فراز و فرودهای رابطه احمدی نژاد و سپاه

هر چند طی سال های گذشته فراز و فرودهای زیادی در رابطه میان محمود احمدی نژاد و فرماندهان سپاه وجود داشته، اما اینک که ستاره بخت رییس دولت دهم افول کرده و حامیان سابق زبان به انتقاد از او گشوده اند، علی اشرف نوری معاون سیاسی سپاه از استمداد آقای احمدی نژاد از سپاه برای کنترل بازار ارز خبر داده است.
این خبر اولین بار از سوی محمدعلی جعفری فرمانده سپاه پاسداران اعلام شده بود. او در شهریور ماه سال جاری اعلام کرده بود که رئیس جمهور از سپاه پاسداران خواسته است برای دستگیری اخلالگران بازار ارز و سکه اقدام کند.
احمدی نژاد اوایل سال جاری از تلاش برخی “دست های پشت پرده” برای برهم زدن بازار ارز خبر داده و گفته بود که “بیگانگان و بعضی عناصر داخلی در اقدامی غیرمردمی در بازار ارز و طلا که ارتباطی هم به هدفمندی یارانه‌ها ندارد، اختلال ایجاد کردند. آن‌ها با یک شیطنت و اقدامی از پیش طراحی شده، بازار سکه و ارز را به هم ریختند تا بگویند که این به علت اجرای طرح هدفمندی یارانه‌هاست.”
هرچند محمود احمدی نژاد در مصاحبه مطبوعاتی هفته پیش خود از “حلقه بیست و دو نفر و اخلالگران ارزی” و دخالت خبرگزاری وابسته به سپاه پاسداران (فارس) در بحران ارزی سخن گفت، اما آقای جعفری پیش از آن تأکید کرده بود که “ادعای دخالت و دست داشتن برخی ارگان‌ها در نوسانات بازار سکه و ارز درست نیست.”
اینک یک ماه پس از اظهارات سردار جعفری و بعد از آنکه رییس دولت دهم در نشست خبری خود نهادهای امنیتی و نظامی را مورد حمله قرار داده، معاون سیاسی سپاه از “همکاری” سپاه در حوزه ارز به درخواست احمدی نژاد خبر داده است.
معاون سیاسی سپاه در توجیه ورود سپاه به این عرصه آن را به جریان شناسی دشمنان انقلاب ربط داده و گفته: “هر جریانی که بازار را ملتهب کند در پازل دشمن حرکت می کند. سپاه در این مسیر به وظیفه خود عمل می کند اگر جریانی احساس می کند که مخاطب این سخن است باید خود را اصلاح کند.”

ولایت پذیری، شرط ریاست جمهوری اسلامی
سرتیپ علی اشرف نوری علاوه بر اظهارات خود در مورد نقش سپاه در کنترل بازار ارز، اشاراتی هم به لزوم “ولایتمداری ” رئیس جمهوری بعد کرده است.
این فرمانده سپاه در توضیح ولایتمداری گفته از آنجا که “هدایت کلان و راهبری نظام بر عهده ولایت فقیه است”، “رئیس جمهور آینده باید کسی باشد که تدابیر و رهنمودهای ولایت را بشناسد و به درستی آن را عملیاتی کند.”
این در حالی است که فرمانده سپاه پاسداران که پیشتر “ولایتمداری” احمدی نژاد را بیشتر از “خیلی ها” دانسته بود نیز، چند ماه پیش با انتقاد از کم توجهی دولت دهم به دستورات رهبر ایران گفته بود: “سال‌ها از بیانات و انتظاراتی که مقام معظم رهبری از دولت و مسئولین نظام دارند و آنها را بیان می‌کنند می‌گذرد در حالی که این امر محقق نمی‌شود.”
پیش از این و در پی تیره شده روابط محمود احمدی نژاد و آیت الله خامنه ای بر سر مدیریت وزارت اطلاعات، حتی روزنامه جوان متعلق به سپاه پاسدران، مقاومت آقای احمدی‌نژاد در برابر حکم ابقای حیدر مصلحی وزیر اطلاعات را طرحی از پیش تعیین شده برای تقابل با رهبر جمهوری اسلامی توصیف کرده و نوشته بود: “ولایتمداری احمدی نژاد دروغی بیش نیست.”

قهر ۱۱ روزه و اخم سپاه
شاید اولین اختلاف جدی بین رییس دولت دهم با سپاه، پس از قهر یازده روزه محمود احمدی نژاد در اردیبهشت ۱۳۹۰ آغاز شد. این قهر در اعتراض به ابقای حیدر مصلحی، وزیر اطلاعات صورت گرفت که پیش از وزارت، سمت هایی چون نمایندگی ولی فقیه در نیروی زمینی سپاه تهران، نیروی هوایی سپاه تهران و نیروی مقاومت بسیج را بر عهده داشت.
آقای احمدی نژاد نسبت به عملکرد و کارایی این وزیر همواره منتقد بود و با قبول استعفای او می خواست یکی از معتمدان خود را به این وزارتخانه بفرستد که با مخالفت آیت الله خامنه ای رو به رو شد.
این مخالفت در حدی بود که پس از آنکه رییس دولت در واکنش به انتقادات نزدیکان اقای خامنه ای، رابطه خود با رهبر جمهوری اسلامی را رابطه “پدر و فرزندی” خواند، مجتبی ذوالنور، جانشین نماینده ولی فقیه در سپاه نسبت به این اظهارات واکنش تندی نشان داد.
آقای ذوالنور گفت: “رابطه با رهبر معظم انقلاب باید رابطه امام و مأموم باشد؛ این رابطه، رابطه مطیع و مطاع، رابطه مقلد و مقلد است؛ این حرف ها یعنی چه که رابطه ام با رهبری رابطه پدر و فرزندی است؟ این حرف ها معنی ندارد. این حرف، حرفی انحرافی است”.
وی به این هم اکتفا نکرد و خطاب به رییس هیات دولت گفت که “موضعش را شفاف تر بیان کند” و بداند که ” مقام معظم رهبری، ولی حاکم است، او نائب امام زمان است و بدون امر او، نه رئیس جمهور و نه هیچ کس دیگر مشروعیت ندارد”.
در واکنشی دیگر، محمد حسین صفار هرندی، سرتیپ سابق سپاه که در دولت نهم سمت وزارت ارشاد را بر عهده داشت، بدون اینکه نامی از رییس هیات دولت ببرد اظهار داشت: “کسی که در برابر دستور ولی فقیه قهر می کند یا ابرو بالا می اندازد، به خدا نزدیک نیست.”

سرداران دولتی و دولت سپاهی
با وجود تمام این تنش ها، محمدرضا میرتاج‌الدینی، معاون پارلمانی محمود احمدی نژاد، “اختلاف افکنی ” بین دولت با سپاه و بسیج را تلاش دشمنان حکومت ایران می داند و تاکید دارد که تعامل دولت نهم و دهم با سپاه و نیروهای بسیجی با دولت‌های گذشته قابل مقایسه نیست.
تعداد زیادی از اعضای هیات دولت دهم از فرماندهان و اعضای سپاه پاسداران بوده اند.
رستم قاسمی، مجید نامجو، حیدر مصلحی، احمد وحیدی، محمد حسینی و مصطفی محمد نجار سپاهیانی هستند که هم اکنون وزرای نفت، نیرو، اطلاعات، دفاع، ارشاد و کشور دولت دهم هستند.
این در حالی است که دولت نهم نیز تعدادی از وزیران کابنیه از اعضای سپاه پاسداران بودند.
با وجود این، شدت گرفتن اختلاف رئیس جمهور و سپاهیان، دیگر در جمهوری اسلامی واقعیتی قابل انکار محسوب نمی شود. همان هایی که او در تیرماه سال ۱۳۹۰ با اشاره غیرمستقیم به آنها با لقب “برادران قاچاقچی”، از فعالیت هایشان در اسکله های غیر مجاز سخن گفته بود.
مخاطب سخنان رئیس دولت به حدی واضح بود که فرمانده سپاه شخصا نسبت به آن واکنش نشان داد. وی طرح چنین بحثی را “انحرافی” خواند و اعلام کرد که این ارگان همچون سایر نهادهای نظامی اسکله‌هایی نظامی در اختیار دارد اما هیچ‌گونه مبادله تجاری در آنها انجام نمی‌دهد.
اینک پس از یک سال، بار دیگر رئیس دولت بحث قاچاق و سپاهیان را مطرح کرده است، اما احمدی نژاد این بار از موضوع قاچاق ارز و مافیای ارزی سخن گفته و دست یاری به سوی همان کسانی دراز کرده که زمانی آنها را “قاچاقچی” خوانده بود.
این سپاهیان، سال پیش وقتی دعوای اصولگرایان و تیم احمدی نژاد بالا گرفت و بحث از تحرکات “جریان انحرافی” پیش آمد، به عنوان ضابط قوه قضاییه دست به کار شدند و مردان نزدیک به رییس دولت را با اتهام تخلفات سیاسی و اقتصادی بازداشت کردند.
حال باید دید که سپاه پاسداران در مبارزه ارزی جدید، چه کسانی را هدف می گیرد و آیا دست یاری دراز شده از سوی محمود احمدی نژاد را به گرمی می فشارد یا این بار هم نوک حمله به سمت تیم اقتصادی دولت نشانه خواهد رفت؟