شنبه ۳ آذر ۱۴۰۳ -
Saturday 23 November 2024
|
ايران امروز |
(منتشر شده در شمارهی ۴۲ ایران فردا)
بر خلاف برخی تصورات اولیه، روی کار آمدن دولت ترامپ برای جمهوری اسلامی بحرانزا بود. تغییر رویهی دولت آمریکا با انتخاب ترامپ تنها به زمینههای کلی سیاست و اقتصاد بینالملل محدود نشد و تمامی سیاستهای منطقهای و زیستمحیطی را نیز دربر گرفت. عمدهترین سیاست خاورمیانهای دولت جدید آمریکا بهوضوح مهار نظام اسلامی و در همپیمانی وسیع با اسراییل و عربستان است. بازتاب وسیع فشارهای آمریکا بر جمهوری اسلامی پیام روشنی دارد و آن بی اثر کردن دو برنامهی عمدهی دولت روحانی یعنی تعدیل مناسبات بینالمللی و بهبود اقتصاد داخلی است. هر چند روحانی در طول فعالیتهای انتخاباتی چنان سخن میگفت که گویا رای به دولت او دستاوردهای سیاسی وسیعی را نیز در پی خواهد داشت اما ارزیابی واقعبینانه چنین حکم میکرد که حدود دستاوردهای روحانی را به تناسب بحرانها تعریف کنیم. مهمترین این بحرانها در دو حوزهی مشخص اقتصادی و روابط بینالملل تعریف میشد و فراتر از آن، مانند هر کجای دیگر در دنیا وعدههای سیاسی مبهم و نامشخص، تنها به کار ترمیم موقت بحرانهایی از جنس بحران مشروعیت میآید.
هرچند بحرانهای آمریکا، اثرات اجتناب ناپذیری بر پیکرهی کلی نظام گذاشته و نارضایتی عمومی گستردهای را نیز در پی داشته، در عین حال و لااقل به طور موقت، فرصتی را برای جناح راست فراهم کرده تا به مدعاهای همیشگی خود بازگردد و دولتهای میانهرو یا اصلاحطلب را بی کفایت و مذاکره با آمریکا و همپیمانانش را در جهت رسیدن به هر گونه سازش بی حاصل عنوان کند. کالبدشکافی مجموعهی مؤلفههای سیاست خارجی فعلی نشان میدهد که مسئله اصلی سیاستگذاران جمهوری اسلامی نفس انجام مذاکره نیست بلکه چشماندازهای این مذاکره است. چنانکه پیش از این نیز گفته شده سیاستهای منطقهای عمیقاً با سیاستهای امنیتی آن گره خورده است، بنابراین هرگونه چرخش در این سیاستها، تابعی از چرخش در برنامههای امنیتی خواهد بود.
چنین گفته میشود که حکومت ایران پیوسته خواستار گونهای تضمین مبتنی بر عدم براندازی بوده و دولتهای آمریکا تا کنون از ارائه چنین تضمینی خودداری کردهاند. درست یا غلط، جمهوری اسلامی همیشه پیشفرض برانداز بودن دولت آمریکا را در سیاستهای امنیتی خود مدنظر داشته است و گسترش حوزهی نفوذ منطقهای و در محاصره قراردادن پایگاههای آمریکا را در منطقه، یکی از راههای خنثیسازی این تهدید میداند. تضاد منافع شدید این سیاست با مهمترین رقیب منطقهای یعنی عربستان و دیگر کشورهای عرب منطقه، اکنون آمریکا را نیز پیش از گذشته وارد این کارزار کرده است و بازگشت تحریمهایی شدیدتر از پیش، ممکن است حکومت را وادار کند تا در تاکتیکهای خود در چارچوب همان سیاستهای گذشته تجدیدنظر کند. یافتن تاکتیکهای جدید اما چندان هم آسان نیست.
اگر بهراستی سیاستگذاران حکومتی که بهطور حتم صرفاً از دیپلماتهای حرفهای نخواهند بود، بخواهند این خطمشی را دنبال کنند، یک انتخاب بازگشت به رویکردهای دهه شصتی است؛ یعنی تاکید بیشتر بر روی لبنان و حزبالله و برقراری مراودات دوستانه و بیشتر سیاسی و اقتصادی با برخی دولتهای منطقه. چنین رویکردی در کنار تلاش دیپلماتهای وزارت امور خارجه برای گسترش روابط با اتحادیهی اروپا و چین و روسیه، فشارهای بینالمللی را بهطور کامل منتفی نخواهد کرد اما احتمالاً از شدت و عمق آن تا حدودی خواهد کاست.
| ||||||||
ايران امروز
(نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايتها و نشريات نيز ارسال میشوند معذور است. استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024
|