سه شنبه ۱۳ آذر ۱۴۰۳ -
Tuesday 3 December 2024
|
ايران امروز |
جدا از پدیدهی عادت به اظهار نظر در بارهی همه چیز که بر زمینهی عقبماندگی فرهنگی عمل میکند، و شناسههای خود را دارد، و اکنون مورد بحث من نیست، یکی از شناسههای تازه-مدرن شدگی، شیفتگی به اظهار نظر شخصی است که وظیفهاش ارضاء نیاز به استقلال در یک موقعیت تعلیق فرهنگی است که تجلی کامل آن را به صورت یک التهاب اجتماعی در رسانههای مجازی میبینیم. التهابی که به شکل تصعید روانیِ پس از سرکوب طولانیِ اظهار نظر شخصی، خود را نشان میدهد. شاید بتوان آن را گونهای بازگشت غریزی به سوژهی دکارتی و احساس بالندگی مبالغهآمیز در آن دانست.
اشتغال مداوم و روزمره به اظهار نظر به سبب مداومتش به ناچار تنها از خودش تغذیهی فرهنگی میکند، چرا که اظهار نظر مداوم فرصتی برای بررسی زمانمند هیچ موضوعی باقی نمیگذارد. این فقدان فرصت است که اظهار نظر سریع و ظاهرا مستقل در مورد هر چیزی را به صورت حرفهای روزمره در میآورد و از این لحاظ به صورت آلترناتیوی برای ادبیات در میآید.
باید ببینیم چرا گوستاو فلوبر میگوید: «رمان نویس- نویسنده در رمان- حق اظهار نظر شخصی در مورد هیچ چیزی را ندارد.» چرا؟ چون هرچه اظهار نظر سطحیتر باشد از نظر روانی میل به تکرار و اشتغال به آن، یعنی به اظهار نظر، را در گوینده تشدید میکند. برعکس، اظهار نظر هرچه عمیقتر باشد نامحسوستر است. چرا که اظهار نظر در متن، زندگی میکند. و به همین سبب به حد معینی تامل و کنکاش نیاز دارد تا فهمیده شود. پنهان شدن نسبی اظهار نظر در متن، ضربِ تمایل و شوق و شیفتگی به اظهار نظر را میگیرد و آن را متعادل میکند.
اظهار نظر به مثابه یک اشتغال روزمره گوینده را هم از داشتن مخاطب بینیاز میکند و هم از مطالعهی موضوع معین. چرا که شوق و شیفتگی اظهار نظر پایهی عینی ندارد و تنها از تعلیق فرهنگی تغذیه میکند. وقتی که تکلیف هر موضوعی را بلافاصله روشن کنی دیگر نیازی به شناخت موضوع که روندی زمانمند است، نخواهی داشت.
اگر نیمِ زمانی را که صرف اظهار نظر میکنیم صرف مطالعه کنیم، ذهن در زمانِ بدست آمده امکان مییابد بجای اظهار نظر مستمر که گونهای پاسخ دادن بطور مستمر است، به مطالعه، که هیچ پاسخ سریعی به ذهن نمیدهد، بپردازد و تازه اینجاست که ذهن به عمر عبثی که در پای پاسخ دادن –یا گرفتن-، صرف کرده است پی میبرد.
با این ترتیب پاسخ به مثابه وسیلهای برای تشفی خاطر به دو گونه قابل تفسیر است: پاسخِ مادر مانند پاسخی که دینها و ایدئولوژیها به فرد میدهند و تکلیف فرد را تا آخر تعیین میکنند. و پاسخهایی که در دلِ پاسخ مادر داده میشوند و میتوان آنها را زیر-پاسخ نامید، که مشکل فرد را در امور جاری حل میکند. در شرایط تعلیق فرهنگی که بیقراری در روانشناسی اجتماعی تشدید میشود، ممکن است پاسخها با سرعت جایگزین یکدیگر بشوند در همان حال که دیوار کلی پاسخ در برابر تردیدِ شناختی و تعمیق روند بیپایان پرسش، برافراشته باقی میماند.
پاسخ دهنده با کیفیتی که گفته شد خود، مصرف کنندهی پاسخ است. سازمان سیاسی در موقعیت تعلیق فرهنگی نیز همچنان مکانی برای تبادل تولید و مصرف پاسخ است. چون تنها پاسخِ بزرگ یا پاسخِ مادر در آن تغییر کرده است. تنها مدرنیتهای بیریشه جای ایمان راسخ پیشین را گرفته است. پاسخ در واقع در کوششی نهفته است که در روند مطالعه تکوین مییابد و تغییر شکل مییابد و خود به پرسشهای متنوعی تجزیه میشود که گاه مرز معینی با پاسخ ندارند.
آدم وقتی به اظهار نظر، یعنی به پاسخ دادن، عادت کند، دیگر حتا مهم نیست که به چه چیزی پاسخ میدهد و در مورد چه چیزی اظهار نظر میکند، مهم خودِ اظهار نظر است. عادت به پاسخ دادن روی دیگر عادت به پاسخ گرفتن است. روانشناسی ارضاء شدن با پاسخهای سریع به روانشناسی انسانهایی شبیه است که خود را به مصرف داروهای گوناگون عادت میدهند و گاه نیز در حالی که دارو به گونهای مستمر مصرف میشود، اما مصرف هر دارو نیز موقتی است. اینجا پاسخ، نقش پلاسِبو را ایفا میکند. معمولا سازمان سیاسی و بیشتر، سازمان عقیدتی مکانِ توزیعِ پلاسِبو –پاسخ صوری- است.
ناصر کاخساز
۱۶ سپتامبر ۲۰۱۵
■ نوشتار بسیار حائز اهمیتی است و نگارنده اشاره به یک بیماری رایج در بین ما می کند و بالاخره روشنفکران ما به مرور از صحبتهای کلیشهای فاصله میگیرند. اما شناخت بیماری یک موضوع است که نگارنده به خوبی از عهده آن بر آمده ولی درمان آن موضوع دیگری است. کار پزشک صرفا شناخت بیماری نیست و درمان با توصیف بیشتر درد و تشر زدن هم به انجام نمیرسد. برای این کار به هر ترتیب با شناختهای نوین میبایست دلایل ژنتیک و نحوه کنش مغز انسان را فهمید تا بتوان به نحوه درمان هم رسید. در این موارد نگارنده این سطور نوشتارهائی در اختیار دارد که شاید بتواند در این زمینه کمکی باشد، اما چون جنجالی نیستند رسانه ها به انضمام ایران امروز آنها را منتشر نمی کنند. در صورت علاقه ایمیل خود را اطلاع دهید که آنها را برای شما ارسال کنم.
با تشکر، کریم نیا
| ||||||||
ايران امروز
(نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايتها و نشريات نيز ارسال میشوند معذور است. استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024
|