چهارشنبه ۱۴ آذر ۱۴۰۳ -
Wednesday 4 December 2024
|
ايران امروز |
درک، فهم و تحلیل اکنونِ ما از خداوند باید پایهگذار قوانین و تأسیس نهادها و ارزشها و فضیلتهای نو و تازه علاوه بر ارزشهای مثبت و ماندگار گذشتگان باشد. خداوند امری تجریدی، منفصل از واقعیت و بنشسته بر تخت پادشاهی خود در آسمان نیست، او مجموعهی هستی است، به قول مولانا:
گاه خورشید و گهی دریا شوی / گاه کوه قاف و گه عنقا شوی
لذا اگر بخواهیم خدا را جستجو کنیم او متجلی در جماد، نبات، حیوان و انسان(فرد فرد انسانها) و فراتر از آن است. خداوند یکبار برای همیشه تجلی پیدا نکرده او همواره و هر لحظه در تجلی است، چنانچه خداوند هر لحظه در تجلی است و خود را در کل هستی و در علم، زیبایی، مهر، حق، عدل، صدق، خیر، عشق و ... عیان و نمودار میکند پس درک ما نیز باید همواره همراه با درخشش او، سیالیت او، تجلی او نو شود و تکامل و استعلاء پذیرد.
در قرآن میخوانیم «...و انسان را خلق کرد و به او نطق و بیان را آموخت و تعلیم داد» (۱ تا ۴ رحمن) و «آن خدایی که بشر را علم به نوشتن آموخت و به او آنچه نمیدانست تعلیم داد» (۴ و ۵ علق) و «... لباس که شما را از گرما و سرما بپوشاند خلق کرد ...» (۸۱ نحل) و «ما به داود صنعت زره ساختن آموختیم ...» (۸۰ انبیاء) و «آیا مرغ هوا را نمینگرند که بالای سرشان پر گشوده که گاه بیحرکت و گاه با حرکت بال و پرواز میکنند کسی جز خدای مهربان آنها را در فضا نگه نمیدارد...»(۱۹ ملک) «برهان و آیتی دیگر آنکه ما نژاد بشر را در کشتی پر بار سوار گردانیدیم و نیز برای آنها چیزی که بر آن سوار شدند خلق کردیم» (۴۱ و ۴۲ یس) و «ما آن قضاوت را به سلیمان آموختیم»(۷۹ انبیاء) و خدا به زنبور وحی کرد که از کوهها و درختان و سقفهای رفیع منزل گیرید و سپس از میوههای شیرین تغذیه کنید و راه پروردگارتان را به اطاعت بپوئید» (۶۸ و ۶۹ نحل) و «آن خدایی که هر چیز را قدر و اندازه داد و به راه کمالش هدایت نمود».(۴ اعلی)
سخن این است که خداوند چگونه و از چه طریق به انسان نطق و بیان و نوشتن آموخته، آیا او فرشتهای اعزام داشته تا به بشر سخن گفتن و نوشتن بیاموزد؟ چگونه برای انسان لباس خلق کرده، آیا او لباس را در آسمان خلق نموده و بواسطهی رسولانش به بشر هدیه داشته است؟ آیا به داود زره ساختن آموخته، چگونه چیزی را خلق میکند که ما بر آن سوار شویم، چگونه پرندگان را در فضا نگه میدارد، آیا او با دستانش پرندگان را در آسمان نگه میدارد؟ قضاوت به سلیمان میآموزد، به زنبور وحی میکند که از میوههای شیرین جهت تهیهی عسل تغذیه کند، چگونه و از چه طریق به زنبور گفته تا راه پروردگارتان را به اطاعت بپوئید و چگونه هر چیزی را به راه کمالش هدایت مینماید و ...؟
«خدا را به الله یا رحمن یا به هر اسمی بخوانید اسماء نیکو مخصوص خداست»(۱۱۰ اسراء) چون همهی اسماء نیکو مخصوص خدا است لذا یکی از این اسماء نیکو علم و دانش است پس او از طریق علم، دانش و دانایی تجلی مییابد. یکی دیگر از اسماء نیک اراده ورزیست (کن فیکون). اراده در ذات و سرشتش معطوف به غایت، کنش و کوشش، اشتیاق، امید، جستجوگری، حرکت، تعالی و تکامل است. هر هنگام که علم، آگاهی و دانش ما بیشتر میشود به قول مولانا هر دم که به سبب خبر جان ما فزونی میگیرد، یعنی معرفت و دانایی ما افزونتر میشود، آفرینشگری ما بیشتر خواهد شد. یعنی وقتی هستی در سیر تکاملیاش بر صورت انسان تعین و تشخص مییابد تکامل را بر این محور ادامه میدهد که خدا با علم و علم با خردمندان و تبادل اندیشه و تضارب آراء تجلی و توسعه مییابد، خدا با هنر و هنر با هنرمند(موسیقیدان، نقاش، مجسمه سازو ...) جلوهگر و انبساط مییابد. خدا با عدل و عدالت با قوانین، ساختارها، نهادها، قضاوت و حکمرانی عادلانه و داوری عادلانهی خود و دیگری آشکار میشود. خدا با عشق و عشق با انسانهای عاشقِ صادق و مهرورز نمود مییابد. خدا با حق، صدق، رحمت و تک تک آنها در جوامع و ساختارها و قول و فعل تک تک انسانها تجلی مییابد. هم چنانکه هستی از طریق انسان به سخن درآمده و از خود، آگاه میشود و این خودآگاهی توانایی بیشتری به او میدهد لذا میبیننیم که ما دیگر انسان چندهزارسال، چند صد سال و چند ده سال قبل با دانش و اطلاعات و آگاهی پیشین نیستیم نه تنها سخن گفتن آموختهایم بلکه سخن و گفتار نیز فصیحتر، بلیغتر و شیواتر شده است، نه تنها نوشتن آموختهایم بلکه نثرو نوشتن ما نیزغنیتر، قویتر و فربهتر شده است، بسیاری از مجهولات بر ما معلوم و دامنهی اختراعات و اکتشافات ما بسیار وسیعتر گشته، تکنولوژی بسیار پیچیدهتر و پیشرفتهتر شده است، ماهوارها، اینترنت از طریق انسان به مدد انسان آمدهاند، قوانین، قوانین عصر حمورابی نیستند، نهادها، نهادهای عصر باستان نیستنند، حکومتها، حکومتهای عصر پیامبران و غیر آن نیستند.
بنابراین از راه تکامل تدریجیِ هستی از طریق علم و ارتقاء دانش و آگاهی و اراده، این نتیجه حاصل شده تا به قول قرآن مرغ در هوا پرواز نماید، داود زره بسازد، لباس خلق گردد، سلیمان قضاوت مبتنی بر عدالت و انصاف را بیآموزد، انسان نطق و سخن گفتن و بعد از آن نوشتن بیاموزد، زنبور بر سائقهی طبعاش جستجوگر شهد و مولد عسل گردد و بسیاری دیگر که البته این سیر تکاملی تا مرحلهی خودآگاهی هستی از خود ادامه خواهد داشت. همچنان که تصریح شد خداوند با صفاتش همچون علم، هنر، عشق، آزادی، مهر، عدل ... در تجلی است لذا حرکت تدریجی و تکاملی هم از علم نتیجه میگیرد و هم با علم و هنر و آزادی بر محمل اراده و تجربه به پیش میرود و نتیجهاش خودآگاهی و توانایی در آفاق و ساحات مختلف است.
بنابر این هستی یعنی خدا، خدا هر لحظه در تجلی و آفرینش است پس هستی نیز در تجلی و تکامل و تعالی است و چون خدا هر لحظه در تجلی و آفرینش است (با صفاتی که در سطور پیشن ذکر شد) و هستی با همهی موجوداتش در تکامل است پس قوانین، حکومتها، نهادها، اذهان، ارزشها و هر رویکردِ فردی و جمعی ما باید در تکامل و نو شدن و استعلاء باشد. هر ایده و اندیشهای که ضامن آزادی، عدالت، پیشرفت، بهروزی، سعادت (با تعریف شخصی)، برابری، مساوات و هر آنچه از دستآوردهایی که تا کنون بشر بدست آورده، که جهان را فارغ از هر گونه تبعیضی چون رنگ، دین، جنسیت، قومیت، ملیت، مذهب، نژاد، عقیده، زبان و ... به صورت مجموعهای همبسته وپیوسته متصل میکند از خدا حکایت دارد.
مفهومی که روزی زندگی، زایندگی، طراوت، نوآوری، امید، معنی، شادی و همبستگی میداد اکنون به صورتی منحط و مبتذل تبدیل شده و در دامِ متحجران و مرتجعان و دگماندیشان سببسازِ تجاوز، خشونت، جنگ، تشتت و گسستگی، غیریتسازی گردیده یا ابزاری شده تا حکومتهای مستبد، فاسد و نالایق به واسطهی نامِ او بر جان، مال و ناموس دیگران حکومت کنند بدین وسیله قدر بینند و درصدر نشینند و قدرت، ثروت و منزلت یابند و یا مترسکی شده در مزرعهی جهان برای ترساندن. گویی خدا نزد آنان در گذشته ثابت مانده و یا صرفا بر گذشتگان خود را عیان ساخته و اکنون به قول نیچه مرده و آنان سعی دارند تا مرده را به دم مسیحایی خود با مدد بر پایی حکومتهای دینی و تجدید حیات قوانینِ شریعت با اتکا به شمشیر زنده کنند. آنان عامدانه یا جاهلانه از یاد بردهاند که دین نیامده است مگر اینکه خدا را نشان دهد از تجلی و حضور و ظهور او در طبیعت، تاریخ، انسان(فرد فرد انسانها) و کل هستی پرده بر دارد. دین نیامده مگر اینکه اساسا ظلم و تبعیض و تحقیر را نفی کند نه اینکه خود موجد ظلم و تبعیض شود، مرز ایجاد کند، غیریت بپروراند و ترس را نهادینه کند چون خدا واجد اسماء نیک است نه بد و نمیتوان به نام خوبی بدی کرد. تقلیل خدا به ساختار حکومتی و قوانین هزارو اندی سال قبل اعلام مرگ خداست و با تجلی همواره و حیاتآفرینی هر لحظهی او در تضاد و تعارض است.
وقتی میگوییم انسان بر صورت و سیمای خداوند آفریده شده، منظور این نیست که طبقهای، صنفی، گروهی، فرد یا افراد خاصی بر سیمای خداوند آفریده شدهاند یا نمایندگان او در روی زمیناند و از حق ویژهای برخوردار میباشند، بلکه مراد آن است که همان صفات و خصوصیاتی که خدا دارد فرد فرد انسانها دارا میباشند. لذا امکانات، فرصتها و منابع باید بدون هیچ گونه جبر، تحمیل، تبعیض و مرزی در اختیار همگان قرار بگیرد تا بدون هیچ دغدغه و اضطرابی ظرفیت، توان و استعدادهایشان را شکوفا سازند. این که قدرت، ثروت و منزلت و معرفت در اختیار گروهی حقپندار قرار بگیرد، تبعیض و انحصار به سود عدهای برقرار خواهد شد و تبعیض و انحصار قویاً با زیست موحدانه در تعارض قرار دارد، چرا که تک تک انسانها و البته همهی موجودات تجلیگه خداوندند فلذا حق برخورداری از همهی مزایا و مواهب را باید داشته باشند.
بنابراین از نظر راقم این سطور، خدا یعنی علم و خردورزی و تحول و تکامل در آن (بر همان سیاق که جهان تاکنون تحول و تکامل پذیرفته) و بالتبع تحول در دستآوردهای اندیشه (همچون قوانین، سازمانها، حکومتها، نهادها و...) لذا جامعهای که در آن تحول و تکامل در علم و اندیشه و دستآوردهای آن نباشد در آن جامعه خدا نیست. خدا یعنی شادی و جامعهای که درآن شادی و نشاط نباشد در آن جامعه خدا نیست(به این دلیل که هر انسانی نه غم از گذشته دارد و نه ترسی از آینده)، جامعهای که در آن امید نباشد، آزادی نباشد، عدالت، برابری، انصاف، هنر، صداقت، حق، مهر، دیگردوستی(شامل همهی ابناء هستی) و عشق نباشد در آن جامعه خدا نیست، حال هر ادعایی که میخواهند داشته باشند. چون مجموعهی اینهاست که خدا نام دارد، از آن جهت که همهی اسماء نیکو مخصوص خداست، بدان سبب که او ظاهر و باطن و اول و آخر هستی است. از آن جهت که مشرق و مغرب خداست و به هر طرف که رو کنیم خدا را میبینیم.
| ||||||||
ايران امروز
(نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايتها و نشريات نيز ارسال میشوند معذور است. استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024
|