پنجشنبه ۱ آذر ۱۴۰۳ - Thursday 21 November 2024
ايران امروز
iran-emrooz.net | Sat, 01.03.2014, 6:53

همکاری زندانيان برای رهايی گروگان‌ها


عيسی سحرخيز/فيسبوک

زندان اگرچه برای زندانی و خانواده‌اش چيزی جز غم و حسرت ندارد و سختی و زحمت، اما گاه می‌تواند مايه‌ی خير باشد و رحمت حتی برای ديگران، به ويژه اگر زندانی زندانی سياسی- عقيدتی باشد و اهل استدلال و منطق.
روز چهارشنبه با بازگشت بستگان زندانيان سياسی زندان رجايی شهر از سالن ملاقات، خبر رسيد که امر خير جديدی در راه است چون زندانيان شيعه‌ی سالن ۱۲ وارد مذاکره با زندانيان سلفی بند ۱۰ شده اند تا آنان را راضی کنند که فارغ از تمام ظلم و جورهايی که در اين سال‌ها بر آنان رفته است دستی بالا بزنند و پادرميانی کنند تا شايد پنج سرباز بی‌گناهی که توسط گروه جيش العدل در بلوجستان ايران به گروگان گرفته شده اند، آزاد شوند يا دست کم جانشان بيش از اين در خطر نيفتد.
اين درخواستی بوده که از زمان دستگيری گروگان‌ها توسط اکثر قريب به اتفاق ايرانيان که دستی به رسانه دارند، با وجود برخی بازی‌های خطرناک بعضی از مسئولان قضايی و دست اندرکاران سياسی – تبليغاتی، از جمله مديريت صدا و سيما که کار رهايی سربازها را بيش از پيش خراب ساخت، به انحای مختلف مطرح شده است.
در شرايطی که بحث انسانی آزاد ساختن پنج سرباز به ميان زندانيان سياسی – عقيدتی بالا گرفته بود، خبر رسيد که مقام‌های سياسی- قضايی يکی از زندانيان بلوچ را اعدام کرده اند و جيش‌العدل هم در اقدامی تلافی جويانه حکم اعدام برای اين پنج سرباز جانباز وطن صادر کرده و در نظر دارد اولين اعدام را به فوريت اجرا کند.
چنين اتفاق مهمی که يک سوی آن اختلاف‌های سياسی- امنيتی است و طرف ديگر باورهای فکری- مذهبی، به ويژه زمانی که خطر انتقام جويی‌های کور و بازگشت به دورانی که خونخواهی حرف اول را می‌زند و در مقابل عقل و منطق می‌ايستد و سياست “خون در برابر خون و چشم در برابر چشم” ميداندار ماجرا می‌شود معلوم است که در بند سياسی – عقيدتی زندان‌های ايران دلمشغولی افرادی می‌شود که دغدغه‌ی اصلی آنان انسان است و کرامت انسانی و نجات انسان‌ها.
طبيعی است که در بندی واقع در زندان رجايی شهر که در سالن بالا زندانيان عقيدتی عمدتا سلفی کرد سکنی دارند و در سالن پائين زندانيان سياسی شعيه از اقصی نقاط کشور، چنين موضوعی حياتی مغفول نمی‌ماند و مباحثه و گفت و گو بالا می‌گيرد تا شايد با رايزنی و همکاری، راهی برای کمک به حل اين معضل پيدا شود. اين در شرايطی است که اين دو گروه را در سالن‌های ده و دوازده بند چهار زندان رجايی شهر جدا از هم نگاه داری می‌کنند و گاه حتی اجازه نمی‌دهند که با هم سلام و عليکی داشته باشند.
اين نوع مباحث و رايزنی‌ها امری بی‌سابقه هم نيست، اما پيش از اين بيشتر جنبه‌ی همکاری صنفی داشته است تا اقدامی سياسی. اين گروه از زندانيان ايران طی چهار پنج سال اخير در مکان‌های گوناگون گاه کنار هم زيسته اند- سلول‌های انفرادی يا چند نفره‌ی بند ۲۰۹ بازداشتگاه اوين يا بند عمومی ۳۵۰ زندان اوين يا بندهای مختلف زندان رجايی شهر. آنان با تمام اختلاف‌های قومی، دينی و گاه نژادی در زندان يک اصل را به خوبی آموخته اند و آن چيزی نيست جز اين موضوع که اتحاد رمز پيروزی است و با هم بودن و همکاری داشتن مايه‌ی رحمت و بهروزی.
در آخرين مورد همکاری مهسا امرآبادی، همسر مسعود باستانی، روزنامه نگار اصلاح طلب محبوس در زندان رجايی شهر روز چهارشنبه خبر جالبی را مطرح کرد: “امروز در ملاقات، مسعود از تلاشش برای مجاب کردن سلفی‌های بند برای انتشار نامه‌ای به جيش‌العدل می‌گفت. خيلی نگران پنج سربازی بود که به گروگان گرفته شده‌اند، می‌گفت در هفته اخير با سلفی‌های بند که عمدتا هم کرد هستند صحبت کرده و پيشنهاد داده که آنها در نامه‌ای به جيش‌العدل، آزادی سرباز‌ها را بخواهند”.
باستانی که در کارهای خير و امور انسانی سر از پا نمی‌شناسد و روز و شب برايش بی‌معنی است به قول همسرش در چند جلسه فشرده با سلفی‌های سالن ده مذاکراتی داشته و عاقبت آنها را کم کم راضی کرده است که چنين نامه‌ای را خطاب به جيش‌العدل بنويسند و اين کار خير را به فردا نيندازند و اين دغدغه را نداشته باشند که اتهام جديد “ارتباط با گروه جيش العدل” از جانب بازجوها و قاضی‌ها به آنان زده نشود، در حالی که خود احکام سنگين دارند و حتی سال‌ها منتظر اجرای حکم اعدام هستند.
اما عاقبت اين عقل است که بر احساس پيروز می‌شود و انسانيت که بر مذهب و قوميت چيره می‌گردد، تا حتی راه بر دلمشغولی زدن اتهام‌های جديد بسته شود. از اين رو است که خبر می‌رسد : ” بيش از ۱۰۰ تن از زندانيان عقيدتی اهل‌ سنت در زندان رجايی شهر کرج که بيش از ۳۰ تن از ايشان در زير حکم اعدام بسر می‌برند، طی نامه‌ای خطاب به جيش العدل خواهان آزادی ۵ سرباز گروگان گرفته شده توسط اين گروه شده اند”.
البته اين افراد فرصت را غنيمت شمرده و افکار عمومی را در جريان برخی از ” سياست‌های ناعادلانه حکومت درسال‌های گذشته نسبت به ملت ايران و بخصوص اهل سنت” گذارده اند که به عقيده آنان “همواره محور اصلی تشنج در مناطق مختلف کشور بوده است و حکومت با ايجاد فضای امنيتی و فشارهای سيستماتيک بر اقشار مختلف جامعه جو بی‌ اعتمادی را ميان مردم اهل سنت و حکومت بوجود آورده است”.
حال که تهديد به اعدام گروگان‌ها عملی نشده است به نظر می‌رسد که همکاری زندانيان شيعه و سنی زندان رجايی شهر اثر بخش بوده و می‌تواند مبنای توافقی نانوشته و آتش بسی غيررسمی قرار گيرد و هر طرف به جای آن که دست به اقدام‌های خشن بزنند و خونريزی را مبنای کار خويش قرار دهند، می‌توانند به ريسمان وحدت چنگ زده و بر يک اصل مورد قبول مسلمانان تمسک جويند و آن چيزی نيست جز “رحمت و عطوفت اسلامی” که گويا مدت هاست در ايران و ديگر کشورها مسلمان نشين به دست فراموشی سپرده شده است.
در شرايطی که دولت روحانی در اقدامی درخور تحسين و تقدير چند مقام سياسی – اداری سنی مذهب را به پست‌های مطلوبتر گماشته اند و مسئولان سازمان زندان‌ها باز از عفو و بخشش ايام نوروز و مرخصی‌های سال نو سخن به ميان آورده اند، چه سياستی بهتر از اين که اين اقدام شامل زندانيان سياسی – عقيدتی به ويژه زندانيان سنی کرد و بلوچ و … شود و پيش از موعد معمول به مرحله‌ی اجرا درآيد؛ شايد زمينه ساز آزادی جوانان بی‌گناه وطن نيز گردد.
اين امر مسلمی است که با آزادی زندانيان سلفی و دادن مرخصی پيش از موعد به آنان، هيچ انسان عاقل و دلسوزی نخواهد گفت که اين زندانيان را در يک معامله‌ی پنهان به خاطر ازادی گروگان‌ها آزاد ساخته اند.




 

ايران امروز (نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايت‌ها و نشريات نيز ارسال می‌شوند معذور است.
استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024