iran-emrooz.net | Sat, 04.08.2007, 8:36
يک بار ديگر دم خروس
دکتر علی حصوری
شنبه ۱۳ مرداد ۱۳۸۶
مجلهء هلی (Hali) نشريهء ويژهء فرش و بافتنیها است که سابقهای بيش از سی سال دارد و در لندن منتشر میشود. من به دليل آن که بخشی از عمرم را در زمينهء فرش ايران کار کردهام و چند کتاب در اين مورد نوشتهام، هنوز مسائل تاريخی و فرهنگی آن را دنبال میکنم. از آنجا که اين مجله تقريباً تنها نشريه منظمی است که هرازگاهی مقالهای علمی در زمينهء فرش و بويژه تاريخ آن منتشر میکند، ناچار آن را مشترک هستم و با همهء دشواریهائی که در کشور سوئد دارم اين کار را ادامه میدهم.
اين نشريه در آغاز تنها يک مجله بود، اما کم کم تبديل به يک بنگاه تجارتی شد و امروزه حتی نمايشگاه و حراج فرش هم برگزار میکند. ما از طريق آگهیهای آن و نيز دعوت نامههائی که جدا گانه فرستاده میشود در جريان اين گونه فعاليتها قرار میگيريم.
در جهان انجمن مانندی برای فرش شرقی هست که چند سال يک بار کنفرانسی [International conference on Oriental Carpet (ICOC)]
و به همراه آن و برای تأمين مخارج کنفرانس، نمايشگاههائی برگزار میکند۱ که در آنجا هم مجلهء هلی فعال است. آخرين کنفرانس جهانی فرش (آيکوک) در ارديبهشت گذشته در ترکيه برگزار شد و اهميت ويژهای داشت زيرا ترکان مدتی است تلاش میکنند بگويند که مبتکر فرش (قالی) ترکان هستند(بايد توجه داشت که زبان ترکی واژهای برای قالی ندارد و آن را قالی، هالی و هلی میگويند که نام اين مجله هم از همين واژه گرفته شده است که تلفظ ترکی سلجوقی از واژهء قالی است. واژهء قالی فارسی است و در زبان پهلوی و اوستا هم هست۲.)
اينک مجلهء هلی فراخوانی داده است برای راه انداختن نمايشگاهی از قالیهای "آذربايجان بزرگ" و در توضيح خود "آذربايجان بزرگ" را آذربايجان ايران، جمهوری آذربايجان و سرزمينهای ماوراء قفقاز (Transcaucasia) دانسته است. يعنی به تلويح اولاً باور دارد که نام جمهوری آذربايجان قفقاز است و بنابر اين آنچه را جزو آن نيست و بالاتر از آن است، ماوراء قفقاز دانسته است و ديگر اين که"آذربايجان بزرگ"ی را معرفی میکند که از آذربايجان، قفقاز(با نام ساختگی جمهوری آذربايجان) و ماوراء قفقاز ساخته است. آيا اين تصادفی است که مجلهای در لندن مقدس که کارش انتشاراتی و در زمينهء فرش است، " آذربايجان بزرگ" هم راه بيندازد؟ شما از ديدن چنين دعوت نامهای چه عکس العملی میکنيد؟
هر وقت که يک ايرانی خارجيان مشخصی را به توطئه در مورد ايران متهم کرده است، برخی از ايرانيان بسيار فهميده او را به داشتن نظريهء توطئه متهم کردهاند. اگر اين کار مجلهای انگليسی بخشی از زمينه چينی برای تجزيهء ايران و حتی انگولک کردن در ماوراء قفقاز نيست، پس چيست؟ البته اين امکان هست که چنين نمايشگاهی راه بيفتد زيرا تجارت پدر و مادر ندارد و از هر فرش فروشی بخواهند با داشتن امتيازاتی در بخش آذربايجان شرکت کند، نه نخواهد گفت، دريغ من از خواب خرگوشی ما است که دارد کار دست مملکت میدهد و بسياری هم در داخل ايران از اين کار خوشحالند زيرا بقای خود را مانع اين تجزيه وانمود میکنند و به اصل ماجرا که به کارشان نمیآيد کاری ندارند يا اصلاً سودای چنين مسائلی را ندارند.
من با اين که به سن و سالی رسيدهام که نبايد دچار احساسات شوم با ديدن چنين کارهائی از عمق جانم صدای "مرگ بر ....." بلند میشود، زيرا میدانم و میبينم که اين کارها بی هدف و از روی تصادف نيست، چنان که در همين مورد هم، هم مقصود زيارت است و هم تجارت. من به طور فردی هم به اين کار آن مجله اعتراض کردهام، اما فکر میکنم که کار بزرگتری بايد کرد.
------------------------------
يادداشت ها:
۱- لازم به تذکر است که اين کنفرانس دارای سه عضو ايرانی است که هرسه مسن هستند (دکتر سيروس پرهام، پرويز تناولی و من) و هميشه همين عده سخنرانی دارند، در حالی که در کنفرانسها دائماً سخنرانان جديدی را از همه جا میبينيم.
۲- من مقالهای دارم که در آن ريشهء ايرانی واژهء قالی را روشن کردهام. خلاصه اين که تلفظ اصيلتر واژه به فارسی غالين/ قالين است که هم اکنون هم بسياری از فارسی زبانان آن را چنين تلفظ میکنند. در زبان پهلوی کالين است که به لاهور هند هم رفته، و در زبان اوستا کاريئنه به معنی "کاشته" است. گره زدن را به کاشتن تشبيه کرده اند. اين مقاله در چند جا چاپ شده است، از جمله در
Professor Jes Peter Asmussen Memorial Volume (2002) ed. by M. Ahani, Copenhagen. P. 28- 33.