iran-emrooz.net | Mon, 08.10.2007, 16:50
نمایشی از عصر استالین
برگردان: علیمحمد طباطبایی
گفتگوی «تاگس سایتونگ» با طنزپرداز روسی ویکتور شندرویچ

ویکتور شندرویچ: از زمانی که پوتین به قدرت رسیده، سیاست در روسیه همانقدر با نشاط است که فضای داخل سردخانههای اجساد. اکنون او در نظر دارد که نخستوزیر شود و حزبش مانند یک پیشوا از او تجلیل به عمل میآورد.
تاگس: آقای شندرویچ، رئیس جمهور پوتین در انتخابات دوما شرکت میکند و او این احتمال را که به نخستوزیری برسد دور از واقع ندانسته است. آیا پس از سلسلهی رومانفها حالا باید شاهد سلسلهی پوتینها باشیم؟
شندرویچ: اکنون صد در صد میدانیم که پوتین خواهد ماند. البته از این نظر که چگونه در قدرت باقی میماند، هنوز جزئیات زیادی برای ما روشن نیست.
تاگس: این نمایش جنبهی سرگرمکننده دارد. اما آیا مردم روسیه از این که تا این اندازه علنی آلتدست حکومتگران قرار میگیرند ناراحت نیستند؟
شندرویچ: من نمیتوانم سخنگوی اکثریت مردم روسیه باشم، اما هر که را که در اطراف خود میبینم بسیار متحیر شده است. آنها تمام و کمال از این که همایش حزب کرملین یک چنین نمایش پسروانهای بود خجالت میکشند. نمایشنامهنویسان آن فقط به استفاده از شکلهای نمادین عصر برژنف قناعت نکردند، بلکه تا زمان استالین به عقب رفتند. کفزدنها و ابراز احساسات طولانی مدت برای پوتین، یک زن کارگر نساج به عنوان سخنگوی زحمتکشان از رئیس کرملین تقاضا میکند در مقام خود باقی ماند، یک نماینده از شهرستان که به رئیسجمهور پیشنهاد میکند نظر لطفی به مردم کشور کرده و نخستوزیر شود. این سناریو متعلق به زمان استالین بود. راستش تا این اندازه تملقگویی آشکار دیده نشده بود. حقیقتاً باید ما روسها خجالت بکشیم.
تاگس: آیا میتوان گفت که اینها نمونههای خاص روسی هستند؟
شندرویچ: خیر. نمونههای خاص روسیه تولستوی و چایکوفسکی بودند. سیاستمدارانی که میخواهند تمام عمر را در قدرت باقی بمانند در جاهای دیگری هم میتوان یافت ـ در کره شمالی، روسیه سفید، کوبا و زیمبابوه. ولادیمیر پوتین چیز بخصوص یا فوقالعادهای نیست. او یک سیاستمدار مستبد و مبتذل است که نمیخواهد از قدرت کنار رود.
تاگس: پوتین هشت سال است که برای ثبات روسیه زحمت کشیده. ثبات در روسیه به یک واژهی کلیدی تبدیل شده است، یعنی توجیه اصلی برای سیاست او. به همین دلیل است که او نمیتواند از قدرت کنارهگیری کند، زیرا باید مواظب ثبات کشور باشد. این ثبات چه معنا دارد؟
شندرویچ: شکلهای متفاوتی از ثبات وجود دارد. یک درخت با ثبات است: درخت در حالی که زندگی میکند، بخشهایی از آن میمیرند و باز هم بخشهای جدیدی جای آنها را میگیرند. این ثبات توسط تغییرات است. ثبات در روسیه برعکس ثبات سردخانهای است که در آن همیشه مردهها را در مکان معینی قرار میدهند و یک تابلوی کوچک زرد رنگ نیز به انگشتان پای آنها آویزان است. هیچ چیز از جای خود حرکت نمیکند. همه چیز بیروح و مرده است. اما حداقل همه میدانند که کجا آن تابلوی کوچک را پیدا کنند و جنازهها به کجا تعلق دارند. ثبات در اصطلاح امروز روسی یعنی این که سیاست بازنشسته شده و فضای سردخانهای حاکم است.
تاگس: حزب جدید حکومتی «روسیهی متحد» خودرا در سبک حزب کمونیست اتحاد شوروی معرفی میکند. آیا حزب کمونیست زمان گورباچف در مقایسه با حزب فعلی کرملین اتفاقاً شفافتر و تکثرگراتر نبود؟
شندرویچ: خب، نباید اغراق کنیم. حزب کمونیست دورههای متفاوتی را از سر گذرانده، اما در هر حال نمیتوان در هیچ کدام از آن دورهها از تکثرگرایی سخن گفت. اما به هر رو، نظام فعلی بسیار شبیه به نظام همان دوره است. در آن دوره نیز منابع جایگزین دسترسی به اطلاعات وجود نداشت. قدرتمحوری و نوکرصفتی افراطی زیردستان نیز به همان اندازه بدون تغییر باقی مانده است. یک تفاوت اساسی اما: برای انسان روسی در اواخر عصر شوروی دیگر روشن شده بود که نظام کمونیستی تا چه اندازه احمقانه و مهمل است. او همه چیز را رمزگشایی کرده بود. اما ما باید فعلاً در انتظار چنین چیزی بمانیم. ما تازه در آغاز چنین موقعیتی قرار داریم.
تاگس: نمایشهای کرملین در هر حال دارای نوعی ارزش سرگرم کننده هستند ...
شندرویچ: بله. و مردم هم از آنها لذت میبرند. این بخشی از سنت ما است و با تصور مردم روسیه از سیاست جور در میآید. قواعد بازی دموکراتیک نزد ما مورد بیاعتنایی قرار میگیرد. چنین بود و چنین هم مانده است.
تاگس: قشر نخبگان از نمایشهای حکومت کمونیستی استفاده میکند. شاید بتوان گفت که در پس آن نوعی آرزوی بازگشت به جوانی از دسترفته پنهان است.
شندرویچ: خیر، من چنین تصور نمیکنم. موضوع اینجاست که از آنها کار دیگری ساخته نیست.
تاگس: در دولت یک تغییرشکل و ترمیم در کابینه به انجام رسیده است. ورزایی میروند و دیگرانی میآیند. آیا این معنای خاصی هم دارد؟
شندرویچ: خیر، به هیچ وجه. در جاهای دیگر اگر قرار باشد که سیاست تغییر کند کابینه نیز ترمیم میشود. در اینجا (روسیه) اما چنین نیست. این یک رویداد صرفاً اداری است که در خدمت حفظ قدرت قرار دارد.
تاگس: در ماه دسامبر مردم روسیه دومای جدیدی انتخاب میکنند. پس از آن که پوتین رهبری حزب کرملین را به عهده گرفت، این انتخابات تبدیل به یک همهپرسی برای وی میشود ...
شندرویچ: از همان ابتدا هیچ تصمیمی برای انتخابات آزاد گرفته نشده بود. اکنون همه چیز به یک رویداد تقلیل یافته است که وظیفهاش مشروعیت بخشیدن قانونی و حقوقی به مناسبات قدرت است.
تاگس: از زمانی که پوتین به قدرت رسیده است دیگر شما در تلویزیون حضور ندارید. این وضعیت را چگونه تحمل میکنید؟
شندرویچ: من به عنوان طنزپرداز و گزارشگر خودم را برای زباندرازیهای بسیاری آزاد گذاشتهام. وقتی حکومت تا این اندازه مزاحم است، نتیجهای جز این هم نباید انتظار داشت. وقتی سروکلهی پوتین پیدا شد، بلافاصله آشکار شد که او و من هر دو با هم نمیتوانیم در تلویزیون بگنجیم. حالا من دوباره به نویسندگی بازگشتهام. این هم البته خودش بد نیست.