پنجشنبه ۱ آذر ۱۴۰۳ - Thursday 21 November 2024
ايران امروز
iran-emrooz.net | Mon, 02.11.2015, 1:50

اصلاح طلبان نام و نشاندار به صحنه نیایند


گفتوگو با دکتر احمد شیرزاد

دوشنبه ۱۱ آبان ۱۳۹۴

آرمان- احسان اسقایی


دوشنبه ۱۱ آبان ۱۳۹۴
دولت برآمده از انتخابات ۹۲ با مشی اعتدالی خود نوعی فضای منصفانه را در کشور بین میانه‌روها به وجود آورده است. تندروها در مجلس و عرصه‌های مختلف به مخالفت با برنامه‌های مختلف دولت می‌پردازند و در این میان مطبوعات اصلاح‌طلب و برخی از میانه‌روها هر از گاهی بر برخی از رفتارهای ناپسند آن‌ها می‌تازند. از سوی دیگر فضای اعتدالی راه را برای فعالیت سیاسی اصلاح‌طلبان به خوبی فراهم کرده است و اصلاح‌طلبان بر آن هستند که برای ورود به انتخابات پیشرو برنامه‌ریزی کنند. هر چند این دولت و رئیس آن برآمده از راست سنتی است اما نشانه‌های اصلاح‌طلب بودن و مقابله با تندروی در این دولت به خوبی دیده می‌شود. از این رو اصلاح‌طلبان به خوبی از دستاوردهای دولت حمایت می‌کنند، هر چند که گاهی بنا به روحیه نقاد خود در پنهان و آشکارا برخی از برنامه‌های دولت را نقد می‌کنند. دولت به خوبی توانسته است از گردنه هسته‌ای با تدبیر خاص عبور کند. بعد از عبور از این گردنه، اصلاح‌طلبان به عنوان حامیان و بدنه اجتماعی دولت توقعاتی را از دولت فعلی دارند، از جمله اینکه زمینه‌های یک انتخابات رقابتی میان همه جناح‌های سیاسی در ایران را همانند هر دولتی فراهم کند. به بهانه انتخابات مجلس و حمایت اصلاح‌طلبان از دولت، «آرمان» با دکتر احمد شیرزاد فعال سیاسی اصلاح‌طلب به گفتگو پرداخته است که در ادامه می‌خوانیم:
با روی کار آمدن دولت روحانی امید در دل نیروهای تحول‌خواه زنده شد. دولت تا چه اندازه توانسته است پاسخگوی نیاز نیروهای تحول‌خواه و بدنه اجتماعی خود باشد؟
دولت آقای روحانی در میان دولت‌های بعد از انقلاب یکی از خوش‌شانس‌ترین دولت‌ها است. آقای روحانی در شرایطی ریاست دولت را به دست گرفت که توقع مردم در پایین‌ترین سطح ممکن قرار داشت. دولت قبلی آن‌چنان در اجرا کردن برنامه‌ها ناکارآمد عمل کرده که مردم به حداقل‌ها رضایت داشتند. اگر دولت آقای روحانی و توقعات مردم از دولت وی را با دولت اصلاحات مقایسه کنیم ۱۸۰ درجه تفاوت را مشاهده خواهیم کرد. در زمان دولت اصلاحات بعد از یک دوران خاص فضایی ایجاد شد که مطالعات و توقعات زیادی به یک باره بر دوش دولت اصلاحات گذاشته شد در حالی که درباره آقای روحانی مسئله کاملاً متفاوت است و توقعات مردم در این دولت آن‌چنان پایین آمده است که به حداقل‌ها رضایت دارند. از سوی دیگر تجربه دولت اصلاحات نیز به مردم نشان داد که مطالبه ناگهانی همه عقب‌ماندگی از دولت عملی نیست. به همین جهت دولت آقای روحانی با یک فضای واقع‌بینی در بین اقشار فرهیخته و بدنه اجتماعی دولت مواجه است و دید مردم به دولت کاملاً منصفانه و واقع‌بینانه است و مردم توقعات خود را بر سر دولت فرو نریخته‌اند.

با این حال دولت هم نتوانسته است به جز پرونده هسته‌ای، اقدام بزرگ و مؤثر دیگری انجام دهد؟
شرایط دولت بهگونهای است که نمی‌تواند پاسخگوی تمام توقعات تحول‌خواه جامعه باشد و در شرایط فعلی به سختی در جنبه‌های مختلف می‌تواند کار را دنبال کند. دولت از نظر اقتصادی با مشکلات زیادی روبرو است و تا به اینجا نیز در عرصه‌های مختلف از جمله کاهش تورم و نهادینه‌سازی اعتدال در فضای سیاسی به خوبی عمل کرده است.
توقعات در دولت روحانی برآورده شده است؟
خیر، دولت نتوانسته است توقعات مردم را در برخی از زمینه‌ها برآورده کند. نه به این معنا که دولت آقای روحانی مقصر باشد. فضای سیاسی جامعه در بازه زمانی فعلی پاسخگوی فضای اجتماعی جامعه نیست، یعنی در فضای سیاسی دیدگاه‌های مختلفی در جامعه وجود دارد و این دیدگاه و امواج مختلف از یک سو به سوی دیگر در حال حرکت هستند که به هیچ‌وجه فضای سیاسی انعکاس دهنده آن امواج اجتماعی در جامعه نیست. این پاسخگویی در سطوح مختلف مدیریتی و سیاسی وجود ندارد. واقعیت این است که ساختار دولت نتوانسته است خود را با ساختار جامعه تطبیق دهد و اگر بخواهیم بر مبنای عدد و ارقام این عقب افتادن دولت از جامعه را مثال بزنیم، بی‌تردید حدود ۱۰ تا ۱۵ سال فاصله میان جامعه و بدنه اجرایی وجود دارد.

دولت تا اینجا پرونده هسته‌ای را در سطح خوبی به نتیجه رسانده است. اولویت‌های دولت در آینده باید بر چه موضوعی متمرکز باشد؟
کاری که دولت در پرونده هسته‌ای انجام داده در سطح مطلوبی صورت گرفته است. دولت توانست از شرایطی که در مجموعه سیاسی کشور وجود داشت، در عالی‌ترین سطح بهره‌برداری کند. به عبارتی بحران مسئله هسته‌ای در سطوح مختلف نظام به خوبی درک شده بود و همه این بحران را جدی گرفته بودند. دولت آقای روحانی این فضا رابه خوبی درک کرده بودند و توانست در جهت حل این بحران از آن استفاده کند. بنابراین در این زمینه باید به عملکرد و ذکاوت دولت نمره مثبت داد اما تکمیل این پروژه در آینده کار بسیار بزرگی است. به عبارت بهتر امضای توافقنامه نقطه شروع ماجرا است و تکمیل آن بسیار دشوار است و باید به خوبی اجرایی شود تا تحریم‌ها برداشته شود. بعد از لغو تحریم‌ها استفاده از فضای پساتحریم بسیار مهم است. در بحث مدیریت‌های اقتصادی نیاز به تحولات بنیادی وجود دارد. در بحث انتخابات دولت باید کارهای بزرگی را به سرانجام برساند. مهم‌ترین برنامه‌ای که دولت باید آن را به سرانجام برساند برگزاری انتخابات بر اساس قانون است.

حمایت دولت از یک گروه خاص تا چه اندازه می‌تواند باعث آسیب دیدن دولت شود؟
اصلاح‌طلبان به هیچ‌وجه توقع ندارند که دولت به عنوان حامی جناح آن‌ها در صحنه سیاسی عمل کند اما از طرف دیگر با یک استقلال خاص و دیدی فراجناحی باید حامی رأی مردم باشد و رأی مردم را محترم بشمارد. حمایت دولت از یک جناح خاص و عدم رایآوری آن جناح در مجلس به ضرر دولت است. دولت به اهمیت این موضوع بهخوبی واقف است. 

برخی معتقدند امروز اصلاح طلبان به تمجید از نقاط قوت دولت مشغولند و از نقد دولت پرهیز دارند در حالی که در دولت اصلاحات بیشترین نقد را به دولت اصلاحات داشتند. تا چه اندازه این تحلیل را بر اساس واقعیت می‌دانید؟
خیر، اینگونه نیست. اصلاحطلبان به نقد دولت در بازههای زمانی مختلف مشغول هستند. این نقد در سطوح و لایههای مختلف انجام می‌شود و هیچکس هم با عنوان مدافع بیقید و شرط دولت در میان اصلاحطلبان وجود ندارد اما بحث قطببندیهای سیاسی در حالت فعلی مهم است و زبان نقد در حال حاضر با گذشته تفاوت پیدا کرده است. زبان نقد فعلی زبانی است که مشکلات دولت در آن درک می‌شود و این نقد به شکل حملات تند و شدید نیست. نقد به دولت در میان اصلاح طلبان وجود دارد حتی در مطبوعات اصلاح طلب نیز این نقد دیده می‌شود اما در هر حال شرایط در حال حاضر شرایط ویژهای است. نقد قرار است در شرایطی مطرح شود که فایده داشته باشد و قرار نیست فضایی علیه دولت ایجاد شود. به هر حال موفقیت هسته ای دولت سرمایه اجتماعی برای اصلاح طلبان محسوب می‌شود سیاست تنشزدایی که اصلاح طلبان از ابتدا بر آن تاکید داشتند سیاست درستی است و سیاست تنش آفرینی سیاست غلطی است. بنابراین اصلاح طلبان دوست دارند بر دستاوردهای مثبت دولت ایستادگی کنند و سعی داشته باشند همین مسیر را ادامه دهند لذا برخی وقت‌ها دستگذاری بر نقاط مثبت کار درستی است.

آرایش سیاسی مجلس آینده از نظر جریان اصلاحات چگونه است؟
اصلاحطلبان موافق سیاستی در مجلس هستند که به آرامی حرکت کند، به این دلیل که اگر ما در شرایطی قرار گیریم که بخواهیم فضای رویارویی تشدید کنیم و از طرف نیروهای محافظه کار به این فضا دامن زده شود، آنگاه واقعا نتیجه انتخابات مجلس قابل پیشبینی نخواهد بود و مسیر به سمت بسته‌تر شدن راه مجلس برای اصلاح طلبان پیش خواهد رفت. لذا اصلاح طلبان می‌توانند با معتدل‌ترین نیروهایی که امکان رأی آوردن داشته باشند، وارد عرصه انتخابات مجلس آینده شوند. خوشبختانه دست اصلاح طلبان برای انتخاب نیرو پُر است و در این مسیر حتی می‌توانیم از اصولگرایانی که منصف هستند و در شهرستان‌ها رویکردهای مثبتی داشته و قدرت مدیریت خوبی دارند استفاده کنیم. در بین نیروهای متخصص و کارآمد حتی می‌توان از نیروهایی که رنگ و بوی سیاسی ندارند، استفاده شود. در بین نیروهای متخصص و کارآمد می‌توان از نیروهای کم نام و نشان استفاده کرد. از نظر من بهتر است مجموعه نیروهای نام و نشاندار اصلاحطلب به صحنه نیایند و کریمانه در این دوره شرکت نکنند، به این دلیل که چنین فضایی می‌تواند به شکلی در اردوگاه اصلاح طلبی بازتاب پیدا کند که حرف تندرو‌ها پیش رود. ما نباید اجازه بدهیم حرف تندرو‌ها پیش برود. اگر بخواهیم با نیروهای تمام عیار اصلاحات وارد صحنه شویم آنگاه تندرو‌ها با دستگذاری بر برخی از مسائل، فضایی ایجاد می‌کنند که خود را مهم جلوه دهند. ما نباید وارد چنین فضایی شویم و باید با‌‌ همان نیروهای معتدل جدی بتوانیم وارد عرصه شویم.

این روز‌ها بحث سرلیستی و ریاست مجلس آینده مطرح است تا چه اندازه این بحث‌ها بر روند انتخابات آینده تاثیرگذار است؟
چندان اعتقادی به واژه سرلیستی در میان اصلاحطلبان وجود ندارد. البته در سالیان اخیر بحث سرلیستی مطرح بوده است ولی اینکه یک شخصیت خاصی در رأس لیست قرار گیرد و بعد هم ریاست مجلس به وی داده شود مصداق ندارد. برای مثال من در مجلس ششم افتخار حضور داشتم که در آن شرایط پنج نفر در یک لیست قرار داشتیم که سرلیستی در آن مهم نبود. در تهران هم ممکن است برخی معروف‌تر و شناختهشده‌تر باشند ولی سرلیستی در تهران هم معنایی ندارد. از طرفی با توجه به تمایلی که آقای عارف دارند و طبیعتا چهره شاخصی هستند و در این موضوع نباید تردید کرد ولی اینکه به ایشان عنوان سرلیست داده شود شاید چندان مصداق و معنی نداشته باشد. اما بحث ریاست مجلس هم در شرایط فعلی بیمورد است. باید صبر کرد تا مجلس آینده تشکیل شود و فراکسیون های مجلس شکل بگیرد و بعد در مورد ریاست مجلس صحبت شود. هر چند آقای دکتر عارف چهره شاخصی هستند و می‌توانند در ریاست مجلس نقشآفرینی کنند، همچنین اگر آقای ناطق نوری به مجلس راه یابند قابل طرح است ولی اینکه از طرف اصلاح طلب‌ها آقای ناطق به عنوان ریاست مجلس مطرح باشند چنین بحثی بیمورد است.

برخی اینگونه القا می‌کنند که اصلاحطلبان از ریاست آقای لاریجانی به مجلس آینده حمایت می‌کنند تا چه اندازه این ادعا صحت دارد؟
آقای لاریجانی جزو اصول گرایان هستند و معمولا با اصلاح طلبان رقابت داشتند و اگر وی موضعگیری مناسبی داشتند اصلاح طلبان آن موضعگیری را تأیید کردند. در بحث برجام مواضع آقای لاریجانی مناسب بود اما با یک موضع گیری جایگاه سیاسی یک شخص تغییر نمی‌کند. حالتی وجود دارد در یک مجلسی اصلاح طلبان در اقلیت قرار گیرند که نمی‌توانند رئیس مجلس را تعیین کنند ولی در میان رقابت چهره های اصولگرا می‌توانند نقش تعیینکننده داشته باشند. در اینجا ممکن است تصمیم دیگری بگیرند. در حال حاضر اگر بخواهیم مجلس آینده را اصلاحطلب بدانیم و آقای لاریجانی را رئیس آن، بحثی حاشیه ای است.




 

ايران امروز (نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايت‌ها و نشريات نيز ارسال می‌شوند معذور است.
استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024