پنجشنبه ۱ آذر ۱۴۰۳ - Thursday 21 November 2024
ايران امروز
iran-emrooz.net | Wed, 30.06.2021, 23:36

تیمورتاش از عرش تا فرش!


علی مرادی مراغه‌ای

مردی شیک‌پوش، خوش‌تیپ، عیاش، مدرن، تحصیل‌کرده، با استعداد و دست‌کم پنج زبان بلد بود؛ روسی، فرانسوی، آلمانی و انگلیسی ... کسی که در تحکیم دیکتاتوری رضاخان و عروجش بر سریر قدرت بیشترین نقش را بازی کرده و به قول انگلیسی‌ها کینگ میکر (King Maker) بود.

در ابتدای خودکامگی رضاشاه به عنوان شخص دوم کشور چنان قدرت و هیبتی داشت که رئیس‌الوزراها نیز در مقابلش کمر خم می‌کردند اما به میزانی که به قدرتش اضافه می‌شد درنده‌تر می‌گشت!

روزی در مجلسی که مست کرده بود، خطاب به میرزا محمدطاهر تنکابنی گفت: «من به هزار و یک دلیل ثابت می‌کنم که خدایی وجود ندارد و همه چیز تصادف است...!»(خاطرات قایم مقام الملک رفیع...ص۳۱۷)
به‌قول عین‌السلطنه «تا تیمورتاش‏ وزیر دربار مقتدر [بود] زن و دخترهاى مردم را بدون پروا بلکه علنى بى‌عصمتى می‌کرد».( روزنامه خاطرات عین ‏السلطنه...ج‏۱۰، ص۸۰۴۱)

هیچکاری بدون صلاحدیدش انجام نمی‌شد حتی رضاشاه که همیشه او را تیمور خطاب می‌کرد می‌گفت: «حرف تیمور حرف من است...» قدرتش به‌حدی بود که در جزیی‌ترین کارها، نام‌گذارى خیابان‌ها، مدرسه‏‌ها به نام «پهلوى» ... دخالت می‌کرد نکته بامزه اینکه، مردم به چیزهاى دیگر هم نسبتِ پهلوى می‌دادند: چیت پهلوى، مخمل پهلوى، کبابى پهلوى و ...

یک روز شاهزاده مرآت السلطان در مهمانخانه به شوخی گفت: «از آن تربچه پهلوى، ماست پهلوى می‌خواهم!»

مفتش نظمیه گزارش داد و مرآت السلطان را به استنطاق بردند! (روزنامه خاطرات عین ‏السلطنه...ج‏۱۰ص۱۷)

اما ناگهان در ۳ دى ۱۳۱۱ش. اسب قدرت او را برزمین زد! از زندان به هر کسی حتی به پاسبان‌ها التماس می‌کرد؛ آن هم با گریه و اشک و آه؛ (تاریخ لرستان روزگار پهلوى...ص۲۵۰).

سیدجعفر پیشه وری که در زندان او را دیده در خاطراتش می‌نویسد: «آقای وزیر دربار پهلوی از همان روز اول زبون، بیچاره و حقیر شده بود از صدای جغد می‌ترسید... روی صندلی خود نشسته دائماً گریه می‌کرد»( یادداشت‌های زندان، سیدجعفر پیشه وری... ص۹۰)

وقتی از زندان، نامه تضرع‌آمیزی به رضاشاه نوشته و او را به خداوند سوگند داد که از تقصیراتش بگذرد، دیکتاتور به تمسخر جواب داد: «تو که به هفتاد دلیل ثابت می‌کردی خدا وجود ندارد...!»

در موردِ علت مغضوب شدنش زیاد نوشته‌اند اما مگر رضاشاه تمام اشخاصی که زمینه به‌قدرت رساندنش را فراهم کرده بودند نکُشت یا کنار نگذاشت؟

عین‏السلطنه می‌نویسد علت مغضوب شدنش «...همان داستان نفط است چهار صدهزار تومان از بانک برده...»(عین‏السلطنة....ج‏۱۰ص۷۷۵۸)

روزنامه فکاهى «باباشمل» هم نوشت: «غصه نخورید بیت‌المال مسلمین چاله را پر می‌کند!»

بامزه اینکه مدیر روزنامه حلاج، با مدیر روزنامه دیگر، تلگرافی در تبریک از عزل تیمورتاش به رضاشاه کردند اما دیکتاتور حکم کرد هر دو را نظمیه چوب بزند! چون مدیر روزنامه حلاج، چلاق بود آن حکم مبدل شد به اینکه چند روزی عصرها، جلوى نظمیه را جاروب کند!...

در محاکمه‌اش تنها به رشوه و فساد مالی اشاره شده و یا وجوهی از حاج امین التجار دریافت نموده و وی را تنها صادر کننده تریاک ایران کرده، اما دقیق‌ترین جمله را تقی زاده گفته: «اگر رضاشاه غرض شخصی نداشت، اگر پنجاه هزار لیره هم بود اغماض می‌کرد».

به نظر من نیز اتهام رشوه، ظاهر قضیه بود مشکل در جایی دیگر بود اینکه، در یک سیستم دیکتاتوری، شخص دوم وجود ندارد هر چه هست شخص اول است و به‌قول افلاطون، بیماری سوء ظن تمامی دیکتاتورها...

وقتی در ۱۳۱۰ش. به همراه محمدرضا ولیعهد به اروپا رفت تا ترتیب تحصیل ولیعهد را در سوئیس فراهم نماید در تمام کشورها: ایتالیا، آلمان، بلژیک، نروژ، انگلیس، فرانسه استقبال زیادی از او شد و به افتخارش، ضیافت‌های شاهانه دادند و برخی از روزنامه‌های اروپایی لقب موسولینی ایران به او دادند، همین تعارف اغراق‌آمیز او را به سمت سراشیبی سقوط سوق داد...

در این سفر در مذاکرات با شرکت نفت انگلیس و ایران، تیمورتاش درصدد بود تا بتواند سهم ایران را افزایش دهد پافشاری زیادش، نارضایتی انگلیسی‌ها را موجب شد. در راه بازگشت، توقفی در شوروی نموده در اینجا نیز به تور یک پرستو! یعنی دختر آسوری (جاسوسه انگلیسی) افتاد: پای یک زن همیشه در کار است!

یک مرتبه تمام اوراقش به‌وسیله دختره دزدیده شده و انگلیسی‌ها کپی گرفته بدست رضاشاه رساندند...

اندکی قبل که روزنامه‌های انگلیسی، تیمورتاش را موسولینی ایران نامیده و بدینوسیله، رضاشاه را بیمناک و غضبناک ساخته بودند، انگلیسی‌ها ناگهان، پیریِ رضاشاه و مسئله جانشینی او را مطرح کردند...!

دیگر از اینجا تا روزی که پزشک احمدی با دستاق‌بانان بر سینه‌اش نشست چندان فاصله‌ای نبود، اثر دندانِ تیمورتاش بر مچِ دستِ جلادش نشان می‌دهد که لحظات جان کندن شخص دوم مملکت، وحشتناک و به سختی گذشته است...!




 

ايران امروز (نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايت‌ها و نشريات نيز ارسال می‌شوند معذور است.
استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024