iran-emrooz.net | Mon, 09.04.2012, 20:26
طبقه متوسط روز به روز لاغرتر میشود
همشهری آنلاین / حسین راغفر
حسین راغفر، تدوینگر نقشه جغرافیایی فقر در ایران است. این استاد دانشگاه الزهرا، با ارائه توصیفی از طبقه متوسط در ایران، معتقد است که روش نادرست اجرای هدفمندی یارانهها به نوعی به لاغری طبقه متوسط دامن زده است.
وی در گفتگو با همشهری آنلاین، با تاکید بر اینکه بیان آمار امروز بهراحتی قبل نیست چون نهادهای آمارگیری غیردولتی ضعیفاند و مدتهاستکه بسیاری آمارها از مراکز دولتی هم خارج نشده، می گوید: براساس محاسبه خط فقر در سال ۱۳۸۷توزیع درآمدی نشان میدهد که بخش قابل توجهی از جامعه بهلحاظ درآمدی در دستههای پایین قرار میگیرند. برای مثال در استان تهران براساس همین مستند، حدود ۴۲ درصد از مردم، فقیر هستند.
متن کامل این گفتگو به شرح زیر است:
در میان نظریات اقتصادی، تعاریف متفاوتی از مفهوم «طبقه» ارائه میشود. اساساً وقتی از «طبقه» صحبت میکنیم، از چه چیزی حرف میزنیم؟
ببینید. قبل از هر چیز باید بگویم که طبقه متوسط، طبقهای مولد بهلحاظ فرهنگی-اجتماعی و اقتصادی است. این طبقه رابطی است برای انتقال این مفاهیم به طبقات بالا و پایین جامعه. اگر بپذیریم که طبقه ضعیف و فقیر برای کسب درآمد و گذران زندگی مشکلات متعددی دارد و طبقه مرفه و بالای جامعه نیز از دیدگاه اقتصادی بدون دغدغه مالی روزگار میگذراند؛ طبقه متوسط در حد وسط اینها قرار میگیرد.
بنابراین میتوان از دیدگاه جامعه شناختی برای این طبقه کارویژه خاصی قائل شد؟
بله. فکر کردن به خواستهای انسانی، حقوق فردی و آزادیهای اجتماعی- فردی در این طبقه شکل میگیرد. از منظر ما این طبقه یک طبقه بسیار تأثیرگذار در روند محاسبات اجتماعی- سیاسی و فرهنگی است، که معمولا حرکات هیجانی انجام نمیدهد ولی رفتارهای مصلحتگرایانه از همین طبقه مشاهده میشود. از دیدگاه جامعهشناسان هم این طبقه موتور توسعه یک کشور محسوب میشود.
اگر قرار باشد طبقات اقتصادی به سه بخش فقیر، متوسط و غنی تقسیم شود، کدام طبقه درصد بیشتری از افراد را در خود جای داده است؟
پیش از این که به سوأل شما پاسخ دهم باید بگویم که بیان آمار امروز بهراحتی قبل نیست؛ وقتی نهادهای آمارگیری غیردولتی ضعیفاند و مدتهاستکه بسیاری آمارها از مراکز دولتی هم خارج نشده، تنها میتوان با تخمین به این سوأل پاسخ داد. برای پاسخ به این سوأل همچنین باید دستهبندی خاصی داشت. من برای این دسته بندی، میزان توزیع درآمد را درنظر میگیرم. اگر با این دستهبندی جلو برویم جمعیت قابل توجهی از جامعه در دهکهای پایین درآمدی قرار دارند؛ یعنی دهکهای درآمدی با دهکهای جمعیتی انطباق ندارند.
توضیح اینکه اگر طیف درآمدی دهدسته باشد، هریک از این دستهها میشود یک دهک درآمدی و اگر جمعیت به ده گروه تقسیم شوند، این میشود دهکهای جمعیتی. اما اگر به میزان توزیع درآمد در بین این دستهها دقت کنیم، مشخص میشود که میزان جمعیتی که در دو یا سه بخش پایینی درآمدی جای گرفتهاند، حدود ۵۰ درصد جمعیت ایران را تشکیل میدهند.
براساس محاسبه خط فقر در سال ۱۳۸۷توزیع درآمدی نشان میدهد که بخش قابل توجهی از جامعه بهلحاظ درآمدی در دستههای پایین قرار میگیرند. برای مثال در استان تهران براساس همین مستند، حدود ۴۲ درصد از مردم، فقیر هستند.
بر این مبنا، از تاریخ طبقه متوسط در دهه ۸۰، دههای که پشت سر گذاشتیم، چه تحلیلی دارید؟
اگر برمبنای درآمد به طبقات نگاه شود، در سالهای ۸۰، ۸۱ و ۸۲ جمعیت بیشتری در میان دو طیف فقرا و توانمندان قرار میگرفت. اما از میانه دهه ۱۳۸۰، یعنی تقریباً سال ۱۳۸۵ به این سو، سیل جمعیت به سمت دهکهای پایینی سرازیر شده است.
چه دلایلی برای این تغییرات متصور هستید؟
بخشی از طبقه متوسط در این سالها مهاجرت کرده؛ بخشی هم از دانشگاهها فارغالتحصیل شدهاند و بیکار ماندهاند؛ درکل به علت برخی سیاستهای اقتصادی ناهمگون، فرصتهای ایجاد اشتغال برای طبقه متوسط از دست رفته است؛ این طبقه، بهشکل سنتی یا کارمند دولت بوده یا بخش خصوصی و بهعلت رکود و فرصتهای کم تولیدی خصوصی و همچنین کاهش استخدام دولتی، موقعیت اقتصادیشان را تنها در حد محدودی حفظ کردهاند.یعنی در ایران از سالهای ۸۵-۱۳۸۴ به بعد شاهد نوعی تغییر طبقاتی بودهایم. نوعی تغییر که گریبان طبقه متوسط را گرفته و آن را لاغر و اقشار پایینی را حجیمتر کرده است.
ادامه شیوه اجرایی کنونی طرح هدفمندی یارانهها و ورودش به فاز دوم، چه تاثیری بر آرایش طبقاتی ایران دارد؟
به نظر من بخشی از طبقه متوسط به سمت پایینتر نزول میکنند؛ و عده کمتری به طبقات بالایی میپیوندند. یکی از ویژگیهای طبقه متوسط، اقتصاد بخش خصوصی متوسط است؛ که با روش کنونی آزادسازی قیمتها به نظر میرسد که ضعیف بشود. بهکارگیری سیاستهای آزاد سازی قیمتها با رویه غلط فعلی باعث افزایش هزینههای بنگاههای تولیدی و بهویژه بنگاههای مستقل شده است.
لاغرشدن طبقه متوسط چه اثری بر روند توسعه دارد و بافت جامعه را چهگونه متحول میکند؟
بهنظر من دیگر ضرورتا فقط مغزها نیستند که فرار میکنند؛ سرمایههای متوسط و کوچک هم همواره بهدنبال جایی میگردند که بتوانند امنیت سرمایه خود را حفظ کنند. کوچک شدن طبقه متوسط، حال به هر دلیلی، موجب چاقشدن طبقات پایینی میشود؛ در این شرایط نابرابری در هر جامعهای گسترده میشود و اثرات اجتماعی آن باعث فرسایش شدید انضباط اجتماعی میشود. ناامنی اجتماعی و ناهنجاریهایی مثل اعتیاد یا افسردگی روندی صعودی طی میکنند. همه اینها زمینه را فراهم میکند تا طبقات بالا در جوامع مختلف در فرصتهایی که پیش میآید از این گروههای پایینی به عنوان عوامل اجرایی خود استفاده میکند تا بلوا برپا کنند.