يكشنبه ۲ دي ۱۴۰۳ - Sunday 22 December 2024
ايران امروز
https://www.iran-emrooz.net/foto1/younesian2020.jpg
iran-emrooz.net | Sat, 14.03.2020, 18:17

عید، بهار و کرونای چینی


مجید یونسیان

روزنامه‌نگار و تحلیلگر سیاسی
منبع: راهبرد

ایران و مردمانش روزهای سختی را تجربه می‌کنند. آزمونی که با پشت سر گذاشتن آن خیلی چیزها تغییر خواهد کرد. شاید پس از چندین دهه، جامعه ایران باید باور کند که درگیر یک بحران واقعی شده است.

بحرانی که نماد واقع‌بینانه‌ای از یک عد‌م‌تعادل و بی‌نظمی قابل‌لمس در چند عرصه مهم است:

🔅 اول: الگو و سبک زندگی

کرونا چیز وحشتناکی است، اما این وحشت و هراس زاییده یک ویروس نیست. زاییده نوع و سبک زندگی ماست که تاکنون نخواستیم قبول کنیم که این الگو و سبک زندگی ما فرسنگ‌ها از محیط‌زیست طبیعی و قوانین ذاتی آن فاصله گرفته و طبیعی است که دیر یا زود باید متوجه این اشتباه خود می‌شدیم که شدیم؛ آن‌هم با هزینه‌ای گزاف.

اما ای‌کاش عبرت بگیریم و فراموش نکنیم که اگر بخواهیم همچنان بی‌مهری به طبیعت و محیط‌زیست‌مان را ادامه دهیم، هزینه‌های سنگین‌تری را خواهیم پرداخت.

یک مردم‌شناس آمریکایی به‌نام پیتر ترچین که همه عمر خود را صرف مطالعه علل سقوط تمدن‌های بزرگ چون مایاها، اینکاها و امپراتوری رم باستان کرده، در آخر به این نتیجه رسیده که تمدن‌های بزرگ انسانی زمانی کاملا محو می‌شوند که به دو چیز بی‌اعتنایی می‌کنند یا گرفتار دو بحران می‌شوند؛ اول، محیط زیست و نادیده گرفتن نظم و تعادل طبیعی است و دوم، بی‌نظمی و عدم تعادل در نظام اجتماعی، یعنی روند همزمان نابودی انسانیت و طبیعت.

🔅 دوم: الگوی حکمرانی

الگوی حکمرانی موضوع مهمی است. این موضوع خیلی ارتباطی به نزاع‌های سیاسی این جناح و آن جناح ندارد. امروز همه‌چیز یک جامعه به نظام حکمرانی آن مرتبط است.

کرونا به ما نشان داد که اداره جامعه پیچیده، متکثر و متنوع ایران با این‌همه چالش‌های درونی و منطقه‌ای و جهانی فاقد چارچوب‌های عقلانی و منطقی است. سردرگم و فاقد نقطه‌اتکاست.

مرجع مشروعیت و اقتدار آن مشخص نیست. نه مردم ونه دین، هیچکدام مبنای مشروعیت و اقتدار نیستند. چون اساسا تعریفی از اقتدار نداریم و آنچه مبنای عمل قرار گرفته و اقتدار تلقی می‌شود، زور است، قدرت است که این نیز برآمده و متکی به ابزار نظامی، منابع ثروت و ایدئولوژی است.

درحالیکه اقتدار مبتنی بر دین یا عقلانیت انسانی، مشروعیت و محبوبیتی در ذات خود دارد که حاصل آن مدیریت اجتماعی، سیاسی و انسانیت متعادل و نظام‌یافته است.

بی‌اعتمادی و بی‌اعتباری مراکز و مراجع اداره جامعه امری خلق‌الساعه و حاصل و ثمره برآمده از تئوری توطئه نیست؛ بلکه نوعی فرآیند طبیعی و درازمدت فرهنگی است.

این بی‌اعتمادی تنها میان مردم و حکومتگران نیست. ابعاد و طیف عمل این بی‌اعتمادی بسیار وسیع‌تر است.

وقتی جامعه‌ای دچار فردگرایی خودخواهانه می‌شود؛ معنایش بی‌اعتمادی به همه‌چیز است. از جمله، به خود.

وقتی جامعه خودتخریبگری می‌شود؛ یعنی بی‌اعتباری همه ارزش‌هایی که تاکنون باور داشته است. همان ارزش‌هایی که ظاهرا به آن وابسته است.

وقتی جامعه‌ای به هر بهانه‌ای درگیر خودسرزنش‌گری است و از هر فرصتی برای تحقیر و عدم‌باور به خود و داشته‌های فرهنگ و جامعه استفاده می‌کند و علاج نهایی را رهایی از وضع موجود می‌داند، آن‌هم به امید آنچه بیرون از افق فرهنگی و جغرافیایی خود است؛ در واقع، از درون فروریخته است.

بدین‌لحاظ باید اکنون بیش از گذشته باور کنیم که جامعه ما نیازمند اصلاحات است. نه صرفا تغییر ساخت و بافت قدرت، بلکه اصلاحاتی جدی برای اصلاح سبک زندگی، اصلاح نظام حکمرانی، اصلاح ساختار فرهنگی، بازتعریف رفتارهای فردی و اجتماعی و مهمتر از همه بازبینی جدی رفتار ما با طبیعت و محیط زیست.

اکنون بهار در راه است و ما می‌توانیم اراده کنیم و از طبیعت الگو بگیریم وخودمان را تغییر دهیم. والا، آنچه پیش روی ماست، ورود جدی به دوران بحران‌هایی است که خروج از آن به‌سادگی ممکن نیست.




 

ايران امروز (نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايت‌ها و نشريات نيز ارسال می‌شوند معذور است.
استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024