پنجشنبه ۱ آذر ۱۴۰۳ - Thursday 21 November 2024
ايران امروز
iran-emrooz.net | Wed, 23.10.2019, 20:27

دولت و جامعه


احمد زيدآبادى

اگر از آن دسته از نیروهای سیاسی که برای دستیابی به اهداف خود هیچ ملاحظه‌ای را در هیچ زمینه‌ای رعایت نمی‌کنند، صرف نظر کنیم؛ یک نیروی سیاسی عاقل و فهیم و مسئولیت پذیر، نباید جامعۀ خود را به سمت بن‌بستی سوق دهد که شکستن آن نیازمند استفاده از زور باشد.

به همین دلیل است که من یکی از شریف‌ترین چهره‌های سیاسی معاصر ایران یعنی دکتر محمد مصدق را به دلیل کم‌توجهی‌اش به این موضوع مورد نقد قرار می‌دهم. دکتر مصدق ناخواسته به سمتی حرکت کرد که مقابلۀ کودتایی علیه دولت او تنها گزینۀ دشمنان داخلی و خارجی‌اش شد. البته مصدق آن میزان هوشیاری داشت که در برابر کودتاچیان مسلح، مردم بی‌دفاع را به مقاومت فرا نخوانَد تا زمینۀ قتل و غارت بیشتری برای آنها فراهم شود.

می‌دانم که آنچه می‌نویسم صددرصد خلاف موضع تمام نیروهایی است که دستی در مبارزه داشته‌اند؛ اما قصد من دقیقاً همین است! به واقع می‌کوشم تاریخ را به گونه‌ای متفاوت و از زاویه‌ای نامتعارف بازخوانی کنم! تاریخ انقلابات و حرکت‌های اصلاحی ایرانیان عموماً نزاع بر سر تسخیر دستگاه دولت بوده است. دستگاه دولت البته مهم است و از همین رو، همواره هواخواهان پر و پا قرص و لجوج و بی‌ملاحظه‌ای داشته است تا آنجا که برای تسلط بر آن، زندگی را بر مردم این سرزمین تباه کرده‌اند!

مهمتر از دولت اما جامعه است که تمام مصائب مملکت ما ناشی از ضعف و ناتوانی آن است تا بدان درجه که گویی طفیلی دولت است و از خود استقلال و اراده و توانی ندارد.

اگر پدران ما از همان ابتدای مشروطیت همّ خود را به تقویت و توانمندسازی جامعه معطوف می‌کردند و کمتر بر سر تسخیر دولت با هم به نزاع برمی‌خاستند، شاید سرنوشت ما به گونه‌ای دیگر رقم می‌خورد.

این در واقع بحثی بود که دیروز در مناظره با آقای تاجزاده کوشیدم تا در باره‌اش توضیح دهم. به باور من، جامعه به رغم تمام ضعف‌های خود، هر گاه فرصتی یافته در بطن و لایه‌های گوناگون خود شروع به رشد و بالندگی کرده و نیرویی اجتماعی پدید آورده است. متأسفانه در سر بزنگاه‌های تاریخی، احزاب سیاسی این نیروی بالنده را به ابزاری برای نزاع قدرت بر سر تسخیر دولت تبدیل کرده‌اند و نه فقط آن را به نیستی و تباهی کشانده‌اند بلکه خود نیز به اهداف مورد نظرشان از طریق سهیم شدن در قدرت دست نیافته‌اند و وضع را عملاً به بن بست کشانده‌اند.

به نظرم جنبش اصلاحات در ایران دچار این آفت شده و نیروهای اجتماعی بالنده را در نزاعی بی‌سرانجام درگیر و خنثی کرده است. از این جهت حرف من به آقای تاجزاده این بود که این همه جوش و خروش برای ورود به نهادهای تصمیم‌گیری آن هم در حالی که دولت از مهمترین منبع درآمد خود محروم شده و باید از این پس دست گدایی‌اش را به سوی جیب مردم دراز کند، بهتر است به سمت نوعی کار مدنی برای کاهش مرارت عمومی تغییر جهت دهد.




 

ايران امروز (نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايت‌ها و نشريات نيز ارسال می‌شوند معذور است.
استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024