يكشنبه ۲ دي ۱۴۰۳ -
Sunday 22 December 2024
|
ايران امروز |
این نهایت تقلیلگرایی است که نوشته میشود کسروی را برادران امامی کشتند زیرا به نظر من ۹۹ درصد مردم و حکومت آنزمان در مرگ کسروی دست داشتند! در اینجا نگاهی میاندازم به کشندگان نامرئی کسروی...
نواب صفوی میگوید:
«در نجف درس میخواندم كه چند نفر از علمای آنجا گفتند “یك مرد پیدا نمیشود به حساب این شخص(کسروی) برسد؟” من از این حرف یكه خوردم و حركت كردم! “آخرین دفعه كه با كسروی گلاویز شدم، در خیابان بود حدود سه ربع ساعت با هم جنگیدیم. من سعی داشتم نه نعلینم از پایم در بیاید و نه عبایم از دوشم بیفتد، چون آخوندها معروف بودند كه نمیتوانند عبا و نعلین خودشان را جمع كنند با یك شمشیری كه از جلوی مسجد شاه خریده بودم میخواستم كسروی را بكشم. هرچه كردم نشد، فقط توانستم مجروحش كنم. بعد اسلحه خریدم و با سیدحسین امامی رفتیم و او را ترور كردیم».
من کاری به درستی یا نادرستی کتابهای کسروی ندارم که معتقدم دهها ایراد میتوان بر آثار او در حوزههای مختلف وارد کرد، اما آن جامعهای که کتاب را با کتاب و اندیشه را با اندیشه پاسخ نمیدهد و بهجای آن، شمشیر یا ششلول برمیدارد بدون شک کارش زار است!
هنگامی که کتابِ شیعیگری کسروی منتشر شد لشکری برای کشتناش صفآرایی کردند عجیب اینکه، مقامات کشوری از مقامات روحانی گوی سبقت را ربودند و خواستار دستگیری و کشتنش شدند افرادی چون ساعد مراغهای(نخست وزیر وقت) صدرالاشراف(وزیر دادگستری وقت) شیخ اسدالله ممقانی(وزیر) محمدحسین جهانبانی(رئیس شهربانی دولت سهیلی) سرتیپ کریم قوانلو(فرماندار نظامی تهران) مهدی دادور(استاندار وقت آذربایجان) و گروه کثیری دیگر... (بنگرید به کتاب: دولت به ما پاسخ دهد، کسروی...ص۲۳)
اما در این میان، عبدالحسین هژیر(وزیر کشور) گوی سبقت را از همگان ربوده و گفت:کسروی ملحد بود و کشتناش واجب!
ایرج اسکندری یکی از سه وزیر تودهای در کابینه قوامالسلطنه نقل میکند که هژیر در جلسه کابینه گفت باید موافقت کنیم که سیدامامی قاتل کسروی از زندان آزاد شود بنده عقیده دارم این احمد کسروی مهدورالدم بوده و اگر او را کشتهاند کار صحیحی بوده» (بنگرید به: خاطرات ایرج اسکندری...ص۲۲۵)
البته سیدامامی قاتل کسروی نیز با اصرار و پافشاری کثیری، مخصوصا هژیر، بدون محاکمه از زندان آزاد شد اما شگفتانگیز است که چهار سال بعد، خود هژیر توسط همین سیدامامی کشته شد! و با همان اتهاماتی که درآن جلسه، خود هژیر به کسروی وارد کرده بود: مهدورالدم بودن...!
شترِ مرگ دقیقا زمانی بر درِ خانه هژیر نشست که نخست وزیر شده و میکوشید از خود یک چهره مذهبی نشان دهد حتی بسیاری از قوانین سکولار دوره رضاشاه به اصرار او لغو شده بود اما قبل از مرگش، فداییان اسلام اول اعلام کردند:
هژیر بهایی است، سپس گفتند مادرش یهودی بوده و سرانجام گفتند مسیحی است و در آخر هم هژیر را به جرم ملحد بودن کشتند و آنهم درست در خودِ مسجد و در زمانی که هژیر در حال جایزه دادن به دستههای عزادار امام حسین بود در ماه محرم در ۱۳ آبان ۱۳۲۸ش در مسجد سپهسالار...!
هژیر در راهروی مسجد ایستاده به هر مداحی كه میآمد خلعتی میداد و امامی همانجا، گردن هژیر را گرفت و تیر را شلیك كرد...
هیچ جرمی، فقط یک مجرم ندارد و هیچ قتلی فقط یک قاتل. ما بیهیچ رد و نشانی، شریک بسیاری از قتلهای روزگاریم...!
در قرون وسطی این تنها اسقفها و کشیشان نبودند که امثال جوردانو برونوها را میسوزاندند بلکه در درجه اول این مردم بودند! چون بسیار اتفاق افتاده بود که در زمان اجرای حکم، ناگهان کافری توبه میکرد و از مرگ میرست اما در این زمان، مردم برای کشتن و اصرار برای اجرای حکم، حمله کرده و حتی کشیشان در نجات جان تواب به مخاطره میافتادند....!
و در قتل کسروی باید از هزاران روشنفکر، روزنامهنگار، شاعر سخن گفت که سکوت کردند حتی آن غسالی که حاضر به کفن و دفن کسروی نشد در قتل او شریک بود و در آخر باید از میلیونها مردم بیتفاوت نام برد که همیشه از همه خطرناکترند چون:
«از دشمنت نترس، چون او فقط میتواند تو را بكشد. از دوستت نترس، چون فقط او میتواند به تو خیانت كند، ولی از آنها بترس كه بیتفاوتند چون با بیتفاوتی خود، وضعی را پیش میآورند كه در آن، كشتن و خیانت كردن میتواند روی دهد...»
| ||||||||
ايران امروز
(نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايتها و نشريات نيز ارسال میشوند معذور است. استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024
|