شنبه ۳ آذر ۱۴۰۳ -
Saturday 23 November 2024
|
ايران امروز |
«یوشیهیرو فرنسیس فوکویاما» فیلسوف آمریکایی، متخصص اقتصاد سیاسی، و رییس گروه توسعهٔ اقتصادی بینالمللی دانشگاه جانز هاپکینز است که به خاطر انتشار کتاب «پایان تاریخ و آخرین انسان» و نظریه معروفش «پایان تاریخ» مشهور است. این نظریه در ایران نیز جنجال بسیاری به پا کرد، اگرچه در خود آمریکا بحثهای فراوانی در نقد و بررسی آن صورت گرفت. چندی پیش خبری در برخی رسانههای ایران منتشر شد که حکایت از انصراف فوکویاما از نظریه «پایان تاریخ» داشت. اما این خبر از سوی خود او تایید نشده بود. در ۲۵سالگی انتشار کتابش، او همچنان بر نظریه خود پای میفشارد.
مصاحبهای که «وینتون شی» با فوکویاما ترتیب داده است، یکی از سلسله مصاحبههایی است که وبسایت «استنفورد دیلی» با عنوان «ایدههایی برای نظم بین الملل» با متخصصان این حوزه صورت میدهد.
سرویس ترجمه شفقنا این مصاحبه را بدون رد یا تایید محتوای آن به حضور مخاطبان محترم تقدیم میکند:
وینتون شی: به نظر شما آیا جایگزینی برای نظم جهانی که فعلا برقرار است وجود دارد؟
فرانسیس فوکویاما: خب، قدری بستگی دارد به اینکه منظورتان از «نظم جهانی» چیست. دلیلش این است که این نظم در سطح بین المللی و سطح ملی متفاوت است. فکر میکنم که روش غالب سازماندهی در سطح ملی یک جور ترکیب لیبرال دموکراسی و یک نظام اقتصادی بازارگرا است، و این مسئله از دهه ۱۹۷۰ به این سو و خصوصا پس از فرو ریختن دیوار برلین، تا حد زیادی صادق بوده است. و در سطح بین الملل، نهادها عمدتا نمایانگر چیرگی چنین وضعیتی بودهاند.
سازمان تجارت جهانی و نهادهای [معروف به] «برتون وودز» و امثالهم همگی پشتیبان یک جور نظم لیبرال، جهانی شده، و بازرگانی هستند. بدیهی است که ایالات متحده به عنوان بزرگترین دموکراسی سرمایه گرا، هم در گسترش این نوع از نهادهای ملی و هم در پشتیبانی از نظم وسیعتر [بین المللی] شدیدا موثر بوده است.
در حال حاضر، برخی کشورها اینجایگاه را به مبارزه طلبیدهاند. مهمترین مشکل چین است، چون چین اقتصادی دارد که تنها تا حدی بازارگرا شده است. چین یک نظام سیاسی تمامیت خواه است. این کشور از این نظم لیبرال بهره میبرد اما هیچ تلاشی برای بقای آن صورت نمیدهد.
فلذا یک مدل جایگزین در سطح ملی وجود دارد، اما از مدتها پیش نظر من این بوده است که مدل چین در بلند مدت دوام نمیآورد. آخرین نسل از چینیها خیلی خوب عمل کردهاند، ولی اگرچه آنها میکوشند به یک کشور پر درآمد تبدیل شوند، هم وجه سیاسی و هم وجه اقتصادی این مدل با تنش فراوانی روبرو خواهد شد.
در سطح بین المللی، چینیها واقعا به جز پیگیری منافع تجاری و ملی خودشان، جایگزین دیگری ندارند. وقتی چینیها به آفریقا یا آمریکای لاتین پا میگذارند، متفاوت از شرکتها و دولتهای آمریکای شمالی عمل میکنند. اما واقعا فکر نمیکنم که این طرز عملکرد مبتنی بر یک نگاه نظاممند برای ایجاد یک دنیای متفاوت باشد. اصولی وجود دارد – شما باید به استقلال ملی احترام بگذارید – اما واقعا این اصلی نیست که بتوانید بر مبنای آن یک ساختار بین المللی بنا کنید.
و مشکل دیگر این است که منافع آنها با منافع روسیه متفاوت است، و منافع روسیه با منافع ونزوئلا متفاوت است، و منافع ونزوئلا با منافع ایران متفاوت است. یعنی افراد زیادی هستند [که] از نظم فعلی جهان ناراضی هستند، ولی در واقع یک بلوک منسجم را شکل نمیدهند. جواب سوال شما که به خاطرش پرچانگی کردم این است که واقعا یک جایگزین نظاممند برای نظم فعلی به چشمم نمیخورد.
شی: فکر میکنید چین از لحاظ ناخرسندی از نظم جهانی، یک جور وارث برای اتحاد جماهیر شوروی است؟
فوکویاما: نه، به نظرم به دو دلیل این تشبیه احتمالا تشبیه خوبی نیست. اول از همه اینکه، اتحاد شوروی یک ایدئولوژی جهان شمول گرا داشت، بنابراین سعی داشتند نظامشان را در آمریکای مرکزی و آفریقای مادون صحرا گسترش دهند. چینیها در فکر گسترش نظامشان نیستند. هدف اول آنها کسب پول است، و به همین دلیل است که در این همه نقاط مختلف حضور دارند. چینیها واقعا یک طرح امپریالیستی و آینده گرا همچون اتحاد شوروی سابق ندارند. در ضمن چینیها نسبت به اتحاد شوروی، نظام اقتصادی بسیار منسجمتر و بهتری دارند که آنها را به رقیب سرسخت تری تبدیل میکند.
فکر میکنم، واقعا، بهترین تشبیه، تشبیه بین آلمان یکپارچهای که پس از سال ۱۸۷۱ ادغام شد و چین است. افراد زیادی چنین تشبیهی را مطرح کردهاند – آلمان بیسمارک یک دولت آینده گرا، جهان شمول گرا، یا تجدید نظر طلب نبود، اما بسیار بزرگ و قوی بود، و منافع ملی زیادی داشت. به نظرم چین بسیار شبیه آن است.
شی: آیا غرب باید نسبت به روسیه و در پاسخ به وضعیت اوکراین، محکمتر برخورد کند؟
فوکویاما: در واکنش به روسیه، به راحتی میشود به تحریمهای قوی تری فکر کرد که میتوانستیم بعد از [الحاق] کریمه وضع کنیم. ولی این مشکل بزرگ وجود دارد؛ اروپاییها واقعا نمیخواهند زیر بار بخش عمده این تحریمها بروند.
هنوز هم کار زیادی از دستمان بر میآید. از نظر من، دو کار مهم وجود دارد که واقعا باید انجام بدهیم. اولین کار این است که تصمیم بگیریم ناتو را به عنوان یک متحد نظامی جدی بگیریم، متحدی که از دولتهای فعلی عضو ناتو، یعنی مخصوصا کشورهای بالتیک، لهستان، و دیگر کشورهای اروپای شرقی دفاع میکند.
۲۰ سال تمام است که این کشورها را جدی نگرفتهایم، چون فکر میکردیم خطر روسیه رفع شده است. پس این یک کار است. کار دیگر این است که، باید صادرات گاز ملی را سرعت دهیم. با این کار توانایی روسیه برای استفاده از گاز به عنوان یک حربه سیاسی کاهش مییابد.
شی: با ملاحظه این مسائل، ایالات متحده از چه راههایی میتواند [دیگر کشورها را] به اقتباس از نهادهای آمریکایی در مقیاس ملی و نیز مقیاس بین المللی ترغیب کند؟
فوکویاما: اساسا دو مسئله در میان است. یکی این است که واقعا یک مدل خوب به دنیا ارائه شود، و به نظرم دلیل اینکه نفوذ آمریکا طی دو قرن گذشته گسترش یافته، این است که این شکل از قدرت نرم غلبه داشته است.
در حال حاضر با چند مشکل جدی روبرو هستیم: همین تازگی یک بحران بزرگ اقتصادی را از سر گذراندهایم. لازم است که در مدل اقتصادی تعدیلاتی صورت بگیرد. فکر میکنم دچار یک بحران سیاسی ادامه دار هم هستیم، چون دولت تا حد زیادی قطبی و فلج شده است و ناتوان از تصویب بودجه و چیزهایی شبیه آن است. باید این مسائل داخلی را سامان بدهیم.
مسئله دیگری که باید به آن بپردازیم این است که کمک کنیم زمین بازی هموار شود تا نیروهای دموکراتیک قادر شوند خودشان را ابراز کنند. من ۱۲، ۱۳ سال یا بیشتر عضو هیئت مدیره «بنیاد اعانه ملی برای دموکراسی» بودهام و این بنیاد یکی از سازمانهای برجستهای است که از سازمانهای جامعه مدنی حمایت میکند، سازمانهایی همچون گروههای زنان، جنبشهای کارگری [و] گروههای محیط زیستی که اینها جامعه مدنی را تشکیل میدهند، و در بسیاری از کشورها سرکوب میشوند یا واقعا به هیچ نوع قدرت سیاسی دسترسی ندارند. و بنابراین به نظرم باید این شکل از فعالیت را ادامه دهیم. اما نباید خیلی توهم برمان دارد که ما آن همه تسلط بر این فرایند داریم.
شی: این پیشنهادهای شما از نظر سیاسی عملی است؟
فوکویاما: پاسخ کلی به این سوال سخت است. فکر نمیکنم از نظر اقتصادی هیچ مانعی وجود داشته باشد. کسر بودجه یک مشکل بزرگ است اما یا قصد داریم که آن را با ترمیم اختصاصات سامان بدهیم یا قصد نداریم، و اگر قصد سامان دادن داریم، با صرف نظر کردن از گشایش یک سفارتخانه در یک مکان، سامان نخواهد یافت.
مسئله بیشتر مربوط به حال و هوای داخلی میشود، و فکر میکنم انفعال نسبی اوباما کاملا نمایانگر مزاج ملی است.
ما به تازگی جنگهای بزرگ خاورمیانه را از سر گذراندهایم؛ خستهمان کرده است، و از درگیر شدن در امور مردمان دیگر خستهایم، و بنابراین حال و هوا درست مثل حال و هوای بعد از ویتنام است، [مثل] یک دوره عقب نشینی. ولی من همیشه باورم این بوده است که در سیاست خارجه، رهبری خیلی اهمیت دارد، و میشود آمریکاییها را قانع کرد که نقش بیشتری ایفا کنند. ولی باید برای آن استدلال بیاورید. اوباما مایل به این کار نبوده است.
شی: آخرین سوال. قبول دارید که خیلی از افراد فرضیه «پایان تاریخ» را اساسا اشتباه فهمیدهاند؟
فوکویاما: امسال بیست و پنجمین سالگرد انتشار مقاله اصلی [پایان تاریخ] است. بله، قطعا این نظریه دچار سوء تفاهم شده است. افراد درک نمیکنند که [در آن نظریه] منظور از «تاریخ»، اساسا تاریخ در معنای مارکسیستی-هگلی مدرنیزاسیون فرایند تکاملی و جوامع انسانی بود.
«پایان تاریخ» به این سوال میپردازد که آن فرایند مدرنیزاسیون به کجا ختم میشود؟ آیا همانطور که مارکسیستها گمان میکردند به کمونیزم ختم میشود، یا به لیبرال دموکراسی و یک جور اقتصاد بازار منتهی میشود؟ که این ادعای من بود. و هنوز هم فکر میکنم که اساسا درست است، به شرطی که استدلال را در آن معنا فهم کنید.
واقعا فکر میکنم که، اگرچه سال ۲۰۱۴، به این خاطر که چین و روسیه هر دویشان بر چشم اندازهای منطقهای پای فشردهاند تا این لحظه سال درخشانی نبوده است، روی هم رفته، پیشرفت زیادی به سمت دموکراسی داشتهایم. بین سال ۱۹۷۰ و لحظه فعلی، از ۳۵ کشوری که به نوعی دموکراسی انتخاباتی داشتهاند به ۱۲۰ کشور در سطح جهان رسیدهایم. قطعا نظرم این است که دموکراسی هنوز روش مسلط سازمان سیاسی است.
منبع: Stanford Daily
ترجمه: شفقنا
http://shafaqna.com/persian/
| ||||||||
ايران امروز
(نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايتها و نشريات نيز ارسال میشوند معذور است. استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024
|