سه شنبه ۱۳ آذر ۱۴۰۳ -
Tuesday 3 December 2024
|
ايران امروز |
بگذارید از این نکتۀ بهتآور آغاز کنم. استالین مخوفترین و خونریزترین فرمانروای کل تاریخ بشر است. دلیل این جایگاه، هم شخصیت خود استالین است و هم نظام کاملاً توتالیتری که او پیشوایش بود. اما عجیب نیست که امروزه درصد خیرهکنندهای از روسها این مخوفترین فرمانروای تاریخ را دوست دارند و تأیید میکنند؟! (البته دلایلی واهی هم میآورند.)
دلیل این دیکتاتوردوستی مردم روسیه چیست؟ چرا روسیه از قرن نوزدهم تا همین امروز یکی از موانع بزرگ ــ چهبسا بزرگترین مانع ــ در راه دموکراسی بوده است؟ ما ایرانیها در نیل به دموکراسی بسیار لنگیدهایم، اما آیا میدانستید کارنامۀ دموکراتیک ما در مقایسه با روسها درخشان است؟! روسیه از جهت توسعه یک قرن از ایران جلو بود، اما ما و روسها همزمان انقلاب مشروطه کردیم. ما به آرمان مشروطه علاقهمند و پایبند ماندیم، اما روسها آن را نابود کردند و توتالیترترین دیکتاتوری تاریخ را ساختند. و البته تا توانستند چوب لای چرخ دموکراسی ایران هم گذاشتند (از مشارکت در به توپ بستن مجلس اول و حمایت از شاه ضدمشروطه و تلاش برای بازگرداندن او به تاجوتخت، تا منحل کردن مجلس دوم و بعد هم سلاخی مشروطهخواهان تبریز). و البته در دوران کمونیسم هم شوروی به نوعی دیگر کعبۀ آمال و الگوی دموکراسیستیزان چپ ایران بود.
روسها تا پیش از انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ از موضع تزارپرستی دشمن دموکراسی بودند و پس از انقلاب هم از موضع کمونیسم به سرسختترین دشمن دموکراسی بدل شدند. فقط کافی است به یاد آوریم اولین انتخابات آزاد برای تعیین شخص اول مملکت در روسیه در دهۀ ۱۹۹۰ برگزار شد! روسها پس از فروپاشی شوروی چند سالی سرگیجه داشتند، اما از سال ۲۰۰۰ دوباره شکلی پوتینیستی از دموکراسی را فعلاً پذیرفتهاند که در واقع نوعی اقتدارگرایی با پوستهای از دموکراسی مصلحتی است ــ و عموم روسها نیز سر این نوع حکومت توافق دارند. دلیل این دموکراسیستیزی و اقتدارگرایی روسی چیست؟ پاسخ به این پرسش آسان نیست، اما در این نوشتار قدری تأمل میکنیم.
اگر یک ویژگی در تمام تاریخ روسیه همیشه وجود داشته باشد، آن ویژگی «اقتدارگرایی سیاسی» و ستیز با «آزادی سیاسی» است. همیشه شکلی از دیکتاتوری در این کشور بازتولید شده و با اقبال مردمی هم روبرو بوده است. دلایل تاریخی، جغرافیایی، مردمشناختی و فرهنگی عدیدهای میتوان برای آن یافت. اما شاید دلیل اصلی «هویتشناختی» باشد. روسها همیشه از خودباختگی فرهنگی در برابر غرب میترسیدهاند و از اوایل قرن نوزدهم که جوامع غربی تکاپوی انقلاب و دموکراسی داشت، روسها پذیرش ارزشهای مدرن را «غربزدگی» میانگاشتند. در این لحظۀ تاریخی ــ مصادف با سالهای جنگهای ایران و روسیه ــ جنبشی با عنوان «اسلاودوستی» (slavophilia) میان روشنفکران و ادبای روس شکل گرفت که بر قومیت اسلاوی تأکید، و رسالتی معنوی برای روسیه تعریف میکرد. طبعاً وقتی صحبت از «رسالت معنوی» است، یعنی خداوند عنایت ویژهای به یک ملت و قوم دارد و نوعی ایدۀ برگزیدگی پدید میآید؛ مانند یهودیان که خود را قوم برگزیده میانگارند.
برای مثال میخائیل کاتکوف (۱۸۱۸-۱۸۸۷)، روزنامهنگار ملیگرای روس در دوران حکومت تزار الکساندر سوم مینویسد: «قدرت همه از آن خداست. اما تزار روسیه امتیاز ویژهای دریافت کرده است که او را از همۀ فرمانروایان عالم متمایز میکند... او جانشین امپراتوران رم شرقی است... جانشین بنیانگذاران دین و ایمان به مسیحیت... راز تفاوت عمیق میان روسیه و همۀ ملل دیگر دنیا در اینجا نهفته است.» در ذهن اسلاوگرایان، تزار نمایندۀ قدرت خدا و مردم روسیه ملت خدا هستند.
البته ملیگرایان نژادباور در دیگر ملتهای اروپایی نیز چنین نگرشهایی داشتند. اما در روسیه این هویتشناسی روسیـاسلاوی بسیار فراگیرتر بود و واضحتر از هر جا تقدس و رسالت قومی در شخص فرمانروا ظهور پیدا کرد. ایدۀ رسالت قومی پس از انقلاب کمونیستی نیز به شکلی دیگر ظهور کرد: رسالت مردم روسیه برای نابودی کاپیتالیسمِ غربی. وجه مشترک تزار و استالین، تزاردوستان و کمونیستها عبارت بود از «غربستیزی و باورشان به رسالت قومی و ملی». راه پیادهسازی این رسالت «پرستش قدرت» بود.
کُنستانتین پوبِدونوستسِف (Pobedonostsev؛ ۱۸۲۷-۱۹۰۷)، دولتمرد روس و مشاور سه تزار، این قدرتپرستی را چنین شفاف توضیح میدهد: «قدرت نه به خاطر نفس قدرت بلکه به دلیل عشق به خداست که وجود دارد. قدرت عبادتی است که مردم خود را وقف آن میکنند. نیروی بیکران و هراسافکنیِ قدرت نیز از همینجا میآید و به همین دلیل باری بیکران و ترسناک است.»
در یک کلام، برای روسها قدرت نماد خدا روی زمین است و مردم باید ارباب قدرت را بپرستند. این ریشۀ سنت اقتدارگرایی در روسیه است.
| ||||||||
ايران امروز
(نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايتها و نشريات نيز ارسال میشوند معذور است. استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024
|