شنبه ۶ ارديبهشت ۱۴۰۴ - Saturday 26 April 2025
ايران امروز
iran-emrooz.net | Sun, 01.10.2006, 7:10

چه كسی از جنگ بر عليه ترور سود می‌برد؟


مای يمانی / برگردان: علی‌محمد طباطبايی

يكشنبه ٩ مهر ١٣٨٥

در ١٢ سپتامبر ٢٠٠١ روزنامه‌ی لوموند چنين نوشت: «امروز ما همه آمريكايی هستيم». بيشتر انسان‌ها در كشورهای اسلامی نيز همين احساس را داشتند، يعنی كسانی كه همچون بقيه‌ی مردم جهان از خونريزی و قتل عام حمله‌های تروريستی به نيويورك و واشنگتن شديداً متوحش شده و به بيزاری رسيده بودند. در واقع هنگامی كه آمريكا به آن حمله‌ها پاسخ گفت، تقريباً هيچكس از سقوط طالبان متاسف نگشت، زيرا اين‌ها كسانی بودند كه در سراسر جهان به خاطر افراط گرايی‌هايشان مورد نكوهش قرار می‌گرفتند.
اما امروز چنين وحدت نظری در افكار عمومی جهان ديگر وجود ندارد. در پنج سالی كه از آن حمله‌های تروريستی می‌گذرد، برای به اصطلاح «جنگ بر عليه ترور» دو گروه افكار عمومی متفاوت به وجود آمده است. در واقع در حالی كه جنگ در حال پيشروی بود، در آن بخش از افكار عمومی كه به نقاط عمليات نظامی نزديك‌تر بودند به مرور نسبت به مبارزه‌ی در حال ظهور تلقی كاملاً متفاوتی در مقايسه با برداشتی كه در ايالات متحده و غرب وجود داشت شكل گرفت.
برای دولت ايالات متحده هر عملی در درام جنگ بر عليه ترور به عنوان اقدامی مجزا و مستقل تلقی می‌گرديد: افغانستان، عراق، فلسطين و حزب‌الله لبنان. دولت بوش كه جنگ بر عليه ترور را اعلام نموده و سپس كشورها را مورد تهاجم و اشغال قرار داد از درك اين نكته ناتوان ماند كه چگونه اين رويدادها در چشمان مردم منطقه با هم به نوعی مرتبط بودند. برای كسانی كه به تلويزيون الجزيره و ساير كانال‌های ماهواره‌ای عربی زبان چشم می‌دوختند نبردهای گوناگون در «جنگ بر عليه ترور» به عنوان زنجيره‌ی واحدی از رويدادها و در طرحی بزرگ بر ضد اسلام محسوب می‌شدند.
آنچه هنوز هم بدتر است اين كه آمريكا در همان حالی كه در حال ادامه دادن به نبرد با دشمان خود بود، پرچم دموكراسی را نيز به اهتزاز در می‌آورد. ليكن اميد و آرزوی دموكراسی چه از نوع سكولار و يا اسلامی‌اش برای مردم منطقه با خونريزی‌هايی كه روی می‌داد و در خرابه‌های بغداد، بيروت و قندهار مدفون گرديد.
بسياری از مسلمان‌ها ـ همچون بسياری از مردم ديگر كشورهای غربی و البته در همان لحن و مبنا ـ علت‌های اصلی آن بيگانگی را كه افراط گرايی اسلامی و خشونت مسلمان‌ها را باعث می‌شود به خوبی درك می‌كنند. آنها می‌دانند كه حكومت‌های استبدادی و انعطاف ناپذير منطقه مردم آنها را فلج كرده و فقط كسانی كه با آتش خشم آنها تغذيه می‌شوند به نظر می‌رسد كه قادر به ذوب كردن غل و زنجيرهای اين جوامع استبداد زده هستند.
ليكن بهای نجات از چنين وضعيتی قسمی تغيير شكل است. بدخلق، خشك مغز و كينه توز: آن كسانی كه بر ضد موقعيت موجود دست به شورش می‌زنند، با نيت تلافی جويی وارد به جهان وسيع‌تری می‌شوند و نه فقط بر عليه رژيم‌هايی كه آنها را تغير شكل می‌دهد كه بر عليه غرب، قدرتی كه مستبدين منطقه را به نفع «ثبات» زير بال و پر خود گرفته است.
بسياری از مسلمانان به اين مسئله واقف هستند كه معضل فلسطين كه سه نسل است همچنان لاينجل مانده از درد و رنج مردم فلسطينی فراتر می‌رود. آنها می‌دانند كه مستبدين منطقه مسئله‌ی فلسطين را مورد استفاده قرار می‌دهند تا حكومت‌های جابرانه‌ی خود را توجيه كرده و از آزادی‌های سياسی و اقتصادی دوری جويند.
به اين ترتيب هنگامی كه آمريكا به دنبال دموكراسی رفت قلب بسياری از مردم منطقه با اميد به انجام اصلاحاتی كه بالاخره روزی بايست می‌رسيد به پرواز درآمد، اما آمريكا همچون بسياری مواقع پيش از آن، آنها را از خود مايوس نمود. هنگامی كه سرانجام مردم برای آزادی بيشتر و جامعه‌ای شايسته آغاز به اميدوار شدن نمودند، ايالات متحده رژيم‌هايی را مورد حمايت قرار داد كه آنها را سركوب می‌كرد. موضوع اين بود كه آمريكا نمی‌توانست به طرحی كه خود برای ارتقاء دموكراسی و آزادی اعلام نموده بود وفادار بماند.
پس از سقوط طالبان در افغانستان، آمريكا توجه خود را به ديكتاتوری سكولار صدام حسين در عراق متوجه نمود. به جای تشويق برای انجام اصلاحات لازم در رژيم وهابی عربستان سعودی ـ يعنی همان نظامی كه ١٥ نفر از ١٩ هواپيما ربايی كه حملات ١١ سپتامبر را انجام داده بودند تقديم نموده بود ـ آمريكا بر عليه رژيمی وارد به جنگ گرديد كه در چشمان مسلمانان معمولی با حملات ١١ سپتامبر كمترين ارتباطی نداشت.
بسياری از مسلمان‌ها بالاخره اين انحراف از مسير اصلی را پذيرفتند و تهاجم به عراق را به عنوان بخشی از سناريويی به حساب آوردند كه در آن ابتدا ديكتاتورها زايل شده و سپس دموكراسی‌ها مستقر می‌شوند. اما اوضاع در هم ريخته و پراز خونريزی عراق آمريكا را بر آن داشت كه تلاش برای دموكراسی را فعلاً كنار گذارد. هرچقدر آمريكايی‌ها عميق تر به درون باتلاق عراق فرو رفتند، توجه كمتری به مستبدين منطقه كه همچنان پابرجا مانده بودند نمودند، به ويژه به حاكمان عربستان، مصر و پاكستان.
در واقع آخرين چيزی كه ديكتاتوری‌های منطقه چشم ديدن آن را نداشتند همان عراق دموكراتيك بود. تقريباً از همان زمان سقوط صدام، جهادی‌های وهابی عربستان بدون كمترين مانعی به درون عراق سرازير شدند. بدتر از آن، مسلمانانی كه به طور وسيع پروژه‌ی دموكراتيزه كردن عراق را مورد حمايت قرار می‌دادند، به اين قضيه سوء ظن پيدا نمودند كه مقاومت سنی‌ها كه باعث شعله ور شدن آتش جنگ داخلی عراق شده است در واقع به كمك پول‌های حاصل از نفت سعودی‌ها به راه افتاده است (در هر حال تروريست‌ها مانع از آن شدند كه نفت عراق به يك چالش واقعی برای عربستان سعودی تبديل شود).
به اين ترتيب تلاش برای دموكراتيزه كردن عراق ـ يا درواقع تمامی پروژه‌ی آمريكايی‌ها برای آوردن دموكراسی به منطقه ـ حتی توسط ميانه‌روترين مسلمانان با سوء ظن نگريسته شد. به باور آنها آمريكا فقط آن نوع از دموكراسی حمايت می‌كند كه با منافع خودش سازگار باشد. اگر فلسطينی‌ها در يك انتخابات آزاد به حماس رای دهند، با انتخاب آنها به شدت مخالفت می‌كند. به اين ترتيب بود كه « انقلاب سدری » لبنانی‌ها كه غرب را در همان شيوه‌ای دچار حيرت نمود كه انقلاب نارنجی اوكراين، به طور كاملاً حساب شده‌ای تضعيف كرديد.
در حالی كه بيشتر منطقه با استقرار دموكراسی هنوز هم فاصله‌ی زيادی دارد ـ درواقع شايد بتوان گفت كه در مقايسه با ٥ سال پيش فاصله‌ای به مراتب بيشتر ـ وزير امور خارجه‌ی ايالات متحده كونداليزا رايس ورد دائمی خود را تكرار می‌كند كه شهروندان مقتول بيروت، صيدا، صور و غزه نشانه‌ای از «درد زايمان» يك خاور ميانه‌ی جديد هستند. اما تا هر زمانی كه غرب كودكان مرده به دنيا آمده را به عنوان ضرورت‌های سياسی به حساب آورد، نمی‌تواند اين مسئله را به درستی درك كند كه جهان اسلامی چه تصوری از رويدادهای اين پنج سال گذشته دارد. فقط آن هنگام است كه پی خواهيم برد كه چرا آن ديدگاه يك پارچه‌ی پنج سال پيش چنين ناگهانی از هم گسست.


Whose War on Teroor? By Mai Yamani.
Project syndicate 2006.



نظر شما درباره این مقاله:









 

ايران امروز (نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايت‌ها و نشريات نيز ارسال می‌شوند معذور است.
استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2025 | editor@iran-emrooz.net