سه شنبه ۱۳ آذر ۱۴۰۳ -
Tuesday 3 December 2024
|
ايران امروز |
برخی قاعدههای روشن و منطقی وجود دارند كه باید همیشه مراعات كرد. بسیاری از این قاعدهها به نام مستقلات عقلیه شناخته میشوند، یعنی هیچ ربطی به دین و فلسفه ندارند، هر عقلی به صورت طبیعی میتواند به این قاعدهها پی ببرد. یكی از این قاعدههای روشن التزام داشتن به لوازم هر چیزی است كه خود را به آن چیز ملتزم كردهایم. نمونه مشهور این است كه اگر كسی خانه خود را در وسط قطعه زمینی به دیگری بفروشد یا اجاره دهد، باید حق راه نیز برای آن منظور دارد. نمیتوان ساختمان را فروخت ولی حق عبور نداشت. چون لازمه تصرف خانه، وجود راه دسترسی به آن است. حتماً خواهید خندید كه مگر میشود كسی تن به چنین قاعده بدیهی و روشنی ندهد؟ پاسخ بله است.
اجازه بدهید این اظهار نظر یكی از فعالان اصولگرا را با یكدیگر مرور كنیم تا معلوم شود كه پاسخ بالا درست است. «من به این نتیجه رسیدهام که انتخابات به بلای جان ما تبدیل شده است. در ابتدا احساس میکردم انتخابات بلای جان اصولگرایان شده است. دلیل این مسأله هم این بود که اصولگرایان احساس میکنند مدافع انقلاب و نظام هستند. با این وجود امروز به این نتیجه رسیدهام که انتخابات بلای جان همه ما شده است.»
واقعیت این است كه عدهای افراد از ابتدای انقلاب به لوازم انتخابات تن ندادند. آنان حتی با جمهوریت نیز به صراحت مخالف بودند. تن ندادن به انتخابات یا مخالفت با جمهوریت به تنهایی مشكلی ایجاد نمیكند، این حق آنان است كه چنین فكر كنند. ایراد از زمانی آغاز میشود كه به ظاهر این مقولات را میپذیرند ولی زیر بار تبعات و لوازم آن نمیروند.
جمهوریت را میپذیرند و با انواع شرط و قید آن را محدود میكنند. انتخابات را میپذیرند، ولی در عمل مفهوم آن را قلب میكنند. این رفتار در گذشته و ابتدای انقلاب تناقض خود را نشان نمیداد، زیرا حتی با وجود انتخابات هم میتوانستند اكثریت طرفدار انقلاب را داشته باشند. لذا روشی را پذیرفته بودیم كه پیشاپیش نتیجهاش به نفع ما بود. تا اینجا هم ایرادی ندارد ولی سیاست و جهان همیشه بر یك مدار نمیچرخد. ابتدا افرادی كه از گردونه انتخابات حذف میشوند مثلاً فقط ۱۰ درصد مجموعه جامعه را در برمیگیرند. باقیمانده ۹۰ درصد هستند كه اكثریت قاطعی محسوب میشوند. حذف این ۱۰ درصد تاثیری در فضای عمومی ندارد چون اقلیت هستند. ولی این روند در انتخابات بعدی شامل ۱۰ درصد دیگر هم میشود. باز هم ۸۰ درصد در میدان هستند كه اكثریت چشمگیری است. پس از چند مرحله نسبت باقیماندگان و حذف شدگان هر کدام به ۵۰ درصد میرسد، در اینجا دیگر زنگ خطر به صدا در میآید ولی شنیدن آن مقرون به صرفه نیست. لذا همین طور كه جلو میروند چشم باز میكنند و میبینند كه فقط ۱۰ تا ۲۰ درصد باقیماندهاند. باقیماندگان هم آن طور كه دست اندرکاران دوست داشتهاند خلوص لازم را برای فرمانبرداری ندارند. از اینجاست كه انتخابات به جای آنكه قاتق نان آنان شود، قاتل جان میگردد.
این قاعده به شكل دیگری هم نقض میشود. پذیرش انتخابات، مستلزم وجود نظام حزبی و به رسمیت شناختن همه نیروها و حق تشكلیابی آنها است. اگر جامعه سیاسی فاقد تشكلیابی شود، انتخابات عوارض زیادی خواهد داشت. چه در رأی دادن و چه در به میدان آمدن افراد فریبكار و چه در انتخاب شدن افرادی كه فاقد مسئولیت ملی هستند و چه در فقدان ثبات و پایداری سیاسی و پاسخگو نبودن در برابر مسایل سیاسی و مواضع. همه اینها متأثر از نظام غیر حزبی است كه رفتار نمایندگان و حتی رییس جمهور را شانسی میكند. تعداد اندكی از آنان خود را وقف مردم و جامعه و عدالت میكنند و جور اكثریت را میكشند، و تعداد زیادی از آنان پشت صحنه مشغول معامله و بده و بستان میشوند و هیچكس هم نمیتواند خواهان پاسخگویی آنان شود. عدم شفافیت قاعده كلی این چنین انتخاباتی میشود. همین وضع است كه موجب میشود تمامی روسای جمهوری پس از انقلاب اگر شهید یا رهبر نشده باشند، دچار بحران در روابط سیاسی شدهاند.
منفعت مهم دیگری در انتخابات وجود دارد كه بخشی از اصولگرایان حاضر به تمكین در برابر آن نیستند. انتخابات بزرگترین و یا شاید یكی از ابزارهای مهم برای انطباق دادن فرد با جامعه است. اگر میخواهی اكثریت تو را قبول داشته باشند، یا باید بتوانی اكثریت را شبیه خود كنی یا آنكه از اكثریت و خواستهای آنها تبعیت كنی. در واقع انتخابات یك معامله است كه میان رأی مردم و برنامه نامزدها؛ نوعی خرید و فروش صورت میگیرد. این یكی از مهمترین نتایج مثبت انتخابات است كه اجازه نمیدهد، رابطه فرد یا گروه سیاسی با جامعه یك طرفه و یا قطع شود. گروههای سیاسی كه حاضر به پذیرش این تغییرات و انطباقپذیری هستند، به راحتی با مقوله و منطق انتخابات كنار میآیند ولی كسانی كه نمیخواهند خود را تغییر دهند و در عین حال میخواهند همچنان در سریر قدرت بمانند دچار مشكلات رفتاری میشوند.
صداوسیمایی كه درباره حجاب سفت و سخت میگیرد، در مقطع انتخابات شلحجاب! میشود، چرا؟ به این دلیل كه برای نامزد مطلوب خود رأی میخواهد. این رفتار دوگانه مثل خوره به جان جامعه میافتد و آن را از درون تهی میكند. خیلیها برای آنكه در انتخابات وارد شوند نفاق و دورویی پیشه میكنند. افراد صادقی كه حاضر به پذیرش این خفت نیستند، كنار میروند.
این فرآیند دیری نمیپاید كه كل سیاست را دچار مخاطره، ضعف و فساد میكند. بنابر این اشكال از انتخابات نیست، هرچند نظامهای انتخاباتی هم اشكالاتی دارند، ولی در مورد خاص ایران، اشكال از دورویی رفتار با انتخابات است كه عدهای میخواهند نان آن را بخورند، ولی به لوازم آن كه حضور و احتمال پیروزی دیگران و نیز تشکل یابی حزبی و پاسخ دادن به مطالبات مردم است ملتزم نیستند. سالهاست كه این تناقضها آشكار شده است ولی حتی حاضر به اذعان آن نبودند.
| ||||||||
ايران امروز
(نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايتها و نشريات نيز ارسال میشوند معذور است. استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024
|