يكشنبه ۲ دي ۱۴۰۳ -
Sunday 22 December 2024
|
ايران امروز |
****
نگاهی به اسناد همزمان آغاز اسلام
مقدمه
بیشتر اسلامشناسان بر این باور هستند که محمد، پیغمبر مسلمانان، یک شخصیت تاریخی است که در سال ۵۷۰ میلادی در مکه متولد و در سال ۶۳۲/۶۳۳ میلادی درگذشت. برای این اسلامشناسان، محمد بنیانگذار اسلام و بازگوکننده وحی (قرآن) است. اساس و پایههای این باور اسلامشناسان در مرحله اول قران است که بارها از «فرستاده» و یا از «پیغمبر» نام میبرد. به غیر از قرآن، اسلامشناسان همچنین به کتاب سیرۀ محمد از ابن اسحاق/ ابن هشام اشاره میکنند که به طور کامل از زندگی محمد خبر میدهد. مرجع دیگر، حدیثها هستند که به محمد نسبت داده شدهاند. اما اسناد غیر اسلامی نیز در دست است که به محمد اشاره کردهاند. این اسناد را نویسندگان و کشیشهای مسیحی قرن ۷ و ۸ میلادی نوشتهاند. در این مقاله گزارشهای این نویسندگان مسیحی از محمد به بحث گذاشته میشوند:
یک
سند سال ۶۳۷ میلادی، قدیمیترین سند از محمد
در یک صفحه سفید انجیل از قرن ششم میلادی نویسنده ناشناسی متنی (به زبان سوری) نوشته است که به عقیده بعضی از پژوهشگران اولین (کهنترین) سندی است که در آن به محمد و همراهانش اشاره شده است. همچنین این سند خبر از جنگ اعرابِ محمد نیز میدهد.
«در ماه ژانویه مردم در حمص (شهری در سوریه) سخنی را برای زندگیشان گرفتند و خیلی از روستاها را عربهای محمد ویران کردند، اهالی را کشتند و مردم جلیل (در شمال اسرائیل) زندانی شدند. در ۲۶ ماه مه از نزدیکی حمص رومیان را تعقیب کردند. در ۱۰ آگوست رومیان از نزدیکی دمشق فرار کردند و کشته شدند، بسیاری، حدود ده هزار. با بازگشت سال رومیان برگشتند. در ۲۰ آگوست سال ۹۴۷ رومیان در جابیه تجمع کردند و کشته شدند، حدود ۵۰۰۰۰».
Im January { the people of } Hims took the word for their lives and many villages were ravaged by the killing of { the Arabs of } Muhammad { Muhmad } and many people were slain and ( taken ) prisoner from Galilee as far as Beth …On the tw{ enty-six}th of May the Sag{ ila} ra went {…. } from the vicinity of Hims and the Romans chased them
On the tenth { of August } the Romans fled from the vicinity of Damascus { and there were killed } many { people }, some ten thousand. And at the turn { of the ye }ar the Romans came. On the twentieth of August in the year n{ine hundred and forty-}seven there gathered in Gabithe { a multitude of } the Romans, and many people {of the R }omans were kil{led }, {s}ome fifty thousand (1)
به نظر بسیاری از اسلام شناسان «این متن ناتمام را نویسنده ناشناسی در سال ۶۳۷ بر روی یک صفحه سفید انجیل از قرن ۶ نوشته است. نویسنده اتفاقاتی که خود شاهد آن بوده بر روی صفحه انجیل (از پوست حیوان) یادداشت کرده است. به هر حال این برگ انجیل به بزرگی ۵ در ۹ اینچ، کهنترین سندی است که به محمد و به معروفترین جنگ اعراب اشاره میکند».
اما به نقل از اسلامشناس آمریکایی Robert G. Hoyland باید «درستی این سند را، به علت معلوم نبودن مبدا و ناخوانا بودن متن آن، با احتیاط پذیرفت».
از طرف دیگر در سال ۶۳۷ نام محمد هنوز برای اعراب ناشناخته بود. نام «محمد» برای نخستین بار در سال ۶۶۲ میلادی بر روی سکهای از بیشاهپور ضرب شد و در سال ۶۹۲ م. واژۀ محمد را عبدالملک مروان در سنگنبشتههای مسجد قبه صخره حکاکی کرد. به همین دلیل، مذهبشناس آلمانی کارل- هاینس اولیگ (Karl – Heinz Ohlig) اشاره میکند که«مشخص کردن سال نوشتن این متن در کتاب انجیل مشکل است، اما چون از محمد در این سند به عنوان یک شخصیت تاریخی نام برده میشود میبایست نام محمد در اواسط قرن ۸ به این صفحه انجیل از قرن ۶ اضافه شده باشد» ( از اواسط قرن ۸ میلادی محمد برای اعراب به عنوان یک شخصیت تاریخی شناخته شده بود).
****
دو
تعلیمات یعقوبی
Doctrina Jacobi
سند ضدیهودی «تعلیمات یعقوبی» در سال ۶۳۴ م. (برای برخی از پژوهشگران در سال ۶۷۰) نوشته شد. اسلامشناس دانمارکی پاتریشیا کرون ( Patricia Crone) معتقد است «تعلیمات یعقوبی» گفتمانی است میانِ یهودیان در سال ۶۳۴ م. در کارتاژ (شمال آفریقا) که چند سال بعد متن این گفتمان در فلسطین نوشته شد.
و به نقل از هارالد سوئرمن (Harald Suermann)، شرقشناس آلمانی، این کهنترین سندی است که به محمد، پیغمبر مسلمانان، اشاره کرده (۶).
با این وجود این شرقشناس دو انتقاد به این سند دارد: اول اینکه از این سند چنین برداشت میشود که محمد در زمان نوشتن آن (۶۳۴ یا ۶۷۰ م.) هنوز زندگی میکرده و دوم در این سند اسمی از محمد برده نشده (سند از پیغمبر ساراسینها نام میبرد و نه از محمد).
نویسندۀ تعلیمات یعقوبی میخواهد نشان دهد که مسیح نجات دهنده یا ناجی است. در این سند به یک تاجر یهودی با نام یعقوب از قسطنطنیه (کُنستانتینوپول) اشاره میشود که در سفر خود به کارتاژ دین مسیحیت را به زور میپذیرد و بعد تبلیغ میکند که یهودیانِ دیگر نیز به دین مسیح بپیوندند. در کارتاژ یک دوست قدیمی یعقوب با نام یستس (Justus) که همچنین بهزور مسیحی شده بود ظاهر میشود. یستس برای یعقوب تعریف میکند که از برادر خود ابراهیم در فلسطین شنیده که یک عضو گارد شاهنشاهی بیزانس (candidatus) را ساراسینها (اعراب) به قتل رساندند و یهودیان از کشته شدن این عضو گارد بسیار خشنود هستند.
ابراهیم همچنین تعریف میکند که یک پیرمرد خردمند را ملاقات کرده و از او در بارۀ پیغمبر اعراب پرسیده. پیرمرد به ابراهیم جواب داده که پیغمبر اعراب دروغین است، پیغمبر با شمشیر نمیآید.
بعد پیرمرد به ابراهیم میگوید: برو و دربارۀ پیغمبر اعراب تحقیق کن. ابراهیم تحقیق میکند و از افرادی که پیغمبرِ اعراب را ملاقات کرده بودند میشنود او (پیغمبر) کلید در بهشت را در اختیار دارد، که نمیتوان آن را قبول کرد.
پاتریشیا کرون اشاره میکند که مفاهیم و نکاتِ جالبی در این سند دیده میشوند یکی از آنها مفهومِ «کلید» است که نشان میدهد یک سند اسلامی نیست و ادامه میدهد که در کل، این کلید اهمیت زیادی در این سند ندارد، اما با این سند ما با یک اجتماعی از مومنین آشنا میشویم که قدیمیتر از سنت اسلام است:
دو باستانشناس اسرائیلی یهودا دی. نوو و جودیت کورن (Yehuda D. Nevo and Judith Koren) اشاره میکنند که «چرا ما باید تعلیمات یعقوبی را به محمد ارتباط دهیم؟ اگر این محمد وجود داشته بود جای او در یک محیط یهودی و مسیحی (توحیدی) بود، همانطور که «کلید بهشت» و «روغن مالیدن» آن را نشان میدهند. اما اگر واقعیت این بود که گروهی از اعراب را یک پیغمبر مسیحی، یا یهودی همراهی میکرد ما نمیتوانیم از مذهب این گروه اطلاعی به دست بیآوریم. این میتواند یک دین توحیدی (مسیحی- یهودی، یا یهودی و یا مسیحی) باشد، اما نه اسلام. حقیقت این است که تعلیمات یعقوبی یک محمدی را توصیف میکند که ما نمیشناسیم».
****
سه
توماس پرسبیتر
Thomas the Presbyter
به نقل از اسلامشناس آمریکایی «روبرت هویلند»(Robert Hoyland) «نوشتن این رویدادنامه در آخرین سالهای سلطنت هراکلیوس (۶۴۰ م.) پایان یافت. در صفحه آخر این رویدادنامه نام خلیفه یزید ابن عبدالملک (۷۲۴ م.) نوشته شده است، اما از آنجایی که در آخر بخش ۷ نوشته شده «تمام شد» میبایست نام خلیفه، بعدها در صفحهای جداگانه به رویدادنامه اضافه شده باشد».
نسخه سوری رویدادنامه پرسبیتر از قرن ۱۸ است که در کتابخانه انگلستان نگهداری میشود. این رویدادنامه «به علت نبودن انسجام در متن بسیاری از پژوهشگران را سردرگم و مایوس کرده».
رویدادنامه توماس پرسبیتر (Thomas the Presbyter) یکی از قدیمیترین اسنادی است (۶۴۰ م.) که به محمد اشاره میکند. این سند خبر از جنگی میدهد که «در روز جمعه ۷ فوریه در ساعت ۹ (۶۳۴ م.) بین اعرابِ محمد (طایی محمت) و بیزانس در فلسطین، ۱۲ مایلی شرق غزه، اتفاق افتاد. رومیها فرار میکنند و استاندار بیزانسیِ منطقه با نام بریردن (bryrdn) را با خود نمیبرند، که اعراب او را البته به قتل میرسانند. اعراب ۴۰۰۰ یهودی، مسیحی و سامری را میکشند. آنها تمام منطقه را ویران کردند. اعراب همچنین در سال ۶۳۶ م. سوریه را به تصرف خود در آوردند و بعد عازم ایران شدند و ایران را تصرف کردند. آنها به کوهی نزدیک شهر ماردین (در شرق ترکیه) صعود کردند و بسیاری از کشیشهای صومعه را به قتل رساندند.
ایران اما، به نقل از طبری، در سال ۶۴۲ م. به تصرف اعراب در آمد و نه در سال ۶۳۶ میلادی.
اسلامشناس امریکایی رابرت هویلند (Robert Hoyland) ادعا میکند که برای اولین بار به نام محمد در یک سند غیر اسلامی (رویدادنامه توماس پرسبیتر) اشاره شده است و تاریخ دقیق نشان میدهد که این یادداشت از یک سند اصلی برگرفته شده است. این جنگی که رویدادنامه به آن اشاره کرده جنگ داثن در بهار سال ۶۳۴ میلادی در نزدیکی غزه است.
اما چون در این سند اشاره به نام خلیفهها تا قرن ۸ نیز شده است میبایست تاریخ این سند از قرن ۸ باشد و نه از سال ۶۴۰ (یا اینکه نام خلیفهها در قرن ۸ به سند اضافه شد). در هر حال این امکان نیز وجود دارد که نام «طایی محمت» هم در قرن ۸ در این رویدادنامه نوشته شده باشد و نه در سال ۶۴۰ میلادی. پرسش دیگر این است که آیا اعراب در سال ۶۴۰ «محمت» را می شناختند، چون به نقل از مذهب شناس آلمانی کورت بانگرت (Kurt Bangert) واژه «محمت» برای اولین بار بر روی یک سکه از سال ۶۸۵ میلادی ضرب شده است:
کورت بانگرت همچنین اشاره میکند که سوال این است که آیا منظورِ اعراب صحرانشین از محمد آن محمدی است که در مکه متولد شده بود، یا اشارهای است به مسیح یهودیان و مسیحیان که اعراب او را محمت مینامیدند.
****
چهار
رویدادنامۀ خوزستان
Eine anonyme Chronik aus Chuzestan
رویدادنامۀ خوزستان که نویسندۀ آن گمنام است یکی از مهمترین اسناد از شرق سوریه است که به نقل از سيباستيان بروک (SebastianBrock)، استاد زبان سوری دانشگاه اکسفورد، آنرا یک نویسنده نستوری نوشته است (۱۹). این رویدادنامه را اسلامشناس ایتالیایی «Ignazio Guidi» در سال ۱۸۸۹ پیدا کرد و به همین علت نیز به رویدادنامه Guidi’s Chronicle شهرت دارد. اصل رویدادنامه خوزستان به زبان سوری است و در موزه Museo Borgiano di Propaganda Fidi (ایتالیا) نگهداری می شود.
رویدادنامه خوزستان از اتفاقات دوران هرمز چهارم (۵۷۹ م.) تا حمله اعراب به استان خوزستان و تصرف شوشتر (۶۵۰ م.) خبر میدهد. اما قدیمیترین نسخه (رونوشت) رویدادنامه خوزستان که ما امروز در دست داریم از قرن ۱۴ میلادی است.
نولدکه، اسلامشناس آلمانی سدۀ گذشته، این رویدادنامه را معتبر میداند. اما نولدکه تعجب میکند که چرا نویسنده «از اتفاقات بعد از اولین تصرف اعراب خبر نمیدهد و همچنین نویسنده به جنگهای داخلی اعراب که شاید خود او نیز شاهد آنها بوده باز هم اشارهای نمیکند».
نویسنده رویداد خوزستان نامی از یک مذهب جدید، از اسلام، نمیبرد و فقط اشاره میکند که اعراب در همان مکانی که ابراهیم یک معبد ساخته بود خدا را پرستش میکنند.
به نقل از رویداد نامه خوزستان «خدا فرزندان اسماعیل که مانند شن در ساحل دریا فراوان بودند به فرماندهی محمد به جنگ آنها فرستاد. هیچ دیواری، یا دروازهای، یا اسلحهای و یا سپری نمیتوانست مقاومت کند. یزدگرد سپاهی به مقابله آنها فرستاد، اما اعراب رستم را کشتند و ایران را به تصرف خود درآوردند. بعد اعراب به سوریه حمله کردند، آنجا را ویران کردند و صدهزار از سربازان هراکلیوس را به قتل رساندند».
نولدکه ادعا میکند این جنگ در سوریه، جنگ یرموک بوده است.
اما محمد نمیتوانست در این جنگ شرکت کرده باشد، چون محمد، به نقل از تاریخ شناسان سنتی، در سال ۶۳۲/۶۳۳ میلادی در گذشت و حمله اعراب به سوریه در سال ۶۳۶ بود.
نام محمد در رویدادنامۀ خوزستان نمیتواند محمد پیغمبر مسلمانان باشد و به همین علت اسلامشناس دانمارکی پاتریشیا کرون اشاره میکند: «خبر تاریخی مهم که محمد در حمله به فلسطین شرکت داشت بر خلاف اخبار تاریخنویسان سنتی است».
مشخص کردن تاریخ نوشتن این رویدادنامه مشکل است. نویسنده اول خبر از اتفاقات سال ۵۸۰ تا سال ۶۵۰ میلادی را میدهد و نویسنده بعدی اخبار فتح آفریقا که در سال ۶۵۰ اتفاق افتاد را تعریف میکند. همچنین رویدادنامه اشاره به ناموفق بودن محاصره قسطنطنینه میکند که «خدا آن قدرت را به اعراب نداد که بتوانند کُنستانتینوپول را تصرف کنند».
شاید این خبر اشاره به حمله اعراب به قسطنطينيه در دوران معاویه بین سالهای ۶۷۰ تا ۶۸۰ میلادی باشد. اما چون قدیمیترین نسخه رویدادنامه خوزستان از قرن ۱۴ میلادی است این امکان نیز هست که نویسنده (رونویس بردار) نام محمد را به متن اصلی اضافه کرده باشد. اما اگر نام محمد به سند اصلی هم اضافه نشده باشد این پرسش پیش میآید که رویدادنامه خوزستان به کدام محمد اشاره میکند: به محمدی که در مکه متولد شد و پیغمبر مسلمانان بود، یا به نام محمد در سنگنبشتههای گنبد قبه صخره (اروشلیم - ۶۹۲) که برای عربها نام مسیح بود.
به نقل از زبانشناس آلمانی «کریستف لوکزنبرگ» معنی متن سنگ نبشته «محمد پسر عبدالله فرستاده خدا» نیست، بلکه به معنی «ستایش باد بنده و فرستاده خدا» است. محمد اینجا اسم نیست، بلکه یک صفت / لقب است که به معنی «ستایش باد/ ستایش شده» است که در نهایت سنگنبشته این معنی را می دهد: «ستایش باد مسیح بنده خدا».
****
دربارۀ خودم
من در شهر مونستر (آلمان) زندگی میکنم و در دو رشته در دانشگاه مونستر تحصیل کردم. تحصیل اول من در رشته زمینشناسی بود که با دریافت مدرک کارشناسی ارشد (فوق لیسانس) به پایان رساندم. سپس در رشته جامعهشناسی ثبتنام کردم. پس از به پایان رساندن کارشناسی ارشد در رشتۀ جامعهشناسی نوشتن رساله دکترای خود را آغاز کردم. تز دکترایم بررسی واقعگرایی ادبی (رئالیسم ادبی) در آثار محمود دولت آبادی بود. برای نوشتن این تز، تئوری رئالیسم فیلسوف مجاری گئورگ لوکاچ را به کار گرفتم. زمینه فکری من در این رساله مشخص کردن استعداد ادبی دولتآبادی در نشان دادن واقعیتهای جامعه دوران پهلوی در آثارش بود و اینکه آیا این نویسنده موفق شده بود یک تصویر حقیقی از جامعه به خواننده بدهد یا نه. رساله دکترایم توسط دانشگاه مونستر پذیرفته شد.
حدود بیش از ده سال است که با «موسسه پژوهشی اناره» آشنا هستم و پژوهشهای این گروه در رابطه با تاریخ دو سدۀ نخستِ اسلام را دنبال میکنم. مختصری از پژوهشهای گروه اناره را در سایت شخصیام (http://www.chubin.net) منتشر کردهام.
بخشهای پیشین:
———————————
منابع:
1 - Robert G. Hoyland, Seeing Islam as other saw it, Princeton, New Jersey, 2001, P. 117
2 - Michael Philip Penn, When Christians First Met Muslims, University of California, 2015, P. 21
3 - Hoyland, P. 117
4 - Karl-Heinz Ohlig, Der frühe Islam, Berlin, 2007, P. 307
5 - Patricia Crone, Michael Cook Hagarism Cambridge, 1977, P. 4 - 6
6 - Harald Suermann“ Juden und Muslim gemäß christlichen Texten zur Zeit Muhammad und in der Frühzei des Islams “ , in Holger Preißler, Heidi Stein (Hg ): Annährung an das Fremde, XXVI. Deutscher Orientalistentag vom 25. bis 29.9.1995 in Leipzig, Stuttgart 1998, P. 147 f
7 - Kurt Bangert, Muhammad, Eine historisch-kritische Studie zur Entstehung des Islam und seines Propheten, Springer, 2016, P. 705
8 - Bangert
9 - Bangert
10 - Bangert
11 - Patricia Crone, Michael Cook Hagarism , Cambridge, 1977, P. 4
12 - Yehuda D. Nevo and Judith Koren, Crossroad to Islam. The Origins of the Arab Religion and the Arab State. N.Y. 2003, P. 20
13- Robert Hoyland, Seeing Islam as Others Saw It, Liverpool. 1993 , P. 118
14 - Hoyland, P. 118
15 - Hoyland, P. 119-120
16 - Hoyland, P.119
17 - Kurt Bangert, Muhammad, Eine historisch-kritische Studie zur Entstehung des Islam und seines Propheten, Springer, 2016, P. 708
18 - Kurt Bangert, P. 708
19 - Sebastian Brock, Syriac Historical Writing. A Survey of the Main Sources, Oriental Institute: Oxford UK, P. 25
20 - Theodor Nöldeke, “Die von Guidi herausgegebene syrische Chronik, übersetzt und commentiert” in Sitzungsberichte der kaiserlichen Akdemie der Wissenschaften, phil.-hist. Kl. 128, 9, Vienna, 1893, pp. 1-48
21 - Robert G. Hoyland, Seeing Islam as others saw it, Princeton, 1997, P. 186
22 - Theodor Nöldeke
23 - Crone & Cook, Hagarism, Cambridge University Press 1977, P. 4
24 - Nasir al-Kabi, A Short Chronicle on the End of the Sasanian Empire and Early Islam 560 -660 A.D., 2016
| ||||||||
ايران امروز
(نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايتها و نشريات نيز ارسال میشوند معذور است. استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024
|