پنجشنبه ۱ آذر ۱۴۰۳ -
Thursday 21 November 2024
|
ايران امروز |
پژوهشگر مسائل اسلامی
بی بی سی / دوشنبه ۱۶ مه ۲۰۱۶
بهائیان و شیعیان: شباهتهای نگاه رسمی گروههای اکثریت به اقلیت
دیانت بهایی از لحاظ تاریخی در بستر جامعه شیعی ایران پدید آمده و بخش مهمی از تطورات بعدی خود را در جامعه شیعی عراق گذراند. پیشینه این دیانت که در ارتباط با شیخیه و بابیه است به شکل قرائتی درونی از مذهب تشیع بود؛ اما استقلال رسمی آن در سالهای بعدی زمینه چالش جدی بین اکثریت شیعی و اقلیت بهایی را فراهم آورد. تاریخ همزیستی دو گروه گویای پیشینه دراز و متنوعی از بیعدالتی اکثریت در حق اقلیت منشعب شده است. نکته جالب توجه در این میان آن است که مجموعه اتهاماتی که به بهاییان وارد میشود، همسنخ اتهاماتی است که گاه از سوی اکثریت سنی به شیعیان وارد میشود. درک این امر به شیعیان کمک میکند تا همدلی بیشتری با بهاییان یافته و به ناعادلانه بودن شیوه برخورد رسمی با آنان در بین جوامع شیعی پی ببرند.
روایت رسمی هر دو گروه اکثریت آن است که گروه اقلیت توسط بیگانگان و با هدف تخریب دین اکثریت پدید آمده است. بیشتر منابع سنی همانند ملل ونحل شهرستانی و دیگر منابع بارز فرق و مذاهب، منشأ پیدایش تشیع را یک یهودی به نام ابن سبأ میدانند. از نگاه آنان، وی با هدف تخریب اسلام به تاسیس تشیع پرداخت و زمینه انتشار عقاید و رفتارهای فاسد را بین مسلمانان پدید آورد. به همین صورت، نگاه رسمی جامعه شیعی از منشأ پیدایش بهاییان آن است که بیگانگان روسی یا انگلیسی و یا اسرائیلی و یا همه آنان با هم به ایجاد این دین همت گماشته تا اسلام و تشیع را از درون نابود سازند.
در نگاه رسمی سنیان، مجموعه وسیعی از بدعتها به شیعیان نسبت داده میشود و از آنها افرادی منحرف از جهت فکری و عقیدتی ترسیم میشود. آنان اعتقاداتی شرکآلود دارند و به تحریف قرآن باور دارند و علی را بالاتر از پیامبر میدانند و یا او را خدا شمرده و میپرستند و غیره. به همین ترتیب مجموعهای از باورها با عنوان انحرافات عقیدتی در نگاه رسمی شیعیان به بهاییان نسبت داده میشود. بخش وسیعی از این نسبتها در هر دو بخش صرف گمانهزنیهای غیر مطالعه شده و بی اساس هستند. همانگونه که شیعیان در نگاه واقعی نه علی را میپرستند و نه او را بالاتر از پیامبر میدانند، بهاییان نیز بر خلاف باورهای رسمی دربارهشان نه بهاءالله را خداوند میشمرند و نه دیانتشان خارج از طبقهبندی عام ادیان توحیدی به شمار میروند.
اتهامات وارده به گروه اقلیت در هر دو نمونه مورد بحث به امور اعتقادی محدود نشده و شامل رفتارهای اجتماعی و اخلاقی نیز میشود. شیعیان در نگاه رسمی سنیان، افرادی نه چندان پایبند به اصول اخلاقی هستند. بر همین اساس، موضوعی چون ازدواج موقت بروز فراوان یافته و مبنای ناپاک شمردن شیعیان را فراهم میآورد. مجموعه رفتارهای وسیع دیگری چون ازدواج با محارم، نفاق و دورویی و دروغگویی بر مبنای اعتقاد به اصل تقیه و غیره نیز به شیعیان نسبت داده میشود تا روایت ناپاک بودن آنان به اندازه کافی تقویت شود. دقیقا به همین صورت، بهاییان در نگاه رسمی شیعی، افرادی دارای روابط ناپاک اخلاقی شمرده شده و رفتارهایی چون ازدواج با محارم به آنان نسبت داده میشود.
از نگاه سیاسی نیز هر یک از شیعیان و بهائیان در نگاه اکثریت سنی و شیعی دارای روابط سیاسی خیانتکارانه هستند. در نگاه رایج سنی، شیعیان در گذشته همپیمانان مغولها و تاتارها در فروپاشی خلافت سنی عباسیان و حکومتهای سنی دیگر بودهاند و امروز نیز همپیمان آمریکاییها در سقوط رژیم سنی بعث در عراق و همپیمان روسها در سرکوب سنیان سوریه به شمار میروند. به همین شکل، بهائیان معمولا به جاسوسی به نفع اسرائیل و آمریکا متهم شده و اموری چون وقوع مرکز مذهبی آنان در حیفا زمینهساز توجیه این روایت است. در طی دهههای گذشته، تعداد قابل توجهی از بهائیان ایران با اتهاماتی از نوع جاسوسی به نفع بیگانگان به اعدام محکوم شده و یا به زندان رفتهاند.
بنابراین موضع مخالف اکثریت با اقلیت به صرف انتقادات فکری و عقیدتی محدود نمیشود؛ بلکه معمولا این مخالفت در قالب روایتی افسانهپردازانه (میثولوژیک) شکل گرفته و زمینه توجیه رابطه ناعادلانه با اقلیت را فراهم میآورد. اکثریت از اقلیت معارض چهرهای ددمنشانه و اهریمنی ترسیم میکند تا زمینه قلع و قمع آن و یا دست کم ایزوله کردن آن را فراهم آورد.
مجموعه فتاوی تنظیمکننده رفتار گروه اکثریت نسبت به اقلیت در نتیجه تصویر اهریمنی فوق شکل گرفته و زمینه پاکسازی حریم اکثریت از آلوده شدن به پلیدیهای اقلیت را فراهم میآورد. فتوای به کفر بهاییان، نجاست آنان، ضرورت عدم داشتن ارتباط با آنان و محکوم کردن افرادی که با آنان ارتباط برقرار میکنند، نمونههای چندی از پروسه پاکسازی مذکور است. این پروسه از یک سو نتیجه نگاه اهریمنسازی پیشگفته است و از سوی دیگر ضمانت عدم اثرپذیری گروه اکثریت از اقلیت را فراهم میآورد. ایزوله کردن اقلیت واکنشی به تهدیدی است که اکثریت از احتمال انتقال افراد زیر مجموعهاش به اقلیت منشعب شده احساس میکند. در این چارچوب تحلیلی میتوان دلیل واکنش شدید نسبت به برقراری ارتباط مستقیم با بهاییان مانند دیدار اخیر فائزه هاشمی با فریبا کمالآبادی از مدیران جامعه بهایی ایران را درک کرد.
بر اساس آن چه گذشت، بهترین شیوه برای رفع ستم از بهاییان در جامعه ایران، شالودهشکنی روایت رسمی از آنان در ذهنیت عامه مردم است. این امر از طریق تلاش برای برقراری ارتباط مستقیم با آنان، گفتگوی با آنان، شناخت درست از باورها و رفتارهایشان قابل تحقق است. ارتباط مستقیم با بهاییان زمینه این را فراهم میکند که حق اقلیتها برای ابراز هویت خود و شناساندن خود آن چنان که خودشان دریافت میکنند و نه از منظر اکثریت سرکوبکننده، به رسمیت شناخته شود. این امر به تدریج به تنظیم روابط اجتماعی اقلیت - اکثریت بر مبنای کلی روابط انسانی و حمایت از برخوردارای اقلیت از حقوق عامه شهروندی منجر میشود و در نتیجه فشار اجتماعی کافی برای تغییر شیوه برخورد با آنها را فراهم میآورد.
| ||||||||
ايران امروز
(نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايتها و نشريات نيز ارسال میشوند معذور است. استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024
|