iran-emrooz.net | Wed, 13.04.2005, 17:26
خدا و سیاست
مجلهی اکسپرس / گزینش و ترجمه ویدا فرهودی
چهارشنبه ٢٤ فروردين ١٣٨٤
میگفتند خداوند از مدرنیته و خرد گرایی حاصل از آن، شکست خورده و در حال احتضار است! اما اشتباه میکردند: او گویا ،چندی روی نهان ساخته بود تا در پی آن بر سیارهمان سلطهی بیشتری بیابد. همه جا، ورای مرزها، فرهنگها و ملیتها، دین با پیچیدگی کمتر اما مبارزه جویانهتر چهره مینمایاند. میهنپرستی زیر عنوانش شعلهور میشود. در لوایش، سربازان نوین اسلام و پروتستانهای انجیلی به فتح جان انسانها به گونهای روشمند میپردازند: نیک و بد، رستگاری و گناه... [انگار] نوعی اخلاق نوین بر جانها چیره شده و در چرخهی دموکراسی ، با در هم آمیختن امور آسمانی و سیاسی ، مداخله میکند.
بررسی تمایلات دین سالارانهی نوین
آنها را از چیزی هراس نیست: نه از بمبها، نه اتوموبیلهای [حاوی بمب]، نه مبارزهی توام با تیراندازی. در عراق، در این اتاق انتظار دوزخ، که معترضان را به نام الله و میهن پرستی به قتل میرسانند، هواداران نئو پروتستان مسیحی بر تلاش خویش افزودهاند. این ماموران کلیساهایی از قبیل "سوترن باتیست کونونشیون"(١)، تحت پوشش سازمانهای غیر دولتی آمریکایی- به ویژه آژانس "وُرد ویژن" (٢) و" ساماریتن پُرس"(٣)، به مدیریت "فرانک گراهام"(٤) ، وارث "یبلی گراهام"(٥) آمریکایی، که تا به امروزدر منطقه بسیار محتاطانه رفتار کرده بودند ، اکنون کلاسهای درسی برای کودکان تدارک دیده، دارو و مواد غذایی میان میان مردم، از جمله رهبران قبیلهها، پخش میکنند. به شهادت و گفته ی " ژوزف یعقوب"(٦)، این مسیحی آسوری- کلدانی و استاد علوم سیاسی در دانشگاه "لیون"(٧) که روابط تنگاتنگی با هم کیشان خویش در عراق دارد، از بهار سال ٢٠٠٣ تا کنون، لا اقل ١٥ کلیسا ، مخفیانه در عراق ایجاد شدهاند.
در بغداد، این سربازان خدا، مومنان را سوار بر اتوموبیلها یا اتوبوسهای خود میکنند تا به مکانهای محصور شدهای که برای نماز و دعا تدارک دیده اند،هدایتشان کنند. تمام این کارها به امید تغییر دین برههای مسلمان است؛ کسانی که داشتن چنین رابطهای با غیر مسلمان میتواند برایشان مخاطره آمیز باشد چرا که در اسلام کسی که اعتقاد مذهبی خود را زیر پا بگذارد، مستوجب مرگ است. مبلغان انجیل، گاه روشهایی خاص دارند: بعضی اوقات سبدی از مواد غذایی را با مهربانی به سربازان نیروی انتظامی هدیه میکنند، در حالی که، یک کتاب مقدس در ته سبد گذاشتهاند. چنین حرکتهایی موجب نگرانی مسیحیان ساکن در عراق ( که ٤% جمعیت کشور را تشکیل میدهند) میشود. این مؤمنان مسیحی که از دیرباز، در عراق ساکن بودهاند و بارها مورد سوءقصدهای خونین قرار گرفته اند، میترسند که مسلمانان، ایشان را با پروتستانهای جدید منفورو مورد حمایت آمریکای امپریالیست و اهریمنی، در یک ردیف قرار دهند.
مدرنیته تقدس را از سیاست بیرون راند بی آن که خدا برای همگان مرده باشد
میبینیم که جورج بوش ، بر اثر فشار مسیحیان، به گونهای اضطراری، قانونی را برای ممنوعیت قطع دستگاه تنفس مصنوعی "تری شیاوو"(٨) به تصویب رساند؛ "تری" این زن جوانی که از سال١٩٩٠ به دنبال یک سکتهی مغزی در کوما به سر میبرد و تنها به واسطهی این دستگاه همچنان نفس میکشید.
در دانمارک مسئولان مذهبی، در ماه فوریهی گذشته، خود را وارد فعالیتهای انتخاباتی مجلس کردند. هدف آنها را میتوان چنین خلاصه کرد : " رای دادن، تنها به احزابی که به حقوق مهاجران احترام میگذارند و خواهان بازگشت نیروهای دانمارک از عراق هستند".
در این هزارهی جدید، شکست ایدئولوژیها، بحران اندیشهی پیشرفت و همچنین تنهایی، افراد را به جستجوی معنا و به قول " ژان پل ویلیام"(٩)،( مدیر گروه جامعه شناسی ادیان و لائیسیته )به " تشنگی برای یک جامعه آرمانی هدفمند و بسیج کننده " میکشاند. باورها به اشکال گوناگون تکثیر میشوند: فرقههای معتقد به "بازگشت مسیح وهزارهی سعادت"(١٠) ، انجمنهای مؤمنان لائیک، اعتقادات روحانی به "عصررجعت" (١١)... در همه جای کرهی خاک - از هند گرفته تا خاورمیانه، شبه جزیرهی بالکان و لهستان- پیوند کهن سال دین و ناسیونالیسم، بیش از پیش مستحکم به نظر میرسد. در صربستان، کلیسای ارتد کس که به "وُجیسلاو کوستونیکا"(١٢)، نخست وزیر این کشور، بسیار نزدیک است، بحثهایی آتشین علیه غرب، اتحادیهی اروپا یا دادگاه کیفری بین المللی ، را رونق داده و همچنین ازتحریم انتخابات در کوزُوو پشتیبانی کرده است. به گفتهی "پروفسور ژوزف یعقوب": "احتمال بالاگرفتن مجدد تنش میان صربها و آلبا نیاییها بر سر کوزُوو، این گاهوارهی صربهای ارتد کس، اندک نیست.
مرتجعان یهودی و مسیحی نیز، هر چند در جهانی که قانونش بر مبنای تقدس نیست، در اقلیت به سر میبرند،اما مبارزه جویی خود را تشدید کردهاند. از جمله میتوان به " سربازان(لژیونرهای) مسیح اشاره کرد که سردمداران" مبلغان جدید انجیل" (١٣) طرفدار پاپ، ژان پل دوم(١٤) به شمار میآیند. این گروه که حسرت جامعهای الهی را در سر دارند، درمجادلات و بحثهای تدارک قانون اساسی اروپا ،به شدت به مبارزه برخاستند. کاتولیکها، به رهبری واتیکان، بر آن بودند که در متن به میراث مسیحی اروپا اشاره شود. آنها، به رغم تمامی تلاشی که کردند، بازنده شدند. یک نمایندهی لهستانی به نام "ویتولد تومزاک"(١٥)، در طول این مباحثات، دو شمایل مسیح مصلوب را حتا به جایگاه شرکت کنندگان در بروکسل آورده و درخواست کرد که آنها را به دیوار نصب کنند. البته، بدون شک، خواسته اش بی مورد بود اما تنها طرح این پیشنهاد نشانگر آن است که در اروپا نیز، مانند دیگر نقاط جهان، جنب و جوشی سیاسی- مذهبی به گونهای نیرومند و نوین،به وجود آمده است.
مرتجعین مسلمان میخواهند قدرت خداوند را با ایجاد حکومتی اسلامی به اثبات برسانند
در این روند رو به گسترش، اسلام گرایان و مبلغان جدید انجیلی در ردهی نخست قرار دارند. آنان، به واسطهی وسعت فعالیتشان – وحرارت سرکش آتش تبلیغات نوین دینی، بیش از سایر حرکتهای مذهبی، بازگشت خدا را در سیاست عینیت میبخشند. ایمان مورد ادعایشان که اساسش بررضایت و خواهش فردی ،اشتیاق و رابطهی مستقیم با خداوند است، حساسیت دوران معاصر را با چرب زبانی بر میانگیزد. قطعاً تمامی مبلغان انجیلی- که شمارشان به حدود ٤٠٠ میلیون میرسد- بنیادگرایانی متکی بر برداشت مو به مو ازکتاب مقدس نیستند. به همین منوال میتوان گفت که همهی مسلمانان – نزدیک به ١،٢ میلیارد- از کسانی نیستند که میخواهند کاخ سفید را با قرآنی در دست، منفجرو نابود کنند. به نکتهی دیگری نیز باید توجه داشت: راه مسلمانان ، به سبب توسل شان به خشونت تروریستی و خواست رسیدن به حکومت دین، از نئو پروتستانها، اساساً متمایز میشود. حتا افراطی ترین مسیحیان، بسیار به صلح وابسته بوده و از دموکراسی و مشارکت در آن پشتیبانی میکنند. همچنین تفاوت مهم اعتقادی دیگر دراین جا است که هدف بنیادگراترین مسیحیان، تبدیل انسان به موجودی است که بتواند بر جهان تاثیر بگذارد؛ مرتجعین مسلمان اما میخواهند قدرت خداوند را با ایجاد حکومتی اسلامی به اثبات برسانند. به علاوه، این دو دیدگاه، با شیطانی قلمداد کردن دیگری، در مقابله با یک دیگرند. با این حال، نقاط مشترکی هم دارند: در صورت داشتن امکانات کمّی، هر دو میخواهند بر جامعه تاثیر بگذارند. همچنین هردو میخواهند از نقطه نظر اجتماعی با دولت به رقابت برخیزند. در جهانی که به باور آنها در اثرماده گرایی ملحدانه به فساد کشیده شده، این جریانهای مذهبی نبرد اخلاقی علیه گناه را اعلام کردهاند تا ارواح را رستگار سازند. البته در تاثیر کارشان جای تردید بسیار است.
دعوت به آیین نو، چه سیاسی، چه مذهبی، زمانی با موفقیت همراه است که دولتها در انجام وظایفشان کوتاهی میکنند
مبلغان انجیلی، خدای دعوت به آیین جدیدند: یعنی آسهای تبلیغ مسیحیت هستند. به باور آنها هر فرد، بی آن که خود بداند، یک مسیحی است. شاید هم در داشتن چنین عقیدهای محق اند: برخی از پژوهشگران پیش بینی میکنند که در٢٠ سال آینده، کشور چین ٢٠٠ میلیون مسیحی( با اکثریت پروتستان) خواهد داشت؛ افرادی که مجذوب دینی میشوند که به باورشان مظهر مدرنیته است.
در هندوستان "سازمان هندی تبلیغ" (١٦) در کار خویش بسیار موفق بوده است. در هندوستانی که بیش از یک میلیارد نفر تحت شرایط سرکوب مذهبی به سر میبرند، این مؤ سسهی تبلیغ انجیلی پروندهی مفصلی از کاندیداهای تغییر دین – با تمامی مشخصات از قبیل زبان، قوم و نژاد، منطقه جغرافیایی سکونت همراه با کُد پستی آن و...- فراهم آورده به طوری که هر هندی علاقمند، به محض تماس مکاتبهای با مرکز این سازمان، در ایالت متحده،با کشیشی در محل سکونت خویش، در رابطه قرار میگیرد. مؤسسه از سال ١٩٩٥ تا کنون ٣٠٠٠ مکان برای انجام دعا، تنها در ایالت "مَدیها پرادش"(١٧) ایجاد کرده است. گر چه شمار مسیحیان هند، کمتر از ٣% جمعیت کشور را تشکیل میدهد، اما روند پیشروی[ تبلیغ انجیلی] به حدی بوده که دربرخی از ایالات، قوانینی بر ضد تغییر مذهب به تصویب رسیدهاند.
در برزیل، مبلغان انجیلی ، با ضریب رشد ٥ % در سال برای کاتولیکها مشکل ساز شدهاند. در آفریقا پروتستانهای "پانتوکوتیست"(١٨)- این جریانی که بر برانگیختگی و شفا تاکید دارد- ١٠%جمعیت را شامل میشود. حتا خمرهای سرخ به سوی این جریان کشیده شده اند: به نوشتهی روزنامهی انگلیسی "آبزرور"(The Observer)، در روستای "پایلن" تیول "پل پوت"(١٩) ٢٠٠٠ تن از جنگجویان سابق به این روایت از مسیحیت روی آوردهاند. علاوه بر اینها، آژانسهای مبلغان انجیلی آمریکایی یعنی "جوشواپروژکت"(٢٠) و "اُب" (٢١) تغییر دین مردمان ساکن میان مدارهای جغرافیایی١٠ درجه و ٤٠ درجه را، که در سرزمینهایشان مسیحیت کمتر رونق دارد، هدف اصلی خویش قرار دادهاند. از جمله،شمال آفریغا و خاور میانه در این قسمت واقعاند. در دانشگاه بین المللی کلمبیا در کارولینای جنوبی، مبلغان مذهبیای که تصمیم دارند در جهت گرویدن مسلمانان به مسیحیت اقدام کنند، میتوانند در دورهی آموزشی ویژه این کار، نحوهی نیل به این هدف را بیاموزند.
و اما مسلمانها...
بنیادگرایان اسلامی که بسیاری از هم کیشان خود را سست آیین میپندارند پیش از هر چیز سعی در اسلامی کردن هر چه بیشتر کشورهای مسلمان- مصر، مراکش، سوریه، نیجریه، تایلند...- و کشورهای اروپایی دارای جمعیت مسلمان، دارند: مسلمانانی که دچار بحران هویتاند. حرکت آنان به نسبت، موفقیت آمیز بوده: یکی از نشانههای این موفقیت افزایش شمار زنان با حجاب است. به عنوان مثال، در مصر،در حال حاضر ٨٠% زنان چادر به سر میکنند حال آن که ٣٠ سال پیش، این آمار درست برعکس بوده است. "عمرو خالد"(٢٢) از رهبران جریان تبلیغی مسلمانان است. او به تقلید از مبلغان انجیلی آمریکایی در تلوزیون به تیلیغ و تفسیر قرآن میپردازد و در جهان عرب، به خاطر پخش برنامههایش از طریق ماهواره، مبدل به ستارهای تلوزیونی شده است. نمونهی دیگر، افزایش تاثیر مسلمانان سَلـَفی است: در فرانسه،روز به روز بر شمار این پیروان خشک مقدس اسلام، که مو به مو نظریههای علمای دینی سعودی را از طریق انترنت گرفته و دنبال میکنند، افزوده میشود. بنا بر پژوهش ماموران ادارهی اطلاعات فرانسه، شمار این افراد – که اکثراً جوان هستند- بر ٥٠٠٠ نفر بالغ میشود که لا اقل ٥٠٠ نفرشان را میتوان فعال به حساب آورد.
عربستان سعودی با پشتیبانی و کمک به سازمانهای تبلیغاتی چون " جامعهی بین المللی اسلامی یاری رسانی "(٢٣) یا "شورای بین المللی اسلامی دعوت و یاری رسانی "(٢٤)، با تاسیس سازمانهای تازهی اسلامی و تامین بورسها، در انتشار اندیشهی سلفی، سهمی بزرگ دارد. به گفته ی" عبد الرحمن قندور"(٢٥) رئیس سابق سازمان پزشکان بدون مرز، در کشورهای عرب :" از آن جایی که همبستگی با برادران مسلمان، برای هر مسلمانی به اندازه نماز واجب است، منظور از این فعالیت [تبلیغی] ترتیب یک برنامه سیاسی گِرد هویتی مشخص و ایجاد احساس تعلق به سرنوشتی مشترک است."
هدف جریانهای نوین تبلیغ مسیحی گرچه ایجاد یک حکومت دینی نیست اما آنها میخواهند بر جوامع تاثیر بگذارند
مبلغان انجیلی بر آنند که از اسرار سیاست سر در بیاورند و تاثیر گذار باشند. رئیس جمهوری ساحل عاج " گباگبو "(٢٦) و همسرش یکشنبهها در مراسم خصوصی دعا شرکت میکنند. از شرکت کنندگان این مراسم میتوان از "سیمون نانجویی"(٢٧)گردانندهی سازمان"بازرگانان انجیل تام"(٢٨) در محل نام برد. این سازمان در لس آنجلس به وسیلهی شماری از صاحبان قدرت نفت تاسیس شده است. از دیگر شرکت کنندگان این مراسم "موسی کره"(٢٩) قهرمان پیشین بسکتبال و قاچاقچی اسلحه و از اعضای یک گروه تیلیغ انجیلی به نام "شکینا"(٣٠) است. به واسطهی او رئیس جمهور ساحل عاج و همسرش به این گروه گرویدند و آقای "موسی کره" نیز در سال ١٩٩٠ اعلام کرد:" گباگبو منتخب خداوند برای ساحل عاج است." گویی خداوند علاقهی ویژهای به سیاستمداران آفریقا دارد ، چرا که اتفاقهایی مشابه دراین قاره بسیارند.
در برزیل نیز "لولا"(٣١) باید از مسیحیان بسیار ممنون باشد چون بدون حضور چشمگیر آنان، او امکان پیروزی در انتخابات سال ٢٠٠٢ را نداشت. اما ، از میان مردان سیاسی، به طور قطع،"جورج بوش" بیش از همه مدیون نئو پروتستانها است. مبلغان انجیلی که سهم به سزایی در پیروزی کاندیدای تگزاس داشته اند- ٤٠% رای دهندگان به او را تشکیل داده اند- اکنون در انتظار رسیدن به خواستههای خویشند: اخذ تصمیمهای سیاسی مطابق با باورهایشان یعنی متناسب با ارزشهای کتاب مقدس. باید افزود که بوش مانند اغلب مبلغان انجیلی نوین و همچنین مانند بسیاری از اطرافیانش، تولدی دوباره یافته است.
مسیحیان به واسطهی بوش بر بسیاری از مطالباتشان دست یافته اند: کنگرهی آمریکا، سقط جنین را درماههای آخر بارداری حتا در صورت نقص عضو جنین یا التزامهای پزشکی، ممنوع اعلام کرده است( البته این قانون هنوز به تصویب نهایی دیوان عالی نرسیده است)؛ هزینهی پژوهشهای ژنتیک بر روی یاختههای اصلی(٣٢) دیگر به وسیلهی دولت فدرال تامین نمیشود. همچنین رئیس جمهور، امسال مبلغ ١٦٧ میلیون دلار را برای برنامههای تبلیغ پرهیزکاری جنسی در مدارس اختصاص داده است(این مبلغ دوبرابر سال پیش است). البته بوش تا کنون نخواسته است مزایای بیشتری به گروههای انجیلی بدهد و آنان ( با نوشتن نامههای سرگشاده و تظاهرات دیگر)همچنان در انتظار نیل به سایر خواستهای خویش، از جمله تصویب قانونی در ممنوعیت ازدواج همجنس گرایان، در کنگرهی آمریکا هستند.
مبارزات مبلغان انجیلی در زمینهی دفاع از کانون خانواده، ستایش از نقش زن به عنوان مادرو خانه دار،مبارزه با نظریههای تکامل که در تناقض با کتاب مقدس باشند، رد طلاق،سقط جنین، لواط و همجنس گرایی...به منظور رستگاری روح انسان و ریشه کنی گناه با مبارزات مسلمانان و همچنین کاتولیکهای افراطی، مشابهاند. به عنوان نمونه میتوان به محکومیت به زندان ٢٣ فرد همجنس گرا در مصر، در سال ٢٠٠١ زیر عنوان " عدم رعایت آسلام" اشاره کرد. در کشورهای مسلمان، اسلام گرایان در پی تحمیل دیدگاههای خویش از راههای قانونی هستند. ام آیا توانستهاند به اهداف دین سالارانهی خویش ( و ایجاد حکومت دینی) دست یابند؟ پاسخ به این پرسش دشوار وبه باور "اولیویه روا"(٣٣)، اسلام شناس فرانسوی، منفی است. او یاد آور میشود که اکثر حزبهای مسلمان که از سال ١٩٧٠ در پی به دست آوردن قدرت حکومتی بوده اند، با شکست مواجه شدهاند. حاصل تلاش آنها، ناسیونالیسم فزاینده در سیاست خارجی،محافظه کاری در سیاست داخلی به ویژه در مورد وضعیت زن و تمایل به لیبرالیسم در صحنهی اقتصادی بوده است.
در اثبات این ادعا، نمونههای فراوانند. در الجزایر فشار دولت، حرکت " جبههی اسلامی رستگاری"(٣٤) را خنثی کرد.در سرزمینهای فلسطینی، سیاستمداران تصمیم دارند،به سازمان تروریستی حماس اجازهی شرکت در انتخابات آینده مجلس قانون گذاری - در ژوئیه سال جاری- را بدهند. حتا در ایران که تا به امروز یگانه الگوی انقلاب اسلامی به شمار میآید، کالبد خمینی با دیدن ورود زنان به مجلس قانون گذاری یا اشتغالشان در مناصبی چون مدیرکل، وکیل یا پلیس،باید در قبر متشنج شده باشد!
با این وجود، طرفداران حکومت اسلامی، که در کشورهای مسلمان دارای حکومتهای استبدادی، یگانه نیروی مخالف(اُپوزیسیون) قدرتمند هستند و از تلاش دست برنداشتهاند. به گفتهی "اولیویه روا" از سال ١٩٨٠ تا کنون بر شمار مدارس قرآنی در جهان اسلام – به ویژه در پاکستان- روز به روز افزوده شده است؛ فارغ التحصیلان این مدارس، اکنون وارد بازار کار شده و در نظرشان اسلامی کردن قوانین و مؤسسات یگانه راه رسیدن به ارزشهایی است که در دوران تحصیل آموختهاند. حکومتها در نتیجه، دچار جنب وجوشی توام با تناقض هستند: از سویی میکوشند دروازهها را به روی دموکراسی بگشایند ( با حرکتهایی چون تغییر قانون خانواده در مراکش) و از دیگر سوباید بنیادگرایان را نیز به ناچار در نظر بگیرند؛ بنیاد گرایانی که همچنان در مراکش، سوریه یا مصرو... آتش خویش را روشن نگاه داشتهاند. در کشور حسنی مبارک، سانسورشدید بر انتشار کتابهای "کفر آمیز" حاکم است. در اردن، دولت پادشاهی اقدام به تأسیس وزارت امور مذبی کرده است. در نیجریه، در سال ٢٠٠٠، دولت برای آرام کردن تنشها در ١٢ ایالت(از ٣٦ ایالت کشور) مبنای قانون را شریعت- قانون قرآن- اعلام کرد. از آن تاریخ تا به امروز، حدود ده زن حامله، به جرم زنا، در این کشور سنگسار شدهاند.
در کشورهای اروپایی مسلمانها حتا وقتی چون "سلفیست"ها و "تبلیغی"های زهد گرا، در پی کسب قدرت سیاسی نیستند و از جامعه کنار میکشند، همچنان با طرح مطالباتشان،با سیاست درگیرند: حجاب در مدرسه، جدایی زن و مرد در استخرها...دیدگاهی افراطی از اسلام که میتواند به "جهاد" علیه غرب امپریالیست منتهی شود. به این ترتیب است که در زمستان سال گذشته شاهد رفتن جوانهایی ساکن منطقهی ١٩ پاریس به عراق، برای " آزاد سازی سرزمین مسلمانان" بودیم. به نوشتهی "انتوان اسفر"(٣٥) در مجلهی "دفترهای شرق"( کارنه دوریان)(٣٦) این جوانها با خود میگویند: " من اگر به امر خداوند کاری انجام دهم، باید موفق شوم و اگر چنین نشد، به سبب دیگرانی است که راهم را سد کردهاند. پس باید با آنها به نبرد بپردازم. به این ترتیب است که به جهاد میرسیم".
بنیادگرایی ضد حملهای است دینی به جهانی که از دین خارج شده است
جهاد البته، مبلغان انجیلی را در جهت مسیحگرایی نوین میهن پرستانه، به جورج بوش نزدیک کرده است. در کشور عمو سام، معادله ساده است: نئوپروتستانها خداوند را دوست دارند، خداوند از آغاز ورود بنیان گزاران آمریکا به این سرزمین، یعنی تا بوده، آمریکا را دوست میدارد. رئیس جمهور جمهوریخواه میگوید که "ماموریت" دارد " جهان را از شرارت خلاص کند." از سوی دیگر صدای بن لادن، این دشمن غرب مسیحی شنیده میشود که میگوید:"خداوند از آمریکا بزرگتر است." به باور بسیاری از مسیحیان آشفتگیهای کنونی خبر از آخرالزمانی میدهد که "یوحنا" (در انجیل)توصیف کرده و عطرآن به مشام میرسد. بنا بر "کتاب مقدس" نیکی و بدی در "حارماجدون"(٣٧) دست به نبردی نهایی میزنند که در نتیجه اهریمن از پای درآمده و حاصل، حکومت هزار سالهی مسیح بر جهان است: بنا بر این روایت مسیح به سوی مسیحیانی نمیشتابد که او را از پیش پیامبر میدانند بلکه نزد کلیمیانی میرود که همواره انتظارش را کشیدهاند. از پیروان این اندیشه میتوان به "پات رابرتسون"(٣٨) اشاره کرد که اسلام را ضد مسیح میداند و برای به وجود "اسرائیل بزرگ"ی مبارزه میکند که سر آغازی است ضروری برای ظهور مسیح. به این ترتیب این صیهونیستهای معتقد به تولد دوبارهی مسیح، که از حزب "لیکود" پشتیبانی میکنند، درآبادی سازیهای یهودی نشین جنوب لبنان و غزه سرمایه گزاری کرده وهر ساله در بیت المقدس دست به تظاهرات چند هزار نفری میزنند. آنها جورج بوش را حامی و قهرمان خود به شمار میآورند. به گفتهی "اُدُن والت"(٣٩)، مورخ ادیان :"مسیحیتی که در سالهای ١٩٥٠، ضد یهود بود تغییر روش داده و این امر میتواند در در صحنهی سیاسی تاثیر بسیار گذارد چرا که این گروه بدون تردید، به سادگی حاضر به دادن امتیاز به فلسطینیان نیستند."
آیا مسیحیت افراطی نئو پروتستان و اسلام برای سیاست تهدیدی بلند مدتاند؟
پاسخ فیلسوفی چون"مارسل گوشه"(٤٠) که روند سکولار شدن جوامع را اجتناب ناپذیر میداند، منفی است:" همان طور که در قرن ١٦ میلادی "لوتر"(٤١) و "کالوین"(٤٢) برای بازگشت به سنتها، اصل نوین فرد را مطرح کردند، حرکتهای اخیر نیز، به رغم شکل بازدارنده شان، با ارزش نهادن بر گزینش فردی، سرمایه داری یا با بکارگیری فن آوری جدید ارتباطات، به سمت مدرنیته میروند." او میافزاید:" بنیاد گرایی ضد حملهای است دینی به جهانی که از دین خارج شده است." "اولیویه روا" در این زمینه معتقد است که بنیاد گرایان مسلمان در جستجوی بازگشت خیالی سنتها ، با امتی فرا ملی و بی فرهنگ ، اسلامی تازه، فقیر و" راحت الاکل "برای همگان اختراع کردهاند. امتی که به "مک دونالد" حلال میاندیشد نه باز گشت به آشپزخانهی خلفای دوران قدیم. به باور او، آن چه این افراد را به هم پیوند میدهد، باالقوه غیر واقعی است؛ با این حال نباید فراموش کرد که میتواند تختهی پرشی واقعی برای تروریسم باشد. امت اسلامی که عرب مهاجر جوان و بیکار(در فرانسه)، فلسطینیهای کشته شده در اثر تیراندازی نیروهای اسرائیل و عراقیان شکنجه شده به وسیلهی ارتش آمریکا را یکسان میبیند، میتواند برای عدهای همان نقش "پرولتاریای سالهای ١٩٦٠ در نگاه چپهای افراطی" را ایفا کند.
در برابر این خداوندی که به جنگ دامن میزند، آیا دموکراسی بهترین نمود نیست؟
-----------------
این مقاله در مجلهی اکسپرس ٢٨ مارس ٢٠٠٥ منتشر شده و افراد زیر در نگارش آن همکاری کردهاند:
Claire Chartier(France) & Philippe Coste(USA), Baya Gacemi (Algerie),Valerie Gomez (Afrique),Frederic Koller(Chine), Nüke Ortaq(Turquie),Pierre Prakash(Inde),Tangi Salaûn(Egypte), Victor Simon(Bresil)
Bibliographie
Sébastien Fath, Dieu bénisse l'Amérique, Seuil. Marcel Gauchet, Un monde désenchanté?, éd. de l'Atelier. Abdel-Rahman Ghandour, Jihad humanitaire, enquête sur les ONG islamiques, Flammarion. Gilles Kepel, La Revanche de Dieu, Seuil. Ouvrage collectif, Le Protestantisme évangélique, un christianisme de conversion, Brepols. Olivier Roy, La Laïcité face à l'islam, Stock; L'Islam mondialisé, Seuil. Odon Vallet, Le Monde est leur paroisse, Desclée de Brouwer. Jean-Paul Willaime, Europe et religions, Fayard. Joseph Yacoub, Au nom de Dieu, J.-C. Lattès.
1- Southern Baptist Convention Since its organization in 1845 in Augusta, Georgia, the Southern Baptist Convention (SBC) has grown to over 16 million members who worship in more than 42,000 churches in the United States. Southern Baptists sponsor about 5,000 home missionaries serving the United States, Canada, Guam and the Caribbean, as well as sponsoring more than 5,000 foreign missionaries in 153 nations of the world
2-World Vision is an international Christian relief and development organisation working to promote the well being of all people - especially children. In 2004, World Vision offered material, emotional, social and spiritual support to 100 million people in 96 countries.
3-Samaritan’s Purse is a nondenominational evangelical Christian organization providing spiritual and physical aid to hurting people around the world
4-Frank Graham (1886 - 1972)
5- -(1918- )Billy Graham
6- استاد روابط بین الملل در دانشگاه کاتولیک لیونJoseph Yacoub
7-Lyon شهری در جنوب شرقی فرانسه
8-Terri Schiavo زن جوان آمریکایی که پس از 15 سال کوما در آخر ماه مارس گذشته درگذشت
9-Jean-Paul Willaime استاد دانشگاه استراسبورگ و مدیر گروه جامعه شناسی مذاهب
10-Sectes millenariste
11-New age
12-Vojislav Kostunica رئیس جمهوری منتخب یوگوسلاوی در سال 2000
13-La nouvelle evangélisation
14-Jean Paul II
15-Witold Tomczak نماینده ی لهستانی در پارلمان اروپا
16-Indian Missions Association(IMA)
17-Madhya Pradeshایالتی در مرکز هندوستان
18-pentocotiste
19-Pol Pot – Pailin نام حقیقی اش Saloth Sar است، رهبر خمر های سرخ کامبوج
20-Joshua Project
21-Aube
22-Amr Khaled واعظ مصری در تلوزیون
23-Islamic Relief Organization
24-Council for Dawa & Relief
25-Abdel-Rahman Ghandour از همکاران سازمان پزشکان بدون مرز در ایران و سودان
26-Laurent Gbagbo
27-Simon Nanjoui
28-Hommes d’affaires pour le plein Evangile
29-Moïse Koré
30-Schekina
31-Lula
32-cellules souches
33-Olivier Roy اسلام شناس و روزنامه نگار فرانسوی
34-Front Islamique du salut
35-Antoine Sfeir مدیر نشریه ی "دفترهای شرق"
36-Cahiers de l’Orient
37-Armageddon
38-Pat Robertson مبلغ معروف انجیلی در تلوزیون آمریکا
39-Odon Vallet مورخ ادیان و استاد دانشگاه در فرانسه
40-Marcel Gauchet فیلسوف فرانسوی متولد 1946
41-Luther 1546--1483
42-Calvin1564-1509