iran-emrooz.net | Tue, 17.04.2007, 19:11
فرهنگ مرگ ـ فرهنگ زندگی
احمد الرابعی / برگردان: علیمحمد طباطبایی
در صحنهی وحشتناکی در تلویزیون بینالمللی نشان داده میشد که چگونه یک استادیوم ورزشی در چین در یک انفجار برنامه ریزی شده توسط دولت چین در جا تخریب میشد تا مکان تازهای برای ساختن یک استادیوم ورزشی جدید با جزئیات نو در آن ایجاد شود.
تخریب و ویران سازی آن استادیوم بزرگ فقط به چند ثانیه بیشتر زمان نیاز نداشت، انفجاری که پس از پایان آن استادیوم به تل خاک تبدیل میگردید. انسانی که چنین صحنهای را مشاهده میکند، اولین نکتهای که به ذهنش میرسد مقایسهای ساده میان زمان، تلاش، زحمت و پولی است که صرف ساختن آن استادیوم گردیده است و آن چند لحظهی کوتاهی که در آن بدون درنگ با خاک یکسان میگردد.
این صحنهی گویا نسبت میان ساختن و ویران کردن را به روشنی مورد ارزیابی قرار میدهد. برای ساختن یک پل، یک ساختمان، یک کارخانه یا یک انسان به چه زمانی نیاز است؟ و چقدر ویران کردن ساده است، زیرا به تنها چیزی که نیاز است اراده و تصمیم برای آن عمل است! فردی که مورد شستشوی مغزی قرار گرفته میتواند خودش را در وسط بازار پر جمعیت منفجر کند و ظرف فقط چند ثانیه تعداد زیادی از کودکان را یتیم، و زنان بسیاری را بیوه سازد و بناها و مغازههای چندی را به تل خاک تبدیل کند.
چند روز پیش تروریستها پل قدیمی بغداد را با بمب منفجر کردند، یعنی یکی از عالیترین و نسبتا قدیمیترین پلها در کشورهای عربی. ظرف فقط چند ثانیه این اثر زیبا و قدیمی و یادگار عشاقی که بر روی آن با هم ملاقات کرده بودند به آهن قراضه تبدیل گردید. این صحنهای بینهایت غمانگیز بود. بار دیگر این پرسش سر بر میآورد که نابود کردن چقدر ساده است. و البته صحنههای مشابهی طی همین روزها در الجزایر و مراکش تکرار گردیدند!
همهی ما صحنهی برخورد هواپیما به مرکز تجارت جهانی در نیویورک در سپتامبر 2001 را به خاطر داریم. بعضیها با مشاهدهی چنین صحنهای از شادی در پوست خود نمیگنجیدند، زیرا تروریستها موفق به نابود ساختن و تخریب آن ساختمان با کوبیدن یک هواپیمای حامل مردم عادی به آن شده بودند. اما دیگرانی هم بودند که از دیدن آن متاثر و بسیار غمگین شدند، زیرا آنها پی بردهاند که مبارزهی واقعی در نابود کردن ساختمان یا موجب سقوط هواپیما شدن قرار ندارد، بلکه چالش واقعی ساختن بنایی مشابه با آن و یا ساختن هواپیمایی مانند آن است!
هیچ کاری ساده تر از ویران کردن نیست و هیچ کاری هم دشوارتر از ساختن و رسیدن به دستاوردهای مهم. کشورهایی که پیشرفت میکنند آنهایی هستند که برنامههایی را به تحقق میرسانند و دست به سازندگی میزنند و کشورهایی که سیر قهقرایی را طی میکنند آنهایی هستند که تخریب میکنند! کشورهای باهوش فرهنگ زندگی و برخورداری از آن را ارج مینهند، در حالی که کشورهای عقب مانده فرهنگ مرگ را مورد حمایت قرار میدهند و نفرت و دشمنی را ترغیب میکنند و هنگامی که افراد بیگناه را به قتل میرسانند، زندگی را نابود میکنند و نقش شیطان را بازی میکنند این اعمال وحشتناک را به ناحق به نام خدا به انجام میرسانند.