پنجشنبه ۶ دي ۱۴۰۳ -
Thursday 26 December 2024
|
هراسها و اضطرابهای جنسی از کجا میآیند؟
در گفتوگو با سعید پیوندی جامعهشناسی و سیاستمدار جمهوریخواه پرسیدهام: چرا و چهگونه در ایران بدن زنان به بارهای سیاسی دگردیسید؟ داستان این رنج و سرکوب بیپابان از کجا آغاز شده است؟ و چرا در جمهوری اسلامی ایران سرکوب زنان چنین ساختارمند و پیگیر پیگیری میشود؟ در این بازه به هراسها و اضطرابهای جنسی در سنت ایرانی و اسلامی که خان هفتم آزادی و برابری زنان است پرداختهایم. چیست در سنت ما که همهی تکاپوها برای مدرن شدن و نوینش را ناکام میکند؟
پس از آشنایی ایرانیان با غرب و ارزشها ی جدید نسل نخست روشنفکری ایران هرچند برای آموزش و حتا آزادی ی زنان کوششها ی بسیار کرد؛ اما بسیاری از آنها دریافتی ژرف از ارزشها ی جدید، بهویژه آزادی نداشتند و میخواستند ساختار اجتماعی و ایستار زنان در خانه و خانواده همچنان دستنخورده ادامه پیدا کند. به زبان دیگر آنها مادران باسوادی را میخواستند که همچنان به ارزشهای سنتی وفادار بمانند! اما چنین چیزی ممکن نبود؛ و نیست. توسعه اجتماعی و انسانی به خودبنیادی آدمی و خواست ارزشها ی جدید هم میرسید. یعنی آموزش، کار و زندهگی اجتماعی زنانی را میآفریند که جستوجوگر آزاد خوشبختی هستند؛ کسانی که در تعریف و کرانبندی آزادی هم اثر و هنایش خود را میگذارند. زنانی که بر بدن خویش هم چیره و حاکم هستند؛ و میشوند. یعنی توسعه در جایی ناگزیر به آزادی و آزادسازی جامعه هم میرسد. آزادی آزادی داوری کردن و خطا کردن هم هست. آزادی زنان آزادی جنسی هم هست.
چنین دریافتی از آزادی است که بنیادها ی خانه و خانواده و پیوندها ی اجتماعی را هم دگرگون میکند. و این دریافت برای سامانه ی گوارشی تنگ جامعه ی ایرانی پذیرفتنی نبود؛ و شوربختانه هنوز هم نیست. سنت استبداد از این فربود بیخبر نبود، و هرگاه لازم بود با دست گذاشتن روی این هراسها و اضطرابها، مردم را گرفتار هراس از آزادی میکرد و برای خود سیاهیلشکر میآفرید.
در دوران رضاشاه و سپس محمدرضاشاه با آن که زنان روی کاغذ و در متنها ی حقوقی کموبیش آزاد شده بودند، اما از آنجا که آزادی و بنیادها ی آن برآمد یک گفتمان ملی نبود؛ و از خانه، خانواده، مدرسهها و دانشگاهها ی ما نیامده بود، و به آنجاها راه نیافته بود، در جریان کار هیچگاه نتوانست به گل بنشیند؛ بار دهد؛ و به نهادینه شدن آزادی در جامعه و سپهر همهگانی برسد. به طور وارونه آزادی زنان که از سو ی حکومت و نواندیشان پیشگذاسته شده بود به هراس از آزادی انجامید؛ و لایههایی از جامعه را به دامن سنتگرایان مذهبی انداخت. در چنین متنی است که بدن زنان باری سیاسی مییابد و به بارهای سیاسی دگردیسی میکند. رودرویی جمهوری اسلامی با ارزشها ی جدید چندان عجیب نیست؛ و نبوده است. اما رودرویی اسلامگرایان با بدن زنان بسیار پیچیدهتر از ایستادهگی آنها در برابر ارزشهای جدید است؛ تا جایی که امروز در ایستار «زن، زندگی، آزادی»، آزادی زنان و آزادی بدن زنان، مادر همه ی آزادیها در ایران شده است.
در این گفتوگو به پویش گفتمان آزادی زنان در جامعه ی ایران پیش از انقلاب ۵۷ پرداختهایم و از برخی از دشواریها و آسیبها در این گفتمان یاد کردهایم. در گفتوگوها ی دیگر از گوشههایی دیگر به داستان پرآبوچشم زنان و رنج بیپایان آنها خواهیم پرداخت.
| ||||||||
ايران امروز
(نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايتها و نشريات نيز ارسال میشوند معذور است. استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024
|