iran-emrooz.net | Sat, 31.03.2012, 22:36
اگر اسرائیل ایران را بمباران کند چه میشود؟
گری سیک
دیپلماسی ایرانی
سیک هم اکنون استاد دانشگاه کلمبیا و عضو هیات دیدهبان حقوق بشر در نیویورک و همچنین بنیانگذار و مدیر کمیته مشاورهای خاورمیانه و آفریقای شمالی است. آنچه در زیر میخوانید مقالهای است که وی به طور اختصاصی برای خبرگزاری سی ان ان به رشته تحریر درآورده است.
دیپلماسی ایرانی:گری سیک در دوران ریاست جمهوری جرالد فورد، جیمی کارتر و رونالد ریگان، در شورای امنیت ملی آمریکا مشغول به کار بود و در زمان گروگان گیری اعضای سفارت آمریکا در تهران پس از انقلاب اسلامی نیز سمت مشاور کاخ سفید را بر عهده داشت. سیک هم اکنون استاد دانشگاه کلمبیا و عضو هیات دیدهبان حقوق بشر در نیویورک و همچنین بنیانگذار و مدیر کمیته مشاورهای خاورمیانه و آفریقای شمالی است. آنچه در زیر میخوانید مقالهای است که وی به طور اختصاصی برای خبرگزاری سی ان ان به رشته تحریر درآورده است.
تصور کنید که فردا صبح از خواب بیدار میشوید و در مییابید که در شب قبل جنگندههای اسرائیلی ایران را بمباران کردهاند. دنیای شما چگونه تغییر خواهد کرد؟
جدا از تیترهای احساسی و گزارشهای نفس گیر، تغییر اولیه شاید خیلی بارز نباشد. شما میخواهید بدانید که آیا ایالات متحده این حمله را پذیرفته یا به آن کمک کرده است. در واقع این خیلی اهمیت ندارد زیرا اغلب بر این باورند که آمریکا همدستی داشته و مهم نیست که واشینگتن چه بگوید. تصور کنید که اسرائیل در زمانی که جنگندهها از زمین برخواستهاند به دولت اوباما اطلاع دهد فقط به این دلیل که در روند پرواز هواپیماهای آمریکایی مستقر در منطقه تداخلی ایجاد نشود اما آنچه برای ایران و دیگران اهمیت دارد این است که شماری از جنگندهها و بمبهای اسرائیلی در آمریکا ساخته شدهاند.
در آن نخستین صبح شورای امنیت سازمان ملل جلسهای اضطراری تشکیل خواهد داد تا در محکومیت حمله اسرائیل قطعنامهای به تصویب برساند. در صورتی که ایالات متحده این قطعنامه را وتو کند آنگاه هر گونه تردیدی در مورد همدستی با اسرائیل از بین میرود.
البته شاید حمایت اروپا از این قطعنامه از اهمیت بیشتری برخوردار باشد. چرا که در این صورت روند شکست ائتلاف برای تحریم ایران آغاز خواهد شد. این ائتلاف در طول سالهای گذشته همواره وجود داشته است. هم آمریکا و هم اروپاییها بر این باورند که تحریمها میتوانند جایگزینی برای جنگ باشند. اما در صورتی که جنگی در بگیرد آنگاه این باور نیز از بین خواهد رفت.
اما ایران چه خواهد کرد؟ باید گفت که همه انتظار پاسخ نظامی خواهند داشت. آنها ممکن است غافلگیر شوند. ایران از فرجه ۹۰ روزه برای اطلاع دادن به آژانس بین المللی انرژی اتمی به منظور خروج از پیمان منع اشاعه هستهای استفاده خواهد کرد. البته مقامات تهران اعلام نمیکنند که به دنبال تولید سلاح هستهای هستند اما بر این نکته تاکید خواهند کرد که یک کشور غیر هستهای از سوی کشوری مجهز به سلاح هستهای مورد حمله قرار گرفته است. از سوی دیگر تمامی ذخایر اورانیوم غنی شده از مهر و موم آژانس خارج شده و تمامی دوربینهای مدار بسته نیز جمع آوری خواهند شد.
در صورتی که ایران موفق به هدف قرار دادن یک یا چند جنگنده اسرائیلی شود آنگاه اوضاع پیچیدهتر خواهد شد. در صورتی که یک یا چند خلبان اسرائیلی در ایران اسیر شوند، ریسک درگیری وسیعتر از سوی ایالات متحده یا اسرائیل وجود خواهد داشت.
از نقطه نظری کلیتر بازار نیز شوک ناشی از قطع صادرات نفتی ایران را احساس خواهد کرد و به این ترتیب قیمـتها افزایش مییابند. این در حالی است که صندوق بین المللی پول پیش بینی افزایشی ۲۰ تا ۳۰ درصدی در قیمت نفت را در صورت قطع ناگهانی صادرات نفتی ایران، مطرح کرده است.
اما این تازه آغاز ماجراست. تصور این موضوع دشوار نیست که در روزهای پس از حمله، انفجارهایی در خطوط لوله عراق صورت گیرد که در این صورت صادرات نفتی عراق که حدود یک میلیون بشکه در روز است نیز متوقف خواهد شد و به این ترتیب بازار با شوک جدی تری مواجه میشود.
همچنین احتمال حمله به خاط لوله باکو، تفلیس، جیحان که از دریای خزر به مدیترانه میرود نیز وجود دارد. علاوه بر این اختلال در بارگیری محمولههای نفتی در بنادر عربی حوزه خلیج فارس از طریق حملات سایبری نیز دور از ذهن نیست. در این شرایط حجم قابل توجهی از منابع نفتی کاهش مییابد و در صورتی که این روند برای چند هفته ادامه دار باشد، بهای نفت به طور غیر قابل انتظاری افزایش مییابد.
به این ترتیب هزینه سنگینی بر اقتصادهای جهان تحمیل میشود آن هم در شرایطی که نشانههایی از بهبود شرایط اقتصادی پس از رکودی طولانی، مشاهده میشود. اقتصادهای آسیب پذیری مانند اقتصادهای جنوب اروپا با ورشکستگی مواجه میشود و به طور همزمان هزینههای حمله و نقل و تولید نیز بالا میرود. این درواقع سلاح واقعی ایران برای کشتار عام است. جدا از اینکه ایران به طور علنی درگیری با آمریکا یا اسرائیل را بر گزیند یا خیر، این برای ایالات متحده بسیار دشوار خواهد بود که از ورود به جنگی که اسرائیل آن را آغاز کرده، خودداری کند. به همین دلیل شماری از مقامات پنتاگون نسبت به وقوع این حمله هشدار دادهاند اما در سال انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، ایستادگی در مقابل ایران ستیزی و دفاع از خود دشوار خواهد بود.
اغلب کارشناسان بر این باورند که برنامههای هستهای ایران بدون اقدام نظامی یا مهیا کردن زمینه تغییر رژیم متوقف نمیشود. اما افکار عمومی آمریکا با توجه به دو جنگی که در دهه اخیر از سوی ایالات متحده در خاورمیانه انجام شده یعنی حمله به افغانسان و عراق، چندان با گزینه اقدام نظامی علیه ایران موافق نیست به خصوص که این اقدام هزینه و پیامدهای بیشتری به همراه خواهد داشت. همین نگرانی یکی از دلایلی است بحث منافع مشترک آمریکا و اسرائیل را نیز مورد توجه قرار داده است.
خطر چنین نتیجهای از سوی ایهود باراک، وزیر دفاع اسرائیل مورد توجه قرار گرفته است. وی بر این باور است که اسرائیل باید حساست و آگاهی و توجه خود را با توجه به واقعیتهایی که در ایالات متحده وجود دارد، افزایش دهد و سیاستی را پیش گیرد که به تقویت روابط دوجانبه منجر شود. اما بزرگرتین خطر یک سال پس از حمله بروز خواهد کرد به خصوص زمانی که بحران اقتصادی ایجاد شده و شواهدی در دست است که نشان میدهد برنامههای هستهای ایران زیرزمینی شده و در جهت تولید سلاح هستهای پیش میرود.