iran-emrooz.net | Fri, 01.04.2011, 9:40
فوکوی استاد
برگردان: ویدا فرهودی
|
«درسهایی در باره ارادهٔ دانستن همراه با ضمیمهٔ دانایی اُدیپ» (انتشارات «سویی»)*
«کولژ دو فرانس»(١٩٧١-۱٩٧٠) (٢)
نوشتهٔ «ماکسیم روور» (۳)
مجلهٔ - لو مگــَزین لیترر (۴)
فوریه ٢٠١١
برگردان: ویدا فرهودی
زمانی بود که خبر انتشار کتاب تازهای از فوکو یکی از مطالب صفحهٔ نخست روزنامهها به شمار میآمد. علت این امر آیا تنها پیروی از مـُد روز بود؟ نه! چون گذشته از مـُد، پیامد انتشار آن کتاب، زمین لرزهای غول آسا بود که در نتیجه این خبر را در ردیف رودیدادهای مهم روزمره قرار میداد.
«میشل فوکو» با چنان توانی معیارهای برداشتهای مارا زیرو رو میکند که خواننده در جریان خوانش اثر او و حتا پس از آن، خود را درگیرودار نوعی حادثه دراندیشه مییابد. آیا [امروزه یعنی] چهل سال پس از آن زمان، چنین واقعهٔ خوشایندی، کماکان بازتاب فراگیرش را در سطح کشور حفظ کرده است؟ شاید نه؟ اما با این حال...
... با این حال، انتشار تدریجی درسهای او در «کولژ دو فرانس» روز به روز بخشهای نوینی بر تعریفهای داده شده از برنامهٔ فوکو میافزایند. در دسامبر سال ۱٩٧٠ میلادی، وقتی که کرسی استادی «تاریخ نظامهای اندیشه» را برای او به وجود آوردند، فوکو بر آن شد که دست به تدوین بنایی بزرگ بزَند. این کوشش انتشار کتابهایی متعدد را در پی دارد (به ویژه سه جلد «تاریخ جنسیت» (۵)). علاوه برآنها اما، محتوای درسهای این دوران، همانند سمینارهای «لاکان (۶)»، هر یک، جداگانه، آثاری مستقل وکامل به شمار میآیند.
به نظر میرسد که صاحب کرسی جدید، بیآنکه در کارش نو پا باشد، در اثرِ [حاضر] (که نخستین، از مجموعه درسهای این دوره است)، به گونهای ویژه، بر آن است که در ایفای نقش خود رکوردی تازه بر جای گذارد. کاربرد واژهای چون نمایش [یا مانوور] در این مورد کم بها دادن به ارزش کار است. چنین به نظر میرسد که یک قهرمان ورزشهای رزمی، در برابر دیدگان پر از تحسین شنوندگان (واز این پس خوانندگانش [درکتاب در سهایی در باره اراده دانستن])، با تسلط و آرامش، حرکتهایی بیعیب و نقص را اجرا میکند.
از این منظر، نخستین درس جلسهٔ اول، مهم و تعیین کننده است. جلسه با تجزیه و تحلیل جملهای از «ماورا الطبیعه» (٧) آغاز میشود که فوکو آن را به منزلهٔ نقطهٔ شروع انتخاب میکند: «همهٔ انسانها، بنا بر گوهر، مشتاق دانستناند». فوکو در چند دقیقه [از درس] -و در چند صفحه [ازکتاب در سهایی در باره ارادهٔ دانستن] – ظاهرساده و هموار این نظریه را به کنکاش میگذارد، جا به جا، بنا بر ضرورت، با افزودن زوایایی برآن، و در نهایت با تجزیه تحلیلهایی ظریف و شفاف، همه چیز به ناگاه زیر و رو میشود. هر جا که با قاطعیت مُهر تایید بر اندیشه ا ی یک سویه و بیبرو برگشت گذاشته شده بود، فوکو دیدگاهی متفاوت با حقیقت مقبول رابر مبنای انکاری سه گانه به اثبات میرساند:
نخست به برخی از گفتههای ارسطو میپردازد که در لفافه، به وجود خطری در رابطه با دانایی اشاره دارد یا به بیان دیگر، دانشی ویرانگر و ناگوار که به رغم این ویژگیها، نمونههایش در تئاتر یونانی اندک نیستند.
دوم اینکه ارسطو احساسات را مبنای اشتیاق به دانستن تلقی میکند و میکوشد بعُد مادّی کالا ی آگاهی ودانش را به حساب نیاورد. اما مگر نه این است که سوفسطاییان در جای جای آتن مدارس خصوصی [انتفاعی] ایجاد میکردهاند؟
سرانجام، نکتهٔ سوم آن است که با توجه به این استثناها، میل به شناختن دردرون خودِ شناخت قرار داده میشود؛ یعنی با گونهای اژدهای چینی سر و کار پیدا میکنیم که خود، دُم خودش را گاز میگیرد (۸). به این ترتیب، به باورارسطو، دانایی و اشتیاق به منزلهٔ نیروهایی متخاصم رودرروی یکدیگر قرا نمیگیرند و بنابراین، تعریف و تمجید یا کشمکش و خشونت جایی برای ظهور نمییابند. حال اگر تمام این مقوله هارا تفکیک کرده و مثله کنیم چه میشود؟
گشودن پیوندهای موجود میان اشتیاق و دانایی، در مجموع، هدف دنبالهٔ کار است. ویژگی تحسین برانگیز این بررسی در این است که هیچگاه ردّ نظریهای و جایگزینیاش با نظریه دیگر مطرح نیست. فوکو، نه در پی تغییر مفاهیم ارسطو یا ردّ کردن آنها است نه در تلاش برای تدوین قانونهایی برای حقیقت. او نشان میدهد که ارسطو به چه منوالی سوفسطاییان را با نفی استدلالهایشان در بارهٔ فلسفه، از دُور خارج میسازد: استدلالهایی که مبنایی جز گفتههایی بیبها ندارند.
فوکو اما باکی هم ندارد که از ایشان اعادهٔ حیثیت کند. زیرا بنا به گفتهٔ خودش: «سفسطهٔ اثبات ناپذیر تنها، دو راه پیش رو دارد: یا بازگشت از راه رفته یا نابودی».
بدین ترتیب به رغم تمام انتظارهای معاصران از فلسفه، استاد یک راهنما نیست و تمایلی نیز به این کار ندارد. اگر تا به این اندازه تاثیر گذار نبود، بیشتر میشد او را با یک رقصنده مقایسه کرد. او با گامی مطمئن دوران باستان را، از زمان «هسیود» (٩) تا «ادیپ» (١٠) میپیماید تا بع=ه بررسی نقش نهادها بپردازد. سوگندهایی که در ابتدا تنها نشانههای انتقام جویی خدایان بودند، در نهایت فقط بر رابطهٔ شاهد و امور، مبتنی میشوند. پول که در آغاز وسیلهٔ ارتباط در داد و ستد به شمار میآمد، رابطههای اجتماعی را نیز از دیدگاه قانونی تنظیم میکند. قانون با پشتوانهٔ تکوینی خوشبینانه، برقراری نظم و ترتیب جامعه را هدف قرار میدهد. بدین ترتیب است که در آتنِ قرون هفتم تا پنجم (ق.م) همه چیز (همچون جهان) میخواهد به سوی دانشیپذیرفته شده و پایدارسوق داده شود و از قانونهایی تصفیه کننده اطاعت کند همچنان که کشف قتلی میتواند تتیجهای تصفیه کننده به شمار آید.
در مجموع این درس نخست، با پاره پاره کردن حقیقت، دستیابی به دیدگاه تازهای از ارادهٔ دانستن را ممکن میسازد. و نشان میدهد که این اراده بیآنکه در تقابل با هر نوع طبیعتی باشد، تا چه حد تصنعی است. ارادهای که غالب میشود و این غلبه حاصل برخوردهایی است که نیروهای دخیل در آنها گوناگونند. واز این منظر، آنچه در مورد فوکو بهت آور است، موشکافیِ واقعیت تاریخی پرسشها است وچیره دستی ماهرانهاش در گشودن زبان محاوره ا ی نویسندگان در طول اعصار. گرچه عنوان کلی درس او «یونان باستان» است امادر طول مباحثش اغلب با افرادی برخورد میکنیم که افقهای دید دیگری را کاویدهاند: «کانت» (۱١)، «اسپینوزا» (١٢) و به ویژه «نیچه» (۱۳) که موضوع یگانهٔ آخرین درس را به خود اختصاص میدهد: «چگونه میتوان با نیچه، بدون تاکید بر حقیقت، به تاریخچهٔ آن پرداخت؟» در اینجا است که به نوعی میتوان گفت فوکو به پرده برداری از شیوهای دست مییازد که او را مبدل به «فوکو» -فوکوی واقعی - میکند: او مسیر «نیچه» را باز سازی میکند تا به مقصود گفتارخویش برسد. فوکو با پی گیری مسیر استاد آلمانی، شناخت را به میان رقبایی که جویندهٔ آنند میبرَد و به نوبهٔ خودآن را در شبکهای از روابط بیبازگشت وسازش ناپذیر مقولهٔ حقیقت، متلاشی میکند. بیتردید، امروزه این اشارات فاقد ویژگی غیر قابل باوری هستند که در زمان بیان خود بودند لیکن همچنان تکان دهندهاند زیرا نیرو و دقتشان بیمانند است. فوکو در متن، استاد «یشیبا» یی (۱۴) در سرزمین مفاهیم است.
----------------
* Leçons sur la volonté du savoir (cours au collège de France), suivi du Savoir d’ Œdipe-Seuil 280pages
1-Paul Michel FOUCAULT, 15 octobre 1926 -25 juin 1984
2-Collège de France
3-Maxime ROVERE un philosophe et écrivain français né en 1977
4-Le Magazine Littéraire
5-Histoire de la sexualité (1976-1984)
6- Jacques-Marie Émile Lacan, 13 avril 1901 -9 septembre 1981
7- Métaphysique مجموعه ی ۱۴ نوشتار ارسطو
8-یا Ouroboros به معنای اژدهایی که دماش را گاز می گیرد و نما د دُور جاودان طبیعت است
9-Hésiode شاعر یونانی قرن هشتم پیش از میلاد
10- Œdipe پادشاه افسانهای که بر هنرها و پسیکانالیز تاثیر گذار بوده است
11- Emmanuel Kant 1724-1804
12- Baruch Spinoza 1632-1677
13- Friedrich Wilhelm Nietzsche 1844- 1900
14-Yeshiva مدرسهی مذهبی محل تدریس برداشتها و درسهای خاخامهای بزرگ