iran-emrooz.net | Sun, 31.07.2011, 2:06
مجلس و دولت در انتظار گودو
مسعود بهنود/مجموعه مقالات
کار فیروزه مظفری است
انگار جلسه تمرین آخر یک نمایشنامه پوچی است، چیزی مانند «در انتظار گودو» شاهکار ساموئل بکت، که از قضا این روزها در تهران قرارست روی صحنه رود. انگار نه که نمایندگان مردم عصبانی شدهاند از وضعیت امنیت اجتماعی شهرها، از تجاوزها، از کشتنها در روز روشن، انگار نه که کسی نماینده مردم است و در پیشگاه خدا و مردم متعهد.
همه آن میگفتند که خود میدانستند چنین نیست و همه آن نمیگفتند که میدانستند، انگار نه که مدیران را احضار کردهاند تا اگر نه مانند خاطیان ژاپنی سر تعظیم فرود آورند بلکه مانند نخست وزیر بریتانیا دست کم اعتراف کنند کوتاهی داشتهاند. انگار یکی در سالن و در نقطه کور دوربینها نشسته که همه از وی واهمه دارند و سخن وی را به مناسبت و بیمناسبت تکرار میکنند. یک نمایش کامل است، کمدی و بیخون.
انگار نه که اکثریت جامعه شهری میداند آشفتگیهای ناشی از اجرای یک سیاست بد طراحی شده، با گذشت دو سال از آن، روز به روز همهگیر میشود. انگار نه که این صحنه واقعی است و نمایش نیست، این همه بیآبروئی، زندان درمانی، زیر فشار بردن خانوادهها، تبدیل ایران به بزرگترین سوژه نقض حقوق بشر در جهان، به بهانه این حاصل آمد که امنیت برقرار شود. انگار نه که دو سال پیش، در پاسخ تندرویها و در جستوجوی دلیل رها کردن مردانی خشن و خونخوار در میدانهای شهر، به جان مردم صلح جو و آرامش طلبی که جز قانون چیزی نمیخواستند، آنها نبودند که توجیه میکردند که حکومت مسئول امنیت جان مردم است و سعید مرتضوی دادستان جانستان و فاسد، حافظ امنیت جان مردم.
در جریان این نمایش پوچی – جلسه حقیقت یاب مجلس– انگار همسرایان یک شعار داشتند و تکرار میشد، همان که دستگاه تبلیغاتی بشار هم در سوریه روی آن قفل کرده است؛ توطئه خارجی. خارجی به عنوان اسم مستعار همه چیز حتی بیکفایتی.
اگر جلسه مجلس که برای رسیدگی به علت افزایش ناامنی در کشور برپا شده بود، درست گزارش شده باشد باید گفت کسانی که نگران بههمریختگی اجتماعی ایران هستند گو نگران باشند. این جمله مسئولان، که نظراتشان در گزارشها آمده، درک و اراده رفع مشکلات اجتماعی کشور را ندارند. بزرگترین دغدغهشان همسرائی با بالاتر برای حفظ موقعیت هاست،.
مهمترین نتیجهای که از گزارش جلسه روز سهشنبه مجلس به دست میآید کوشش جمعی برای اختراع حکومت است، به گونهای که خواننده درمیماند این جمع وزیران و فرماندهان آیا از دنیا هیچ نمیدانند، آیا طوطیهائی هستند که هر چه استاد از پشت جعبه آینه گفت، میگویند. یا این بخشی از ماجراست که مردم باید بدانند و در جلسات دربسته سخن دیگرست. کاش این دومی باشد، دستکم نگرانیها جای خود را به همدلی برای درماندگیها میدهد.
در جلسه چه گذشت
در گزارش آمده «وزیر دادگستری خواستار کنترل رسانههای همگانی در زمینه انتشار اخبار مربوط به وقوع جرایم اجتماعی شد و گفت: باید اطلاع رسانی در اینگونه موارد نیز کنترل شوند، بیگانگان پشت پرده این ناامنیها در ایران هستند و بعد هم آن را در رسانههایشان بزرگ میکنند و بنابراین ما نیازمند سیاستگذاری در این زمینه هستیم.»
یک نفر در مجلس نیست به رییس سابق اداره زندانها که اینک وزیر دادگستری است بگوید اگر بیگانگان راست میگویی پشت پرده این ناامنیها هستند ـ یعنی تلویزیونهای آزاد ماهوارهای- با کنترل اطلاع رسانی، که به معنای فشار بیشتر به همین رسانههای داخلی است، چطور آنها بیاثر میشوند. برعکس است. تجربه نقل شده از زبان فرمانده پلیس هم همین را میگوید، آمار هم همین را میگوید، اما وزیر جز کنترل کاری بلد نیست از قرار.
در دنباله گزارش مجلس آمده «در واکنش به این نظر وزیر دادگستری، علی لاریجانی، رئیس مجلس، گفت: این مورد در قالب قانون قابل رفع است تا رسانههای گروهی آزاد باشند این موارد را آنگونه که دستگاه قضایی تعیین میکند، مخابره کنند.»
از خرده گیری بر نحوه گزارش و معنای این کلمات پشت هم ردیف شده باید گذشت. یک بار دیگر جمله نقل شده از علی لاریجانی را بخوانید. معنای این جمله چیست؟ قانون بگذرانیم که رسانههای گروهی آزاد باشند این موارد را آن گونه که دستگاه قضائی تعیین میکند مخابره کنند! ظاهرا معنایش این است که آزاد نباشند جز همان که دستگاه قضائی میگوید خبری درباره مسائل اجتماعی کشور مخابره کنند. باید گفت آفرین بر جانشین مؤتمنالملک، آفرین بر رییس قوهای که باید مدافع حقوق مردم باشد که برای محدودیت بیشتر چه فرز و بههنگام است. حالا بگو قانونی برای آزادی رسانهها تدوین بفرمائید، البته که هزار عذر شرعی و عرفی در راه است.
تا وزیر دادگستری و رییس مجلس تنها نمانده باشند، گزارش نشان میدهد «آقای محسنی اژهای، دادستان کل کشور، نیز از نحوه انتشار اخبار مربوط به وقوع جرایم جدی انتقاد کرد و در مورد برنامههای قوه قضاییه برای مقابله با این پدیده گفت که قوه قضاییه در صدد تدوین لایحهای برای معرفی متهمان جرایم جدی از رسانههای همگانی است.»
به نظر میرسد جناب اژهای خوب میداند - گرچه گزارشگر نمیداند که اگر میدانست جملهای چنین بیمعنا را منعکس نمیکرد- که لایحهای که پیشنهاد میکند برای «معرفی» متهمان از رسانههای گروهی نیست، بلکه منظورشان «جلوگیری از معرفی» است. چون معرفی که قانون نمیخواهد، کار روزنامههاست.
اما عیب میجمله بگفتی هنرش نیز بگو. به گمانم در جلسه مجلس برای رسیدگی به ناامنیهای اجتماعی یکی بود که کار خود خوب میدانست، کارش نمایش نبود. «سرتیپ پاسدار احمدی مقدم، فرمانده نیروی انتظامی، ضمن تسلیم گزارشی کتبی به نمایندگان گفت که توسعه سکس، خشونت، استفاده از مشروبات الکلی و مواد مخدر و همچنین تضعیف دولتها در برخورد با ناامنی، افزایش جرایم را در تمامی جهان به همراه آورده است. در مورد ایران حضور نیروهای بیگانه در منطقه منجر به تشدید این موارد شده...» فرمانده وقتی سخن خود را عمق بیشتر میدهد چنین میگوید: «در دهه ۱۳۷۰، ناامنی اجتماعی به دلیل بیتوجهی دولت شدت یافت اما از ابتدای برنامه سوم تلاش جدی برای کاهش شیب افزایش جرم آغاز شد که تا حد صفر پیش رفت که شاهد کاهش جرم یا عدم افزایش آن در مواردی بودیم.»
برنامه سوم یعنی سالهای ۱۳۷۹ تا ۸۳، یعنی دوران دولت خاتمی. سخن فرمانده چنین معنا میدهد که در سالهای بعد از جنگ دولت بیتوجهی کرد ولی بعدش - همزمان با آزادی نسبی مطبوعات، گرمی بازار از تلویزیونهای ماهوارهای گرفته شد- شیب جرم کاهش یافت و به صفر رسید.
گفته حرفهای فرمانده نیروی انتظامی که شباهت زیادی دارد به گفتههای فرماندهان پلیس در همه جای دنیا، وقتی مورد سئوال مطبوعات یا مجلس قرار میگیرد حاوی نکات پراهمیتی است. هیچ ناظر و تحلیلگر بیطرفی نیست که با آمار و ارقام واقعی و برداشتهای علمی مخالفت کند. مخالفت متعلق به زمانی است که مسئولان دولتی نشان میدهند که جز ایجاد محدودیت کاری بلد نیستند. تعبیرشان از حکومت، اعمال اقتدار و ایجاد نفرت به بهانه انجام وظیفه است. و چون به مقصود رسیدند آنگاه موجودی را چشم بسته از جیب خارج میکنند با اسم مستعار «توطئه بیگانه» و گمان میدارند در هر دادگاهی تبرئهشان میکند. حال آنکه توطئه خارجی اگر تبرئه کننده و توجیه ناراستیها بود که بشار اسد و حکومتش ایمن بودند. یعنی کس از خود نمیپرسد هزار و خردهای انسان را خارجی خریده بود که در ماجراهای این چند ماهه در سوریه کشته شدهاند و باز دست برنمی دارند!
اصل کل جلسه مهم رسیدگی به ناامنیها در مجلس که با حضور مسئولان برپا شده، این است: توطئه خارجی و انعکاس اخبار در رسانهها. این است علتالعلل همه ناهنجاریها. به این ترتیب همه آسوده باشند و دو سه شعاری نثار بیگانه کنید و قراری برای دستگیری چند روزنامهنگار دیگر و توقیف چند نشریه دیگر. تا صبح امید بدمد.
به جای هر مؤخرهای این نکته از قلم پوریا عالمی طنزنویس:
مطبوعات چه بنویسند که امنیت را زیر سوال نبرد؟
الف- گروهی متجاوز بعد از اینکه از باغ برگشتند به رستوران رفتند.
ب- گروهی قاتل بعد از اینکه از صحنه قتل برگشتند، برنامه بیست و سی نگاه کردند.
پ- گروهی عناصر خودسر بعد از اینکه به خانه برگشتند، به صورت سرخود لباسهای شخصیشان را به خشکشویی بردند.
ت- گروهی مافیای اقتصادی بعد از اینکه پولهایشان را شمردند، به دوربین لبخند زدند.
http://behnoud-blog.blogspot.com