiah Wright از بازماندگان جنبش حقوق مساوی برای سیاهان است که سالها در خطابههای خود نه تنها پیروان خود را دعوت به خدا، دین، امید و بخشش کرده بود، بلکه از عدم مساوات و رنج و درد سیاهان سخن گفته و در سخنانش به مسائل مهم سیاسی، اجتماعی پرداخته بود. مخالفان اوباما توانستند با دست یافتن به چند نمونه از سخنان تند و به نظر برخی توهینآمیز رایت موجی از خشم، عدم اطمینان و تردید در مورد «اوباما» بوجود آورند. چند نمونه از سخنان «رایت» که بطور وسیع در اینترنت و سپس در وسائل ارتباط جمعی پخش شد به نظر میرسد احساسات ضد آمریکائی را تبلیغ میکند. از جمله سخنان معروف «رایت» بعد از ۱۱ سپتامبر است که میگوید: «ما هیروشیما را بمباران کردیم، ناکازاکی را بمباران کردیم، ما تعداد بسیار زیادتری از آنهایی را که در نیویورک کشته شدند، بمباران کردیم. ما از تروریسم دولتی، علیه فلسطینیها و سیاهان آفریقای جنوبی پشتیبانی کردیم و حالا بر آشفتهایم زیرا آنچه که در خارج از اینجا انجام دادیم به در خانهمان آمده است».
در سال ۲۰۰۳ «رایت» در مورد ظلم سیاهان گفت: «دولت به آنها (سیاهان) مواد مخدر میدهد، زندانهای بزرگتر میسازد و آنوقت میخواهد ما بخوانیم خداوند به آمریکا برکت بدهد، نه نه خداوند آمریکا را لعنت کند. این چیزی است که در انجیل آمده برای کشتن انسانهای بیگناه».
در مورد «اوباما» در دسامبر گفت: «براک میداند معنی سیاه بودن چیست. او میداند زندگی در یک کشور و فرهنگی که توسط سفید پوستان ثروتمند کنترل میشود یعنی چه. «هلری» هرگز این را نمیداند. «هلری» هرگز یک سیاه زنگی Neger نامیده نشده است».
نمیتوانم طرد کنم
جنجالی که با پخش برگزیدهای از سخنان «رایت» بوجود آمد، باوجودی که «رایت» هم اکنون بازنشسته است، «اوباما» را مجبور کرد با قاطعیت اعلام کند که با این نوع سخنان و نظرات تند و غیرمنطقی «رایت» مخالف است. با ادامه جنجال و انتقاد که چرا «اوباما» سالها پیش این کلیسا را ترک نکرد، بالاخره «اوباما» سخنرانی مفصلی ارائه داد.
سخنرانی «اوباما» تحت عنوان «یک وحدت کامل» در «فیلادلفیا» نزدیک به تالار استقلال برگزار شد. در این سخنرانی، «اوباما» بجای این که از خود به مناسبت دوستی و نزدیکی با کشیش «رایت» دفاع کند، موضوع اصلی صحبتش را در زمینه نژاد و نژاد پرستی در آمریکا انتخاب کرد. «اوباما» در مورد کلیسایی که به آن تعلق دارد گفت:
«این کلیسا مهربانی و بیرحمی، شعور بسیار و نادانی تکان دهنده، مبارزات و موفقیتها، عشق و تلخی و تعصبات که مجموعاً تجربهی سیاه بودن در آمریکا است را در خود دارد. این شاید بتواند رابطهی مرا با کشیش «رایت» توضیح دهد. با همه نواقصی که دارد، او مانند یکی از افراد خانواده من بوده است. او ایمان مرا محکمتر کرد. من نمیتوانم کشیش «رایت» را طرد کنم همانطور که نمیتوانم جامعه سیاهپوست را رها کنم. نمیتوانم کشیش «رایت» را طرد کنم و نه مادر سفید پوست خود را، زنی که مرا بزرگ کرد، بارها از خود گذشتگی نشان داد، زنی که مرا بیش از هر چیزی در این دنیا دوست داشت، ولی در عین حال یکبار اعتراف کرد که از مردان سیاهی که از کنارش میگذرند میترسد. بیش از یکبار نظرات نژادپرستانهی او احساس حقارت در من بوجود آورد. این افراد، بخشی از من هستند و آنها بخشی از آمریکا، کشوری که من به آن عشق میورزم».
«اوباما» در مورد جنجالی که بوجود آمده گفت: «ما میتوانیم سخنان کشیش «رایت» را در تمام کانالهای تلویزیونی هر روز تکرار کنیم و از حالا تا زمان انتخابات در مورد آن صحبت کنیم و آن را تنها سئوال در این مبارزهی انتخاباتی قرار دهیم، که آیا مردم آمریکا فکر میکنند من از سخنان توهینآمیز «رایت» پشتیبانی میکنم. میتوانیم گمان ببریم که در انتخابات عمومی همه مردان سفید پوست به سوی «جان مک کین» خواهند رفت، صرفنظر از این که چه سیاست و برنامههایی داشته باشد. ما میتوانیم چنین کنیم، ولی اگر این کار را ادامه دهیم من به شما میگویم که در انتخابات بعدی ما همچنان در مورد مسائل منحرف کننده صحبت خواهیم کرد و هیچ چیز تغییری نخواهد کرد. این یک انتخاب است. یا در این لحظه، در این انتخابات ما میتوانیم گرد هم آئیم و بگوئیم «این بار نه». آمریکا میتواند تغییر کند. این اصالت واقعی این ملت است. آنچه که تا کنون به آن دست یافتهایم به ما اجازه میدهد و امید بیباکانه برای آنچه که ما میتوانیم و باید در آینده به دست آوریم».
خشم سیاهان
سخنان «اوباما» در مورد نژاد و نژادپرستی در آمریکا با استقبال بسیاری روبرو شد. روشنفکران، استادان دانشگاه و مفسرانی که کمتر در رسانههای گروهی آزادانه در این مورد صحبت و بحث میکردند، فرصت یافتند تا این مسئله بسیار مهم و پیچیده را با شفافیت بیشتری مطرح کنند. «اوباما» در سخنان خود اشاره به خشم سیاهپوستان کرد.
«اِرن آبری کپلَن» Erin Aubry Kaplan یکی از نویسندگان بخش ویرایش «لوس آنجلس تایمز» به این موضوع اشاره کرده و نوشت: «فکر میکنم آنچه که مخالفان «رایت» دوست ندارند، این واقعیت است که او خشمگین است. اگر چه من با همه عقاید و سخنان او موافق نیستم، ولی من خشم او را که ناشی از یک عصبانیت کلی در مورد شرایط سیاهان در آمریکاست میفهمم. شرایطی که «رایت» میگوید هر روز با آن سر و کار دارد. این درست همان چیزی است که غالب سیاهانی که من میشناسم باور دارند. ولی بر عکس «رایت»، سیاهان دیگر به نظر عصبانی نمیآیند زیرا با خشم، ما سیاهان نخواهیم توانست چه از نظر احساسی، چه شرایط دیگر، به زندگی ادامه دهیم. چیزی که برای ما شفافیت کامل دارد به نظر سفید پوستان زننده و نا معقول میآید. عجیب این است که ما در جامعه و فرهنگی زندگی میکنیم که افراد دست راستی مانند «راش لیمبا» Rush Limbough و «دان ایموس» Don Imus پولهای هنگفتی میگیرند که در برنامههای رادیویی خود خشمگین باشند. ولی البته خشم سفید بطور کلی بنظر قابل قبول میآید و آمریکاییها تقریبا ظرفیت بینهایتی برای بخشش این خشم دارند. این شخصیتهای دست راستی بارها نظرات نژادپرستانه ابراز کرده و به سیاهان حتی به «اوباما» توهین کردهاند ولی سر و صدای زیادی نشده و خشم سفید پوستان در لباس روشنفکری توجیه شده است. در حالی که به خشم سیاهان هرگز رنگ روشنفکری داده نمیشود. به این ترتیب در مجامع عمومی جایی برای ابراز آن نیست. مهم است که بدانیم حتا «مارتین لوتر کینگ» که طرفدار صلح و مبارزات صلح آمیز بود، بیشتر از اوقات خشمگین بود».
«اِلیس کاس» یکی دیگر از مفسران سیاهپوست در مقالهای در «نیوزویک» به خشم سیاهان و زخمهایی که هنوز از زمان بردگی وجود دارد، اشاره میکند و بردگی را گناه بزرگ آمریکا مینامد. «الیس کاس» میگوید: «اوباما بسیار کوشید روی موضوعاتی مانند بیمه بهداشتی، اقتصاد و خروج از عراق تکیه کند، ولی رنگ پوست «اوباما» بالاخره بر موضوعات دیگر غلبه کرد. جالب است که در آمریکا «اوباما» همواره بهعنوان یک مرد سیاهپوست که مادرش سفید است تعریف شده، نه بعنوان یک مرد سفید با پدر سیاهپوست».
سخنرانیهای تاریخی
در تاریخ سیاسی آمریکا چندین سخنرانی بسیار مهم وجود دارد که مسیر این جامعه را تغییر داده است. مانند «مارتین لوتر کینگ» که در سخنرانی هیجانانگیز و ابــدی خود بنام «من آرزویی دارم» I have a dream رویای حقوق مساوی سیاهان را به واقعیت تبدیل کرد.
«تیم راتن» Tim Rutten یکی از نویسندگان معاصر در مقالهای در «لوس آنجلس تایمز» سخنرانی اخیر «اوباما» را با سخنرانی «ابراهام لینکن» مقایسه میکند و مینویسد: «۱۵۰ سال پیش در ماه جون یک وکیل باریک اندام از «ایلینوی» که به تازگی وارد سیاست شده بود، سخنانی ایراد کرد که نمونه گفتمان در مورد مسائل نژادی را در آمریکای آن روز تغییر داد. این وکیل «آبراهام لینکلن» بود که با سخنرانیش تحت عنوان «خانهی شکاف برداشته» House Devided کاندیدایی حزب جمهوریخواه را برای سنای آمریکا پذیرفت. اگرچه او در انتخابات برنده نشد، ولی این سخنرانی، بحث در مورد بردگی را تغییر داد و دو سال بعد «لینکلن» به کاخ سفید رفت.
«جان کندی» در سال ۱۹۶۰ در مورد کاتولیک بودن خود سخنرانی ارائه داد که موضوع مذهب و سیاست را برای همیشه در این کشور تغییر داد. سخنرانی سناتور «اوباما» یک وکیل باریک اندام از «ایلینوی» نمونه دیگری از چنان خطابههایی بود که ماندنی است. همچنانکه «کندی» در ۱۹۶۰ میبایست موضوع کاتولیک بودن خود را بنحوی مطرح کند، «اوباما» نیز میبایست به سئوال نژادی در این مبارزات انتخاباتی بپردازد. یکی از مفسران سیاسی در تلویزیون این سخنرانی را فرهیختهترین سخنرانی در مورد نژاد و سیاست نامید. نکته بسیار مهم این بود که به عکس «کندی» که یک گروه از نویسندگان ماهر در اختیار داشت، «اوباما» مانند «لینکلن» تمام سخنرانی را خودش نوشته بود.
نکته مهم و اساسی در مورد سخنان او این بود که از آمریکاییها سیاه و سفید خواست که کمبودهای یکدیگر را بویژه در مورد نظراتشان در مسائل نژادی بپذیرند. «اوباما» گفت: «در چنین پذیرشی نهال یک وحدت کاملتر کاشته شده و این کشور بزرگ با عیوب ویژه اش بجلو خواهد رفت».
در ابتدای سخنرانی، «اوباما» اشاره به قانون اساسی آمریکا میکند که اگر چه مانند ایدهی «گناه بزرگ» Original Sin موضوع بردگی در این قانون وجود دارد، ولی در عین حال بر اساس همین قانون، وعدهی آزادی، عدالت و وحدتی که میتواند و باید طی زمان کاملتر شود به ملت داده شده است. ریشه مذهبی گناه بزرگ که موجب سقوط آدم و رانده شدنش از بهشت گردید، نشان دهندهی طبیعت غیر کامل بشر است. «اوباما» با استفاده از این نظریه به خود و میراث نژادی و فرهنگی مخلوطش اشاره کرد. فرزند یک مرد سیاهپوست مهاجر از آفریقا با مادر سفید پوست که توسط مادر بزرگ سفید پوستش بزرگ شد. «اوباما» این پیام را میدهد که به جهت موقعیت ویژه اش هم سیاهان و هم سفید پوستان را میفهمد. نظر «اوباما» این است که خشم سیاهان موجب نگرانی سفید پوستان و بیزاری آنها است که در نتیجه مایهی رنج سیاهان میشود.
سخنان «اوباما» بنظر بسیاری برای نخستین بار موضوعی را که در خفا باعث تنش در این جامعه بود، بعنوان یک کاندیدای ریاست جمهوری آشکارا باز کرد. اختلاف بین سیاه و سفید و ظلم تاریخی سفید پوستان علیه سیاه پوستان از مسائل عمدهای است که هنوز در این جامعه حل نشده و زخمهای عمیقی است که باید بنحوی التیام یابد.
کاندیدایی «اوباما» بار دیگر این فرصت را بوجود آورده است که آمریکا به ارزیابی گذشته این جامعه و تبعیضات تاریخی علیه سیاهان بپردازد.