سه شنبه ۱۳ آذر ۱۴۰۳ -
Tuesday 3 December 2024
|
ايران امروز |
ناصر غضنفری
پروژه تاریخ شفاهی رسانههای ایران ایرنا
حسن نمکدوست معاون سردبیر مجله دهه هفتادی و توقیف شده «پیام امروز» نحوه پرداختن این نشریه به همه سوژههای روز از جمله گفت وگو با خانم نیمه برهنه کنفرانس برلین، صحبت با وکلای قاتلان قتلهای زنجیرهای، انتشار گزارش کمیساریای عالی حقوق بشر درباره ایران، جزییات حمله به کوی دانشگاه، پخش نوار امیر فرشاد ابراهیمی و... را تبیین کرد.
آنهایی که در سالهای میانی دهه ۷۰ سیاست را دنبال میکردند بعید است نامی از ماهنامه «پیام امروز» نشنیده باشند. نشریهای که تورق آن طول میکشید. گزارشهای ویژه این نشریه زبانزد بود. نگارش زیبایی داشت و سرشار از نکته بود گزارشهایی تحلیلی، تحقیقی درباره قتلهای زنجیرهای، کوی دانشگاه، ادعاهای امیرفرشاد ابراهیمی و از این دست.
حسن نمکدوست تهرانی رییس فعلی مرکز آموزش موسسه همشهری در آن روزگار معاونت سردبیری پیام امروز را برعهده داشت. ایرنا در امتداد «پروژه تاریخ شفاهی ایرنا» به سراغ ایشان رفت و چند و چون و حواشی این نشریه را سوال کرد. از چرایی انتشار، پرداختهای مالی، نحوه تولید گزارشهای ویژه، همکاران، برخورد قاضی مرتضوی، پرسیده و پاسخهای نمکدوست در پی میآید:
ایرنا: «پیام امروز» چطور متولد شد؟
نمکدوست: تا زمستان ۱۳۷۲ آقایان قربانعلی ذرقانی به عنوان صاحب امتیاز و مدیر مسؤول ماهنامه صنعت و حمل و آقای عمید نائینی بهعنوان سردبیر صنعت حمل و نقل با هم همکاری خوب و موفقی داشتند، اما در آن زمان مسیرشان جدا شد و آقای نائینی به همراه برخی دیگر از اعضای تحریریه از جمله آقایان مسعود بهنود، سیروس علی نژاد، علیرضا فرهمند، جمشید ارجمند و خانمها شهرزاد مشاور، عذرا دژم و خانم اعظم صادقی خطیبی به فکر تاسیس نشریه دیگری افتادند. این گروه از طریق آقای شهروز جویانی که نسبت خویشاوندی با دکتر محمد زاهدی اصل داشت با خبر شدند که آقای زاهدی اصل دارای مجوز یک ماهنامه اقتصادی به نام «پیام امروز» است. تفاهمی بین آقایان زاهدی و نایینی صورت گرفت و قرار شد این تیم، مجله پیام امروز را تولید محتوا و منتشر کند. من هم از خرداد ۷۳ به این مجموعه اضافه و به عنوان معاون سردبیر مشغول فعالیت شدم. البته ماهنامه صنعت حمل و نقل به انتشار خود ادامه داد و خوشبختانه هنوز هم برقرار است.
ایرنا: آقای نایینی چرا از صنعت حمل و نقل جدا شد؟
نمکدوست: دقیقا در جریان نیستم.
ایرنا: گزارشی را میخواندم که در آن به نقل از جلسه دادگاه پیام امروز بیان شده بود که پیام امروز را آقای زاهدی اصل مدیر مسوول به آقای نایینی اجاره داده بود و مبلغی معادل دو درصد از بهای جلد را به عنوان اجاره مال از این نشریه دریافت میکرد!؟
نمکدوست: موضوع اجاره درست نیست. آقای زاهدی، مدیرمسوول و صاحب امتیاز مجله بودند، ولی با توجه به مشغولیت ایشان در دانشگاه علامه طباطبایی؛ سهم اصلی مدیریت نشریه با آقای نایینی بود. البته آقای زاهدی هم حضور داشت و هم در جریان سوژهها و روند کار قرار میگرفت. آقای زاهدی به آقای نایینی بسیار اعتماد داشت و این اعتماد به حق هم بود. چون آقای نایینی شخص بسیار اعتماد برانگیری هستند. بنابراین آقای زاهدی کمتر در کارها مداخله میکرد، اما این به معنای اجاره دادن نشریه به دیگری نبود.
ایرنا: پس خبر منتشر شده درباره این دادگاه صحیح نیست؟
نمکدوست: من از ابتدا تا انتهای جلسه دادگاه پیام امروز در آن حضور داشتم. دادگاه مدعی شده است که آقای زاهدی این نشریه را به آقای نایینی اجاره داده است ولی این ادعا واقعیت ندارد. این دادگاه بسیاری مسائل دیگر را هم مدعی شد که صحت نداشت. این مطلبی که شما خواندید روایت آقای سعید مرتضوی است و اصلا قابل اتکا و استناد نیست. آقای زاهدی مدیرمسوول این نشریه بود، ولی کمتر در آن دخالت میکرد. دلیلش هم مشخص بود ایشان کار را به یک تیم کاملا حرفهای سپرده و طبیعی بود که به آنها اعتماد کند.
ایرنا: دفتر پیام امروز در کجای شهر تهران قرار داشت؟
نمکدوست: دو راهی قلهک.
ایرنا: و سردبیری آن را تا شماره آخر آقای نایینی برعهده داشت؟
نمکدوست: بله. ایشان تا شماره آخر هم سردبیر بود هم موتور محرکه اصلی تمام اتفاقات پیام امروز.
ایرنا: مدیریت موسسه پیام امروز بر دوش که بود؟
نمکدوست: آقای کیومرث نایینی برادر آقای عمید نایینی. کیومرث سازمان پیام امروز و آگهیها و پشتیبانی را مدیریت میکرد. ایشان یک مدیر و سازمان دهنده بسیار توانمندی است. یعنی همانطور که عمید یک سردبیر خوب بود کیومرث هم یک مدیر و سازمان دهنده باهوش و کارآمد بود.
ایرنا: سمت آقای مسعود بهنود چه بود؟
نمکدوست: ایشان به معنی متعارف پستی نداشت، اما اتفاق مهمی نبود که در پیام امروز رخ دهد و آقای بهنود در آن نقش نداشته باشد. رابطه کاری آقایان نائینی، بهنود، علی نژاد، ارجمند، فرهمند، سحابی و دیگر همکارانشان نه تنها به آغاز دهه ۶۰ و انتشار صنعت حمل و نقل، که تعدادیشان به نوعی به سالهای دهه ۵۰ و انتشار آیندگان بازمیگشت.
ایرنا: نوع روابط سازمانی به چه صورتی بود؟
نمکدوست: نوع مناسبات آقایان بهنود و نایینی و علی نژاد از این جنس که چه کسی رییس است و که مرئوس، نبود. نوعی تقسیم کار طبیعی بین آنها شکل گرفته بود که اساس آن تجربه سالها همکاری و دوستی و ویژگیهای حرفهای هر کدامشان بود. در این رابطه همه قبول کرده بودند که آقای نایینی سردبیر باشد، ولی این بههیچوجه به این معنا نبود که ایشان در جایگاه سردبیری مینشست و با هیچ کس هم مشورت نمیکرد. برعکس، آقای نائینی کاملا اهل مشورت بود و همیشه وقتی مسالهای را مطرح میکرد جمع درباره آن صحبت و آزادانه اظهار نظر میکرد. رابطه، بسیار صمیمانه و رفیقانه بود. ایشان در مقام سردبیر ویژگیها و تواناییهای هر کدام از نیروها را کاملا به رسمیت میشناخت.
در واقع، آقای نایینی نیازی به این نداشت که نشان دهد سردبیر است؛ همه ایشان را بهعنوان یک سردبیر قوی قبول داشتند. متقابلا ایشان هم آقایان بهنود، علی نژاد، فرهمند، خرسند، سحابی، ارجمند، نمکدوست (با خنده) و دیگران را کاملا قبول داشت و میدانست هر کدام از آنها روزنامه نگاری فوق العاده توانمند و هر کدام به تنهایی یک سردبیر تمام عیار هستند. خبرنگاران مجموعه هم همین طور. خانمها عذرا دژم، شهرزاد مشاور، نسرین تخیری، اعظم صدیقی خطیبی، آقای کمال آقایی و برمک بهرهمند قطعا خبرنگارانی سطح بالا بودند. آقای جمشید ارجمند، که یک استاد مسلم و سردبیری تمام عیار بود، پس از چند شماره سردبیری مجله توسعه کشاورزی را برعهده گرفتند و بنابراین حضورشان در پیام امروز کمتر شد، با این وجود هر بار که آقای نایینی سرمقالهاش آماده میشد، حتی ساعت ۴، ۵ صبح به ایشان زنگ میزد تا بیاید تحریریه و سرمقاله را بخواند. آقای ارجمند نمیآمد که در مطلب دست ببرد، بلکه آقای نائینی میگفت به دقت و مشورت آقای ارجمند باور دارد و دوست دارد که بداند نظر آقای ارجمند درباره سرمقالهاش چیست.
حتی دوستانی که قدری دورتر بودند هم همین ویژگیها را داشتند. مثلا زنده یاد حسین شهیدی که در لندن بود یک پدیده در سطح جهانی بود ولی بسیاری اوقات به پیام امروز کمک میکرد؛ هم مطلب مینوشت و هم مصاحبه انجام میداد و برای پیام امروز میفرستاد. ایدهها و فکرهایش را مرتب با پیام امروز در میان میگذاشت. یا مرحوم مهدی سحابی؛ ایشان با اینکه ۶ ماه فرانسه بود و ۶ ماه ایران نه تنها صفحه ثابتی با عنوان «نگاه از بیرون» داشت، بلکه هر زمان که ایران بود به ما کمک میکرد. یا استاد فرج الله صبا یا خود آقای شهروز جویانی که روزنامهنگار درجه یکی هستند هر بار که کمک میخواستیم با تمام وجود به کمک میآمدند. میخواهم بگویم پیام امروز یک منظومه از روزنامه نگاران حرفهای بود که دور هم جمع شده بوند و میانشان مناسبات کاملا حرفهای و در عین حال بسیار دوستانه برقرار بود.
ایرنا: شمارگان پیام امروز چند بود؟
نمکدوست: از ده هزار نسخه شروع کردیم و به هفتاد هزار رسیدیم.
ایرنا: میزان برگشتی نشریه چند درصد بود؟
نمکدوست: در سالهای پایانی تعداد برگشتی خیلی کم بود و به زحمت به ۵ درصد میرسید.
ایرنا: آقای بهنود میگوید به عمید نایینی گفته بودم که تا وقتی تیراژ نشریه کم باشد مقامات نیز آن را تحمل میکنند، اما اگر شمارگان از حدی بالاتر رفت آن وقت پیام امروز را جمع خواهند کرد!؟
نمکدوست: این روایت تنها متعلق به ایشان نیست؛ بسیاری معتقدند اگر شمارگان یک روزنامه یا مجله از حدی بگذرد حساسیت برانگیز میشود. اما سوای این نکته به نظر من موضوع مهم این بود که پیام امروز نشان داده بود میتواند به همه ساحتها و زمینهها وارد شود و این چیزی بود که خوشایند برخی نبود. در واقع، پیام امروز تلاش میکرد تا حد امکان به سوژهها نزدیک و در آنها دقیق شود. درست است که طبعا مخاطبان و خوانندگان این رویکرد را بسیار میپسندند، اما به هر حال خوشایند عدهای هم نیست.
ایرنا: مثال خاصی مدنظرتان است؟
نمکدوست: بله. برای نمونه ما متن کامل نوار صحبتهای آقای امیر فرشاد ابراهیمی به جز دو جمله آن را منتشر کردیم. اینکه شما بروید و نواری چنان پرچالش را چاپ کنید قطعا خیلی میتواند در جامعه بازتاب پیدا کند. ما فراز به فراز ادعاهای ایشان را منتشر کردیم اما به سراغ اشخاصی که این ادعاها درباره آنها طرح شده بود هم رفتیم. مثلا آقای ابراهیمی در جایی از نوار نکتههایی را درباره آقایانهاشمی رفسنجانی، مهدوی کنی، جنتی و ... مطرح کرده بود. ما سعی کردیم نظر ایشان را هم در باره داعیههای آقای امیرفرشاد ابراهیمی بپرسیم و اتفاقا موفق هم شدیم. این از جمله مسائلی بود که هضم آن توسط دستگاه قضایی آن موقع که ماموریت مستقیمش سر و کار داشتن با مطبوعات بود مشکل بود. در واقع دوست نداشتند نشریهای اینقدر راحت سراغ افراد و سوژههایی که روی آنها حساسیت وجود داشت برود و آنها را موشکافی و برای افکار عمومی تبیین کند. از سویی محتوای نشریه طوری تنظیم میشد که از نظر حقوقی نمیشد به آن گیر داد. چون قبل از انتشار همه جوانب حقوقی مطالب بررسی میشد. به نظرم آن بخش دستگاه قضایی که آن زمان سروکارش با مطبوعات بود به این نتیجه رسید که دردسر بودن پیام امروز بیشتر از نبودن آن است.
ایرنا: اگر گزارشهای ویژه پیام امروز را دارای موقعیتی ممتاز در بین رسانههای وقت بدانیم، این گزارشها تولید چه شخص یا اشخاصی بود؟
نمکدوست: آقای بهنود قبلا از سر لطف نوشته است که ۵۰ درصد این گزارشها کار خود ایشان است و ۲۵ درصد آن کار حسن نمکدوست و ۲۵ دیگرش هم کار مسعود خردسند است. قطعا نقش ایشان بسیار چشمگیر بود. در عین حال من به جای ۱۰۰ درصد ایشان از تعبیر ۲۰۰ درصد استفاده میکنم و نیمی از آن ۲۰۰ درصد را به تلاشهای خانمها دژم، مشاور، تخیری، خطیبی و آقایان علینژاد، بهرهمند و آقایی و دیگران، بهخصوص شخص عمید نائینی میدهم. اهمیت کاری که این اشخاص میکردند از کار کم من و کار فراوان آقایان بهنود و خرسند کمتر نبود. آقای نائینی نقش کاملی در تهیه این گزارشها داشت. چه در ایده پردازی، چه در تقسیم کار و چه در ویرایش و نهایی شدن کار.
ایرنا: اصلا این گزارشهای ویژه به چه روشی تهیه میشد؟
نمکدوست: ابتدا جلساتی را تشکیل میدادیم. در آن جلسات آقایان نایینی، بهنود، فرهمند، خرسند، علی نژاد، من و اگر آقای سحابی در ایران بودند حضور پیدا میکردند. بعد روی موضوعات مهمی که جامعه با آن درگیر بود بحث میکردیم و مثلا پنج مورد را با نظر جمع انتخاب میکردیم. آن موقع جامعه بسیار متلاطم و سوژهها بسیار متنوع بود. در انتخاب این سوژهها هیچ فرقی بین دوستان حاضر نبود و هر کس سوژهاش را به بحث میگذاشت.
ایرنا: این کار از طریق رای گیری انجام میشد؟
نمکدوست: خیر به اجماع میرسیدیم.
ایرنا: گام بعدی چه بود؟
نمکدوست: وقتی این سوژهها نهایی میشد دو شیوه کار داشتیم. یکی اینکه همه مثلا این پنج سوژه را بدهیم به یکی از اعضا از ابتدا تا انتهایش را خودش بنویسد. معمولا در این مورد قرعه فال به نام آقای بهنود میافتاد گرچه موارد درخشانی هم بود که آقای علینژاد یا آقای خرسند قبول زحمت میکردند. البته در جلسه بسیار بحث میکردیم که در این گزارش به چه نکاتی باید بیشتر توجه شود و هر کس نظرش را میگفت. سپس دوستی که نوشتن پیشنویس گزارش را برعهده گرفته بود میرفت و گزارش را به کمک محتوا و نکتههایی که خبرنگاران آماده میکردند، مینوشت. طبعا پرسشها و نکات مبهم قابل توجهی وجود داشتند که باید روشن میشدند تا در گزارش به آنها پرداخته شود. در همان جلسه این نکتهها را فهرست میکردیم و پرسشها، نکتهها و ابهامها را به خبرنگاران میسپردیم تا جستوجو کنند و اطلاعات مربوط را فراهم کنند. مثلا به همکاران خبرنگار گفته میشد در نوار امیر فرشاد ابراهیمی ادعاهایی درباره آقایان الف و ب و ج شده است. سراغ این اشخاص بروید و ببینید آیا آن ادعاها را تأیید میکند یا خیر؟ یا در موضوع قتلهای زنجیرهای آیا قاضی پرونده، یا وکیل متهمان یا وکیل خانواده مقتولان فلان نکته و موضوع را تأیید میکند یا خیر. بنابراین خبرنگاران نقش پررنگی در تهیه این گزارشها داشتند و آنها بودند که خون را وارد گزارش میکردند و گزارش را از حالت پشت میز نشینی بیرون میآوردند و تبدیل به موضوعی داغ میکردند. در واقع، تفاوت پیام امروز با دیگر نشریات همین پیگیری پرسشها و ابهاماتی بود که دیگران آن را دنبال نمیکردند.
نویسنده گزارش، با این دستمایهها گزارش خود را مینوشت. گزارش او ابتدا به تعداد اعضای حاضر در جلسه تکثیر میشد و هر کدام از ما آن را به دقت میخواندیم و نظرات و نکتههای مان را کنار گزارش مینوشتیم و در جلسه آنها را به بحث میگذاشتیم. حتی ممکن بود نکتهها و فرازهایی را اضافه کنیم و یا پیشنهاد تغییر، حذف و جابهجایی قسمتهایی را داشته باشیم. همه این بحثها هم باز در حضور سردبیر و با مدیرت او صورت میگرفت. بازهم اگر نکتهای باقی مانده بود از خبرنگارها کمک میگرفتیم. به این ترتیب روایت آخر گزارش که تقریبا همه درباره آن اجماع داشتیم در اختیار آقای نائینی قرار میگرفت و ایشان با قیچی و چسب معروفش به جان گزارش میافتاد. مهمترین نکته از نظر آقای نائینی به جز جذابیت، دقت بود. انصافا خود ایشان آدم بسیار دقیقی است. بنابراین سعی میکرد، ابهامی در متن باقی نماند. مطالب را نه تنها با دقت تمام میخواند، بلکه در گزارش دست میبرد و آن را بالا و پایین و بهتر میکرد. چینش مطالب را عوض میکرد. قسمتهایی را به آن اضافه یا از آن کم میکرد. میخواهم بگویم گزارشهای پیام امروز واقعا حاصل یک کار تمام جمعی بود.
ایرنا: شیوه دوم گزارش نویسی پیام امروز چطور بود؟
نمکدوست: ابتدا سوژهها معین میشد، تقسیم کار صورت میگرفت و نگارش هر بخش از گزارش متناسب با میل و نظر اشخاص به آنها سپرده میشد. مثلا یک بخش به من، بخش دیگری به آقای بهنود، قسمت دیگرش به آقای خرسند سپرده میشد. سپس فرایند قبلی که دربارهاش توضیح دادم درباره تک تک بخشهای گزارش اعمال میشد. سرانجام یکی از دوستان قبول میکرد کل این گزارشها را در هم ادغام و آنها را یکپارچه کند. بعد از تهیه باز مطلب پیش آقای عمید نایینی برمی گشت و ایشان به جان آن میافتاد. خلاصه کنم این گزارشها محصول کار یک ارکستر بزرگ بود که عمید نایینی رهبری آن را بردوش داشت و در این میان صد البته نقش آقای بهنود انکارنشدنی است. مشارکت در تهیه گزارشهای اصلی پیام امروز یکی از شاهکارهای آقای بهنود بود.
باز تاکید میکنم که کار خبرنگاران در تهیه این گزارشها بسیار مهم بود. آنها با جان و دل کار میکردند. مثلا خبرنگاری چهار روز پیگیری میکرد تا یک یا دو جمله تایید یا رد از دفتر یکی از مقامات مهم کشور برای درج آن در گزارش بگیرد. همین حرفها بود که گزارشهای پیام امروز را اختصاصی میکرد و انرژی خاصی به آن میداد. تلاش دوستان چنان بود که من به شخصه فکر میکردم سوژهای در جهان نیست که نتوانیم به سراغ آن برویم. نمونهای بیاورم. مثلا در جریان کنفرانس برلین خانمی به عنوان اعتراض نیمه برهنه شد. همکارانم آن خانم را در آلمان پیدا و با او درباره علت کارش مصاحبه کردند. یا آقای بهنود از یک فرصت در آسانسور استفاده کرد و با مرتضی رفیقدوست مصاحبه کرد. صحبت با وکلای قاتلان قتلهای زنجیرهای و گرفتن اظهارنظر رئیسدادگاه، انتشار گزارش کمیساریای عالی حقوق بشر درباره ایران، انتشار نواری که ساواک از مکالمات تلفنی علی امینی در تاسوعای ۱۳۵۷ ضبط کرده بود، همان نوار امیرفرشاد ابراهیمی، گزارش جزئیات حمله به کوی دانشگاه و دهها نمونه دیگر ... مشت نمونه خروار در این زمینه هستند. اینها همگی حاصل تلاش جمعی تعدادی از بهترین روزنامهنگارهای حرفهای ایران بود.
عمید نائینی، سردبیر پیام امروز
ایرنا: برای همین پای این گزارشها هیچ وقت نام کسی درج نمیشد؟
نمکدوست: بله. برای اینکه هیچ کدام کار یک نفر بود.
ایرنا: رویکرد حاکم بر پیام امروز از ابتدا تا انتها دچار چه تغییراتی شد؟
نمکدوست: رویکرد این نشریه در شمارههای اول عمدتا مباحث تخصصی اقتصادی بود. اگر سرفصلهای دو سال ابتدایی را ملاحظه کنید عموما اقتصادی بودند. مثلا صنعت، کشاورزی، اقتصاد انرژی، اقتصاد بینالملل، مالیات، اقتصاد رسانه، اقتصاد سایه. اما به مرور و با توجه به تحولات جامعه به سمت سیاسی شدن پیش رفت. در آستانه سال ۱۳۷۶ به تدریج بر حجم صفحات سیاسی اضافه و از تعداد صفحات اقتصادی کاسته شد. اگر شما پیام امروز سالهای ۷۷ و ۷۸ را ببینید چیزی حدود ۲۰ صفحه آن – از حدود ۱۳۲ صفحه - اقتصادی و مابقی معطوف مسائل روز عمدتا سیاسی بود.
ایرنا: در موارد متعددی در گزارشهای ویژه منبع اخبار ذکر نمیشد دلیلش چه بود؟
نمکدوست: البته خیلی موارد منبع بیان میشد و در مواقعی هم بیان نمیشد. ولی هر چه در این گزارشها روایت میشد حتما و حتما مستند بود.
ایرنا: یعنی فایل صوتی این گفت و گوهای کوتاه موجود بود؟
نمکدوست: بله، یا صدا وجود داشت، یا مستنداتش در دسترس بود و یا حتما در رسانهای نقل شده بود.
ایرنا: اما بسیاری از موارد این نقل قولها چندان به گوش آشنا نبود و گویی قبلا در جای دیگری بیان نشده بود؟
نمکدوست: برای اینکه خیلی از این موردها نتیجه جستوجوی خود ما بود و کسی قبلا آنها را نگفته بود. در قتلهای زنجیرهای وقتی مجله ما شروع به نوشتن درباره موضوع کرد آدمهای دور و نزدیکی که اطلاعاتی از این واقعه داشتند سعی میکردند آن را با ما هم در میان بگذارند. البته قطعا تلاش میکردیم این اطلاعات را با منابع معتبر چک و ری چک کنیم. مثال دیگری بزنم. بعد از حمله به حسینیه آیت الله منتظری یک پاکت پستی به دست پیام امروز رسید. وقتی آن را باز کردیم داخلش یک دفترچه صدبرگ جلد پلاستیکی بود. وقتی دفتر را باز کردیم دیدیم وسط آن را مثل این فیلمهای پلیسی بریدهاند و یک نوار کاست در آن جای دادهاند.
نوار را که گوش دادیم متوجه شدیم مربوط به دقایق حمله به حسینیه آقای منتظری بود. صدای جمعیتی عصبانی بود که به شدت پرخاش میکردند. در انتهای نوار صدای یک سخنرانی در میان همهمه بود که بسیار تلاش میکرد جمع را به آرامش دعوت کند، و از حاضران میخواست فحاشی نکنند و خشونت به خرج ندهند و اموال را تخریب نکنند. ما درباره صحت کل نوار مطمئن نبودیم، ولی با پیگیریهایی که کردیم مطمئن شدیم که حتما بخشهایی از آن درست است. بنابراین فقط از یکی دو قسمت کوتاه آن در دل یک گزارش استفاده کردیم. درباره قتلهای زنجیرهای هم همین طور. ما با وکلای متهمان و وکلای خانوادههای داغدیده کشتهشدگان مصاحبه میکردیم، اما فقط نکتههایی را که با چک کردن با منابع موثق از صحت آنها مطمئن شده بودیم منتشر میکردیم. راز موفقیت پیام امروز این بود که آنقدر مستند مینوشت که نمیشد به آن ایراد حقوقی گرفت. بررسی کنید میبینید بسیار بهندرت پیش آمد که محتوای خبری پیامامروز تکذیب شود. اتهامات پیام امروز هم عمدتا به رویکرد مربوط میشد و نه محتوای خبرها.
البته یکی از اتهامهای پیام امروز در دادگاه بیان نقل قولی از آقای عمادالدین باقی بود. آقای باقی در بحثی گویا گفته بودند که یک مأمور نیروی انتظامی موقع قتل آقای فروهر و خانم پروانه اسکندری جلوی درب خانه حضور داشته است. نیروی انتظامی هم از آقای باقی به علت انتشار کذب شکایت کرد و هم از پیام امروز. قبل از ما نقل قول آقای باقی را خبرگزاریهای ایرنا و ایسنا و روزنامههای مختلف از جمله ایران و همشهری منتشر کرده بودند و ما در دادگاه توضیح دادیم که به نقل از خبرگزاریها و مطبوعات آن جمله را آوردهایم و فتوکپی مطالب خبرگزاریها و صفحههای روزنامهها را هم ارائه کردیم. اما دادگاه نپذیرفت و کماکان ما را به اشاعه مطلب کذب متهم کرد. میدانید که همین الان پیشنویس لایحه جدید مطبوعات مورد بحث است و اتفاقا در آن مادهای گنجانده شده که اگر رسانهای به نقل از خبرگزاریها و منابع رسمی خبری مطلبی را منتشر کرد، از مسؤولیت کذب بودن آن مبراست و فقط رسانه رسمی اولیه باید پاسخگو باشد. این ماده پیشنهادی، حاصل همین تجربههاست.
ایرنا: در قتلهای زنجیرهای پیام امروز به طور غیررسمی تهدید هم شد؟
نمکدوست: من نشنیدهام که کسی ما را تهدید به زدن و قتل و غیره کرده باشد. فارغ از این اما میدانید در آن اتوبوسی که داشت به ارمنستان میرفت و معروف به اتوبوس مرگ شد و قرار بود به دره بیفتد آقایان بهنود و علی نژاد حضور داشتند.
ایرنا: آن موقع گزارشی هم درباره این حادثه نوشتید؟
نمکدوست: در زمان وقوع حادثه نه. اما بعدها و در بحبوحه بحث درباره قتلهای زنجیرهای، چرا. اگر اشتباه نکنم در چند نوبت به این موضوع پرداخته شد. هم مطلبی از قول دعوت کننده به ارمنستان در پیام امروز منتشر شد، هم در «رنجنامه فرج سرکوهی» که در پیام امروز منتشر کردیم به موضوع اشاره شده بود و هم در دل چند گزارش.
ایرنا: پیام امروز اصلاح طلب بود یا اصولگرا؟
نمکدوست: پیام امروز بی طرف بود. رویکردش حرفهای بود.
ایرنا: به چه معنا؟
نمکدوست: به معنای حرفهای. ما سعی میکردیم ملاکهای صحت و دقت و بی طرفی را تا حد امکان رعایت کنیم.
ایرنا: غیر از بخش گزارش روز کدام بخشها پرطرفدار بود؟
نمکدوست: بسیاری بخشهای پیام امروز پرمخاطب بود؛ هنوز درباره روی جلدهای پیام امروز صحبت میشود. گزارشهای مجلس که جز چند مورد تقریبا همه آنها را آقای بهنود نوشت، مصاحبههایی که انجام میشد از وزیر کشاورزی تا آقای فلاحیان و ... صفحههای بازتاب که گاه به ۹، ۱۰ صفحه میرسید، بخشهای از نگاه دیگران، بهخصوص که آن زمان هنوز رسم نشده بود، ما گزارشهای مطبوعات دنیا را در مورد ایران بدون سانسور بخوانیم، پشت پرده تاریخ، که گاه حاصل جستوجوی خودمان بود و گاه به نقل از دیگران، بیرون مرز که به فعالیت ایرانیهای مقیم خارج میپرداخت، مطالب تخصصی اقتصادی که نوشته میشد برای مثال مقالههای نفتی آقای دکتر فریدون برکشلی یا اقتصاد سیاسی دکتر احمد سیف، یا حتی اقتصاد رسانه که در آن هم گزارش از شبکه المنار لبنان داشتیم و هم گزارشی از بخش فارسی رادیو فرانسه و رادیو آلمان و بخشهای مختلف دیگر. افراد مختلف از سراسر دنیا هم مطلب برای ما میفرستادند یا با ایشان مصاحبه میکردیم. از مصاحبه با آقایهاشم پسران خودمان تا آقای گری سیک و ویرا وقتی که از تیم ملی فوتیال ایران جدا شده بود. خاطرم هست چند مطلب هم از زنده یاد آقای دکتر مجید تهرانیان هم منتشر کردیم. همه این مطالب در جای خود بسیار خوانده و بحث میشدند.
حتی بعضی آگهیهای پیام امروز هم جذابیت خودش را داشت. مثلا قبل از انتخابات ۷۶ یک کاور دوجلدی تهیه کردیم که اتفاقا در جشنواره مطبوعات هم جایزه گرفت. در جلد اول سه سوراخ مستطیل شکل تعبیه کردیم و یک صندلی را در پایین صفحه گذاشتیم. از درون این سه سوراخ سه جفت چشم نمایان بود؛ چشمهای آقایان خاتمی، ناطق نوری و ریشهری که کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری بودند و بر چهرهشان بر جلد دوم نقش بسته بود. به این ترتیب یک داخل جلد بهوجود آمد با سه سوراخ مستطیل شکل. نگاه کنید میبینید در این داخل جلد که قاعدتا کسی حاضر نیست به آن آگهی بدهد، یک آگهی دستگاه تهویه هوا منتشر شده است. از آن سه سوراخ سه پرتو نور وارد میشود و در پایین چیزی شبیه به گل لاله را تشکیل میدهند و شعاری درباره هوای سالم در پایین آگهی وجود دارد. واقعا یک آگهی هوشمندانه بود.
ایرنا: در آن روی جلد آقای زوارهای را حساب نکرده بودید؟
نمکدوست: خیر، مطمئن بودیم حضور ایشان در انتخابات خیلی جدی نیست.
ایرنا: این مصاحبهها را برای مصاحبه شوندهها میفرستادید تا تایید کنند؟
نمکدوست: بستگی داشت. در موردهایی بله، و در مواردی نه. بسته به خواست مصاحبه شونده داشت.
ایرنا: وضعیت پرداختهای مالی به همکاران چطور بود؟
نمکدوست: هیچ کس نبود که در تحریریه پیام امروز کار حرفهای بکند و پول خوب نگیرد.
ایرنا: وضع مالی نشریه چطور بود؟
نمکدوست: پیام امروز تیراژ خیلی خوبی داشت ولی به دلیل فاصله انتشارمان که معمولا بیش از یک ماه بود هزینهها بیشتر از درآمد میشد.
ایرنا: یارانهای هم از دولت میگرفتید؟
نمکدوست: آنطور که یادم میآید آن موقع یارانه بیشتر در قالب فیلم و زینک داده میشد و در وزارت ارشاد براساس یک نظامرتبهبندی با توجه به رویکرد هر نشریهای برای آن سهمیه در نظر گرفته میشد.
ایرنا: کاغذ چه؟
نمکدوست: واقعا دقیق خاطرم نیست که چه مواردی و به چه میزانی در اختیار قرار میگرفت. اما به هر حال مطمئن هستم هزینههای پیام امروز خیلی فراتر از یارانههای احتمالی به مطبوعات بود.
ایرنا: پیام امروز پول خوبی هم به همکاران میداد؟
نمکدوست: بله. استاندارد پرداخت در پیام امروز بالاتر از نشریات دیگر بود.
ایرنا: شما چند روز هفته در دفتر نشریه حضور داشتید؟
نمکدوست: هر روز از صبح اول وقت تا آخر شب. ۴۸ ساعت یا ۷۲ ساعت مداوم در پیام امروز بودن هم پیش میآمد. مثلا برای شماره قبل از انتخابات ۱۳۷۶ تقریبا همگیمان سهشبانه روز پای کار بودیم.
ایرنا: مگر پیام امروز ماهنامه نبود؟
نمکدوست:بله. (باخنده) تازه هیچ وقت سر ماه منتشر نمیشدیم. مخاطبان به ما میگفتند «گاهنامه»، «گهگاهنامه»، حتی «عشقی نامه»، اما بامزهتر از همه یکی از خوانندگان نامه نوشت و به ما خطاب کرد: «ناگهاننامه!»
ایرنا: یعنی به خاطر ماهی یکبار انتشار شما هر روز آنجا بودید؟ در واقع کار انتشار یک روزنامه را میکردید؟
نمکدوست: بیشتر از کار یک روزنامه. شما وقتی میخواهید یک گزارش بنویسید در ده صفحه که ۵۰ ادعا هم در آن مطرح شده و میخواهید برای هر ۵۰ ادعا تاییدیه بگیرد یا آنرا مستندسازی کنید طبعا کار بسیار وقت بری دارید.
مسعود بهنود
ایرنا: میزان محبوبیت این نشریه چقدر بود؟
نمکدوست: فکر میکنم خیلی مورد استقبال بود و خیلیها آن را دوست داشتند. مطمئن نیستم و فقط حدس میزنم که پیام امروز حتی برای مسؤولان قضایی هم با موردهای دیگر فرق داشت.
ایرنا: واقعا؟
بله. چون مدتی قبل از توقیف پیام امروز یکی از مقامات بالای قضایی، آقایان نایینی و زاهدی اصل را خواستند و به ایشان گفتند «یا تعدیل کنید یا تعطیل میکنیم». چه بسا معنای این حرف در آن شرایط این بود که ایشان هم نمیخواستند پیامامروز یکباره توقیف شود.
ایرنا: پیام امروز با دولت آقای خاتمی هم ارتباط داشت؟ به این معنی که مثلا از شخصی مثل آقای مهاجرانی وزیر وقت ارشاد بازخوردی دریافت کنید؟
نمکدوست: خیر. ما هیچ ارتباط مستقیمی با هیچ یک از دولتمردان نداشتیم.
ایرنا: در منابع اطلاعاتی تان چه؟ دولتیها وجود داشتند؟ مثلا با توجه به نقشی که آقای علی ربیعی مشاور امنیتی و مسوول کمیته بررسی قتلهای زنجیرهای دولت اصلاحات بر عهده داشت آیا اطلاعاتی درباره این پرونده از او هم گرفتید؟
نمکدوست: خیر. ما هیچ نسبتی نه با دولت داشتیم نه با حکومت.
ایرنا: شده بود کسی به دفتر پیام امروز زنگ بزند و از مطالب شکایت کند؟
نمکدوست: طبعا بله، گاهی اوقات پیش میآمد. مثلا روی جلدی داشتیم که خیلی معروف شد و یک تذکر هم از وزارت ارشاد گرفت. در آن روی جلد که به مناسبت انتخاب کابینه طراحی شده بود دوستان صفحهای شبیه به صفحه شطرنج را مقابل آقای خاتمی و مهرهای را هم در دستان ایشان قرار داده بودند. البته در صفحه فهرست اصل عکس که صفحه شطرنجی در کار نبود و آقای خاتمی عینک در دست داشتند را نیز منتشر کرده و توضیح داده بودیم که اصل عکس را تغییر دادهایم. این روی جلد خیلی سر و صدا به پا کرد و حتی آقای محمد علی ابطحی رئیس دفتر آقای خاتمی با آقای کیومرث نائینی تماس گرفت و جویای منطق کار شد. آقای نائینی هم توضیح داد که این صفحه شطرنج نیست چون همه مهرهها وزیر هستند.
ایرنا: میزان تکذیبیههای دریافتی تان چقدر بود؟
نمکدوست: همانطور که گفتم چون واقعا تعدادشان زیاد نبود الان حضور ذهن ندارم که چند تکذیبیه دریافت کردم. اما همیشه تکذیبیه هست.
ایرنا: از مطالب خاصی که منتشر کردید و در آن زمان سر و صدا ایجاد کرد نمونههای دیگری هم ذکر میکنید؟
نمکدوست: بله. مثلا انتشار گزارش کامل نماینده سازمان ملل درباره وضعیت حقوق بشر در ایران، یا مطالبی که درباره قتلهای زنجیرهای، کنفرانس برلین منتشر شد و گزارشهای مربوط به کوی دانشگاه تهران، انتخابات ریاست جمهوری، دادگاه آقای عبدالله نوری، تحریمهای نفتی دوران کلینتون و ... همگی کلی سروصدا بهپا کردند. عرض کردم شاید جذابیت اصلی پیامامروز این بود که نشان میداد میشود درباره بسیاری از چیزها با جزئیات صحبت کرد، چیزهایی که معمولا دربارهشان سکوت میکنیم.
ایرنا: واکنشها چه بود؟
نمکدوست: در انتشار این گزارشها ما واقعا سعی میکردیم بیطرفی را رعایت کنیم. مثلا در همان شمارهای که گزارش کامل کمیساریای عالی حقوق بشر را در ایران منتشر کردیم با مقامات قضایی کشورمان هم صحبت کردیم؛ اگر اشتباه نکنم با آقای موسوی بجنوردی، آقای ضیایی که رییس کمیسیون حقوق بشر اسلامی هستند و مرحوم سعیدرجایی خراسانی هم درباره گزارش سازمان ملل صحبت کردیم. حتی یادم است آیت الله یزدی رییس وقت قوه قضاییه هم از جامعیت این گزارش تمجید کرد.
ایرنا: اصلا این گزارشهای سازمان ملل را سانسور نکردید؟
نمکدوست: نه، سانسور نمیکردیم. کما اینکه وقتی سراغ نوار امیرفرشاد ابراهیمی رفتیم هم متن نوار را، جز دو عبارت، منتشر کردیم هم توضیح کسانی را که در این نوار ادعایی درباره آنها شده بود. یا ما به دادگاه آقای عبدالله نوری به طور مفصل پرداختیم، کمااینکه به ماجرای کوی دانشگاه تهران با عکسهای نه چندان با کیفیت بالا، ولی اختصاصی پرداختیم. ما ابایی از پرداختن به مسائل جدی چالش برانگیز نداشتیم اما سعی میکردیم حرفهای عمل کرده و نظر دو یا چند طرف ماجرا را بپرسیم و منتشر کنیم.
ایرنا: عکسهایی را که میگویید از ماجرای کوی دانشگاه منتشر کردید عکاس خودتان گرفته بود؟
نمکدوست: خیر. شخصی از بیرون عکس گرفته بود و ما آن را از او خریدیم.
ایرنا: اعضای آن تحریریه الان کجا هستند؟
نمکدوست: آقای کیومرث نائینی ایران هستند و آقای عمید نایینی مانند همیشه در کانادا و ایران. آقایان فرهمند، ارجمند، سحابی و شهیدی متأسفانه به رحمت خدا رفتهاند. آقایان علی نژاد، خرسند، آقایی و خانمها مشاور، دژم، تخیری و صادقی خطیبی ایران هستند. آقای بهنود و آقای بهره مند هم انگلستان تشریف دارند.
ایرنا: درآمد شما از این نشریه چقدر بود؟
نمکدوست: فکر میکنم در ابتدا یعنی در سال ۷۳ ماهانه پانزده هزار تومان بود که چیزهایی هم به آن اضافه میشد و به تدریج و به صورت مداوم افزایش یافت.
ایرنا: مثلا چقدر افزایش یافت؟
نمکدوست: عدد آخری را که گرفتم یادم نیست.
ایرنا: پراختها سر موقع بود؟
نمکدوست: بله، همیشه سروفت. ولی یک نکته هم وجود داشت. من علاوه بر حقوقی که ماهانه دریافت میکردم هر موقع پول کم میآوردم به آقای عمیدنایینی میگفتم و ایشان هم همیشه مساعدت میکرد. خاطرم هست وقتی ازدواج کردم ایشان پول پیش خانه را داد. حتی چهار پنج سال بعد از توقیف پیامامروز وقتی خواستم خانه کوچکی بخرم و صاحبخانه بشوم و پول کم داشتم ایشان یک چهارم بهای خانه را پرداخت و هیچوقت هم نه مبلغ را پس گرفت و نه به روی من آورد. هربار هم که میگویم بابت خانه به شما بدهکارم فقط میگویند چقدر کار خوبی کردی که خانه خریدی.
ایرنا: آقای نایینی درباره دیگر همکاران مجموعه هم چنین رویکردی داشت؟
نمکدوست: تا آنجا که من درباره همکاران تحریری میدانم معمولا بله، فکر میکنم هر کس که مشکل مالی داشت ایشان کمک میکرد.
سیروس علینژاد
ایرنا: روابط انسانی در تحریریه پیام امروز چگونه بود؟
نمکدوست: حرفهای. خیلی اوقات با هم درباره کار بحث جدی داشتیم اما هیچ وقت تاثیر سویی روی دوستی مان به جای نمیگذاشت.
خاطرهای تعریف کنم. یکبار موقع ظهر من و آقای سیروس علی نژاد با صدای بلند و به شدت با هم جر و بحث میکردیم. این را بگویم که آقای علینژاد قطعا و بیبروبرگرد یک روزنامهنگار تمامعیار، در واقع یک سردبیر و استاد تمام روزنامهنگاری و یک انسان بسیار درستکار، اهل دانش، محترم و دوستداشتنی هستند. همکاری داشتیم که ظهرها میآمد و میپرسید چه میخوریم و میرفت غذا تهیه میکرد. او آمد و دید ما داریم سر هم فریاد میزنیم، فکر کرد داریم دعوا میکنیم و آرام گوشهای ایستاد. آقای علینژاد از او پرسید چه کار داری؟ گفت آمدهام ببینم ناهار چه میخورید. آقای علینژاد رو کرد به من و انگار ادامه بحثمان است با صدای بلند پرسید چه میخوری؟ من هم با صدای بلندتر گفتم، نظر توچیست؟ آقای علینژاد گفت: قیمه. منهم گفتم پس منهم قیمه. خودمان متوجه نبودیم که داریم با صدای بلند این سوال و جواب را میکنیم. آن همکارمان خندهاش گرفت و با تعجب پرسید شما واقعا دارید با هم دعوا میکنید؟
مقصودم این است که تا دلتان بخواهد بحث و جدل در بینمان بود، اما دلگیر شدن و کدورت هرگز. بحث و دعوایمان درباره کار بود و به همین دلیل دوستیمان روز به روز بیشتر و عمیقتر شد. دعواهای ما اصلا دعوا به معنای متعارف آن نبود. ما صدایمان بالا میرفت و بحث و جدل و موافقت و مخالفت داشتیم. اما به محض پایان یافتن بحث، دوستان بسیار بسیار خوبی برای هم بودیم. من هر وقت خبری از دوستان میگیرم یا عکس و تصویر آنها را میبینم لذت میبرم که روزی چنین همکاران و دوستانی داشتهام.
ایرنا: فکر میکردید پیام امروز بسته شود؟
نمکدوست: بعد از آنکه شنیدیم به ما گفتهاند یا تعدیل کنید یا تعطیل میکنیم تقریبا برایمان محرز شده بود که ادامه کار ممکن نیست.
ایرنا: چرا تعدیل نکردید؟
نمکدوست: نمیشد. چون معنای تعدیل کردن این بود که شما برخی واقعیات را نگویید و ما نمیخواستیم چنین رویکردی داشته باشیم. ببینید پیام امروز هرگز تند نمیرفت. مساله پیام امروز بیان بی طرفانه واقعیت بود اما حتی بیطرفی هم در شرایطی برای برخی رویکردهای سیاسی غیرقابل تحمل میشود.
ایرنا: امتیاز پیام امروز لغو شد؟
نمکدوست: تا آنجا که میدانم هیچ وقت برایش حکمی صادر نشد.
ایرنا: هنوز هم آقای نایینی میتواند آنرا منتشر کند؟
نمکدوست: گمان نکنم. کار به این راحتیها هم نیست.
ایرنا: کی خبر تعطیلی پیام امروز را شنیدید؟
نمکدوست: آخرین روز رسمی کار در سال ۱۳۷۹؛ به تعبیری شب عید ۱۳۸۰. یکی از اقوام به رحمت خدا رفته بود و از بهشت زهرا برمیگشتم که در رادیو خبر توقیف پیام امروز را شنیدم. هر سال در آخرین روز کاری جشنی در پیام امروز میگرفتیم و دور هم جمع میشدیم و ناهار یا شامی میخوردیم. آن روز هم با اینکه میدانستیم نشریه توقیف شده است در پیام امروز دور هم جمع شدیم. حوالی ساعت ۸ شب بود که به خانههامان برگشتیم. یکساعت بعد یکی از همکاران زنگ زد که یک تیم چند نفره آمدهاند و دارند بالا و پایین ساختمان پیام امروز را زیر و رو میکنند. چون ساختمان ما قدیمی و پر از سوراخ و سمبه بود همه جا را تا صبح خوب گشته و چیزهایی را با خود برده بودند. ساختمان را هم پلمپ کردند.
ایرنا: شما را هم به دادگاه احضار کردند؟
نمکدوست: به طرز بیسابقه همه اعضای تحریریه را احضار کردند. فکر میکنم تنها مورد احضار همگانی و دستهجمعی در میان مطبوعات، پیامامروز بود.
ایرنا: قاضی مرتضوی با شما هم صحبت کرد؟
نمکدوست: خیر. فقط از آقای نایینی بازجویی و ایشان را راهی انفرادی کردند. چون توقیف نشریه مصادف با تعطیلات عید شده بود، همکاران چندبار همدیگر را در تعطیلات عید دیدیم و با وکلا صحبت کردیم. میدانستیم آقای عمید نائینی ممنوعالخروج نشده، بنابراین به ایشان توصیه کردیم که عجالتا از ایران بروند، چون بسیار احتمال میدایدم که ایشان بازداشت شوند، اما ایشان به هیچوجه نپذیرفت و گفت هرگز چنین کاری نخواهد کرد. بحثشان این بود که مسوولیت کار را خودشان تمام و کمال برعهده میگیرند، بهخصوص که باورشان این بود که پیام امروز یک تجربه درخشان در تاریخ معاصر مطبوعات ایران است و باید با تمام وجود از پیامامروز و همکارانشان دفاع کنند. ارزیابی آقای نایینی این بود که اگر ایشان پاسخگو باشند، آقای مرتضوی سراغ دیگر اعضای تحریریه نخواهد رفت. پس بهتر است خود ایشان را بگیرند تا دیگران اذیت نشوند. همین اتفاق هم افتاد به دادگاه که رفتیم اولین کسی را که آقای مرتضوی احضار کرد آقای نایینی بود. هیچ کس دیگر را هم صدا نکرد. همانجا هم او را بازداشت کرد و فکر کنم حدود ۸۰ روز به انفرادی فرستاد.
| ||||||||
ايران امروز
(نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايتها و نشريات نيز ارسال میشوند معذور است. استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024
|