پنجشنبه ۱ آذر ۱۴۰۳ - Thursday 21 November 2024
ايران امروز
iran-emrooz.net | Sun, 23.04.2006, 15:08

از اشتغال تا انزوا/ نگاهي به پيامد كار زنان خارج از خانه


همشهری

شيرين نجوان: هنوز زمان زيادي نگذشته است. همين چند سال پيش بود؛ وقتي بحث داغ جمع هاي خانوادگي، گفت و گوهاي زنانه، سريال هاي تلويزيون، همه و همه مرداني بودند كه به همسرانشان اجازه كار كردن خارج از منزل را نمي دادند!
در اين بحث ها به چنين مرداني سرسخت و متعصب مي گفتند كه در مقابل خواسته همسرانشان، از آنها مي خواستند از اين فكر صرفنظر و بيشتر به انجام امور منزل و فرزندان توجه كنند. آنها اعتقاد داشتند به تنهايي مي توانند چرخ سنگين زندگي را بچرخانند و تنها نان آور خانه باشند. در همان سالها بود كه تلاش زن ها براي حضور در جامعه آغاز و حق اشتغال شرط ازدواج بسياري شد. در اين حالت پس از ثبت امضاهاي متعدد، زماني كه عاقد مي پرسيد آيا توضيحاتي وجود دارد؟ مي گفتند: بنويسيد حق اشتغال ! ... هرچند شايد چنين بحث هايي همچنان به گوش برسد اما شرايط فعلي جامعه با آنچه ديروز وجود داشت بسيار تفاوت كرده است. حالا ديگر نيازي به درخواست از همسر، بحث و جدل، ثبت حقوقي و ... نيست چرا كه امروز اغلب مردان همسري را جست وجو مي كنند كه شاغل و همينطور از درآمد بالايي برخوردار باشد! آنها همسرانشان را به كار خارج از منزل ترغيب و برخلاف گذشته از شغل و ميزان درآمد شريك زندگي شان با افتخار صحبت مي كنند.

...در اين ميان بسياري از زنان در پي به دست آوردن حق پايمال شده ديروز، در مسيري پرپيچ و خم گرفتار شده اند كه روز به روز آنها را به فرسايشي روحي و جسمي مي كشاند. زمان فعاليت زنان شاغل از صبح- اول وقت اداري- تا ساعت هاي پاياني شب را شامل مي شود چرا كه پس از بازگشت به خانه بلافاصله به انجام امور منزل و فرزندان مشغول مي شوند و چنين شرايطي سبب مي شود هر روزشان بدون اندك زماني براي استراحت سپري شود... و در نهايت پس از يك ماه تلاش بي وقفه زمان آن مي رسد تا ماحصل زحماتشان را در مخارج سنگين خانواده خرج كنند تا ماه آتي... اما بروز چنين تحول اجتماعي قطعاً با دلايلي همراه بوده است كه طي چند سال گذشته شتاب و پيامد آن در خانواده امروز انعكاس يافته است.

با هم و تنها
مصطفي اقليما- مددكار اجتماعي، مشاور و روانشناس- معتقد است: چنين تحولي در جامعه اجتناب ناپذير است چرا كه وضعيت اقتصادي به همراه تورمي كه روز به روز افزايش مي يابد، سبب شده است تا تنها يك نفر به عنوان مرد خانواده، نتواند از پس مخارج زندگي برآيد. بايد باور كنيم كه شرايط امروز با گذشته بسيار فرق كرده است و حتي با كار كردن همه اعضاي خانواده، همچنان مشكلات مالي پابرجا هستند. همين طور دكتر صفا ابراهيمي- دليل ديگر بروز تحول رخ داده را پيش رفتن جامعه سنتي به سوي مدرن شدن مي داند. زنان امروز با تحصيلات عالي و توانايي هاي متعدد ازدواج مي كنند بنابراين چارچوب خانواده و انجام امور متعلق به آن براي به كارگرفتن آنچه آموخته اند كوچك به نظر مي آيد لذا مي خواهند به دنبال استفاده از تحصيلات و توانمندي هايشان در جامعه حضور داشته باشند. ... اما اگر جامعه امروز چنان مدرن شده است تا بتواند حضور زن را بپذيرد و توانمندي هايش را باور داشته باشد، خانواده همچنان همان خانواده سنتي ديروز است. به اين ترتيب تداخل سنت و مدرنيزه بار ديگر در جامعه رو به رشد امروز، سبب بروز مشكلاتي مي شود كه زنان شاغل با آن درگيرند.

نحوه سپري شدن ساعت هاي پس از كار مثال بارزي است كه مي تواند شرايط فوق را شرح دهد: چنانچه اين زمان براي مردها به استراحت، تماشاي تلويزيون، مطالعه، ورزش و... سپري مي شود در حاليكه زنان شاغل پس از بازگشت به منزل بلافاصله به انجام كارهاي منزل مشغول مي شوند؛ تهيه غذا، اتو كشيدن لباس ها، نظافت منزل، رسيدگي به تربيت و تحصيل فرزندان و... اقليما معتقد است: در خانواده امروز، مرد همان مرد سنتي ديروز است كه به رغم تحصيلات عالي به دليل نحوه تربيت و فرهنگ اعمال شده در جامعه با اعتقادات سنتي ايفاي نقش مي كند و هنوز ياري رساندن به همسرانشان در انجام امور منزل را نوعي كسر شأن مي دانند!

ريشه تاريخي چنين فرهنگي نيز به زمان گذشته باز مي گردد، وقتي فعاليت هاي زن و مرد تفكيك شده و قابل قبول بود؛ مرد نان آور خانه و در اجتماع حضور داشت و زن به انجام امور منزل مشغول بود. اما به هر حال چنين دوراني سپري شده است و امروز زنان بسياري يافت مي شوند كه به دليل فوت همسر تنها سرپرست خانواده هستند يا به دلايل متفاوت-همسران بيمار، معتاد و...- با محيط خشن كار دست و پنجه نرم مي كنند يا زناني كه همه شرايط سخت و تحصيل شده زندگي را به دوش مي كشند تا در كنار همسرشان، آرامش و راحتي فرزندهايشان را فراهم كنند. در اين ميان تنها گروه محدودي از زنان شاغل هستند كه از كار كردن به پويايي و شادابي نتيجه آن مي رسند. اين گروه اغلب از قشر مرفه جامعه اند كه تنها به دلايل شخصي، حضور در جامعه، استفاده از توانايي ها و... نه صرفاً به خاطر بعد مادي به كار مشغول هستند.

بازگشت اين گروه از زنان به خانه نيز قطعاً بازگشت به خانواده سنتي ديروز است اما اغلب كمك كارگري كه انجام كارهاي روزانه به دوش اوست يا وسايل برقي مدرن كه به منظور تسريع پخت و پز تهيه شده اند از جمله عواملي هستند كه به ياري زنان اين گروه مي آيند و اين در حالي است كه هنوز درصدي از زنان شاغل از قشر ضعيف جامعه- از ابتدايي ترين وسايل برقي جهت كمك به انجام كارهاي منزل بي بهره اند. به عنوان مثال لباس ها همچنان با دست شستشو مي شوند و... از طرفي فرهنگ اعمال شده بر جامعه زنان از همان خانواده سنتي ديروز سبب شده است، استفاده از برخي امكانات رفاهي معاني ديگري براي زن امروز داشته باشد. به عنوان مثال زن شاغل در جامعه فعلي به دليل نبود وقت كافي مجبور است لباس هاي اعضاي خانواده را مرتباً به خشكشويي بسپارد و يا در تهيه برخي مواد غذايي از جمله سبزي هاي مورد نياز آشپزي- كه زن هاي خانه دار ساعت هاي بسياري را صرف تهيه آن مي كنند از نمونه هاي آماده استفاده يا به جاي سپردن فرزندهاي خردسال به اقوام و دوستان آنها را در مهدكودك ها نگهداري كنند و... اما تداخل سنت و مدرنيزه بار ديگر سبب شده است تا آنچه زن هاي شاغل به منظور سبك شدن كارهاي منزل انجام مي دهند به نوعي شانه خالي كردن از وظايف زنانه به حساب آيد و اين درحالي است كه اغلب به واسطه اين امر لقب هاي اصراف كار، نداشتن مديريت و... را نيز به دوش مي كشند! اقليما معتقد است: ... اگر كار كردن زن در جامعه مدرن اروپايي به عنوان پديده اي طبيعي قلمداد مي شود و زن همدوش مرد در سپري كردن زندگي تلاش مي كند، قالب خانواده با آنچه در جامعه كنوني ما وجود دارد بسيار متفاوت است.
انجام كارهاي منزل اغلب طي ساعت هاي محدود به يك كارگر سپرده مي شود و نگهداري فرزندان نيز به عهده پرستارهاي خانگي است. از طرفي پخت و پز به گونه اي كه در خانواده هاي ما در جريان است وجود ندارد. صبحانه اي مختصر صرف مي شود. نهار در محل كار توزيع و شام نيز از غذاهاي آماده بيرون استفاده مي شود. اغلب داشتن يك دستگاه مايكرو ويو براي گرم كردن غذا كافيست و همين طور تجهيزاتي مانند آنچه ما در آشپزخانه هايمان نگهداري مي كنيم، وجود ندارد... اما چنين شرايطي در خانواده اي اروپايي در حالي حاكم است كه درآمد حاصله و كنار آمدن از مخارج مربوط به كارگر، پرستار كودك و... - حتي براي خانواده اي از قشر متوسط و ضعيف همخواني دارد. در حاليكه اگر زني شاغل از طبقه متوسط در صدد باشد تا از امكانات فوق جهت راحتي امور منزل استفاده كند آنچه در نهايت از حقوق دريافتي باقي مي ماند تنها خرج هاي حاصله است كه با درآمد ماهانه برابري يا حتي نسبت به آن برتري دارد.

به اين ترتيب زنان شاغل در جامعه ظاهراً مدرن امروز، نمي دانند كه در مقابل وظايف پيش رو چه راهي را پيش بگيرند! آنها نمي دانند كه آيا پس از بازگشت به خانه تمام وقتشان را به امور منزل سپري كنند و يا با كمك از بخشي امكانات انجام وظايف زنانه شان را سهل تر كنند... و زنان شاغل امروز با چنين تناقض هايي درگيرند چرا كه مجبورند در زمان برخورد جامعه مدرن و سنتي گذران زندگي كنند! به هر حال پيامد پرداختن افراطي به هريك از اين دو حالت بي توجهي همسران است و اين دقيقاً همان چيزي است كه زنان هنگام اعمال وظايفشان حتي به آن نيز فكر نمي كنند! جملاتي از قبيل همسرم به خدمتكار خانه ام تبديل شده بود! ، من نياز به غذاي هميشه آماده، لباس هميشه اتو زده و...نداشتم، من يك همدم مي خواستم! و يا دقيقاً برعكس ... از آخرين باري كه از خانه ما بوي غذا بلند شده ماه ها مي گذرد... ، هميشه اوضاع خانه نابسامان است! و... به اين ترتيب بنيان خانواده به راحتي مي لغزد و در بسياري موارد تا مخروب شدن پيش مي رود.
اقليما در اين زمينه مي گويد: ... آنچه به مردان امروز جامعه بايد آموزش داده شود اين است كه بدانند همسر، همراه و هم خانه داشتن، با آنچه در زمان پدران ما وجود داشته است، فرق كرده است. به مردان جامعه امروز بايد آموخت كه چگونه با افزودن حس تعهد و وظيفه شناسي نسبت به همسرانشان ارزش خانواده را حفظ و به جاي استفاده از جملات فوق كه اخيراً پس از، از هم پاشيده شدن خانواده ها، بسيار به گوش مي رسد، بدانند كه كوتاهي همسرانشان در انجام وظايف زنانه ريشه در كوتاهي آنها در اعمال وظايفشان دارد. چرا كه ديگر همانند گذشته وظيفه مرد نان آور خانه بودن نيست بلكه همراهي روحي به همسران از جمله وظايف اصلي آنها به شمار مي رود. ... اما با همه اين وجود آيا كار كردن زنان خارج از منزل پيامدي جز آنچه شرح داده شد نيز دارد؟

ناصر قاسم زاده روانشناس و مشاور- معتقد است: پيامد كاركردن زنان خارج از منزل پويايي، شادابي و نشاط است و اين عوامل زماني كه از طريق زن به خانواده منتقل مي شود، سبب مي گردد يك خانواده پويا، شاداب و با نشاط باشند. از نظر وي بررسي چنين نتايجي در حالي امكانپذير است كه مرد خانواده متوجه اين امر باشد كه همسرش به منظور ياري رساندن به امور مالي خانواده در حال كاركردن است و با او در انجام كارهاي منزل شريك باشد. قاسم زاده ادامه مي دهد: ... همانطور كه در احاديث بسيار داريم كه حضرت علي(ع) در انجام كارهاي منزل به حضرت فاطمه(ع) بسيار كمك مي كرده است... در اين شرايط باري كه به دوش زن گذاشته شده است، تعديل و نشاط جسمي و روحي او حفظ مي شود.

پس اندازهاي مخفيانه
جدا از آنچه گفته شد فشار روحي نيز پيامدي ديگر از كار كردن زنان خارج از منزل است. اغلب زنان شاغل امروز، بيش از آنكه از بار وظايف سنگين داخل منزل شكايتي داشته باشند، از اين معترضند كه به دليل وضعيت مالي خانواده مجبورند حقوق ماهانه شان را تمام و كمال خرج كنند بدون آنكه از سوي همسرانشان كوچك ترين سپاسگذاري را شاهد باشند. اين گروه از زنان شاغل معتقدند به مرور زمان كمكي كه آنها براي گذران زندگي تقبل كرده اند، به وظيفه اي تبديل مي شود كه قابل تشكر و قدرداني از سوي همسرانشان نيست و مهمتر از همه باعث فراموش شدن وظايف مردانه آنها نيز مي شود. پرداخت نفقه به همسران جزو همان وظايف فراموش شده است كه غالباً به دليل اينكه زن شاغل است از ياد مي رود. در حاليكه جدا از بعد قانوني قضيه، هر زني مايل است حتي اگر خودش نيز بي نياز باشد، مورد توجه مالي از سوي همسرش قرار بگيرد چرا كه از لحاظ قانون و شرع مرد نان آور خانه است و چنانچه زني ياريگر اين امر باشد، لطف او به حساب مي آيد.
به اين ترتيب زنان شاغل كه در مقابل زحماتشان با چنين عكس العملي مواجه اند به مرور زمان دچار فرسايش روحي مي شوند و به قول قاسم زاده به انواع بيماري هاي افسردگي، استرس، بي اشتهايي رواني و... نيز دچار مي شوند. اما آنچه پيامد اين جريان است اتفاق ناگواري است كه به مرور زمان- گاهي- جدايي كامل زن و مرد را به همراه دارد. شروع اين روند پس اندازهاي مخفيانه است! برخي از زنان كه با چنين وضعيتي درگيرند گاهي به دروغ ميزان درآمدشان را پايين تر از حد واقعي مي گويند و مابقي پنهان شده را به عنوان پس انداز در نظر مي گيرند و حتي به هنگام بروز بحران مالي در خانواده نيز سعي مي كنند مبلغ قابل توجه پس انداز شده را فراموش كنند چرا كه آنها مي دانند لطفشان قطعاً بي پاسخ خواهد ماند! اين گروه از زنان اغلب ترس پايان يافتن زندگي هايشان را نيز در دل دارند و مي دانند كه چنانچه اين اتفاق بيفتد شايد از همه مال اندوخته شده و زحماتي كه آنها كشيده اند، چيزي نصيبشان نشود چرا كه تك قانوني كه آنها را در مال خانواده شريك مي داند قانون اجرت المثل است كه طي شرايط خاص زنان را در تعداد سالهاي زندگي مشترك با مبلغي جزئي شريك مي كند!
از اين رو به مرور زمان خرج هاي جداگانه شكل مي گيرد؛ زن درآمدش را خرج خود و مرد نيز همين طور و اغلب بر سر مخارج مشترك، فرزندان و امور خانواده درگيري هاي شديدي به وجود مي آيد و اين جريان تا جايي پيش مي رود كه زنان شرح داده شده به اين نتيجه مي رسند كه كاركردنشان از ابتدا اشتباه بوده است و تنها باعث تنبل شدن همسرانشان شده اند! آنها اغلب در خلوت خود فكر مي كنند كه اگر مجبور به كار كردن نبودند قطعاً همسرانشان كاري دوم دست و پا مي كردند و آنها مي توانستند... اقليما مي گويد: ... در اروپا دو شرط براي ازدواج وجود دارد يا اموال 50-50 و يا مال هر كس براي خودش. به اين ترتيب در ابتداي امر مشخص مي كنند كه آيا نصف، نصف در هزينه ها و درآمدهاي خانواده شريك اند يا هر كس مي خواهد سهم خودش را بدهد. از طرفي پس از پايان زندگي مشترك نيز اموال طبق اين دو شرط تقسيم مي شوند.
شايد شرط دوم از فرهنگ ما دور باشد اما قطعاً شرط اول هماني است كه اگر زندگي مشترك بر اساس آن پي ريزي شود ديگر مشكلي اينچنين پيش نخواهد آمد چه زماني كه زنان كار كنند يا زماني كه در خانه باشند... اما در نهايت شرايط بغرنج در خانواده هاي فوق به راحتي قابل حل است و راه حل آن نيز شايد آنقدر جلوي چشم است كه ديده نمي شود؛ با كلمه چهار حرفي تشكر و هفت حرفي قدرداني ! چنانچه هنوز در برخي از خانواده هايي كه همسران هر دو شاغل هستند وجود دارد. در اين حالت بدون هيچگونه حساب و كتابي درآمدشان را روي هم مي گذارند و شريك واقعي يكديگرند.

قانون
درفصل 3 قانون كار، درباره كار زنان چنين آمده است:
ماده 75: انجام كارهاي خطرناك، سخت و زيان آور و نيز حمل بار بيشتر از حد مجاز با دست و بدون استفاده از وسايل مكانيكي، براي كارگران زن ممنوع است. دستورالعمل و تعيين نوع و ميزان اين قبيل موارد با پيشنهاد شوراي عالي كار به تصويب وزير كار و امور اجتماعي خواهد رسيد.
ماده 76
تبصره 1 :پس از پايان مرخصي زايمان، كارگر زن به كار سابق خود باز مي گردد و اين مدت با تائيد سازمان تامين اجتماعي جزء سوابق خدمت وي محسوب مي شود.
تبصره 2 :حقوق ايام مرخصي زايمان طبق مقررات قانون تامين اجتماعي پرداخت خواهد شد.
ماده 77 : در مواردي كه به تشخيص پزشك سازمان تامين اجتماعي، نوع كار براي كارگر باردار خطرناك يا سخت تشخيص داده شود، كارفرما تا پايان دوره بارداري وي، بدون كسر حق السعي كار مناسبتر و سبكتري به او ارجاع مي نمايد.
ماده 78 :در كارهايي كه داراي كارگر زن هستند كارفرما مكلف است به مادران شيرده تا پايان دو سالگي كودك پس از هر سه ساعت نيم ساعت فرصت شيردادن بدهد. اين فرصت جزء ساعات كار آنان محسوب مي شود و همچنين كارفرما مكلف است متناسب با تعداد كودكان و با در نظر گرفتن گروه سني آنها مراكز مربوط به نگهداري كودكان (از قبيل شيرخوارگاه، مهدكودك و ....) را ايجاد نمايد.
تبصره 1: آئين نامه اجرائي، ضوابط تاسيس و اداره شيرخوارگاه و مهدكودك توسط سازمان بهزيستي كل كشور تهيه و پس از تصويب وزير كار و امور اجتماعي به مرحله اجرا گذاشته مي شود.




 

ايران امروز (نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايت‌ها و نشريات نيز ارسال می‌شوند معذور است.
استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024