iran-emrooz.net | Wed, 04.07.2012, 23:33
ایالات متحده از این پیچ دشوار خواهد گذشت
بی بی سی/ مجید محمدی
قرضهی کمرشکن، دو جنگ بسیار پرهزینه در عراق و افغانستان، افول برخی شاخصهای ایالات متحده از حیث آموزش و بهداشت، بیکاری حدود ۸ تا ۱۴ درصدی و مشکلات اقتصادی از جمله دلایلی هستند که برخی عالمان علوم اجتماعی، سیاستمداران و روزنامه نگاران برای افول ایالات متحده ذکر می کنند. آنها به قدرتهای نوظهور اقتصادی مثل چین، هند، و برزیل با جمعیت قابل توجه و رشد اقتصادی نسبتا بالا به عنوان جایگزینهای احتمالی اشاره می کنند. رهبران جوامع استبدادی نیز که خود را با دشمنی با ایالات متحده تعریف می کنند، مدام از افول این کشور سخن می گویند. ذکر افول ایالات متحده می تواند به منظور تصحیح روندها (منتقدان) یا اهداف جاه طلبانه (دشمنان) انجام شود.
مدعای این نوشته آن است که ایالات متحده علی رغم چالشهایی که در برابر آن است این پیچ دشوار را از سر خواهد گذراند و دشمنان این کشور بالاخص مارکسیستها و اسلامگرایان را نا امید خواهد ساخت. نخست دلایلی را که برای این افول ذکر شده بر شمرده و نقد می کنم. سپس توضیح می دهم که چرا کشورهای دیگر نمی توانند جای ایالات متحده را به آسانی و عن قریب بگیرند.
نیروی نظامی
می گویند دو جنگ عراق و افغانستان نیروی نظامی ایالات متحده را رو به افول برده است. درست نیست. ایالات متحده قدرت اجرای عملیات نظامی در هر نقطهی عالم را دارد. نیروهای نظامی این کشور در حدود سه چهارم کشورهای دنیا حضور دارند. این حضور در هیچ کشوری بر خلاف مقررات بین المللی نیست و مبتنی است بر قراردادهای متقابل. ایالات متحده امنیت آبراههای مهم دنیا را تامین می کند. هزینهای که صرف ارتش امریکا می شود در هیچ کشور دیگری صورت نمی گیرد و از حیث آموزش نیروی انسانی و تجهیزات ارتش ایالات متحده رتبهی اول را در دنیا دارد. در سال ۲۰۱۱، ایالات متحده با ۷۱۰ میلیارد دلار بیشترین میزان را به مخارج نظامی اختصاص داده است. چین و روسیه به ترتیب با ۱۴۳ و ۷۱.۹ میلیارد دلار با فاصله ی زیاد در مقام دوم و سوم مخارج نظامی قرار می گیرند.
اقتصاد
می گویند اقتصاد چین در حال گذر از اقتصاد ایالات متحده است و بزودی آن را پشت سر می گذارد. اندازهی اقتصاد ایالات متحده هم اکنون دو برابراقتصاد چین است. ایالات متحده بزرگ ترین تولید کنندهی گاز و بزرگترین صادر کنندهی مواد غذایی در دنیاست. بر خلاف روسیه، اتحادیه اروپا و دیگر کشورهای صنعتی، ایالات متحده رشد قابل توجهی از جمعیت را تجربه می کند و نیروی کار مناسب را بدون چالشهای اجتماعی در اختیار خواهد داشت. ظرفیت جذب مهاجر در ایالات متحده و همگرایی مهاجران در جوامع محلی بسیار بالاست. اما در چین نیروی کار در حال کوچک شدن است. نسبت کارگران چینی به بازنشسته شدگان از ۶ به ۱ در سال ۲۰۱۲ به ۲ به ۱ در سال ۲۰۴۰ خواهد رسید.
آموزش
می گویند چین و هند از نظر آموزش ایالات متحده را پشت سر گذاشتهاند. اما نظام آموزش عالی ایالات متحده هیچ رقیبی در دنیا ندارد. در سال ۲۰۱۱، ۷۲۵ هزار دانشجوی خارجی در ایالات متحده تحصیل می کردند. هیچ کشوری در دنیا دارای ظرفیت ایالات متحده برای پیشرفتهای فنی نیست. این کشور مرکز تحقیق و توسعه در جهان است. ایالات متحده بهترین دانشگاههای دنیا با بودجههای پژوهشی کم نظیر را در اختیار دارد. این مراکز زمین بکری برای خلاقیت و نوآوری فنی و علمی است که موتور اقتصاد ایالات متحده را به حرکت در می آورند.
برتری نظامهای آموزشی را فقط با ریاضیات و علوم اندازه نمی گیرند. دانش آموز به ورزش، موسیقی، مهارت های زندگی، کار تیمی، و فعالیتهای داوطلبانه نیاز دارد تا برای زندگی آماده شود. کشورهای دیگر به این وجوه کمتر توجه می کنند و از این جهت نیروی انسانی آنها از ظرفیت نیروی انسانی ایالات متحده برخوردار نیست. در حیطهی آموزش عمومی نیز مدارس عمومی ایالات متحده بالاخص در حومهی شهرها از بهترین امکانات برخوردار هستند و دانش آموزان آنها به بهترین مراکز آموزش عالی گسیل می شوند.
فدرال دمکراسی
به خاطر ناکارکرد بودن کنگرهی امریکا در برخی قلمروها، برخی بر این باورند که نظام سیاسی این کشور قفل شده است. اما به دلیل نظام فدرال چنین قفلی وجود ندارد. حتی اگر واشینگتن دی سی در بسیاری از قلمروها (غیراز دفاع، امنیت ملی و امور خارجه) کاری از پیش نبرد، امور ایالات نمی خوابد چون آنها خود از قوای سه گانهی مستقل برخوردارند و کار خود را پیش می برند.
توقفهایی نیز که به دلیل رقابتهای حزبی به وجود می آید دائمی نیستند. حتی عدم اطمینان اقتصادی در دنیا به قدرت بیشتر دلار منجر شده است. رقابتهای شدید حزبی خود نمایانگر آن است که نظام سیاسی ایالات متحده پویایی لازم را برای هضم و جذب رقابتها دارد. اگر در بحران اقتصادی جاری عملکرد ایالات متحده و اروپا با یکدیگر مقایسه شود و مشکلات کمتر ایالات متحده مد نظر قرار گیرد آنگاه کارایی کنگره علی رغم برخی ضعفها آشکار خواهد شد.
نهادهای مدنی
ایالات متحده به دلیل قدرت نهادهای مدنی، باشگاهها و فعالیتهای داوطلبی بیشترین ظرفیت را در تولید سرمایهی اجتماعی دارد. از این جهت هیچ کشوری در دنیا با ایالات متحده قابل مقایسه نیست. چنین سرمایهای می تواند به کاهش دردسرهای بزرگ ترین مشکلات اجتماعی کمک کند. علت نامتوازن، ناپایدار، ناهماهنگ و بی ثبات بودن توسعه در چین فقدان همین سرمایهی اجتماعی و نیز دمکراسی است. نهادهای مدنی می توانند به ایالات متحده در گذار از پیچ دشوار موجود یاری برسانند در حالی که جوامعی بدون این نهادها با کوچک ترین بحران از ریل خارج می شوند. چین و روسیه به دلیل نظامهای سیاسی دیکتاتوری و سرکوب نهادهای مدنی به این بلیه دچار هستند.
هژمونی
درست است که هژمونی ایالات متحده نسبت به ده سال گذشته کاهش یافته اما ظهور قدرتهای دیگر (غیر دموکراسیها مثل چین) نیاز به رهبری این کشور را افزون کرده است. خطر کمونیسم (کرهی شمالی) و اسلامیزم (ایران و بسیاری از کشورهای خاور میانه) همچنان وجود دارد و کشورهایی که در معرض خطر این دو ایدئولوژی و رژیمهای مبتنی بر آنها هستند به کمک ایالات متحده به عنوان نبض تپندهی اقتصاد آزاد و دمکراسی نیاز دارند.
حتی نقش کمتر ایالات متحده در عالم به معنای افول آن نیست اگر این نقش کمتر، آگاهانه انتخاب شود. حتی با ایفای نقش کمتر، هیچ کشوری در دنیا ظرفیت ایالات متحده را در بازیگری در عرصهی بین الملل دارا نیست. بخش عمدهای از مخالفتها با ایالات متحده نه از سر نفی اصولی چنین نقشی بلکه بر سر بازیگری است که برای ایفای این نقش در نظر گرفته شده است.
زیر ساخت اقتصادی مناسب
حاکمیت قانون که برخورداری افراد را از حقوق معنوی و مادی ابداعات خود تسهیل می کند، مالیات کمتر نسبت به دیگر کشورها، نیروی کار نسبتا آزموده، کوچک تر بودن بخش دولتی نسبت به بخش خصوصی و عمومی، و توازن میان قدرت سرمایه و نیروی کار شرایطی را در ایالات متحده به وجود آوردهاند که سرمایه و نیروی خلاق و کارآفرین از سراسر جهان به این کشور جذب شده و به فعالیت و نهادسازی می پردازند. مجموعهی این شرایط کمتر در کشوری در کنار هم قرار می گیرند. رکود امروز نه صرفا ایالات متحده بلکه عموم کشورهای دنیا را بجز چند استثنا در بر گرفته است. هنگامی که چرخه ی رکود به پایان رسیده و دورهی رونق فرا برسد ایالات متحده قطعا یکی از قطبهای آن خواهد بود.
آزادیهای مذهبی و غیر مذهبی
در هیچ نقطهای از دنیا به اندازهی ایالات متحده تکثر و تنوع قومی و مذهبی و نژادی وجود ندارد چون این کشور، کشور مهاجران از سراسر دنیاست. این ظرف در هم آمیزنده در کنار حاکمیت قانون شرایطی را به وجود آورده که همهی گروهها و افرادی که به دنبال آزادی مذهبی هستند (در کنار احترام به آزادیهای مذهبی دیگران یا مجبور به آن) به ایالات متحده مهاجرت می کنند. این نیروی عظیم آزادیخواه موتور محرکهی حرکتهای اجتماعی است اگر آن را در کنار تضمین آزادیهای بیان، تشکل، تجمع و رسانه ها قرار دهیم. هر جای دنیا که محدودیت مذهبی یا سیاسی وجود دارد مخالفان آن محدودیتها رو به سوی ایالات متحده دارند، حتی اگر منتقد برخی سیاستهای این کشور در عرصهی بین المللی باشند. این افراد یکی از منابع تولید فرهنگی و نهادسازی هستند.