سه شنبه ۱۳ آذر ۱۴۰۳ -
Tuesday 3 December 2024
|
ايران امروز |
حتی پیش از ۵ اسفند، خیالبافان و دنبالهروهای تئوری محور شرق و باورمندان به اتحاد سرشتی تمدن قارهای، پیشبینی کرده و یا آرزو داشتند که با پیوستن جمهوری خلق چین به فدراتیو روسیه در قضیه اروپای خاوری و اوکراین، جهان دوباره شاهد زندهشدن محور کمونیستی شرق و جهان دو قطبی باشد. ولی حتی تصور عینیت یافتن چنین سناریویی از بُن و ریشه ناممکن بوده است.
یعنی این که نه دیگر قطب شرق زنده خواهد شد و نه اصلا امکان و احتمال پیوستگی و همبستگی دائمی بین چین و روسیه هست. همان گونه که ابرقدرت شدن چین هم خواب و خیالی بیش نبوده است.
به سخن دیگر چین دوش به دوش روسیه نجنگید، چون نمیتوانست و نمیتواند بجنگد؛ که اگر میتوانست بجنگد در وهله نخست به تایوان که آن را استانی از خود میپندارد یورش میبرد.
تا کنون بین ۷ قدرت بزرگ کنونی جهان، هیچکدام به اندازه چین تابع و بلکه مطیع نظم یوروآتلانتیک (آمریکای شمالی- اروپا) نبوده است.
با این که چین نخستین دارنده جمعیت، سومین پهنه سرزمینی و دومین اقتصاد جهان است، به حدی وابسته به فروش ارزان نیروی کار خود میباشد که تصور سرپا ایستادن مستقلانه و درازمدت آن هم در شرایط یک جنگ همهجانبه برایش ناممکن است.
پکن بدون صادرات ارزان، مستمر و امن محصولاتش نمیتواند تضمینگر رفاه نسبی زندگی ۱٫۵ میلیارد نفوساش باشد. کمترین گمانی نخواهد بود که آغاز ورود به جنگ، حتی در مقیاس دریای جنوبی، تایوان و اوکراین، ناگزیر و به فوریت در چنبره بحران انسانی گرفتار خواهد شد. در واقع این جمهوری خلق، قدرت بزرگ و فرامنطقهای دوره صلح و کشور نحیف و شکننده زمان جنگ خواهد بود.
به گمانم چینیها و چینشناسان به تئوریپردازان و دولتهای متوهمی که به برخاستن پکن در قالب ابرقدرت دلخوشند، میخندند. چون خود به خوبی میدانند این پندار جز خیالپروری هزار و یک شبی بیش نیست.
| ||||||||
ايران امروز
(نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايتها و نشريات نيز ارسال میشوند معذور است. استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024
|