سخنی با محمد ملکی

چشم‌ها را باید شست ، جور دیگر باید دید

پیشکسوت محترم ، جناب آقای دکتر محمد ملکی
با سلام و احترام

«تحلیل رابطه انتخابات نهمین دوره ریاست جمهوری با جنبش رفراندوم» به قلم جنابعالی را به دقت مطالعه نمودم اما متأسفانه هر چه دیدم توهم بود و خیال پردازی. با توجه به مسائل پیش آمده و عدم کارآمدی دولت نهم گمان می‌کردم که شما و یاران صدیقتان در جنبش ایده آلیستی رفراندوم به عمق اشتباه خود در تحریم انتخابات ریاست جمهوری پی برده و از تحریم اعمال دموکراتیک و اصول دموکراسی دست می‌کشید اما معترفم که مرتکب اشتباه شدم.
اگر اکنون از نا کارآمدی دولت نهم می‌نالید و هراسان به آینده ایران و این دولت می‌نگرید دلیل آن را در انفعال خود جستجو کنید. دولت احمدی نژاد زاییده تحریم منفعلانی است که از سر خیال‌پردازی بر طبل تو خالی تحریم کوبیدند و از قرار معلوم همچنان خواهند کوبید.

جناب آقای ملکی
متأسفانه شما در تحلیل خود هر آنچه بر وفق مرادتان اتفاق افتاده بود را شرح دادید و از کنار هم گذاشتن آنها به نتیجه‌ای رسیدید که بیش از آنچه که منطبق بر واقعیت باشد دلخواه شما بود و اینگونه نتیجه گیری کردن به دور از انصاف است. معترفم که تا روزهای آغازین فروردین ۸۴ جو عمومی بر ضد اصلاحات و مشارکت در انتخابات بود اما از اردیبهشت آرام آرام جو برگشت و همان فعالین سیاسی و دانشگاهی و روشنفکران که نامه‌های چندصد امضایی منتشر کرده بودند همه به حمایت از معین در دور اول و‌هاشمی در دور دوم پرداختند و از موضع اولیه خود فاصله گرفتند. اما متأسفانه شما به دلایلی که برای خود موجه و برای ما محترم است نمی‌خواهید این فاصله و تغییر موضع صحیح و منطقی را ببینیند و به نگاشتن اطلاعاتی ناقص از اتفاقات به وقوع پیوسته آن روزها بسنده می‌کنید و این است دلیل جای خالی روزهای پایانی فروردین تا روزهای میانی تیرماه ۱۳۸۴در نوشته شما. در تحلیل خود از انتخابات سال ۶۸ آغاز کردید و تا نخستین روزهای بهار امسال به تشریح اتفاقات ، نامه‌ها و بیانیه‌ها پرداختید و یکباره با جهشی سه ماهه به تیرماه رسیدید. دلیل این جهش هم اظهر من الشمس است.
در مقاله خود از کسانی نقل قول کردید که در شرایط نسبتا عادی بر اعمال دموکراتیک و عدم تحریم دموکراسی تأکید داشتند : «میلیونها تن از شهروندان ایرانی بر اساس مسئولیت مدنی در انتخابات شرکت کردند و با رأی بالای خود و تأیید اصلاحات شوک عظیم دیگری بر دشمنان آزادی و مردم سالاری وارد کردند... »
اکبر گنجی ، مجمع الجزایر زندان گونه

و یا از فعال سیاسی در خارج از کشور نقل قول می‌کنید که از سر توهم مردم را به تظاهرات فرامی‌خواند. دستاوردهای اصلاحات را وارونه می‌بینید و همچنان بر طبل تحریم می‌کوبید. هرچند انتقادات بسیاری بر اصلاح طلبان وارد است اما نهایت ناجوانمردی است که از دستاوردهای ۸ سال اصلاحات چشم بپوشید.

آقای ملکی
روشنفکرانی که از سر دلسوزی و پاسداری از منافع ملی و هویت ایرانی از کاندیدای اصلاح طلبان پیشرو حمایت کردند نیک می‌دانستند که نوک پیکان انتقادات بی‌رحمانه ، توهین ، افترا و اتهام از سوی شما و یارانتان را در مقابل خود خواهند دید و دیدند اما لحظه‌ای در تصمیم سرنوشت ساز خود در روزهای پایانی تردید نکردند و این قاطعیت قابل تقدیر و شایان تحسین است حتی اگر با ندانم کاری عده‌ای ختم به پیروزی نشود. کاندیدای اصلاح طلبان پیشرو تنها کاندیدایی بود که مخالف همان نهاد‌های فراقانونی بود که شما نوشتید.
دائماً از ناممکن بودن اصلاحات و وعده‌های دکتر معین سخن به میان می‌آورید اما از این نکته غافلید که اگر وعده‌های دکتر معین و اصلاحات تدریجی سخت باشد فرآیند رفراندوم بدون اصلاحات تدریجی ناممکن است.
سبب تأسف است که به آمارهای غلط و عجیبی دلخوش کردید که عمیقاً مایلید حقیقت داشته باشد اما اینچنین نیست و ۶۰٪ مردم در انتخابات شرکت کردند. هنگام مباحثه در پالتاک عمومی روز پنجم نوامبر دوستانی از کردستان به استحضار شما ، ما و همه ایرانیان حاضر در محیط بحث رساندند که آمار ۲۵٪ مشارکت مردم در این استان که شما بر آن پای می‌فشارید باطل است و در حوزه‌های اخذ رأی در کردستان جای ایستادن نبوده است. در تحلیل خود آورده‌اید که که تحریم آگاهانه انجام شده و دلیل آن را هم آمادگی مردم بطور مثال روستاییان برای پرداخت هزینه تحریم دانستید و نوشتید «افرادی که در روستا انتخابات شرکت نمی‌کنند شناسایی شده و احتمال اینکه مشکلاتی برایشان بوجود بیاید بیشتر است» حال آنکه اصولا روستاییان انتخابات را تحریم نمی‌کنند و آمار مشارکت در روستا‌ها و شهرستانهای کوچک بسیار بالاست و تحریم کنندگان بیشتر ساکن تهران و دیگر شهر‌های بزرگ هستند که آگاهانه به قول شما و ناآگانه به زعم صاحب این قلم انتخابات و دموکراسی را تحریم کردند. ۶۰٪ آماری معمولی در استانداردهای بین المللی برای مشارکت مردم در انتخابات به حساب می‌آید ، نه آنقدر بالاست که مسئولین آن را حماسی و مشت محکم به دهان کسی جلوه دهند و نه آنقدر پایین که تحریمی‌ها به خود ببالند که کاری کردند کارستان و بخش اقتدارگرای نظام را به بحران مشروعیت دچار کردند. موجب تعجب است که شما و دیگر تحریمیان از نتیجه تحریم ۳ انتخابات پیاپی شورای شهر دوم ، مجلس هفتم و ریاست جمهوری نهم درس نگرفتید و همچنان بر ادامه روند خیال پردازانه خود پای می‌فشارید.
ما در انتخابات شکست خوردیم و شکست خود و اشتباهات گذشته را پذیرفتیم و اقدام به نقد جنبش اصلاحات در سالهای گذشته و عملکرد سران آن نمودیم ، اما شما هنوز بین زمین و آسمان معلقید و بنا ندارید که با حقیقت روبرو شوید و شکست و انفعال را بپذیرید. تحریم انتخابات در زمان و مکانی که هنوز دموکراسی مستقر نشده است تحریم دموکراسی و انفعالی نا بخشودنی است. این راهی که در پیش گرفتید عاقبت خیری نخواهد داشت.
ترسم نرسی به کعبه ای اعرابی / این راه که می‌روی به ترکستان است

جناب ملکی
چنانکه می‌دانید که دکتر عبدالکریم سروش در همان زمان به تشریح فرآیند دموکراتیک انتخابات پرداخته و تحریم در انتخابات را جایز ندانست. پس لطف کنید و از دیگران مایه نگذارید و بجای خود سخن بگویید. چشم‌ها را بشویید و جور دیگر ببینید باشد که حقیقت را دریابید. در پایان سلامتی و توفیق روزافزون از خداوند متعال برای شما آرزومندم.
با احترام
مرتضی میری