دوشنبه ۸ بهمن ۱۴۰۳ -
Monday 27 January 2025
|
ايران امروز |
«تصویر ایران امروز، ترسیم ایران فردا» عنوان سلسله گفتوگوها «مشق نو» با متفکران امروز ایران است. مصاحبهشوندگان در پاسخ به پرسشها، نخست تصویری از ایران امروز ارائه میکنند و مسائل مبتلابه را برمیشمارند. سپس، درباره امکان و امتناع حل مسائل سخن میگویند و نهایتاً، از زاویه دید خود ایران فردا را ترسیم میکنند. «عباس عبدی» در این گفتوگو وضعیت «نهاد سیاست» را مسئله مسئلهها دانسته و در چارچوب پروژه اصلاحی راههای بازسازی آن را برشمرده است.
مشق نو: سیاستمداران، اقتصاددانان و جامعهشناسان –که هر یک نحله فکری خاصی را نمایندگی میکنند- هر کدام از زاویهای، ایران امروز را تصویر کردهاند. به اعتقاد شما، مسائل مبتلابه ایران امروز چیستند؟
عباس عبدی: همانطور که در پرسش، بهدرستی اشاره کردید، مسائل براساس زاویه نگاه تحلیلگران تغییر خواهند کرد. امروز جامعه ما تنها با یک مسأله مواجه نیست و به مسائلی مبتلاست که هر کدام بهشکلی یکدیگر را تشدید و تقویت میکنند. برای نمونه، در حوزه رسانه شکاف بزرگی را میان رسانههای رسمی و غیررسمی میبینیم و شاهد هستیم این دو مغایر با یکدیگر اطلاعرسانی میکنند و تحلیل ارائه میدهند. این شکاف بهمرور در عرصه عمومی بازتاب پیدا کرده و روز به روز به عمق آن افزوده میشود. در حوزه اقتصاد، شاید مهمترین و ملموسترین فاکتورها بیکاری و تورم باشد. جامعهای که طی هشت سال کمتر از چند صد هزار شغل ایجاد کرده است، بهلحاظ اقتصادی زمینگیر بهشمار میآید و متأسفانه اکنون، تحولات مثبت ۴ سال گذشته در حال بازگشت به نقطه اولیه هستند و ممکن است با توجه به شرایط جاری نتوانیم حتی به وضعیت گذشته بازگردیم و محتمل است وضعیت بدتری را تجربه کنیم. در این زمینه تأثیر روابط خارجی را هم نباید نادیده گرفت. این مقوله بهشدت اقتصاد را ناپایدار و سرمایهگذاری داخلی و خارجی را معلق کرده است و زمانیکه سهم اندک سرمایهگذاری را در تولید ناخالص ملی مشاهده میکنیم، به اهمیت موضوع واقف میشویم. در حوزه محیطزیست، مسأله آب، آلودگی هوا، تخریب جنگلها، نابودی تدریجی حیات وحش و مواردی از این دست؛ هر یک به نسبتی مشکل آفرین هستند. لازم به ذکر است، این مشکلات در اقصی نقاط جهان وجود دارد پس آنچه وضعیت ایران را نگرانکننده کرده، اصل وجود مشکلات نیست. بلکه دو مسأله اساسی دیگر است؛ اولین آنها، تنوع و تکثر مشکلات است و دیگری، فقدان چشماندازی امیدبخش. در حوزه سیاست داخلی، شکاف دولت-ملت، فقدان روشهای مسالمتآمیز حل اختلاف، فساد اداری، فقدان حاکمیت قانون، نبود شفافیت و پاسخگویی را شاهد هستیم؛ این موارد همگی در گذشته وجود داشتهاند اما شاخصهای کنونی وضعیت را بغرنجتر و منفیتر از گذشته نشان میدهد. در حوزه اجتماعی، کاهش انسجام و سرمایه اجتماعی و مشکلاتی از قبیل آسیبها، جرائم و فراوانی پروندههای قضایی مسألهساز هستند. در حوزه فرهنگی، شکاف عمیقی میان فرهنگ رسمی و غیررسمی بهوجود آمده و بهوسیله رسانهها تشدید شده و هیچ چشمانداز امیدبخشی برای بهبود یا کاهش آن وجود ندارد. نهاد دین -که در ایران نهاد بسیار مهمی است- اکنون دچار بحران اساسی شده است؛ هم از جهت اقبال مردم به آن و هم از جهت کاهش اعتبار گزارههای دینی. مسأله مناسکی شدن دین هم مزید بر علت شده و آن را خالی از محتوا کرده است. در حوزه آموزش و پرورش و دانشگاه هم، مشکلات عدیدهای وجود دارد و معتقدم استناد و اتکا به تعداد مقالات علمی و… حرفهایی بیاساس است؛ زیرا مقالاتی که با پرداخت پول تهیه میشوند، فاقد اهمیت علمی و اثرگذاری در جامعه هستند و تأثیری بر رشد و توسعه ندارند.
مشق نو: آیا میتوان یکی از مواردی را که بدان اشاره کردید، بهعنوان «مسأله مسألهها» برجسته کرد و روندها و آینده پیشرو را به تغییر یا عدم تغییر آن گره زد؟
عبدی: در میان مشکلات اشاره شده، اصلیترین مسأله یا به تعبیر دیگر مسأله مسألهها، وضعیت «نهاد سیاست» است. بهنظر باید تغییراتی در نهاد سیاست به معنای عام آن پدید آید و نوعی پایداری و چشمانداز در آن ایجاد شود و در این صورت است که، مردم به ایجاد تغییر و بهبود بخشهای دیگر امیدوار میشوند. در غیر این صورت، راهی برای بهبود اوضاع متصور نیست. بازسازی نهاد سیاست یعنی آنکه کل جامعه ایران هویتی واحد پیدا کند و حکومت را بازتاب اراده خود ببیند و حکومت هم تا حدی به سمت شفافیت و پاسخگویی و در جهت حاکمیت قانون حرکت کند و استقلال نهادی –چه در سیستم قضایی و چه در نهادهای مدنی و مطبوعات و… – شکل بگیرد. بنابراین در میان مجموعه این عوامل آنچه میتواند به ما انسجام دهد، حدی از بازسازی نهاد سیاست است. از این رو معتقدم اصلیترین کار ما بازسازی نهاد سیاست است و مادامیکه چنین تغییری صورت نگیرد، امکان ندارد دیگر بخشها بهطور درونزا اصلاح شوند. زیرا نهاد سیاست در ایران بسیار گسترده است و در سایر حوزه دخالت میکند. بخشی از بازسازی سیاست معطوف به کاهش دخالتها و بخشی دیگر مربوط به بازسازی درونی این نهاد است و تا این دو اتفاق رخ ندهد، نمیتوان شاهد هیچ تحولی در ایران بود.
حال باید پرسید، چگونه میتوان نهاد سیاست را بازسازی کرد؟ برای این کار باید مفهوم سیاست –بهخصوص درمیان منتقدان- دچار تحول شود. چرا که با شیوه مبارزه و رویکرد حذفی تغییری پدید نمیآید و حتی اگر کسی در این مسیر موفق شود، موقتی است و مسأله حل نمیشود. از این رو باید ادبیات جدیدی را پی ریخت؛ ادبیاتی مبتنی بر اصول اساسی اصلاحات. ببینید! واقعیت آن است که قدرت دست حکومت است و بهظاهر تنها آنها قادر به ایجاد اصلاحات جدی هستند اما، از آنجا که آنها خود بخشی از مسأله هستند، این منتقدان و اصلاحطلبان هستند که باید طرحی را برای اصلاحات اساسی ارائه و بهسمتی حرکت کنند که حکومت را هم بهناچار با خود همراه کند. تجربه گذشته حاکی از آن است که، اصلاحطلبان نتوانستهاند کارهایی انجام دهند که اعتماد نسبی حکومت یا لااقل بخشهایی از آن را به خود جلب کنند. لذا، اصلاحطلبان باید به سمت سیاستهای مبتنی و متناسب با موازنه قوا حرکت کنند و طرحها و ایدههایشان براساس این موازنه قوا مطرح و اجرا شود.
مشق نو: شما «وضعیت نهاد سیاست» را امالمسائل ایران امروز خواندید. با توجه به کیفیت و عمق این مسأله، آیا همچنان میتوان از «اصلاحات» سخن گفت یا باید برای زیستن در شرایط «انسداد» مهیا شد؟
عبدی: اصلاحات فقط در سیستمهای تمامتخواه و فاشیستی –که قائل به سرکوب بی قید و شرط و نامحدود هستند- موضوعاً منتفی میشود. در جامعه ایران، چنین وضعیتی حاکم نیست زیرا، هنوز انتخابات وجود دارد و منتقدان –ولو با دستهای بسته- میتوانند اظهارنظر کنند و رسانه داشته باشند. فضای مجازی نیز خارج از اراده حکومت، آزادی نسبی را به ارمغان آورده است. از این گذشته، این حکومت به بخشی از جامعه متصل است و رفتار آن بخش، با بحث امکان بقای قدرت تنظیم میشود. بنابراین اگر این بخش متوجه شود، بقایش با ادامه رفتارهای گذشته امکانپذیر نیست، تغییر جهت میدهد. ولی این تغییر جهت باید مقرون به صرفه باشد. در اینجا نقش اساسی بر عهده منتقدان است و نه حکومت. زیرا حکومت در اینجا بیمار است و منتقدان مدعی درمان و طبابت هستند. پس، طبیبان باید شیوههایی را پیش بگیرند که تغییر روش حکومت –بهلحاظ عرفی و برمبنای معیارهای قابل فهم- مقرون به صرفه باشد و من معتقدم، راه چنین اصلاحاتی باز است اما تضمینی قطعی هم برای آن وجود ندارد. نتیجه آنکه ما نمیتوانیم راه دیگری را انتخاب کنیم که منافعاش از اصلاحات بیشتر و عوارضاش کمتر از آن باشد.
مشق نو: با توجه به وضعیت کنونی نیروهایی که پروژه اصلاح را نمایندگی میکنند و همچنین عواملی که اصلاحناپذیری را ترویج میکنند، استراتژیهای شما برای پیشبرد پروژه اصلاح چیست و تاکتیکهایتان کدامند؟
عبدی: نیروهایی که اکنون متولی اصلاحات هستند، ضعفهای بسیار اساسی دارند و بخش عمدهای از آنها قادر به پیشبرد پروژه اصلاحات نیستند زیرا در وضعیت موجود مستحیل شدهاند. برای رفع این معضل، نیروهای اصلی اصلاحات باید دو کار را بهطور همزمان پیش ببرند. ابتدا باید ایدهشان را بیان کنند؛ این ایده در بخش اول، ارائه تحلیل از وضعیت موجود و در بخش دیگر، نگاه نسبت به روند تحولات را شامل میشود. سپس باید راههای گذار از این مرحله و رسیدن به ثبات مطرح شود. ایدههای گذار باید مختصر و مفید و برای عموم قابل فهم و درک باشد و برای سیستم هم پیامهای روشن داشته باشد. یعنی بهطور مشخص اعلام شود، در مقابل انتظارات از سیستم چه تعهداتی پذیرفته میشود. اما ایده بهتنهایی کافی نیست و اصلاحات به اراده نیاز دارد. سیاست بدون اراده مثل خودروی بدون سوخت است و بهتریناش هم فایده چندانی ندارد. به این منظور باید مجموعهای از نیروها بسیج شوند تا از این ایدهها دفاع و بر سر اصول آن پایداری کنند. تا این دو کار صورت نپذیرد، جریان اصلاحات نمیتواند گام موثر و مفیدی در جهت اصلاح بردارد.
مشق نو: با توجه به جو غالب مبنی بر امتناع پروژههای اصلاحی و همچنین بحران نمایندگی جریانهای حاضر در سیاست ایران، چگونه میتوان اصلاحات را در قالب یک گام موجه و مقبول به پیش برد و شبکه حامیان آن را بسیج و به ادامه راه ترغیب کرد؟
عبدی: در پرسش پیشین، به کلیت بحث پاسخ دادم اما جزئیات پروژه اصلاحی محصول گفتوگوی آزاد درونگروهی است و نه نسخه پیچیدن این و آن. اصلاحطلبان باید به شکل شفاف و آزاد گفتوگو کنند و از دل آن، راهحل استخراج کنند. زیرا بدون گفتگو و تفاهم، هر راهحلی منتهی به شکست است.
مشق نو: ایران فردا، با توجه به مشی اتخاذ شده چه تصویری خواهد داشت؟
عبدی: اکنون، جامعه ایران در مواجهه با وضعیتی غیرکارکردی است و چشماندازی هم برای خروج از آن وضعیت وجود ندارد ولی با این حال، به بازسازی نهاد سیاست امیدوار هستم. با ایدهای که درباره چگونگی نقشآفرینی اصلاحطلبان مطرح کردم و همچنین تعامل با ساخت قدرت میتوان اصلاحات را آغاز و به پیش برد و به محض آنکه کوچکترین بازسازی در نهاد سیاست صورت بگیرد، آثار آن را در کارآمدی نظام و نهادها و ساختهای دیگر جامعه هم شاهد خواهیم بود. ما اساسا محکوم به امید هستیم و راه دیگری برایمان متصور نیست.
| ||||||||
ايران امروز
(نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايتها و نشريات نيز ارسال میشوند معذور است. استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2025
|