شنبه ۳ آذر ۱۴۰۳ -
Saturday 23 November 2024
|
ايران امروز |
روندی که باعث پیروزی کاندیدای هواداران تغییر در یازدهمین انتخابات ریاست جمهوری شد هنوز نیاز به تحلیلهای فراوان دارد و نظرگاه های مختلفی درباره دلایل تن دادن حاکمیت به رای مردم طرح شده است.
اسماعیل گرامی مقدم مشاور مهدی کروبی اعتقاد دارد که خوانده شدن رای مردم در این انتخابات ناشی از عوامل مختلفی است که به صورت زنجیره وار اتفاق افتاد. او در گفتگو با جرس از وفاق اصلاح طلبان و ائتلاف در واپسین روزهای مانده به انتخابات به عنوان عامل اصلی کامیابی یاد میکند و میگوید که اکنون میتوان به تغییرات سیاسی امیدوارتر از گذشته بود.
آقای گرامی مقدم! به عنوان نخستین سوال لطفا نظرتان را در خصوص عوامل پیروزی آقای روحانی بفرمایید؟
عواملی که باعث پیروزی آقای روحانی شد زنجیره ای از عوامل به هم وابسته بود، که هر عامل تکمیل کننده عامل و یا عوامل دیگر بود و اگر ما بخواهیم به مهمترین این علل بپردازیم میبایستی از آخرین علتی که باعث شد تا وضعیت آقای روحانی در نظر سنجیها به یکباره جهش پیدا کند شروع کنیم. اگر امروز جناب آقای روحانی و حامیان ایشان چه اصلاح طلب و چه اعتدلگرا جشن پیروزی گرفتند، بی تردید ایثار و فداکاری جناب آقای عارف را میتوان مهمترین رمز پیروزی دانست، زنجیره دیگر و عامل دوم پیروزی را در ورود آقایان هاشمی و خاتمی برای حمایت از نامزدی آقای روحانی میدانم، که فضای یخ انتخابات را این دو شخصیت کلیدی آب کردند و فضای دلسردی تبدیل به فضای امید شد.
علت سوم را وضعیت بد اقتصادی میدانم و گواه این دلیل را هم یک سو بودن آراء دهکهای پایین جامعه مثل روستائیان و حاشیه نشین ها با دهکهای متوسط و روبه بالای درآمدی بود که نشان میداد همه دهکهای درامدی از وضعیت اقتصادی ناراضی هستند و آن را اسفبار برای زندگی و کسب و کار میدانستند. تاکید میکنم به همین دلیل، تفاوت نسبت آراء در روستاها و مراکز شهرها نامحسوس است و اثر آن را نیز جزء در اقتصاد نمیتوان یافت.
عامل چهارم را فشار تحریم ها که خود نقش اساسی در رویکرد مردم از سیاستهای هشت سال گذشته را نشان میداد که مردم به مسببین اصلی آن سیاستها روی خوش نشان ندادند.
دلیل پنجم هم فشار بی امان دستگاه های امنیتی در طی ۴ سال گذشته بر گروه های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی نفسها را آنقدر به تنگ آورده بود که ناگزیر مردم به دنبال روزنه امید میگشتند و هنگامی که آقای روحانی با شعار دولت امید و تدبیر وارد کارزار شدند بسیاری از گروه های مرجع با امید به آینده، رویکرد مثبتی به ایشان پیدا کردند.
با توجه به اینکه نظر سنجیها نشان میداد که درصد شرکت کنندگان قابل ملاحظه نیست، چه اتفاقی افتاد که مردم مشارکت بالایی داشتند؟
باید عرض کنم بعد از رد صلاحیت غیر قانونی آقای هاشمی رفسنجانی مردم عمیقا ناامید شدند و دچار یک نوع افسردگی در تصمیم گیری شدند ولی هنگامی که آقای هاشمی رفسنجانی و آقای خاتمی و اصلاح طلبان برخی از زندانیان سیاسی و تحول خواهان در داخل و خارج از وفاق و آشتی ملی سخن گفتهاند و از مردم دعوت کردند در انتخابات مشارکت کنند و جناب آقای عارف هم کناره گیری کردند این همدلی سران اصلاح طلب و جریان اعتدالگرا به روح جامعه ایران امید تغییر داد و مردم با یکدیگر عهد بستند و علی رغم اینکه تردید داشتند رایشان خوانده شود! مشارکت کردند.
من یک سال قبل در یک مناظره کوتاه در مقابل تحلیل گر محترمی که سوال کرد شما که شاهد نتایج وارونه انتخابات ۸۸ بودید چرا دوباره از مردم میخواهید شرکت کنند؟ عرض کردم ما آنقدر در انتخابات باید شرکت کنیم تا حاکمیت به رای مردم تمکین کند و امروز خوشحالم که بالاخره در این انتخابات تن به رای مردم دادند.
پس باور دارید که مردم شرکت در انتخابات را به عنوان یکی از راههای تغییر رفتار حاکمیت انتخاب کردند. به نظر شما مردم خواهان تغییر در چه سطحی هستند؟
معتقدم مردم آگاهانه و با واقع گرایی بدنبال مطالبات خود هستند. مردم در عین حالی که با شعارهای جهت دار خواهان آزادی رهبران درحصر و آزادی زندانیان سیاسی شدند از شعارهای تند نیز اجتناب کردند، خب این نشان میدهد مردم به این حد از آگاهی و هوشمندی رسیدهاند که میان مطالبات آرمانی خود و توان ظرفیت تغییر تفاوت جدی قائل شوند. مردم علاوه بر این تجربه، نتایج گذشته را هم نیز در این انتخابات خوب به کار بستند به این معنی که از تجربه عدم شرکت در انتخابات شورای دوم، مجلس هفتم و مجلس نهم سودجستند و قهر با صندوقهای رای را ناکارامد فرض کردند و این واقعیت درستی است. مردم اگر رای دهند یا رای آنها خوانده میشود که بهترین حالت است و یا اگر خوانده نشود جای اعتراض و حق اعتراض باقی میماند و این انتخابات نشان داد هرچند مردم ایران ۴ سال برای پس گرفتن رای خود هزینه های بسیار پرداختند اما نهایتا «رای آنها در این انتخابات خوانده شد.»
آیا مطالبات اصلاح طلبان با دولت اعتدال آقای روحانی قابل پیگیری و اجرا است؟
اولا من بر این باورم که اعتدال گرایی یکی از ویژگیهای اصلاح طلبی باید فرض شود و آقای روحانی هم الحق بخش اعظم مطالبات اصلاح طلبان را در این انتخابات طرح کردند، و از کسانی که میخواهند میان اصلاح طلبان، اعتدل گرایان، حامیان آقای هاشمی و آقای روحانی خط کشی کنند، این سوال را داریم که آقای روحانی دیگر چه شعارهایی را و چه مطالباتی را در مبارزات انتخاباتی خود باید میگفت که نگفت!؟ آزادی زندانیان سیاسی، شکستن حصر رهبران، آزادی مطبوعات و رسانهها، آزادی بیان، تنش زدایی با کشورهای منطقه و جهان از جمله مطالبات اصلاح طلبان بود که از طرف ایشان مطرح شد و این همان گفتمان اصلاح طلبی است که ما سالهاست خواهان آن هستیم و مهم نیست که فردی که این گفتمان را باور دارد و می خواهد به آن عمل کند اصلاح طلب باشد یا اصولگرا ولی مردم در این انتخابات به ۵ نامزد اصولگرای تابلو دار رای ندادند .
منتها ما اصلاح طلبان از عملکرد گذشته خود باید درس بگیریم و هرجا این درس آموخته را خوب به کار بستهایم، خوب هم نتیجه گرفتهایم. شما تصور کنید همین نامه ای را که جناب آقای خاتمی به آقای عارف نوشتند و باعث کناره گیری ایشان شد و نتیجه آن پیروزی آقای روحانی را رقم زد. اگر همین نامه را در سال ۸۴ مینگاشتند پیروزی امروز در سال ۸۴ رقم میخورد و اگر از تجربه آن روز در این انتخابات بهره گرفته نمیشد اتفاق بدتر از سال ۸۴ میافتاد و تندروترین جناح اصولگرا با بی تدبیری ما به قدرت اجرایی دست مییافت.
حالا حرف من این است اصلاح طلبان با نگاهی عمیق به دورانی که در قدرت بودند سطح مطالبات خود را به میزان توانی که از داشتهها و نداشته ها از حاکمیت و سرمایه اجتماعی درچنته دارند، مطرح کنند. آقای روحانی باید بدانند که حاکمیت یکدست اصولگرایان ۸ سال در دولت و مجلس بوده است و بس. مردم در این انتخابات به این حاکمیت اصولگرایی نه بزرگی گفتند و سیاستهای دولت آینده ضمن احترام به همه گروه های اصولگرا باید در جهت اصلاح طلبی و اعتدالگرایی ترسیم و تعقیب شود.
قدرت آقای روحانی با توجه به اینکه وعده ای هم از طرف ایشان برای رفع حصر و آزادی زندانیان سیاسی داده شده در چه حد است؟
همانگونه که آقای روحانی گفتند، آزادی رهبران جنبش سبز و زندانیان سیاسی نیاز به همکاری دیگر قواء در حاکمیت دارد، اما یک نکته را ایشان نباید فراموش کنند. اگر این مطالبه اساسی اصلاح طلبان و مردم دچار مرور زمان شود، خستگی را هم بر جان ملت و هم بر توان دولت بجا خواهد گذاشت ودولت آقای روحانی از این منظر ناتوان نمایان خواهد شد و این به صلاح دولت و کشور نیست. بر این باورم حصر آقایان موسوی و کروبی و زندانیان سیاسی از منظر حکومت هیچ توجیهی نخواهد داشت و هر روز که از این حصر و حبس میگذرد بیشتر نظام را با چالشهای حقوق بشری و آزادی بیان مواجه میسازد؛ لذا تصور میکنم با این امیدی که درمردم ایجاد شده و با این وفاقی که میان اصلاح طلبان و اعتدال گرایان بوجود آمده و در آستانه تشکیل دولت آشتی ملی هستیم، عقلای حاکمیت همت خواهند گماشت و این عزیزان در بند را به زودی آزاد خواهند کرد.
| ||||||||
ايران امروز
(نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايتها و نشريات نيز ارسال میشوند معذور است. استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024
|