پنجشنبه ۱ آذر ۱۴۰۳ -
Thursday 21 November 2024
|
ايران امروز |
اوایل گمان می کردم مشکل این کشور نداشتن خسروان صادق است. یعنی نداشتن حاکمانی که به راستی خیرخواه باشند و فقط به منافع ملی بنگرند؛ خودخواهی نکنند و هر جا لازم بود برای خیر این جامعه، عذرخواهی کنند، کوتاه بیایند و یا با دشمن گفتوگو کنند. با همین نگاه بود که انقلاب کردیم تا خسروان صادق سرکار بیایند و گمان می کردیم با آمدن خسروان صادق، یک شبه همه چیز درست می شود. بعد دیدیم که نه، خسروان صادق آمدند اما چون مهارت همشنوی و گفتوگو و مدارا نداشتند کم کم در تعارض منافع، به خسروان ناصادق تبدیل شدند و بعد هم همه جامعه را به سوی خسران و بی صداقتی بردند.
بعدها کم کم متوجه شدم که مشکل، خود ما مردمیم، یعنی همین خسروها و صادقهای کوچه و خیابان که گاهی سر یک متر عقب و جلو کردن خودرویمان در رانندگی به جان هم میافتیم. و مقامات هم بچه های همین ها هستند که وقتی می شوند وزیر و وکیل، به جای گفتگو، همشنوی و مدارا، به جان هم میافتند و جامعه را به سوی ویرانی می برند. با خود میگفتم دستکم پنجاه سال زمان می برد تا یکی دو نسل از مردم این جامعه اصلاح شوند و بعد نسلهای بعدی روی مسیر توسعه بیفتند.
امروز با دیدن مشاجرهی دو اندیشهورز مدعی نخبگی و روشنفکری یعنی جناب خسرو معتضد و دکتر صادق زیباکلام اول به ذهنم خورد که نکند یک و نیم قرن راه داریم تا خسروان ما رسم و راه صداقت و خسروی در دنیای مدرن را بیاموزند؟ یعنی نخست دو نسل باید صبر و تمرین کنیم تا نخبگان و روشنفکران ما الفبای گفتوگو و همشنوی و مدارا را بیاموزند و بعد دو نسل دیگر هم باید صبر کنیم تا این نخبگان مهارت یافته، حالا آن مهارت را به جامعه منتقل کنند و بعد هم دو نسل صبر کنیم تا بچه های آن مردمی که حالا همشنوی و مدارا را یادگرفته اند به مدارج عالی و مقامات سیاسی برسند و کشور ما از ریشه واجد خسروان صادق شود. بعد ناگهان یادم آمد که داریم وارد عصر جامعه شبکهای میشویم و ویژگی جامعه شبکهای این است هم شفاف است، هم سریع است، هم قدرت دارد و هم گاهی بیرحم است؛ یعنی نسبت به خطاهای کوچک هم به سرعت واکنشهای بزرگ نشان میدهد؛ و همین خصلت باعث میشود که فرایند پایش و فشار اجتماعی برای اصلاح الگوهای رفتاری و اصلاح خطاهای مقامات و چهرههای نمادین روزبه روز شتاب بگیرد و جدیتر شود. همان تجربهای که ترامپ هم در ماههای اخیر گرفتارش شد.
با این حال، خیلی دلم به حال این جامعه سوخت. در تمام این سالها همه داریم فریاد میزنیم که آی خسروان چرا ایناندازه مطلق میاندیشید؟ چرا همشنوی نمیدانید؟ حالا میبینیم نخبگان و روشنفکران هم به همان بیماری گرفتارند. و البته از مشروطیت تا الان داستان نخبگان و روشنفکران ما همین بوده است که میبینیم. امید که عاقبتمان به خیر شود. نمی دانم آیا این دو، دستکم مهارت عذرخواهی از جامعه را دارند؟ ای کاش داشته باشند.
محسن رنانی
۳ بهمن ۹۹
| ||||||||
ايران امروز
(نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايتها و نشريات نيز ارسال میشوند معذور است. استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024
|