سه شنبه ۱۳ آذر ۱۴۰۳ - Tuesday 3 December 2024
ايران امروز
iran-emrooz.net | Wed, 17.01.2018, 12:44

ناآرامی‌ها را هشداری برای «آینده» بدانیم


آرمان/احسان انصاری

چهارشنبه ۲۷ دی ۱۳۹۶

دکتر مصطفی اقلیما، فارغ‌التحصیل در رشته جامعه شناسی توسعه از دانشگاه سوربن پاریس و بنیانگذار مددکاری اجتماعی در ایران است. این در حالی است که برخی از ایشان به عنوان پدر مددکاری اجتماعی در ایران نام می‌برند. اقلیما رئیس سازمان مددکاری اجتماعی است و علاوه بر تدریس در دانشگاه‌های مختلف به برگزاری کارگاه‌های مختلف علمی در زمینه روانشناسی اجتماعی مبادرت می‌کند. به همین دلیل و برای تحلیل و بررسی اتفاقات اخیر در کشور با ایشان گفت‌وگو کردیم. بنیانگذار مددکاری اجتماعی ایران در تحلیل اتفاقات اخیر و با اشاره به عصبی شدن مردم نسبت به گذشته عنوان می‌کند: «عدم امنیت شغلی و پاسخگو نبودن برخی مسئولان نسبت به مشکلات مردم از دلایل اصلی عصبی شدن جامعه است. از سوی دیگر فشارهای روانی زیادی روی شهروندان است که به آنها پاسخ مناسب داده نشده و همچنان لاینحل مانده و فرد آن را با خود حمل می‌کند. اگر امروز فردی در خیابان به شما زور بگوید و حق شما را ضایع کند، شما نمی‌توانید حق خود را بگیرید. اغلب دعواها و نزاع‌هایی که بین کارمندان در محل کار صورت می‌گیرد، ریشه در محیط منزل دارد که زن و شوهر بر سر مسائل مختلف زندگی با همدیگر اختلاف دارند. مغز انسان ظرفیت محدودی برای تحمل مشکلات و فشارهای روانی دارد و از یک میزان معین که عبور کرد به شکل‌های مختلف واکنش نشان می‌دهد. مشکلات مردم در کوچه و خیابان با همدیگر نیست و بلکه مشکل فرد با خود فرد است که در محیط منزل ایجاد شده است. جامعه‌ای دارای آرامش است که همه چیز سر جای خود قرار داشته باشد و حساب و کتاب داشته باشد. هنگامی که در یک جامعه هیچ چیز سر جای خود قرار نداشته باشد و حساب و کتابی وجود نداشته باشد به طور طبیعی مردم آن جامعه عصبی و ناراحت می‌شوند». در ادامه متن گفت‌وگوی «آرمان» با دکتر اقلیما را از نظر می‌گذرانید.

تصور مردم ایران نسبت به آینده به چه میزان امیدوار کننده و به چه میزان همراه با یأس و ناامیدی است؟ مردم ایران به چه میزان نسبت به تغییر وضعیت موجود و بهبود آن امیدوار هستند؟
مردم ایران با مشکلات زیادی در زندگی و آینده خود مواجه هستند. با این وجود همواره نسبت به آینده امیدوار هستند و معتقدند که شاید فردا مدیری روی کار بیاید که در وضعیت زندگی مردم تغییر جدی ایجاد کند. این در حالی است که این فردا هنوز نیامده و به همین دلیل هرچه زمان بگذرد مردم ناامیدتر از گذشته خواهند شد. حضرت امام خطاب به مسئولان فرمودند: «اگر برای مردم کار نکنید مردم شما را کنار خواهند زد». مردم با حکومت جمهوری اسلامی هیچ مشکلی ندارند بلکه با مدیران کار دارند. در نتیجه هنگامی که از یک مدیر انتقاد می‌کنند به معنای انتقاد از حکومت نیست. مردم دنبال رفاه و آرامش هستند و تا زمانی که رفاه و آرامش آنها تأمین نشده باشد احتمال اعتراض آنها به شکل‌های مختلف وجود خواهد داشت. اگر مسئولان کشور به جای اینکه نزدیکان خود را روی کار بیاورند از افراد شایسته در مسند کار استفاده می‌کردند و مدیران خود را ملزم به پاسخگویی به مردم می‌کردند هیچ گاه این اتفاقات در کشور رخ نمی‌داد. مردم از مسئولان حرف نمی‌خواهند، بلکه نگاه آنها به عملکرد مسئولان کشور است که به چه میزان در راستای مطالبات آنها حرکت می‌کنند. به نظر من ریشه اصلی اعتراضات اخیر نیز مشکلات اقتصادی مردم و به خصوص بیکاری و فقر است. این وضعیت در همه کشورهای جهان وجود دارد و اگر مردم دچار فقر و بیکاری شوند نسبت به دولتمردان خود اعتراض و انتقاد می‌کنند و به خیابان‌ها کشانده می‌شوند.

آیا جامعه ایران با فروپاشی امر سیاسی مواجه شده که مردم احساس می‌کنند مسئولان مطالبات آنها را نمایندگی نمی‌کنند یا اینکه در پازل قدرت نماینده ندارند؟
بدون شک ما با این وضعیت مواجه شده‌ایم. مردم در انتخابات مجلس و یا ریاست‌جمهوری افرادی را انتخاب می‌کنند که پس از انتخاب شدن راه دیگری را در پیش می‌گیرند و مطالبات آنها را نمایندگی نمی‌کنند. در نتیجه ما با فروپاشی امر سیاسی مواجه شده‌ایم. هنگامی که یک فرد شغل و درآمد کافی برای گذراندن زندگی خود ندارد به صورت طبیعی دچار افسردگی و مشکلات روحی و روانی می‌شود. براساس تحقیقات تنها۱۰ تا۱۵ درصد از مردم جوامع مختلف به واقع دارای مشکلات روانی هستند و بقیه به دلیل مشکلات زندگی دچار مشکلات روحی و روانی می‌شوند. نکته دیگر اینکه نباید همه مشکلات کشور را سیاسی کرد ویا رنگ و بوی سیاسی به آن داد. هیچ فرزندی وقتی متولد می‌شود معتاد، دزد و قاتل نیست. ریشه این مشکلات در محیط خانواده و فشارهایی است که به پدر و مادرها در خانواده‌ها وارد می‌شود. باید ببینیم خانواده و جامعه با یک فرد چه برخوردی کرده که دزد شده است. هنگامی که پدر و مادر فرصت رسیدگی به مشکلات فرزندانشان را به دلیل مشکلات زیاد پیدا نمی‌کنند چه انتظاری می‌توان داشت که فرزند دزد و قاتل نشود؟

آیا این مسأله را می‌پذیرید که جامعه ما بیش از اندازه عصبی شده است؟ به نظر شما به‌جز مشکلات اقتصادی چه مسائلی در عصبی شدن جامعه نقش داشته است؟
عدم امنیت شغلی و پاسخگو نبودن مسئولان نسبت به مشکلات مردم از دلایل اصلی عصبی شدن جامعه است. بنده در این زمینه یک مثال می‌زنم. هنگامی که یک فرد از فرد دیگری طلبکار است و وی نیز پول را نمی‌پردازد فرد طلبکار به دادگاه مراجعه می‌کند تا پول خود را از طریق قانونی پس بگیرد. با این وجود این پروسه چندین ماه طول می‌کشد و فرد به دلیل عدم پاسخگویی عصبی و ناراحت می‌شود. از سوی دیگر فشارهای روانی زیادی روی شهروندان است که به آنها پاسخ مناسب داده نشده و همچنان لاینحل مانده و فرد آن را با خود حمل می‌کند. اگر امروز فردی در خیابان به شما زور بگوید و حق شما را ضایع کند شما نمی‌توانید حق خود را بگیرید. انسان‌ها با پول کم هم می‌توانند خوشبخت زندگی کنند. این در حالی است که بسیاری از مردم برای به دست آوردن همین پول کم هم دچار مشکلات زیادی هستند. هنگامی که فرد هنوز نمی‌داند آیا فردا نیز به کار خود ادامه خواهد داد و یا اینکه وی را کنار خواهند گذاشت دچار مشکلات روانی شدید خواهد شد. اغلب دعواها و نزاع‌هایی که بین کارمندان در محل کار صورت می‌گیرد ریشه در محیط منزل دارد که زن و شوهر بر سر مسائل مختلف زندگی با همدیگر اختلاف دارند. مغز انسان ظرفیت محدودی برای تحمل مشکلات و فشارهای روانی دارد از یک میزان معین که عبور کرد به شکل‌های مختلف واکنش نشان می‌دهد. مشکلات مردم در کوچه و خیابان با همدیگر نیست و بلکه مشکل فرد با خود فرد است که در محیط منزل ایجاد شده است. جامعه‌ای دارای آرامش است که همه چیز در سر جای خود قرار داشته باشد و حساب و کتاب داشته باشد. هنگامی که در یک جامعه هیچ چیز در سر جای خود قرار نداشته باشد و حساب و کتابی وجود نداشته باشد به صورت طبیعی مردم آن جامعه عصبی و ناراحت می‌شوند.

در اتفاقات اخیری که در کشور رخ داد طبقه پائین جامعه نسبت به نارسایی‌های خود واکنش نشان داد. چرا این واکنش از سوی جریان‌های سیاسی و طبقه متوسط حمایت نشد؟
طبقه متوسط جامعه دارای حساب‌گری و منافع خاص خود است و بی‌گدار به آب نمی‌زند. طبقه متوسط با توجه به شرایط جامعه تلاش می‌کند دغدغه‌های خود را مرتفع کند و از انعطاف پذیری بیشتری نسبت به طبقه پائین برخوردار است. این در حالی است که طبقه پایین به دلیل مشکلات زیاد و غیر قابل حل راهی به‌جز نشان دادن اعتراض خود در خیابان‌ها پیدا نمی‌کند. جریان‌های سیاسی نیز تنها به این دلیل از این اعتراضات حمایت نکردند که هیچ منافعی برای آنها نداشت. به این در حالی است که طبقه پایین جامعه نان برای خوردن ندارد. با این وجود اگر مسئولان به مشکلات مردم رسیدگی نکنند در آینده طبقه متوسط و مرفه جامعه نیز به این طبقه در اعتراضات اضافه خواهد شد و این اعتراض‌ها از دل همین طبقات رهبری پیدا می‌کند. دلیل این مسأله نیز این است که طبقه متوسط و بالای جامعه دارای پول و قدرت است. در نتیجه به مرور زمان و با افزایش اعتراضات به صورت طبیعی رهبری اعتراضات را برعهده می‌گیرد.

چرا در اتفاقات اخیر برخلاف گذشته که کانون اعتراضات از مرکز به سمت پیرامون صورت می‌گرفت اعتراض‌ها مسیری برعکس را پیمود و از پیرامون به سوی مرکز بود؟
وضعیت زندگی مردم در شهرستان‌ها به مراتب از تهران نامساعد‌تر است و به همین دلیل هم بود که اعتراضات از شهرستان‌های کوچک آغاز شد و سپس به تهران رسید. نکته دیگر اینکه مردم شهرستان‌ها به دلیل اینکه احساس می‌کنند صدای آنها به گوش مسئولان نمی‌رسد در این زمینه شتاب بیشتری داشتند. این در حالی است که در برخی از کشورها و از جمله انگلستان پارک‌هایی را در نظر گرفته‌اند که مردم در آن پارک‌ها بدون هیچ محدودیتی از مسئولان شهر و کشور انتقاد می‌کنند و صدای اعتراض خود را به گوش مسئولان می‌رسانند. نکته دیگر اینکه تهران یک شهر سیاسی است؛ در حالی که اعتراضات اخیر ریشه اقتصادی داشت. بدون شک اگر اعتراضات دارای جنبه‌های سیاسی بود از تهران آغاز می‌شد. با این وجود چون مطالبات مردم شهرستان‌ها از جنس مطالبات مردم تهران نیست این اعتراضات نیز رنگ و بوی سیاسی نگرفت و یا کمتر گرفت. در انقلاب اسلامی به دلیل اینکه رهبران انقلاب در شهرهای قم و تهران بودند تظاهرات خیابانی از تهران آغاز و سپس در شهرستان‌های مختلف ادامه پیدا کرد. این در حالی است که گرسنگی، فقر و بیکاری مردم شهرستان‌ها را به خیابان‌ها کشاند.

آیا اتفاقات اخیر در کشور ریشه داخلی داشت؟ آیا عامل بیرونی نقشی در تحولات ایران پس از انقلاب اسلامی داشته است؟
ریشه اتفاقات اخیر صددرصد داخلی بوده و مسائل ناچیزی وجود دارد که به عامل بیرونی ارتباط داشته باشد. ریشه اعتراضات اخیر مردم فقر، بیکاری و مشکلات اقتصادی و آسیب‌های اجتماعی بوده است. در شرایط کنونی قیمت دلار در کشور افزایش پیدا کرده است. آیا دلیل این مسأله را باید در خارج از مرزها جست‌وجو کرد؟ خیر. دلیل این مسأله سیاست‌های اقتصادی اشتباهی است که مسئولان در پیش گرفته‌اند. هنگامی که یک مدیرکل و یا یک کارمند وظیفه خود را به درستی انجام نمی‌دهد و نسبت به عملکرد خود نیز به هیچ‌کس پاسخگو نیست چه ارتباطی به دیگران دارد. مقام‌معظم‌رهبری به تازگی عنوان کردند که مسئولان باید به مردم پاسخگو باشند. به نظر من هنوز این اتفاق در کشور رخ نداده و مسئولان خود را پاسخگوی مردم نمی‌دانند و حاضر نیستند درباره عملکرد خود به مردم پاسخگو باشند. چطور ممکن است میلیاردها دلار سرمایه کشور در دست یک فرد معلوم‌الحال باشد و وی حاضر نباشد محل اختفای آن را بازگو کند. این مسأله مضحک و خنده‌دار است. این در حالی است که مردم برای گرفتن یک وام ۵میلیونی با مشکلات بسیار زیادی مواجه هستند و درنهایت نیز به درخواست خود نمی‌رسند. همه این مسائل سبب بی‌اعتمادی مردم نسبت به مسئولان می‌شود. هنگامی که فرزندان یک خانواده با مشکلات و نارسایی‌های زیادی مواجه شوند نسبت به چه کسی بی‌اعتماد می‌شوند؟ بدون‌شک نسبت به پدر و مادر خود بی‌اعتماد می‌شوند که چرا برای حل این مشکلات چاره مناسبی پیدا نمی‌کنند. مسأله مهم دیگر اینکه هنگامی که یک مدیر کار خود را به درستی انجام نمی‌دهد برخی آن را به رهبران جامعه نسبت می‌دهند. این کار نیز اشتباه است. عملکرد نادرست یک مدیر چه ربطی به مسئولان ارشد کشور دارد که برخی آنها را مورد خطاب قرار می‌دهند؟ برخی اتفاقات در کشور اصلا سیاسی نیست و رهبران جامعه نیز توصیه نکرده و بلکه با آن مخالف هم هستند. مدیران ارشد جمهوری اسلامی همگی به احترام به مردم و رعایت حقوق آنها توصیه می‌کنند. آیا مدیران به این توصیه‌ها عمل می‌کنند؟ بدون شک عمل نمی‌کنند. در نتیجه نباید رهبران جامعه را مورد خطاب قرار داد بلکه باید آن مدیر را بازخواست کرد. جمهوری اسلامی دارای ساختارها و کارکردهای خاص خود است و ما باید مدیران را مجبور به پاسخگویی نسبت به مطالبات مردم کنیم.

با توجه به شرایط موجود دیدگاه شما نسبت به آینده چیست؟ آیا باید نسبت به آینده امیدوار‌ بود؟
نگاه ما همواره باید به سمت آینده باشد و نباید در گذشته باقی بمانیم. حضرت علی می‌فرماید: «در دیروز زندگی نکنید و بلکه در امروز زندگی کنید تا فردایتان ساخته شود». به همین دلیل نیز نباید در دیروز متوقف شد و بلکه باید به فکر آینده بود. با این وجود اگر مسئولان کشور مشکلات مردم را حل نکنند من شرایطی را در آینده می‌بینم که اعتراضات مردم نسبت به وضعیت کنونی افزایش خواهد داشت و شکل جدی‌تری به خود خواهد گرفت. من از طریق روزنامه شما این هشدار را به مسئولان می‌دهم که اگر به فکر راه علاج نباشند اعتراضات در آینده شکل گسترده‌تری به خود خواهد گرفت. در نتیجه مسئولان باید از همین امروز به فکر باشند و تلاش خود را دوچندان کنند تا به مطالبات مردم پاسخ مناسب بدهند.




 

ايران امروز (نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايت‌ها و نشريات نيز ارسال می‌شوند معذور است.
استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024