پنجشنبه ۱ آذر ۱۴۰۳ - Thursday 21 November 2024
ايران امروز
iran-emrooz.net | Tue, 24.11.2015, 15:58

چگونه رسانه‌های اجتماعی سیاست را ویران می‌کنند


شرق / ترجمه رضا دانشمندی

نیکلاس کار را، در ایران بیشتر با کتاب «کم‌عمق‌ها؛ اینترنت با مغز ما چه می‌کند؟» می‌شناسیم. این کتاب زمستان سال ۱۳۹۳ منتشر شد. این روزنامه‌نگار و نویسنده‌ آمریکایی که در بیشتر آثارش به رابطه انسان و فناوری و آینده این رابطه می‌پردازد، چندی قبل به بررسی تأثیر رسانه‌های اجتماعی بر انتخابات ریاست‌جمهوری ۲۰۱۶ آمریکا پرداخت. «چگونه رسانه‌های اجتماعی سیاست را ویران می‌کنند» عنوان مقاله اوست که در مجله «پلتیکو» منتشر شد.

او در بخشی از مقاله خود می‌نویسد: گفتمان سیاسی‌مان در حال آب‌رفتن است تا به اندازه صفحات تلفن‌های هوشمندمان شود. برای نمونه، اوباما سفرش به آلاسکا و موضوع مهم شرکت در نشستی با موضوع تغییرات آب‌وهوایی و محیط‌زیست، را با انتشار تصویر و متن کوتاهی در اینستاگرام اعلام و به‌سرعت ‌هزاران «لایک» دریافت کرد. اوباما از زمان انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۲۰۰۸ که «انتخابات فیس‌بوک» نامیده شد، در استفاده از رسانه‌های اجتماعی برای ایجاد ارتباط با مردم پیشتاز بوده است.

اما در این دور از رقابت‌ها، نامزد طیف او چیزی ندارد. تد کروز در «پریسکوپ» به صورت زنده ظاهر می‌شود؛ مارکو روبیو در «اسنپ‌چت» فعال است؛ هیلاری کلینتون و جب بوش در توییتر مشاجره دارند؛ رند پل و لیندسی گراهام دستپاچه برای یوتیوب ویدئو تولید می‌کنند. حتی برنی سندرزِ پیر و بداخلاق، نزدیک به دو‌میلیون لایک‌ در فیس‌بوک جذب کرده که باعث شد نیویورک‌تایمز او را «سلطان رسانه‌های اجتماعی» بنامد؛ بعد نوبت به دونالد ترامپ می‌رسد: اگر سندرز «سلطان» است، ترامپ «بت‌وار»ست. او نخستین نامزدی است که الگوریتم اخبار گوگل را بهینه کرد. ترامپ در یک توییت معمولی هما عابدین -دستیار کلینتون- را «ریسک امنیتی بزرگی» توصیف و چهار ‌میلیون دنبال‌کننده پیدا کرد. آنچه ترامپ درک کرده این است که بهترین راه تسلط بر گفتمان آنلاین «آگاه‌کردن» نیست، بلکه «تحریک و برانگیختن» است.

تابش ترامپ احتمالا کم‌فروغ می‌شود - فتیله افراد سرشناس آنلاین زود می‌سوزد- اما توان ترامپ برای کنترل برنامه‌ها در تابستانی که گذشته، نکات زیادی درباره پویایی متغیر رقابت‌های سیاسی بیان می‌کند. اگر رسانه‌های سنتی چاپی، رادیو و تلویزیون از نامزدها می‌خواستند «نام» باشند - چهره‌های باثبات و منسجم – رسانه‌های اجتماعی نامزدها را وادار می‌کنند بدل به «فعل» – درگیر فعالیت – شوند. اقتدار و احترام در رسانه‌های اجتماعی انباشت نمی‌شود؛ آنها باید در هر لحظه از نو بازسازی شوند.

آنچه اکنون اهمیت دارد، شخصیتی است که از یک‌سو، به اندازه‌ای بزرگ باشد که توجه‌های همیشه پریشان را برباید و از سوی دیگر، آن‌قدر هم کوچک باشد که در ‌هزاران ظرف رسانه‌ای کوچک بگنجد؛ شخصیتی که به بهترین شکل می‌توان آن ‌را شخصیت «اسنپ‌چت»ی توصیف کرد؛ شخصیتی که در فواصل منظمی و بدون آنکه نیازمند تمرکزی مداوم باشد، ناگهان توجه‌ها را جلب می‌کند. [اسنپ‌چت اپلیکیشنی است که کمتر در ایران شناخته شده است. با استفاده از این برنامه، کاربران می‌توانند به عکس یا ویدئو ضبط‌شده (یا اسنپ) را به فهرست معینی از دریافت‌کنندگان ارسال کنند. البته دریافت‌کنندگان صرفا می‌توانند در یک محدوده زمانی مشخص که کاربر آن را تعیین می‌کند، تصاویر را مشاهده کنند. به بیان دیگر، با پایان این محدوده زمانی، تصاویر مخفی شده و حذف می‌شوند].

رسانه‌های اجتماعی ترجیح می‌دهند پرسروصدا باشند و نه پرمحتوا. همچنین در رسانه‌های اجتماعی به «احساسات‌نمایی» بها داده می‌شود و نه دلیل و برهان. هرچه پیام غریزی‌تر باشد، سریع‌تر به گردش درمی‌آید و تکثیر می‌شود و به مدت طولانی‌تری حواس مردم را به خود جلب می‌کند.  رخوت مشابهی گریبانگیر نامزدهای کنونی انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکاست. آنها همچنان از قواعد پخش تلویزیونی تبعیت می‌کنند. آنان تصور می‌کنند تلویزیون موضع گفت‌وگوهای مبارزات انتخاباتی را تعیین می‌کند. آنها ممکن است تیم‌هایی از کارگزاران دیجیتال داشته باشند که تمایل به ارسال پیام‌های آنلاین دارند، اما نامزدها هنوز رسانه‌های اجتماعی را به‌عنوان مکمل پوشش تلویزیونی می‌دانند؛ ابزاری برای تقویت پیام‌ها و تصاویر‌شان و نه نیروی محرک مبارزات انتخاباتی.

سازمان‌های خبری هم برای مطابقت با ظهور یک رسانه جدید مایل هستند آهسته حرکت کنند. تلویزیون، با اخبار روزانه‌اش، ریتمی نمایشی به مبارزات انتخاباتی بخشید. هر روز در مبارزات انتخاباتی، صحنه‌ای از یک درام گسترده‌تر بود که از منازعه به بحران بدل می‌شد و سرانجام به نتیجه می‌رسید. مبارزات انتخاباتی «روایت‌ها»یی بودند که یک طرح کلی یا «خط داستانی» داشتند، اما رسانه‌های اجتماعی متفاوت هستند؛ پیام‌ها و گفت‌وگوهای آنها تکه‌تکه و منقطع است. با وجود این، گزارشگران و کارشناسانی که به عصر تلویزیون تعلق خاطر دارند، همچنان تلاش می‌کنند تکه‌ها و قطعات توییتر و فیس‌بوک را در داستانی خطی قرار دهند. 
اینترنت دموکراسی‌ساز است؟

اغلب به ما گفته شده اینترنت نیروی مؤثری برای «ایجاد و تقویت دموکراسی‌» است و آنچه تاکنون از پوشش رقابت‌های انتخابات ۲۰۱۶ دیده‌ایم، ظاهرا این نکته را اثبات می‌کند. اما ارزشمند است بپرسیم کدام نوع دموکراسی‌ ترویج شده است. علاقه‌مندان اولیه دیجیتال تصور کردند وب با آزادسازی توده‌ها از دست تولیدکنندگان اخبار تلویزیونی و سایر دروازه‌بانان رسانه، سبب‌ساز گفت‌وگوی ملی عمیق‌تری می‌شود و مردم کنترل گفت‌وگو را به‌دست خواهند گرفت. آنلاین می‌شویم تا مواضع مختلف را مطالعه کنیم، به‌دنبال دیدگاه‌های گوناگون می‌رویم و در بحث‌های سیاسی فعالانه شرکت می‌کنیم.

ایجاد و تقویت حکومت‌های دموکراتیک با «اینترنت» ایده شیکی بود، البته تصور رؤیایی و غیرواقع‌بینانه طراحان آن را هم از ماهیت انسان و رسانه‌های ارتباطی نشان داد. حتی یک دهه قبل، در روزهای هیجان‌انگیز وبلاگستان، نشانه‌هایی وجود داشت که رسانه‌های آنلاین ذهنیت مردم بیش‌فعال را افزایش می‌دهند. مردم در جست‌وجوی اطلاعاتی که تعصب‌هایشان را تقویت و نظرات متضاد را رد کند، تیترها و مطالب را به‌صورت سطحی مطالعه کردند. گردآوری اطلاعات بیشتر قبیله‌ای بود تا تکثرگرایانه. همان‌گونه که محققان اعلام کرده‌اند، «نویسندگان وبلاگ‌ها تمایل دارند قوم‌وخویشی ایدئولوژیک خود را با هم مرتبط کنند و خوانندگان وبلاگ هم به وبلاگ‌هایی می‌گرویدند که نظرات آنها را تقویت می‌کرد».

شبکه‎های اینترنتی که توسط شرکت‌هایی مانند فیس‌بوک، توییتر و گوگل هدایت می‌شدند، صرفا تنظیم‌کننده پیام‌هایی نیستند که دریافت می‌کنیم. آنها پاسخ‌های ما را نیز تنظیم می‌کنند. آنها از طریق طراحی اپلیکیشن‌ها و رژیم‌های فیلتر اطلاعات، به گفتمان‌های ما شکل می‌دهند.  وقتی وارد فیس‌بوک می‌شویم، پیام‌هایی را می‌بینیم که توسط الگوریتم خبری فیس‌بوک تعیین شده است و شیوه‌هایی برای واکنش نشان‌دادن به پیام‌های ما وجود دارد. می‌توانیم روی لینک آنها کلیک کنیم؛ می‌توانیم آنها را با دوستان‌مان به اشتراک گذاریم؛ می‌توانیم اظهارنظر کنیم. می‌توانیم به پیام‌هایی که در توییتر می‌بینیم، پاسخ دهیم، آنها را دوباره ارسال کنیم و بپسندیم و هر فکر و ایده‌ای که بیان می‌کنیم باید به اندازه محدودیت‌های متنی این سرویس (۱۴۰ کرکتر) باشد.

اخبار گوگل با تأکید بر اینکه آخرین اخبار دریافتی را دسته‌بندی کرده، مجموعه‌ای از تیترها را به ما ارائه می‌کند و امکاناتی برای اشتراک‌گذاری این تیترها در گوگل‌پلاس، توییتر و فیس‌بوک در اختیار کاربران قرار می‌دهد. تمامی شبکه‌های اجتماعی این نوع محدودیت‌ها را تحمیل می‌کنند، هم بر آنچه می‌بینیم و هم بر چگونگی پاسخی که می‌دهیم. آنها منافع تجاری شرکت‌هایی را نشان می‌دهند که شبکه‌ها و قواعد برنامه‌نویسی نرم‌افزاری را عملیاتی می‌کنند.  چون شبکه‌های اجتماعی ارتباطات را آسان و سریع کرده است، کیفیت کلیشه‌ای رسانه‌های اجتماعی به‌خوبی متناسب با شوخی‌هایی است که میان دوستان رخ می‌دهد.

کلیک یک نماد قلب ممکن است شیوه کاملی برای داوری درباره ارزش یک سلفی اینستاگرامی (یا حتی یک اسنپ‌شات) باشد، اما زمانی‌که [لایک! ] برای سخنان سیاسی به‌کار می‌رود، می‌تواند مهلک باشد. گفتمان سیاسی به‌ندرت از قالب‌ها و روال‌های جدید سود برده است. این گفتمان زمانی ارزشمند‌ترین شکل را خواهد داشت که شامل تأمل و غور دقیق، توجه به جزئیات و اندیشه انتقادی ظریف و نامحدود باشد. شبکه‌های اجتماعی به جای اینکه ما را به این موارد امیدوار کنند، ناامیدمان می‌کنند.  سال آینده، در حالی‌که انتخابات ریاست‌جمهوری به فرجام خود نزدیک می‌شود، همه ما – مردم، مطبوعات و خود نامزدهای انتخابات – می‌آموزیم در عصر شبکه‌های اجتماعی، انتخابات چگونه خواهد بود.




 

ايران امروز (نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايت‌ها و نشريات نيز ارسال می‌شوند معذور است.
استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024