يكشنبه ۲ دي ۱۴۰۳ -
Sunday 22 December 2024
|
ايران امروز |
شنبه ۷ مهر ۱۳۹۷
سالهای بسیاری است که در قرآن و سایر کتب ادیان گوناگون مطالعهی پیوسته داشتهام. نه تنها در قرآن هیچ آیهای مبنی بر تحریم رقص یا به قول امروز حرکات موزون نیافتم که با هیچ حدیث موثقی هم مبنی بر تحریم رقص بر خورد نکردم. تنها روایتی در اصول کافی در باب الغناء دیدم که از امام باقر نقل میشود که پیامبر اسلام رقص را نهی میکرده است( الکافی 6 : 432 باب الغناء). اما نه روایت امام باقر را در جایی قبل از متن الکافی پیدا کردم و نه حدیث نبوی را در متون مقدم بر کتاب کافی یافتم. در واقع تنها سند روایت شیخ کلینی است که رقص را نهی کرده است. به طوری که حتی آوردن این کلمه در ادبیات بعد از انقلاب در ایران نیز حرام شده است . این در حالی است که در بسیاری از ادیان از هشت هزار سال قبل از میلاد تا امروز، رقص و موسیقی بخشی از مناسک آیینی آنها و طریق ارتباط گرفتن با جهان هستی و آفریدگار جهان بوده است (رک. به سنگبریدههای گوبکلی تپه) و این مخصوص رقص دراویش یا موسیقی سماع نبوده بلکه شامل انواع بسیاری از رقص میشده است.
به طور مثال مردم برای تقاضای باران میرقصیدهاند، برای جاری شدن آب چشمها به زمین پای میکوبیدهاند، در سوگواری و شادی هر دو میرقصیدهاند. در مراسم تولد دوبارهی ادونیس و سایر ایزدان باروری رقص و موسیقی جزو مراسم آیینی بوده است. در واقع در طول هزارهها رقص زبان گفتگوی انسان با مرکز آفرینش بوده است و برای هر آیینی رقصی متفاوت وجود داشته است. بسیاری از این انواع رقصها در افسانههای مردمی به جا مانده است.
تنها یکی از انواع رقص که در میان مردم سامی قبل از اسلام و مصریان وجود داشته است، رقص شکم بوده که تا امروز به حیات خود ادامه داده است. این رقص در مصر باستان یکی از مناسک آیینی برای ایزدبانو هاتور، در میانرودان برای ایزدبانو ایشتر و در کنعان و فنیقیه برای ایزدبانو عشتره بوده و به مراسم آیینی باروری که به نام این ایزدبانوان برگزار میشده، اختصاص داشته است. اما غیر از آن انواع فراوانی رقص وجود داشته است که دنبالهی آن تا امروز رسیده است. به عبارت دیگر رقص شکم تنها یکی از انواع فراوان رقص بوده است که رقصندگان آن عموما زنان بودهاند. اما رقصهای بسیاری هم برای زنان و مردان بوده که با رقص شکم تفاوت داشته است و نمونههای آن را در رقصهای محلی ایرانیان مثل رقص قاسمآبادی و رقصهای بختیاری و کردی و غیره میتوان دید. درواقع رقص و انسان از غار نشینی تا امروز جدایی ناپذیر بوده اند ، تصاویری که بر غارهای اسپانیا و فرانسه نقش شده گواه قدمتی حداقل هفده هزار ساله است. همانطور که موسیقی و انسان پیوندی حداقل چهل هزار ساله دارند. بنابراین چرا در ادبیات ایرانیان رقص کلمهای زشت تلقی شده و موسیقی و مطربی یکسان گرفته شده است و منابع دینی تشیع این بخش از هنر را تحریم کرده و با آن میجنگند؟
| ||||||||
ايران امروز
(نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايتها و نشريات نيز ارسال میشوند معذور است. استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024
|