يكشنبه ۲ دي ۱۴۰۳ - Sunday 22 December 2024
ايران امروز
iran-emrooz.net | Sun, 26.02.2006, 19:17

سرکوب داخلی در سایه جنجال‌های بین‌المللی


جواد طالعی / شهروند

شرایط بین المللی، امکانات زیادی را برای سرپوش نهادن بر بحران عمیق داخلی در اختیار جمهوری اسلامی ایران قرار داده است: سرو صدای بی پایان مناقشه اتمی، بحران برخاسته از انتشار کاریکاتورهای پیامبر اسلام، و این اواخر انتشار عکس های تازه ای از رفتار غیرانسانی سربازان آمریکائی با اسیران زندان ابوغریب.

"پتر شل لاتور" روزنامه نگار کهنسال آلمانی، که در آستانه استقرار نظام اسلامی به دعوت صادق قطب زاده به ایران سفر کرد، همواره به عنوان کارشناس مسائل جهان اسلام و خاورمیانه طرف مشورت رسانه های گروهی آلمان قرار می گیرد. او، اخیرا در گفت و گوئی با یک روزنامه اتریشی گفت: "عکس های تکان دهنده زندان ابوغریب، خوراک بسیار خوبی برای ایران است".

روزنامه نگار پیر آلمانی، درست می بیند: جمهوری اسلامی، در طول حیات خود، همواره کوشیده است به بحران‌های بین‌المللی دامن بزند و اگر بحرانی وجود نداشته باشد، آن را بیافریند. همین هفته، در شرایطی که مسئولان برنامه های اتمی ایران بر ای پیشگیری از کشانده شدن پرونده اتمی کشور در مسکو مشغول چانه زدن با روس ها بودند و وزیر خارجه به بروکسل سفر کرده بود تا پارلمان اروپا را رام کند، ناگهان سر و کله خالد مشعل رئیس دفتر سیاسی جنبش حماس در تهران پیدا شد. او، در همایشی با عنوان "حماسه حماس" که ظاهرا از سوی دانشجویان طرفدار رژیم در یکی از دانشگاه ها برپا شده بود، شرکت کرد و ضمن ستایش از پشتیبانی های ایران، به صراحت گفت که سازمان وی تا راندن اشغالگران اسرائیلی از سرزمین مقدس فلسطین آرام نخواهد گرفت".

اتحادیه اروپا، که سالانه بیش از ٦٠٠ میلیون دلار در اختیار فلسطین قرار می دهد، با پیروزی حماس در انتخابات فلسطین، ادامه پرداخت کمک های خود را به ترک خشونت از سوی حماس مشروط ساخت. در همان هنگام، رهبران حماس اعلام کردند که در صورت قطع کمک اروپائی ها، از کشورهای عربی و ایران کمک خواهند خواست. برخی از کشورهای عربی، مثل عربستان سعودی و کویت، تاکنون جزو پرداخت کنندگان رسمی کمک به فلسطین بوده اند. اما کمک آن ها که در مجموع حدود ١٢٠ میلیون دلار در سال است، توانائی جبران کمک اروپائی ها را نخواهد داشت. به این دلیل است که خالد مشعل به تهران سفر می کند تا سهم خود را از دلارهای نفتی دریافت کند. سیاست او، با سیاست تهران هماهنگ است. محمود احمدی نژاد با پیشنهاد حذف اسرائیل از نقشه جهان، نخستین قدم را در راه هماهنگی با حماس برداشت و حالا با برپائی "حماسه حماس" می کوشد در برابر فشارهای بین المللی برگ برنده ای در دست داشته باشد: "اگر به ما فشار بیاورید، از اهرم حماس و جهاد اسلامی و حزب الله استفاده می کنیم و منطقه را به خاک و خون می کشیم".

شرایط بین المللی ناشی از اشتباهات وحشتناک آمریکا در منطقه، بیش از همیشه برای دامن زدن به نفرت میان شرق و غرب فراهم است و آن ها که از ایران زندانی بزرگ ساخته اند، می کوشند از این شرایط، برای گسترش نفوذ خود در میان مسلمانان بنیادگرا استفاده کنند و درعین حال با سرگرم کردن افکار عمومی به بحران های خارجی، سیاست های سرکوبگرانه خود را در داخل کشور پیش ببرند.

یک نمونه تازه از گسترش موعظه نفرت، فیلمی است که هم اکنون در سینماهای آلمان بر صحنه است و احتمال می رود همین روزها نمایش آن ممنوع شود. این فلیم که "دره گرک ها" نام دارد، به وسیله "سردار اکار" کارگردان ترک ساخته شده و با استفاده از اکشن های هالیوودی و دهها بازیگر بزرگ سینمای جهان، صحنه هائی از حملات مرگبار سربازان و جاسوسان آمریکائی را به مردم غیرنظامی عراق، چنان تکان دهنده نشان می دهد که وقتی سینما را ترک می کنی، جز بغض و نفرت از آمریکا، چیزی با خود به ارمغان نمی بری. در صحنه ای از این فیلم، یک پایگاه ترک در شمال عراق مورد هجوم آمریکائی ها قرار می گیرد. آن ها، کیسه بر سر ماموران ترک می کشند ، آن ها را سوار کامیون می کنند تا به بیمارستانی بفرستند که یک پزشک آمریکائی در آن وظیفه غارت اندام های انسانی را انجام می دهد. اما این هم کافی نیست، در بین راه، محافظ سادیست مارشال آمریکائی، اتاقک بار کامیون را به مسلسل می بندد و نیمی از اسرا را به خون می کشد. در صحنه ای دیگر، آمریکائی ها به یک عروسی در کردستان عراق حمله می برند و پیر و جوان را به خاک و خون می کشند. در صحنه ای دیگر، کلبه و ماوای درویشی به آتشبار بسته می شود که کرد و ترکمن و عرب، همه او را به عنوان انسانی پاکدل و مسالمت جو می پرستند. خلاصه، کوه های عضله در نقش سربازان آمریکائی، با تماشاگر فیلم کاری می کنند که وقتی قهرمان ترک داستان و سه همراه او کوه های عضله آمریکائی را یکی یکی مشبک می کنند، همه تماشاگران آرزو می کنند جای آن ها باشند. در صحنه پایانی، قهرمان ترک، خنجر دخترخوانده مظلوم درویش پاکدل را از دست او که دارد جان می بازد بیرون می کشد، تا دسته در قلب مارشال دیوانه آمریکائی فرو می کند و چند بار با غیض می پیچاند تا هرچه خون هست فوران بزند! در این جا، کارگردان موفق می شود همه تماشاگران را در لذت انتقام جنایت آلود شریک کند.

شرایط بین المللی، کمک می کند تا جمهوری اسلامی افکار عمومی را از مسائل واقعی و دردناک جامعه از هم پاشیده ایران به جاهای دیگر منحرف کند. رهبری کنندگان جمهوری اسلامی، در ماه های اخیر، برای پوشش نهادن بر دشواری های داخلی خود، به بحران مناسبات بین المللی دامن زدند و به این کار همچنان ادامه می دهند. آن ها، در آستانه بیست و هفتمین سالروز انقلاب، با آغاز تحقیقات اتمی در نطنز، توانستند کار بحران اتمی را تا آنجا مخاطره آمیز جلوه دهند که حتی بسیاری از قشرهای تحصیل کرده کشور نیز، انرژی اتمی را مساله مرگ و زندگی دانستند و روز ٢٢ بهمن، همراه توده های بسیج شده و ناآگاه به خیابان ها آمدند تا شعار بدهند: "انرژی هسته ای حق مسلم ما است". در این میان حتی یک نفر پیدا نشد که پاسخ بدهد: اگر انرژی اتمی اینقدر خوب است، چرا آلمانی های محروم از منابع نفت و گاز، به رغم تکنولوژی هسته ای بسیار پیشرفته خود، تصمیم گرفته اند آخرین نیروگاه اتمی خود را تا سال ٢٠٢٠ تخته کنند؟"

تظاهرات ٢٢ بهمن، با همان گستردگی که حکومت آرزو می کرد، برگزار شد. این مهم نیست که چند درصد از تظاهرکنندگان بسیج شدند، چند درصد مجبور شدند، چند درصد به خاطر مصلحت روزگار و چند درصد واقعا داوطلبانه به خیابان ها آمدند؟ مهم این است که حاکمیت بار دیگر توانست حتی بسیاری از مخالفان و منتقدان خود را مجاب کند که هنوز هم، دست کم وقتی مساله بر سر مقابله با "خارجی" باشد، از یک پایگاه مردمی وسیع برخوردار است. اما هنوز چند روزی از این نمایش بزرگ نگذشته و عرق بر تن تظاهرکنندگان خشک نشده بود، که یک هیات ایرانی روانه مسکو شد تا پیشنهاد غنی سازی اورانیوم در خاک روسیه را بررسی کند و وزیر خارجه به بروکسل رفت تا شاید بتواند دل شرکای اروپائی را به دست بیاورد. گزارش های شبکه جهانی جام جم تا روز سه شنبه حکایت از حصول توافق هائی در مسکو می کرد. سرپرست هیئت ایرانی اعلام کرد: برای دستیابی به توافق های بیشتر، روز پنجشنبه، روس ها به تهران خواهند آمد. شاید تا امروز که این مقاله را می خوانید، توافق نهائی نیز، برای پیشگیری از اقدام شورای امنیت سازمان ملل متحد حاصل شده باشد. اروپائی ها، از ماه ها پیش به پیشنهاد مسکو دل بسته اند. شاید بحران اتمی، موقتا به همان گونه حل شود که اکثریت تحلیل گران مسالمت جوی غربی از ماه ها پیش خواسته بودند: "مساله را طوری باید حل کرد که جمهوری اسلامی بتواند وجهه خود را حفظ کند!"

سر وصدای بحران کاریکاتورها، اکنون فروکش کرده است. عکس های زندان ابوغریب هم، می روند تا به فراموشی سپرده شوند. فیلم های مشابه "دره گرگ ها" نیز، از این به بعد، برای دامن زدن به نفرت میان شرق و غرب، بسیار ساخته خواهد شد. هم در هالیوود و هم در بنیادهای سینمائی ریز و درشت جهان اسلام. چیزی که می ماند، بحران اتمی ایران است و نقشی که جمهوری اسلامی در آینده فلسطین خواهد داشت. اما پایان این ماجراها، هرچه باشد، یک اصل تغییر ناپذیر است: جمهوری اسلامی، از همه این سر و صداها، برای سرپوش نها دن بر دشواری های داخلی، برای ایجاد فضای رعب و وحشت و برای سرکوب استفاده می کند. نمونه اش، زندانی کردن بیش از هفتصد کارگر زحمتکش شرکت واحد، همزمان با آغاز تحقیقات هسته ای در نطنز. نمونه دیگر و تازه ترش هم سرکوب وحشیانه آرام ترین گروه مذهبی شیعه، یعنی دراویش گنابادی در اوج سرو صدای ناشی از بحران کاریکاتورها.

پس از با خاک یکسان کردن حسینیه دراویش در قم، حاجی زاده معاون سیاسی امنیتی استانداری قم، با صراحت کامل به خبرگزاری ایلنا می گوید: "با دستگیری ١٢٠٠ نفر از دراویش و تخریب حسینیه آنان، امنیت و آرامش به شهر قم بازگشت!". او، ترجیح می دهد به این نکته اشاره نکند که بدن آش و لاش بسیاری از دستگیر شدگان به بیمارستان منتقل شد و بقیه با سر و دست شکسته روانه پادگان ها و زندان ها شدند تا تعهد بدهند که دیگر به فکر حفظ موقوفه خود نیافتند! او، ترجیح می دهد در این مورد سکوت کند که "سربازان گمنام امام زمان" به فتوای آیت الله بهجت، وزیر دست راست آیت الله مصباح یزدی، دهها اتومبیل متعلق به دراویش را آتش زدند و در یکی از آن ها، یک مرد و سه زن را زنده زنده سوزاندند. یکی از این زنان، از آلمان به قم رفته بود تا در تحصن هم سلکان خود شرکت کند و دیگر به آلمان بازنگشت.
به گفته دکتر مصطفی آزمایش، نماینده دراویش گنابادی در پاریس، سرهنگ سجادی فرمانده نیروهای انتظامی قم، هنگامی که فرمان حمله به حسینیه دراویش را دریافت کرد، حاضر به انجام این ماموریت نشد. او را، کنار گذاشتند و فردی به نام طاهری را، که آماده جنایت بود، به جای او نشاندند. هنگامی که چماقداران می رفتند تا حسینیه را بر سر دراویش خراب کنند، اعلامیه ای میان آنان پخش شد که می گفت: "به فتوای آیت الله بهجت، علی اللهی ها نجس هستند"!

مصباح یزدی و وزیر دست راست وی آیت الله بهجت، در جریان انتخابات ریاست جمهوری، همه نیروی خود را، برای به کرسی نشاندن محمود احمدی نژاد به کار بستند. حالا، حاکمیت مطلق قم به آنان سپرده شده است و دروایش گنابادی، نخستین قربانیان این حاکمیت ملوک الطوایفی می شوند.

و همه این تعرض ها، در سایه جنجال هائی اعمال می شود که در عرصه بین المللی به راه انداخته اند تا صحنه داخلی را از هر نوع جنبنده ای پاک کنند. خفقان سیاه تازه در راه است. اوضاع داخلی ایران را، باید هوشیارانه تر از همیشه زیر ذره بین گرفت.




 

ايران امروز (نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايت‌ها و نشريات نيز ارسال می‌شوند معذور است.
استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024