سه شنبه ۱۳ آذر ۱۴۰۳ -
Tuesday 3 December 2024
|
ايران امروز |
داستان توسعه در ایران طی بیش از صد سال گذشته، افت و خیزهای بسیاری داشته است. با وجود دستاوردهای تاریخی که پس از انقلاب مشروطه و خواست عمومی برای برقراری نظم و حکومت قانون بهدست آمد، اما هنوز اجماع نظری در میان «دولتها»، «جامعه» و حتی «روشنفکران» از مفهوم توسعه حاصل نشده است.
در این میان وجود برخی کجفهمیها از مفهوم مزبور باعث شده است که دولت به عنوان نهاد اجرایی در پیشبرد اهداف مورد نظر توسعه دچار سردرگمی و بیعملی شود که این اتفاق به وضوح در تاریخ معاصر ایران و دهههای گذشته قابل مشاهده است.
در این چارچوب دولتها دچار وضعیتی میشوند که نمیتوانند مسئولیت خود را انجام دهند. کتاب «توسعه ۱۴۰۰» که به کوشش پویش فکری توسعه و دکتر محسن رنانی تدوین شده است، تلاش دارد که به بخشی از بدفهمیها پیرامون مفهوم توسعه پاسخ و روایتی جدید از این مفهوم در ایران ارائه دهد.
در مراسم رونمایی از این کتاب که در خانه اندیشمندان علوم انسانی با حضور جمعی از صاحبنظران توسعه و اقتصاددانان برگزار شد، به این پرسش پاسخ داده شد که علت خلأ دانش تجمیعی در ایران برای رسیدن به توسعه چیست؟ اینکه چگونه ارتقاء دانش جمعی طی دهههای گذشته در کشور منتج به توسعهیافتگی نشده است؟ کارشناسان این گزاره را طرح کردند که اساسا توسعه مفهومی انسانی و تعاملی است که نیازمند ساختن ذهنهای پیچیده و چند وجهیست که باید توسط ساختار آموزشی شکل داده شود.
از سوی دیگر تا زمانی که ماهیت رابطه حکومت با جامعه و حکومت با نظام بینالملل تغییر نکند، بهبود برخی شاخصها نمیتواند به تحولی بزرگ در مسیر توسعه بینجامد. از این رو کتاب توسعه روایتی مدنی و مستقل از توسعه را ارائه داده است که میتواند در مسیر توانمندسازی جامعه عمل کند.
دانش تجمیعی برای کنش جمعی
کیومرث اشتریان، رئیس انجمن علوم سیاسی ایران که اولین سخنران این مراسم بود، صحبتهای خود را اینگونه آغاز کرد: «ما نیازمند نهادهای مدنی حرفهای و تخصصی در حوزههای اقتصادی و علوم مختلف هستیم تا این نهادها بتوانند علم را به سطح جامعه بیاورند. کاری که در پویش فکری توسعه انجام شده، یکی از نیازهای اصلی جامعه است. در جامعه ما نهادهای مستقلی وجود ندارند یا اگر هم وجود دارند تحت سلطه نهادهای دولتی یا خصولتی هستند.»
او گسست نسلی در حوزه سیاستهای عمومی را یکی از چالشهای جدی عنوان کرد و گفت: «گسست نسلی در حوزه سیاستگذاری باعث شده است که دانش تجمیعی نداشته باشیم. بنابراین برای حل این مشکل نیاز به نهاد داریم. در واقع چیزی شبیه به احزاب سیاسی مثل احزاب محیط زیست که بتوانند کارهای تکمیلی انجام دهند.»
این استاد علوم سیاسی گام اول را پرداختن به شاخصهای توسعه دانست و قدم دوم را کارهای تحلیلی که باید توسط کارشناسان انجام شود عنوان کرد. به گفته اشتریان، یکی از مهمترین عناصر و پرسشها در مورد توسعه این است که «آیا یک ملت میتواند دانش تجمیعی درباره کنش جمعی ایجاد کند یا خیر؟» این موتور محرکه اصلی توسعه است. بیشتر جوایز نوبل در حوزه اقتصادی به حوزه کنش جمعی اختصاص داشته است. در ایران اغلب کسانی که متخصص تاریخ بودند، معتقدند که در حوزه دانش جمعی کار نکردیم. وقتی این دانش را نداریم قوه مجریه به عنوان یکی از مهمترین ابزارهای توسعه نمیتواند تصمیمگیری کند.
رئیس انجمن علوم سیاسی ایران، به چالشهای کلان در قوه مجریه برای پیشبرد اهداف توسعهای در کشور پرداخت و افزود: قوه مجریه ما درگیر مساله تودرتویی نهادی است. اینکه آئیننامهها معمولا چند سال طول میکشد تا تدوین شود. آنقدر فرایندها طولانی است که دولت نمیتواند تصمیم بگیرد. ما شاهد یک دولت در خود تنیده هستیم. وزرا تقریبا هیچکاره هستند و استانداران قدرتی ندارند. در واقع کل ناکارآمدی قوه مجریه در شخصیت استاندار دیده میشود.
نکته مهم دیگر در ارتباط با قوه مجریه، بحث مسئولیتپذیری و آزادی مدیران است. ماشین اصلی توسعه در کشور نه مسئولیت دارد و نه از آزادی برخوردار است. وقتی ماشین دولت وارد چرخه نهادی و رویهها میشود به شدت در گِل میماند و دولتها به دلیل تکثر و تودرتویی نهادی دچار بیمسئولیتی میشوند. سیاست خارجی ما هم همین رویه را دارد. در نهایت توسعه عبارت از این است که آیا ما به عنوان یک ملت در مورد کنش جمعیمان، دانش جمعی داریم؟
معضل در فهم قرارداد اجتماعی
اما محسن محبی، استاد حقوق بینالملل، وکیل بینالمللی دادگستری و نماینده ایران در دادگاه بینالمللی لاهه سخنران دوم این مراسم بود. محبی به مقوله توسعه از منظر حقوق بینالملل پرداخت و در اظهاراتی گفت: «یک پرسش بسیار مهم این است که آیا توسعه یک امر داخلی است یا اینکه ابعاد خارجی هم دارد؟ اگر توسعه امر داخلی باشد باید در چارچوب حقوقی، اقتصادی، سیاسی و ساختار قدرت در کشور امر توسعه فهم شود. اما اگر بپذیریم که توسعه بُعد بینالمللی هم دارد، آن وقت باید ببینیم که میخواهیم از چه منظری به آن بپردازیم.»
به گفته این استاد حقوق بینالملل، در بُعد داخلی ریشه مشکلات از ۲۰۰ سال پیش آغاز شده است. در پیش از انقلاب به شکلی و پس از انقلاب هم به شکلی دیگر بوده است، اما بنمایه اصلی مشکلات کماکان وجود دارد. یکی از مشکلات، ساختار قدرت در کشور ما است. در زمان مشروطه گمان میکردند که با مشروط کردن قدرت به پارلمان مسئله حل میشود، اما نشد. ما مشکل قرارداد اجتماعی داریم. قرارداد اجتماعی اساس نظریه سیاسی مدرن در دنیا است. در خیلی از کشورها مثل ما، مفهوم قرارداد اجتماعی به درستی درک نشده است.
ما در ابتدا و پیش از قرارداد اجتماعی و قدرت عمودی، نیاز به قرارداد اجتماعی افقی در جامعه داریم، اینکه خودمان بپذیریم که به صورت اجتماعی زندگی کنیم. در واقع امر جمعی در جوامعی مثل ما شکل نگرفته است. ما در فهم قرارداد اجتماعی یعنی در تفسیر قدرت با وجود آنکه در این کشور مشروطه اتفاق افتاده است، همچنان محتاج تبیین هستیم.
محبی مشکل اصلی دیگر در مقوله توسعه در ایران را خلأ یک نظریه منسجم برای فهم تاریخ بیان کرد. اینکه ما هنوز تفسیر درستی از تاریخ جامعه ایرانی نداریم. او در این باره توضیح داد: «البته سخت است که در علوم اجتماعی همه بر روی یک نظر اجماع کنند. هنوز معلوم نیست که آیا ما جامعه کلنگی و کوتاهمدت هستیم؟ آیا جامعه شرقی هستیم؟ آیا دولت در ایران هنوز پدرسالارانه است؟ جواب این پرسشها هنوز مشخص نیست.»
نماینده ایران در دادگاه لاهه در بخش دیگری از صحبتهایش به جایگاه حقوق بینالملل در عرصه جهانی پرداخت. به گفته او وظیفه حقوق بینالملل تنظیم روابط دولتها در عرصه بینالمللی است. البته پرسشهایی درباره آن مطرح است. اینکه آیا حقوق بینالملل اصلا حقوق است؟ یا صرفا مُشتی توصیه محسوب میشود؟ آیا ضمانت اجرا دارد یا خیر؟
با همه این تفاسیر حقوق بینالملل یکی از بزرگترین دستاوردهای بشر است که از ۱۹۱۹ و پس از عهدنامه «ورسای» بهدست آمد. پیش از آن هر دولتی که قشون بیشتری داشت میتوانست کشور دیگری را بگیرد. در آن زمان منشأ حقوق بینالملل جنگ بوده است. اما امروز توسل به زور در حقوق بینالملل ممنوع است.
البته یکی از ضعفهای حقوق بینالملل مساله ضمانت اجرا است، اما با این وجود حقوق بینالملل خدمات زیادی داشته است. همین شورای امنیت با معیارهای دوگانهای که دارد، صدام حسین در عراق و قذافی را در لیبی پایین آورد و عمرالبشیر را تحت تعقیب قرار داد. همین حقوق بینالملل، روسیه را بعد از حمله به اوکراین عاجز کرده است و دیوان بینالمللی دادگستری، روسیه را مورد پیگیری قرار داده است. حقوق بینالملل در افق تاریخ، اتفاق مبارکی است.
محبی یکی از معضلات جدی در امر توسعه در ایران را مساله رابطه قدرت و قانون دانست و گفت: توسعه فقط یک امر تجویزی نیست، بلکه یک امر دستوری است که باید تبدیل به قانون شود. البته قدرت نمیخواهد از قانون تبعیت کند و این دو گانه دشواری است. در این جا به این جمله روسو میرسیم که گفته است: «هیچ قدرتی این قدر قدرتمند نیست که تبدیل به قانون شود.»
راه مسدود گفتوگو میان روشنفکران
در بخش دوم که به پنل تخصصی نشست اختصاص داشت، محسن رنانی، اقتصاددان و مدیر پویش فکری توسعه در سخنانی گفت: روشنفکری باید از نقد خودش شروع کند، تا زمانی که روشنفکران حکومتها را نقد میکنند ما به جایی نمیرسیم. چرا روشنفکران با هم گفتوگو نمیکنند. طبیعتا روشنفکرانی که خارج از قدرت سیاسی هستند با هم همسنگ هستند. من خیلی تلاش کردم که نهادگراها و بازارگرایان را دور هم جمع کنم اما موفق نشدم.
رنانی در بخش دیگری از صحبتهایش به مباحث کلان توسعه پرداخت. «من یک زمان به دنبال تئوریپردازی برای توسعه بودم. اما بعد متوجه شدم تئوری نیاز به خطکش دارد. وقتی این خطکشی را نداشته باشیم در توهم خواهیم بود. بنابراین قبل از تئوری باید خطکش توسعه را بسازیم. کتاب توسعه شروعی برای درست کردن این خطکش است. ما ۱۰۰ سال توسعه را بدون تئوری و خطکش گذراندیم و در تاریکی به سر میبردیم، به دلیل اینکه نفت داشتیم. حالا باید خطکش بسازیم و با اندازهگیری و مقایسه حرکت کنیم.»
«کتاب توسعه گامی برای خطکش اندازهگیری است. امیدواریم با این کتاب بتوانیم اول و آخر دولتها را بررسی کنیم. اما در دولت آقای روحانی سه پله در توسعه جلو رفتیم و اگر خودمان را مثلا با ازبکستان مقایسه کنیم، میبینیم که آنها ۲۰ پله جلو رفتند. کتاب توسعه کودک است و یک پدیده انسانیست، بنابراین ناقص است. تمامی دستاوردهای بشری در تمرین مداوم بهدست آمدند. باید کمک کنیم این پدیده مدنی هر سال اتفاق بیفتد.»
این پژوهشگر توسعه در بخش دیگری از صحبتهایش تصریح کرد که بخش مهمی از فرایند توسعه از جایی شروع میشود که دانش ضمنی انباشته شود و از شهود بهره برده شود. بنابراین متخصصان در حوزههای مختلف باید به مرز شهود برسند و در مرحله بعد مساله را فراتر از رشته خودشان ببینند.
روایت دوپاره از توسعه
همچنین محمد فاضلی، استاد جامعهشناسی بر اهمیت و نقش روایتها و قصهها در ساختن داستان توسعه جوامع تاکید کرد. «هر جامعه احتیاج به روایت و قصه دارد و هر جامعهای باید قصه خودش را بگوید. جامعه ایران امروز از این منظر دوپاره شده است. یک روایت، روایت حکومت است که میگوید به قلههای جهان رسیدهایم و کشورهای جهان از سرعت پیشرفت ما نگران هستند و یک روایت دیگر هم که عمدتا در فضای مجازی شکل گرفته این است که وضعیت کاملا سیاه و پر از فلاکت و بدبختی است.»
«جامعه ما درمیان این دو قصه پارهپاره شده است و همه امیدش هدر میرود. کتاب توسعه یک روایت ساخته است و قهرمانها، مستندها و آدمهای خودش را دارد. در واقع این کتاب دارد ایران را روایت میکند. اگر در این جهان کسی از خودش قصه نداشته باشد، شکست خواهد خورد. روایت کتاب توسعه که به خوبی آن را شفاف میکند، یک گام به سمت توانمند شدن جامعه است. یعنی میتواند در مقابل حاکمان از شاخصها حرف بزند و بگوید روایت ما مستندتر است. کار این کتاب ساختن جامعه علمی ایران است. روایتی که نه به آن سیاهی است که در فضای مجازی وجود دارد و نه آن به سفیدی که حاکمان میگویند.»
«روایت کتاب توسعه برای آن است که اول خودش را بشناسد و از این قصه برای کنش جمعی استفاده کند. کتاب توسعه روایت مدنی از توسعه ارائه میدهد و مولد امید است. اگرچه رگههایی از هشدار، اخطار و ناامیدی هم در آن دیده میشود.»
فاضلی همچنین در ادامه صحبتهایش گفت: «گفتوگو محصول توازن قدرت است. در ۲۰ سال گذشته ایرانیان و زنان و مردان توانستند خیلی با هم گفتوگو کنند و فاصله قدرت زنانه و مردانه کاهش یافته است. در ۲۰ سال پیش فاصله بسیار زیاد بود. مقوله گفتوگو مقوله فاصله قدرت است. آمریکا و روسیه با هم راحتتر گفتوگو میکنند. هر چقدر روابط قدرت افقیتر شود، گفتوگو راحتتر انجام میشود. در جامعه ما قدرت مردانه فرسوده شده و قدرت زنانه صدا پیدا کرده است.»
«در توسعه باید به توازن قدرت فکر کنیم. اهمیت روایت و قصه در همینجاست. روایت و قصه تولید قدرت میکند. فردوسی یک روایت ساخته که هزار سال است که قدرت ما است. در عین حال توسعه محصول نوع روابط آدمها با یکدیگر است. تعداد افراد باسواد جامعه نسبت به ۴۰ سال پیش به طرز حیرتآوری افزایش یافتهاند، تعداد دانشگاهها و مقالات علمی ما بسیار بیشتر شده است و در کل ذخیره دانش جامعه ایرانی دهها برابر شده است. اما نوع روابط ما در سطوح داخلی و خارجی تغییر نکرده است. یعنی نوع رابطه حکومت با مردم و رابطه حکومت با جهان بدتر شده است. توسعه محصول نوعی موازنه قدرت بین حکومت و جامعه و موازنه بین حکومت و سیستم بینالمللی است.»
این جامعهشناس در پاسخ به پرسشی درباره اینکه نظام قدرت درعرصه بینالمللی تغییری نکرده و کشورهای توسعهیافته امروز همان کشورهای ۳۰۰ سال پیش هستند گفت: «کشورهای توسعهیافته امروز همان کشورهای ۳۰۰ سال پیش نیستند. امپراطوری اسپانیا تا ۴۰۰ سال پیش حاکم بلامنازع جهان بود. تا همین ۱۰۰ سال پیش چیز زیادی از نروژ و دانمارک وجود نداشت. همینطور تا ۵۰ سال پیش از اندونزی، سنگاپور، تایوان و ویتنام چیزی نمیدیدیم.
«زمانی بریتانیا جزو ابرقدرتهای دنیا بود اما امروز قدرت پنجم یا ششم دنیا هم نیست. اینگونه نیست که یک ساختار سلطهای در دنیا باشد و آن قدرتها را تعیین کند. «جهان – نظام» در دنیا به شدت تغییر کرده است. هند قبل از ۱۹۹۰ پیش از اصلاحات، اصلا هند امروز نیست یا چین مائو چین امروز نیست. در دو دهه گذشته ۱۷ کشور آفریقایی رشد ۸ درصدی داشتهاند، اتیوپی در یک دهه رشد ۸ درصدی داشته است. تصوری که ما از آفریقا، آسیای جنوبی و خلیجفارس داریم یک تصور عقبمانده است.»
تربیت ذهنهای پیچیده به جای ذهنهای خطی
اما محمدرضا اسلامی، پژوهشگر توسعه نیز در اظهاراتی در همین پنل گفت: «وقتی کتاب توسعه را دیدم، کنجکاو شدم که ببینم این کار در سایر کشورها هم انجام شده است یا خیر. تا جایی که بررسی کردم ندیدم که چنین کاری توسط یک بنیادی که وابسته به دولت نباشد انجام شده باشد. کارهایی درباره توسعه در ژاپن بسیار انجام شده اما باز ندیدم که یک بنیاد غیردولتی این کار را انجام داده باشد. در کشورهای همسایه و منطقه مثل عربستان، عراق یا افغانستان اصلا مشابه چنین کاری وجود نداشته است.»
اسلامی در بخشی از صحبتهایش به نقش آموزش و پرورش در ساختن ذهنهای توسعهمحور اشاره و تصریح کرد: «به لحاظ آموزش توسعه، ما باید بچههایی را آموزش دهیم که بتوانند به لحاظ ذهنی پیچیده فکر کنند و از تفکر خطی فاصله بگیرند.»
او درباره اینکه با توجه به بینرشتهای بودن موضوع توسعه، ایجاد رشتهای به نام توسعه که دربرگیرنده دروس رشتههای مختلف باشد، چقدر ضرورت دارد؟ گفت: «طبق مطالعهای که در ژاپن داشتم رشتهای به عنوان رشته توسعه در دانشگاههای متعارف ژاپنی وجود ندارد. در ژاپن مساله توسعه بیشتر از خانوادههایی است که متولی توسعه در سه چهار نسل بودند و شینزوآبه هم یکی از این افراد محسوب میشده است. بچههای این خانوادهها طوری تربیت میشوند که بتوانند ادامهدهنده بنگاههای بزرگ اقتصادی باشند. ما اگر فرض کنیم که ایدهالترین مراکز تصمیمگیری را هم داریم این مسئله وجود دارد که آیا مساله ما نبود ذهنهایی نیست که بنگاههایی را در سطح بینالمللی مثل هوندا و یا تویوتا ایجاد کنند؟»
کجفهمیها از مفهوم توسعه
حجتالله میرزایی، استاد اقتصاد درباره اهمیت کتاب توسعه ۱۴۰۰ گفت: «موسسه پویش فکری توسعه به تنهایی بار بزرگی را بر دوش گرفته است که تا به امروز چندان وجود نداشته است. قبلا موسساتی وجود داشتند که به مرور تعطیل شدند. اما دکتر رنانی با حلقه بسیار خوب این خلأ را برطرف کردند. ما در توسعه با برخی برداشتهای نادرست مواجه هستیم که انتشار این کتاب میتواند از تسری آنها جلوگیری کند.»
«هفت دهه است که دنیا پذیرفته توسعه مفهوم سنجشپذیر است. در واقع توسعه یک مفهوم عقلانی، فرایندی، تعاملی و انسانی است. یعنی بر اساس هنجارهای قابل سنجش میتواند ارائه شود. توسعه بر مبنای عقلانیت ابزاری و سیاستی شکل میگیرد. توسعه ترجمه development است که ممکن است ترجمه خوبی نباشد. برخی کتابها این کلمه را به «شکوفایی» ترجمه کردند. ما باید توسعه را بر اساس معیارها و شاخصهای سنجشپذیر مورد گفتوگو قرار دهیم. مسیر ما هم باید مسیر توافق و گفتوگوی جمعی باشد.»
میرزایی به تلقیهای اشتباه و برخی بدفهمیها از مفهوم توسعه اشاره کرد و گفت: «تلقی برخی برای ۷۰ سال پیش است که صرفا توسعه را در رشد اقتصادی میبینند. یا اینکه توسعه را به خلق و خوی افراد تقلیل میدهند، مثل اینکه گفته شود ۳۰ ویژگی جوامع توسعهیافته چیست! این تقلیل یک مفهوم مهم به رفتار فردی است. ممکن است یک جامعه توسعهیافته باشد ولی این خلق و خوها در آن هم وجود داشته باشد. اگر کتاب توسعه بر این کجفهمیها غلبه کند کار بسیار ارزشمندی انجام داده است. این صاحبنظر اقتصادی با تاکید بر اینکه استبداد نمیتواند توسعه ایجاد کند گفت: با استبداد میشود زیرساخت ایجاد کرد ولی نمیتوان توسعه ایجاد کرد. توسعه مفهومی تعاملی و انسانی است، انسانی که پیچیدهتر و اجتماعیتر شده است. این وجوه توسعه جز در فضای گفتوگو امکانپذیر نیست.»
| ||||||||
ايران امروز
(نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايتها و نشريات نيز ارسال میشوند معذور است. استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024
|