سه شنبه ۱۳ آذر ۱۴۰۳ - Tuesday 3 December 2024
ايران امروز
iran-emrooz.net | Sun, 03.09.2017, 17:59

عصر میانه‌روها


هفته نامه سازندگی

با رای اعتماد مجلس به وزرای پیشنهادی حسن روحانی، دولت دوازدهم رسما کار خود را آغاز کرد. وزرایی که سر کار بودند، همان خط را ادامه م یدهند و وزرای جدید نیز با اتخاذ یک برنامه چهارساله، به پیش خواهند رفت. بعید است با این مجلس و این نمایندگان، مشکلی پیش روی آنها باشد.

از ابتدا نیز قابل پیش بینی بود که اعضای دولت به راحتی ازپیچ بهارستان بگذرند. حتی حواشی پیش آمده درباره آذری جهرمی وعلی ربیعی نیز با لابی آنها حل شد. این اتفاق نشان داد که بین نمایندگان مجلس و مردمی که به آنها رای داده اند، کم و بیش فاصله ای جدی افتاده است. بیشترین مخالفت ها با جهرمی وعلی ربیعی و سپس حبیب الله بی طرف بود.

مصلحت گرایی نمایندگان از یک سو ولابی پرقدرت جهرمی و ربیعی ازدیگر سو، آن دو را ماندگار کرد. افتادن حبیب الله بی طرف بیشتر ازآن که کاری از فراکسیون امید یا فراکسیون ولایی باشد، رفتار قومیتی نمایندگان جنوب در اعتراض به رفتار ۱۲ سال پیش بی طرف بود و اصلا یک کار تشکیلاتی سیاسی نبود.

در جریان بررسی صلاحیت وزرا، نمایندگانی را دیدم که مخالف ثبت نام کردند اما به جای مخالفت با وزیر پیشنهادی، درموافقت با آنها سخن گفتند. نهایتا نیز وکیل و وزیر به یکدیگر که می رسیدند، یکدیگر را در آغوش می گرفتند که یعنی نه تو آن سخنان را باور کن و نه من مخالفت تو را جدی گرفته‌ام.

بحث سر این مجلس وآنچه کردند، گزارش ومطلب دیگری است. اما ابتدا باید دانست که حسن روحانی چه کسانی را به مجلس معرفی کرد و آنها ازچه جایگاه و خاستگاهی به دولت آمده اند. شاید برای بررسی این موضوع لازم باشد کمی به عقب برگردیم؛ از روزی که حسن روحانی زعامت یک حزب سیاسی را پذیرفت تا زمانی که زیر عبای او افرادی به نام«اعتدال و توسعه» گرد هم آمدند.
حزب کارگزاران سازندگی ایران، پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۷۶، اگرچه بسیارموثر بود، هرچه از عمردولت اول اصلاحات گذشت، ضعیف و ضعیف تر شد. با این حال اعضای حزب نه تنها درمجلس پنجم حاضر بودند، در دولت وحتی اولین شورای شهر نیزحاضر بودند. کارگزاران صدای میانه ای بود که ابتدای دولت اصلاحات شنیده نمی شد.

حتی عطاءالله مهاجرانی عضو ارشد حزب کارگزاران سازندگی ایران که سخنگوی دولت سیدمحمد خاتمی بود، دریک جلسه رسمی اعلام کرد من دردولت سخنگوی دولت هستم نه سخنگوی کارگزاران. علت البته روشن و مشخص بود. جبهه مشارکت با مطالبات سیاسی تند و تیز تاسیس شده بود و رئیس جمهور را به دنبال خود می کشید. تئوری های مختلفی مانند فشار از پایین، چانه زنی در بالا، آرامش فعال و...

ازسوی تئوریسین های اصلاحات مطرح می شد و جامعه سیاسی و جامعه دانشگاهی تلاش می کردند با طرح مطالبات دیگر، خواسته های خود را دنبال کنند. دراین میان حمله به هاشمی رفسنجانی، البته در اولویت اول اصلاح طلبان جوان بود. سال ۷۸ رسیده بود و تب تند انتخابات آغاز شده بود. کارگزاران یکه و تنها افتاده بود و صدایش شنیده نمی شد.

دبیرکل آن، غلامحسین کرباسچی به علت حمایت از سیدمحمد خاتمی در زندان تاوان پس می داد و دیگر اعضای بلند پایه آن مانند فائزه هاشمی با بداقبالی روبه رو بودند. حتی اعضای این حزب در مجلس پنجم جنب و جوش سابق را نداشتند.

+درهمین حال وهوا بود که برخی از چهره های راست میانه یا محافظه کاران میان هرو که برخی از آنها مانند محمدباقر نوبخت نماینده مجلس بودند، به دیدار هاشمی رفسنجانی که زیر نقد تند اصلاح طلبان قرار داشت، رفتند. آنها کسانی مانند محمدباقر نوبخت، محمدرضا نعمت زاده، اکبر ترکان، فاطمه هاشمی رفسنجانی، محمود واعظی، حسین موسویان و چند چهره دیگر بودند.
درآن ایام جز یکی دو نفر، بقیه ناشناس یا چندان معروف نبودند اگرچه همه آنها دراین سال ها از چهره ها و سلبریتی های سیاسی ایران شده اند، در آن مقطع کسی آنها را چندان به جا نمی آورد.

درآن دیدار آنها به هاشمی رفسنجانی اعلام کردند می خواهند حزب جدیدی را راه اندازی کنند. هاشمی ازاین امر استقبال کرد وحسن روحانی را پیشنهاد داد که این حزب تحت رهبری او فعالیت خود را پیش بگیرد. چنین نیز شد. احزب اعتدال و توسعه، کار خود را آغاز کرد. اکنون دختران هاشمی رفسنجانی دردو حزب قرار داشتند؛ فائزه درحزب کارگزاران و فاطمه درحزب اعتدال و توسعه.

امید فاطمه هاشمی رفسنجانی این بود که در زمان افول خواهرش وحزب متبوع او، بدرخشد و حزبش پروبال بگیرد.

از حزب اعتدال و توسعه به عنوان شاخه راست کارگزاران نام می بردند. اما همان کارگزاران نحیف درسال های اولیه دولت اصلاحات، ازحزب تازه تاسیس و تازه نفس اعتدال و توسعه برنده تر و پرنفوذتر بود. آنها آمده بودند تا در رقابت های انتخابات مجلس ششم، سهمی از دریای سیاست ایران بردارند. خاستگاه آنها راست سنتی بود.

اما تکنوکرات تر از راست ها به «توسعه» پایبند بودند و آن را سرمشق حزب خود می دانستند اما دولت اصلاحات و افراد به قدرت رسیده، چپ تر ازآن بودند که در آن سال ها اهل توسعه باشند یا به چنین چیزی بیندیشند. اصلاح طلبان که عموما چپ های اسلامی بودند، آمده بودند تا موتور توسعه هاشمی را خاموش کنند نه آن که بر آن بدمند.

بدین ترتیب، اعتدال و توسعه در انتخابات مجلس ششم، با راست سنتی پیمان بست و بیعت کرد و نهایتا نیز شکست سنگینی خورد. آنها نه در دولت اول خاتمی سهمی دریافت کردند و نه توانستند در دولت دوم، یکی از وزارتخانه ها را دریافت کنند. عموما در حاشیه قرار گرفتند ولی به زیست سیاسی خود درمرکز تحقیقات استراتژیک که زیر نظر حسن روحانی بود ادامه دادند. بعدتر که پرونده هسته ای ایران شکل گرفت و حسن روحانی مسئول آن شد، حسین موسویان به عنوان یکی ازاعضای بلندپایه تیم مذاکره کننده هسته ای انتخاب شد.

دولت خاتمی که به اتمام رسید و دولت احمدی نژاد سر کار آمد، اعتدال و توسعه چندان مجال کار نداشت. آنها همچنان درمرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام ماندند تا دو دولت احمدی نژاد به پایان برسد. سال 92، سال آنها بود. حسن روحانی رئیس جمهورایران شد وحزب اعتدال و توسعه بخت آن را یافت که به جای یک وزیر دریک دولت غیرخودی، چندین وزیر در دولت خودی داشته باشد.

ضمن آن که آنها در ۸ سال ریاست جمهوری احمدی نژاد، توانسته بودند مرکز تحقیقات استراتژیک را به پایگاه اصلاح طلبان و دولتمردان میانه رویی که احمدی نژاد آنها را بیکار کرده بود، تبدیل کنند.

اما داستان یک بال دیگر نیز داشت؛ به موازات تلاش های حزب اعتدال و توسعه برای ورود به قدرت، درسال ۷۸ یک حزب دیگر نیز که تازه تاسیس شده بود، به راحتی، اغلب مناصب سیاسی را از آن خود کرد. حزب مشارکت ایران اسلامی، یک سال پس از خرداد ۷۶ تاسیس شد و یک سال بعد نیز اغلب کرسی های مجلس ششم را از آن خود کرد.

اگر اعتدال و توسعه برای ورود به باشگاه سیاستمداران و قدرتمندان ناتوان بود، حزب مشارکت به اعتبار سیدمحمدرضا خاتمی که برادر رئی سجمهور وقت و دبیرکل حزب مشارکت بود، توانست نه تنها برخی از پست های کابینه، بلکه اغلب کرسی های مجلس را از آن خود کند و مهمترین و بزرگترین فراکسیون مجلس ششم را در دست بگیرد.

هشت سال ریاست جمهوری سیدمحمد خاتمی، برابر با ۸ سال نفوذ و قدرت مشارکت بود. آنها خط مشی دولت را مشخص می کردند، طرح های مجلس را اگر می خواستند مصوب می کردند و اگر نمی خواستند به آن رای نمی دادند. مهمترین روزنامه ها و تریبون های سیاسی ازآن آنها بود. شخصیت های سیاسی و اعضای حزب آنها بیشترین نفوذ را در بدنه اجتماعی دوم خرداد و اصلاحات داشتند.

هرچه مشارکت پرفروغ بود، اعتدال و توسعه کم فروغ و بلکه خاموش بود. هر چه آن می درخشید، این یکی کم سوتر و بی رنگ تر می شد. اما پایان دولت اصلاحات، بی اینکه آنها بدانند، پایان قدرت مشارکت بود. چهار سال اول ریاست جمهوری احمدی نژاد درهای تمام مناصب قدرت به روی مشارکت بسته شد.

اگرچه اعتدال و توسعه همچنان در مرکز تحقیقات استراتژیک کورسووار به حیات خود ادامه می داد. هر چه می گذشت نیروی اعتدال و توسعه بیشترمی شد و قدرت مشارکت کمتر می شد. سال ۸۸ که رسید، در واقع انتخابات ریاست جمهوری مهر پایانی برفعالیت های حزب مشارکت بود. درهای حزب بسته و پلمب شد و اعضای رده اول آن یک به یک بازداشت شدند. مشارکت تاوان سیاست های اشتباه خود را می پرداخت.

تاوان یکه تازی ها و گردن کلفتی. تاوان این که خود را برتر از دیگر احزاب اصلاح طلب دید و حاضر به اجماع سر یک کاندیدا درسال ۸۴ و سپس ۸۸ نشد. تاوان بی مهری به دیگر شخصیت های ذی نفوذ و استخوان دار دوم خرداد را می دید.

از سال ۸۸ به بعد، حزب مشارکت عملا دیگر وجود خارجی نداشت اگر چه شعله حزب با پلمب و تهدید خاموش نشد و اعضای آن به محوریت محمد نعیم یپور جلسات خود را پی گرفتند اما فرو غشان بسیار کم شده بود و ناامیدتر از همیشه بودند. برعکس آنان این حزب اعتدال و توسعه بود که پس از وقایع سال ۸۸، اغلب اعضای آن از تیر غیب زندان و محرومیت ها سالم مانده بودند.

پس هرچه به ۹۲ نزدیک تر شدیم، این با نشاط تر و فعال تر وآن یک که مشارکت باشد محتاط تر قدم برداشت.

در مقطعی حتی محمد موسوی خوئینی پدر معنوی حزب مشارکت اعلام کرد که ممکن است ما در انتخابات ریاست جمهوری شرکت نکنیم. اما هاشمی رفسنجانی که ردصلاحیت شد و اقبال عمومی به سمت روحانی و عارف سرازیر شد، اعضای مشارکت نیز پذیرفتند که عصر جدید، عصر روحانی میانه رو است؛ نه محمدرضا عارف. پس آنها نیز به کمک آمدند تا عارف به نفع حسن روحانی کناره گیری کند.

روحانی که رئیس جمهور شد، هم اعتدال و توسعه و هم مشارکت و نیز کارگزاران تمام تلاش خود را به کار بستند افرادی را به روحانی معرفی کنند که نه تنها مشکلی نداشته باشند، بلکه بتوانند عصای دست رئیس جمهور نیز باشند.

حسن روحانی در مدت زمانی که در مرکز تحقیقات استراتژیک به سر می برد، نه تنها اعضای حزب اعتدال و توسعه را ازگزند اتفاقات ۸۸ درامان نگه داشته بود، بلکه توانسته بود مدیران و چهره های میانه رو را نیز جذب کند. چنین بود که علاوه بر افرادی مانند نوبخت و واعظی، کسانی مانند علی جنتی و محمدجواد ظریف نیز در مرکز تحقیقات دفتر و دستک داشتند و برنامه های خود را آنجا پیش می بردند.
بدین ترتیب دولت اول روحانی با ترکیب افرادی مانند نعم تزاده، محمدباقر نوبخت، محمود واعظی، اکبر ترکان، مرتضی بانک که از اعضای شورای مرکزی اعتدال و توسعه بودند، بسته شد و کنارش افرادی مانند بیژن زنگنه، محمدجواد ظریف، علی ربیعی، علی جنتی و... نیز به آن پیوستند.

دولت اول که به پایان رسید، بیشترین تلاش اصولگرایان بر این نقطه متمرکز شد تا حسن روحانی مجددا رئیس جمهور ایران نشود، اما خواست اصولگرایان و مخالفان دولت به بار ننشست. روحانی با آرای بالاتری رئیس جمهور دوره دوم شد واکنون دولت خود را که اغلب اعضای آن از دو حزب «اعتدال و توسعه» و «اتحاد ایران اسلامی» هستند، تشکیل داده است.

اگر از لیست حسن روحانی که به مجلس معرفی شد، بگذریم، حتی بین معاونان نیز سهم حزب اعتدال و توسعه بیش از احزاب دیگر است. حزب کارگزاران تقریبا هیچ سهمی بین وزرا ندارد؛ جز اسحاق جهانگیری که معاون اول رئیس جمهوری است. با این حال نیم نگاهی به لیست وزرا، معاونان و مشاوران ارشد رئیس جمهوری نشان می دهد که میانه روهای اصولگرا نسبت به اصلاح طلبان اکثریت کابینه را تشکیل داده و عضوی که چهره ای میانه رو نباشد، در دولت دوازدهم به چشم نمی آید.

میانه روهای اصلاح طلب را افرادی چون اسحاق جهانگیری، محمدجواد ظریف، قاضی زاده هاشمی، مسعود سلطانی فر، علی ربیعی، بیژن زنگنه، محمود حجتی، عیسی کلانتری، معصومه ابتکار، شهین دخت مولاوردی و مسعود نیلی تشکیل داده اند.

دیگر چهره های میانه روی کابینه که خاستگاه اصلی آنها اصولگرایی است عبارتند از: محمود علوی، محمد نهاوندیان،رحمانی فضلی، عباس آخوندی، محمد شریعتمداری، آذری جهرمی، مسعود کرباسیان، علیرضا آوایی، سیدعباس صالحی، سیدمحمد بطحایی، علیرضا مونسان، محمدباقر نوبخت و محمود واعظی.

بدین ترتیب گویی کابینه به دو نیمه مساوی بین میان هروهای اصلاح طلب و اصولگرا تقسیم شده است. اگرچه در این میان سهم احزاب مختلف است. مثلا حزب اسلامی کار و حزب کارگزاران تنها با یک وزیر و دو حزب اعتدال و توسعه و اتحاد ایران اسلامی با چند وزیر و معاون در کابینه حاضرند.
از: اکبر منتجبی  دستیار سردبیر
منبع: هفته نامه سازندگی ایران، شماره ۹، یکشنبه ۵ شهریور ۱۳۹۶




 

ايران امروز (نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايت‌ها و نشريات نيز ارسال می‌شوند معذور است.
استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024