شنبه ۶ ارديبهشت ۱۴۰۴ - Saturday 26 April 2025
ايران امروز
iran-emrooz.net | Wed, 06.12.2006, 20:41

توازن قدرت در خاورمیانه رو به تغییر است


شهلا صمصامی - لوس‌آنجلس

پیامدهای جنگ عراق

با نگاهی کوتاه به سالی که گذشت تصویری از جهانی پر از بحران، جنگ و خشونت می‌بینم. بدون شک خاورمیانه دستخوش بیشترین ناآرامی و نا امنی بوده و هزاران انسان بی گناه در عراق، فلسطین، لبنان و افغانستان جان خود را از دست دادند. در تاریخ ٥٠ سال گذشته شاید ٢٠٠٦ از جهت جنگ و خشونت یگانه بوده است. عراق خونین‌ترین سال را گذراند. جنگ عراق همچنان در صدر مسائل جهانی بوده و پیامدهای این جنگ از جهات گوناگون قابل بررسی است. در این سال آمریکا در عراق با مقاومت بیشتری روبرو شد. با افزایش خشونت به ویژه در بغداد، عملاً نیروی نظامی آمریکا نقش و نفوذ خود را تا حد زیادی از دست داد. در عوض میلیشیای عراق بیش از پیش قدرت یافت. مجموعه این شرایط میدان را برای ظهور یک قدرت جدید در عراق و شاید خاورمیانه باز کرد.

قدرتمندترین مرد در عراق

در سالی که گذشت، نقش ارتش امریکا و مشروعیت حضور این کشور در عراق بیش از پیش به زیر سؤال رفت. خشونت و کشتار شیعه ها و سنی ها نشان دهنده یک جنگ داخلی و یا جنگ مذهبی است. بر اساس یک آمار غیر رسمی از زمان شروع جنگ بیش از ٢٠٠ هزار نفر عراقی کشته و هزاران هزار زخمی شده اند. بیشترین تعداد کشته شدگان در سال ٢٠٠٦ بوده است. از میان یک جنگ خشن، نا امنی و نا بسامانی یک مرد در عراق پیروز شده است و آن مقتدا الصدر است. شرح مفصل به قدرت رسیدن صدر در یک گزارش جالب در «نیوزویک» آمده است.
پدر مقتدا صدر از رهبران مهم شیعه در زمان صدام بود. محمد صدیق و دو پسرش در ١٩٩٩ توسط عوامل صدام به قتل رسیدند. مقتدا در آن زمان ٢٥ سال داشت. صدام تمام حرکات مقتدا را زیر نظر داشت زیرا وی وارث مساجد شیعه، مدارس و مراکز اجتماعی بود که توسط پدرش ساخته و به وجود آمده بود. محمد الصدر یک رهبر مذهبی محبوب و مقتدر ر میان شیعیان عراق بود. در حالیکه مقتدا که تحصیلات کافی نداشت و برخورد او خشن بود، در ابتدا جدی گرفته نشد.حمله آمریکا به عراق و اشغال نظامی این کشور سرنوشت مقتدا الصدر را تغییر داد. آمریکاییها در حمله به عراق از به اصطلاح «مبارزان تبعیدی» مانند چلبی راهنمایی خواستند. پس از حمله به عراق چلبی و همچنین عبدل مجید خوئی که از رهبران مذهبی شیعه در تبعید بود به عراق بازگشتند. این افراد آن چیزی را که آمریکا می خواست بشنود گفتند. از جمله اینکه مردم عراق از آمریکا به عنوان یک نیروی آزادی بخش استقبال خواهند کرد. خوئی به نجف، شهری که در آن زاده و بزرگ شده بود رفت و تحت حفاظت نیروهای نظامی آمریکا بود. وی بلافاصله یک شورای محلی درست کردکه به گفته ناظران، با کمک مالی سازمان سیا آب و برق را به شهر بازگرداند. پدر خوئی ازرقبای پدر مقتد الصدر بود. حالا این دو پسر برای دست یافتن به قدرت و نفوذ در میان پیروان شیعه رودر رو شده بودند. از همان ابتدای ورود خوئی به نجف، صدر اعلام کرد که خوئی مأمور آمریکا است و با ید کلید حرم امام علی را به او بدهد. کلید حرم در واقع کلید جعبه ای است که پول و جواهرات زوار در آن ریخته می شود. در روز ١٠ آوریل سال ٢٠٠٣ در حالیکه خوئی و یارانش به حرم نزدیک می شدند، یک گروه مردان مسلح به تفنگ و شمشیر با خشم بسیار در حالیکه فریاد می زدند«زنده باد مقتدا الصدر» به آنها حمله کردند. خوئی را زخمی کرده به طناب بسته و به جلوی پله های مرکز فرماندهی صدر بردند، خوئی هنوز زنده بود. صدر سپس گفت «بروید و آنطور که می دانید با او رفتار کنید». در واقع صدر دستور قتل خوئی را صادر کرد. یک قاضی شجاع عراقی پس از ماه ها تحقیق صدر را محکوم کرد و حکم دستگیری او هم صادر شد. ولی هرگز ارتش آمریکا که تنها نیروی نظامی و قانونی وقت بود به دلایل سیاسی نتوانست این حکم را به اجرا بگذارد و به تدریج قدرت صدر بالا گرفت.

صدر و حکومت طالبانی

حمله آمریکا به عراق نه تنها ارتش، سازمان های دولتی بلکه اقتصاد رو به زوال این کشور را نیز به کلی نابود کرد. در ١٠ سال اخیر حکومت صدام با جنگ و تحریم اقتصادی، هزاران جوان بیکار و در فقر و نا امیدی به سر می برند. با تغییرات ناگهانی در عراق این جمعیت فراموش شده می خواستند در جامعه جدید نقش داشته باشند. در آنزمان انبارهای مملو از اسلحه صدام باز و بدون سرپرست مانده بود. صدر و طرفدارانش بهترین فرصت و موقعیت را برای به وجود آوردن یک ارتش مسلح و قوی پیدا کردند. سلاح صدر تنها تفنگ و خمپاره نبود، وی که از معتقدان به ظهور امام زمان است به این جوانان بی هدف وعده داد که زمان ظهور مهدی و روز رستگاری و نجات نزدیک است. به این گونه ارتش مهدی به سرعت تجهیز و تربیت شد. نحوه کار ارتش مهدی در عین حال شباهت زیادی به طالبان افغانستان دارد. به این معنی که استفاده از خشونت برای رسیدن به هدف قابل توجیه است . از ابتدا صدر با ابراز مخالفت آشکاربا آمریکا توانست به تعداد طرفداران خود بی افزاید. برنامه و هدف صدر به وجود آوردن یک نیروی با قدرت مسلح و خشن بود که بتواند به عراق حکومت کند. آمریکا از این برنامه مطلع بود و برای مقابله با صدر اقداماتی نیز انجام داد. از جمله در مارچ ٢٠٠٤ نشریه صدر را که طی سرمقاله ای حملات ١١ سپتامبر را «رحمت الهی» خوانده بود توقیف کرد. در همین سال در یک برخورد مسلحانه در بغداد و نجف ارتش آمریکا صدمات زیادی به ارتش مهدی وارد آورد. ولی آیت الله سیستانی با استفاده از نفوذ خود از آمریکا تقاضا کرد آتش بس اعلام کند. این برخورد و جنگ موجب تلفات سنگین در ارتش مهدی شد ولی در عین حال محبوبیت صدر و ارتش مهدی بیشتر شد. زیرا همه جاصحبت از این بود که ارتش مهدی در مقابل ارتش عظیم آمریکا ایستادگی کرد . در همین زمان چلبی که دید محبوبیت و مشروعیتی در میان عراقی ها ندارد به صدر نزدیک شد او را وارد دستگاه سیاسی عراق کرد. به این ترتیب صدر توانست در انتخابات سال ٢٠٠٥، ٢٣ کرسی از ٢٧٥ کرسی پارلمان را به دست آورد و سال بعد این تعداد به ٣٠ کرسی رسید.هر دو نخست وزیر عراق یعنی ابراهیم جعفری و نوری الملکی با صدر روابط نزدیک داشته و از قدرت ونفوذ او استفاده کرده اند. اگر چه صدر خودش رسماً درکابینه سمتی ندارد ولی یاران نزدیکش ٦ وزارتخانه را در اختیار دارند.از جمله دو وزارتخانه مهم بهداری و راه و ترابری.

عراق صحنه زورآزمائی ملیشیا

در حال حاضر گفته می شود ١٧ گروه مختلف ملیشیا در عراق وجود دارد. مجهزترین و منظم ترین ارتش که حدود صد هزار نفر است متعلق به ملیشیای کردهاست. این ارتش در نواحی کرد نشین برای حفاظت از کردهاست. گروه نظامی بدر متعلق به عبد العزیز الحکیم است که حدود ٥ هزار نفر عضو دارد. این گروه با کمک دولت ایران تشکیل ، تربیت و مسلح شده است. ارتش مهدی که گفته می شود بین ٤٠ تا ٦٠ هزار عضو دارد، تعدادی جنگجوی تمام وقت دارد به همراه هزار ها داوطلب دیگر که در مواقع لزوم به ملیشیا می پیوندند. اهمیت ارتش مهدی به جهت رهبر آن مقتدا صدر و همچنین روشهای خشن و مافیائی است که به کار می برند. بسیاری افراد دولتی و مردم معمولی، مغازه داران و کاسبان برای حفظ امنیت خود به ملیشای ارتش مهدی باج می دهند. از جمله منابع دیگر درآمد ارتش مهدی در اختیار گرفتن مراکز پخش گاز است. در اکثر مناطق بغداد پخت و پز با گاز است. ارتش مهدی قیمت را خودش معین می کند، به کسانیکه پول و درآمد بیشتری دارند گاز با قیمت زیادتر فروخته می شود. برای فقرا قیمت کمتر، حتا مجانی پخش می شود. منبع دیگر درآمد خمس است. ارتش مهدی به ویژه در یکسال گذشته به قدرت و اعتبار بیشتری رسیده است. در طول سال ٢٠٠٥ حملات تروریستی عوامل سنی علیه شیعه افزایش یافت. آیت الله سیستانی از پیروانش خواسته بود که خویشتن داری نشان دهند. صدر که خود را یک عراقی ملی گرا مینامد، در ابتدا با جنگجویان سنی علیه شورشیان خارجی همکاری کرده بود ولی در ٢٢ فوریه ٢٠٠٦ این روابط با بمب گذاری و حمله به گنبد طلائی عسگری در شهر سامره، مقبره امام دهم و یازدهم تغییر کرد. این عمل خشن از طرف ملیشیای سنی باعث شد که شیعیان که از جنگهای خیابانی نتیجه ای ندیده بودند به جای پیروی از مرد سالخورده مقدسی مانند سیستانی، به طرف مرد قدرتمندی که به خشونت معروف بود یعنی صدر بروند. جوان ٢٤ ساله ای که داوطلب خدمت در ارتش مهدی شده می گوید:«ما برای ١٤ قرن تحت حکومت ظلم سنی ها بودیم. حالا زمان آن رسیده که خودمان حکومت را در دست بگیریم». حملات ملیشیای شیعه و سنی و کشتار انسان های بیگناه امروز عراق را صحنه مبارزه و زور آزمائی بین این گروه های مسلح و تشنه قدرت کرده است.

تغییر توازن قدرت در خاورمیانه

در سالی که گذشت در کنار جنگ عراق، آمریکا و جهان با چالش دیگری روبه روی شد و‌آن امکان دست یابی ایران به نیروی هسته ای بود. اروپا و آمریکا در طول سال کوشیدند به عناوین گوناگون ایران را مجبور به توقف برنامه های اتمی نمایند ولی موفقیتی حاصل نشد. دلایلی که اروپا به ویژه آمریکا علیه تحقیقات نیروی اتمی ایران ارائه می دهد یکی قابل اعتماد نبودن حکومت ایران و حمایت ایران از تروریسم همچنین امکان دسترسی عوامل تروریسم به نیروی اتمی است. دلیل دیگر امکان حمله ایران به اسرائیل بوده است. دشمنی علنی ایران با اسرائیل این بهانه را به اسرائیل داده است که علیه دست یابی ایران به هر نوع نیروی انرژی اتمی یا هسته ای مبارزه و مقاومت کند. مسئله مهم دیگر فراهم شدن شرایطی است که می تواند ایران را قدرت مهمی در منطقه نماید. ایران با یک حکومت اسلامی افراطی شیعه، با درآمد سالیانه نفتی به رقم ٤٨میلیون دلار می تواند توازن قدرت را در خاورمیانه تغییر دهد. علاوه بر جنبه سیاسی و اقتصادی ، جنبه مذهبی را نیز باید درنظر گرفت.بر اساس آخرین آمار درسال ٢٠٠٦ جمعیت شیعه در خاور میانه ٣٧,٥ درصد و جمعیت سنی ٦٢,٥ درصد می باشد که جمعاً ٢٥٣ میلیون می شود. در سطح جهانی تعداد شیعه ها ١٥,٤ درصد و سنی ها ٨٤,٦ درصد از جمعیت دنیا هستند. بیشترین جمعیت شیعه در ایران سپس عراق، آذربایجان و افغانستان است. برای اکثریت مسلمانان سنی و عرب اینکه ایران بتواند تبدیل به یک ابر قدرت در خاورمیانه شود چندان خوش آیند نیست. مشکل بی ثباتی در عراق این فرصت طلائی را برای ایران فراهم کرده است که نفوذ وقدرتش در منطقه بیشتر شود. روابط و حمایت ایران از حزب الله لبنان و حماس در فلسطین به محبوبیت و قدرت ایران می تواند بی افزاید. به طوریکه بالاخره بسیاری از سیاستمداران به ویژه دموکرات ها که جدیداً کنترل مجلس و سنا را به عهده گرفته موافق مذاکره با ایران هستند تا راه حل صلح آمیزی برای عراق پیدا شود. البته فراموش نکنیم که ایران برای رسیدن به نقش ابرقدرت در خاورمیانه رقبای دیگری هم دارد از جمله ترکیه. این کشور که حدود ٩٩ درصد از جمعیت آن مسلمان و سنی است دارای حکومت سکولار می باشد. اگرچه نیروهایی در ترکیه سعی دارند حکومت اسلامی به وجود آورند ولی قدرت سکولارها در حال حاضر بیشتر است. ترکیه امید دارد که در آینده به اتحادیه اروپا بپیوندند. اروپا شرایط مشکلی برای ترکیه گذاشته است. ولی نزدیک بودن ترکیه به اروپا و حکومت سکولار آن و همچنین در دست داشتن لوله های گاز به ترکیه این شانس را می دهد که در خاورمیانه به قدرت بیشتری برسد.
عربستان سعودی با بیشترین درآمد سالیانه نفت یعنی ٦٥ بیلیون دلار درسال بدون شک یک وزنه اقتصادی و سیاسی مهم می تواند باشد.
اینکه چه اتفاقی در عراق بی افتد و جنگ به کدام سوی برود، از جمله عواملی است که می تواند معین کند چه کشوری و یا حتی گروهی در خاورمیانه به قدرت بیشتری برسند.

پیامدهای جنگ در سیاست داخلی آمریکا

ادامه خشونت در این سال به مردم ثابت کرد که آمریکا در عراق به بن بست رسیده است. مردم آمریکا عدم رضایت خود را از سیاست های خارجی دولت بوش در انتخابات اخیر میان دوره ای اعلام کردند.
دموکرات های توانستند اکثریت را در مجلس و سنا به دست آورند. بر اساس آخرین آمارها انتخاب دموکرات ها ١٣ درصد به دلیل اعتماد به دموکرات ها و نزدیک به ٦٩ درصد به دلیل نارضایتی از رئیس جمهور و سیاست های کابینه او بوده است. آنچه که مردم آمریکا یا اکثریت قابل ملاحظه ای از مردم به آن پی برده اند این است که حمله و جنگ عراق اشتباه بزرگی بود و امسال بیش از هر زمان زمزمه های چگونگی خروج نیروی نظامی آمریکا از عراق شنیده می شد. راه خروج از عراق چه در آینده نزدیک چه دور با قیمت گزافی برای آمریکا و عراق خواهد بود. کمیسیون بیکر- همیلتون که به همراه ٩ نفر از سیاستمداران جمهوریخواه و دموکرات ماه ها مشکل عراق را مطالعه و بررسی کرد، بهترین راه حل را یک برنامه خروج تدریجی دید. سرعت دادن به تعلیم نیروی امنیتی و نظامی عراق پیشنهاد دیگر است. این کمیسیون و بسیاری دیگر معتقدند نقش آمریکا از یک نیروی نظامی اشغالگر به یک نیروی مشاور و کمک دهنده باید تبدیل شود. در این زمینه آمریکا باید از کشورهای همسایه از جمله ایران، ترکیه، عربستان، مصر، اردن و سوریه نیز کمک بگیرد و جامعه بین المللی را بیش تر درگیرحل مشکل عراق نماید. از بین بردن ملیشیا یک راه دیگر است ولی در حالیکه نه نیروی نظامی آمریکا نه به اصطلاح نیروی امنیتی عراق قادر نیست جلوی خشونت را گرفته و برای مردم امنیت به وجود آورد، ملیشیا روز به روز با قدرت تر می شود. آتشی که در این منطق شعله ور شده است به سادگی قابل کنترل نیست و می تواند به سایر نقاط نیز سرایت کند.
وضعیت خاورمیانه با حمله آمریکا به عراق برای همیشه تغییر کرد. آمریکا ادعا می‌کرد یک عراق باثبات و دموکراتیک به وجود خواهد آورد و در نتیجه می‌تواند رژیم ایران را عوض کرده و تغییرات مهمی در جامعه عقب مانده عربستان به وجود آورد. وقایع سال ٢٠٠٦ ثابت کرد که هیچکدام از این برنامه به نظر قابل اجرا نمی آید.



نظر شما درباره این مقاله:









 

ايران امروز (نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايت‌ها و نشريات نيز ارسال می‌شوند معذور است.
استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2025 | editor@iran-emrooz.net