iran-emrooz.net | Sat, 19.02.2011, 12:50
ایران و ترکیه؛ سیاستها و تفاوتها
دیپلماسى ایرانى
دیپلماسى ایرانى
گفتگو از: شهرزاد ثابت سعیدى
شنبه ۳۰ بهمن ۱۳۸۹
ترکیه و ایران زوج منطقه ای که این روزها همگان در باب مصلحتی یا منفعتی بودن وصلت شان سخن میگویند، همچنان به روابط دیپلماتیک خود ادامه میدهند. در روزهایی که ایران شدیدترین تحریمها را از جانب غرب تحمل میکند، ترکها گوی سبقت را چه در نزدیکی سیاسی و چه در دوستی اقتصادی با ایران از دیگر رقبا ربوده اند. حضور عبدالله گل رئیس جمهوری ترکیه با هیاتی تجاری در ایران، بهانه ای شد تا دیپلماسی ایرانی با سعید لیلاز تحلیل گر مسائل اقتصادی – سیاسی به گفتگو بنشیند.
سالها بود که روابط اقتصادی ایران و ترکیه تا این اندازه گسترده نبود و امروزه با سفر عبدالله گل به ایران شاهد آن هستیم که مقامات دو کشور وعده تجاری رسیدن به ۳۰ میلیارد دلار تا 5 سال آینده را دادند، به نظر شما دلیل این امر چیست؟
این تحول در روابط اقتصادی دلایل متعددی دارد، در وهله اول باید گفت که سفر اقای عبدالله گل خالق این امر نیست بلکه مخلوق آن است. به معنای دیگر این سفر محصول افزایش مراودات تجاری است. این امر که دو اتفاق برای ایران افتاده، چند اتفاق هم برای ترکیه موجب افزایش مراوادات تجاری بین دو کشور شده است. دو اتفاقی که برای ایران افتاده این است که:
درامدهای نفتی ایران و دیگر کشورهای خاورمیانه در جهان اسلام به شدت افزایش پیدا کرده است. هم اکنون ظرف ۶ سال گذشته درامد ایران حاصل از صادرات نفت تقریبا معادل ۹۷ سال گذشته بوده است. این شرایط کاملا با چنین روندی برای عربستان، عراق، کویت و امارات هم اتفاق افتاده و کشورهای نفتی را تبدیل به موضوعات و مقصدهای بسیار جذابی برای سرمایهگذاران میکند. همچنین باید به این نکته نیز اشاره کرد که به عنوان مثال حجم واردات ایران طی ۱۲ سال گذشته حدود ۱۰ برابر شده که رقم بسیار عظیمی است. در امسال به نظر میرسد که بین ۹۰ تا ۹۵ میلیارد دلار واردات ایران باشد. که این میزان رکوردى در تاریخ ایران است. به عبارت دیگر به ازای هر ایرانی بیش از ۱۲۰۰ دلارکالا و خدمات از خارج وارد خواهیم کرد. بنابراین ایران به بازار بسیار جذاب برای کشورهای خارجی تبدیل شده است.
مناقشات سیاسی، دیپلماتیک و ژئوپولتیک جمهوری اسلامی ایران با کشورهای دنیا به خصوص غرب مطرح شده که از بین کشورها چین و روسیه تا حدی توانستند که با ایران همراهی نشان دهند. بنابه عوامل بسیار متعددی این همراهی و همگامیاین دو کشور هم تا حدی بوده و دیگر متوقف شده است. در این شرایط ایران اصلیترین بازارهای وارداتی خود را تحت فشار تحریمهای فزاینده سازمان ملل میبیند. یعنی در کشورهای غربی برای همکاری با ایران استقبالی نمیشود، یا به دلیل مسایل سیاسی به بازرگانان خودشان فشار میاورند و اگر دولت به آنها فشار نیاورد،خودشان از همکاری با ایران میترسند و یا اعتماد ندارند که LCهای خود را به موقع نقد کنند. کشورهای روسیه و چین هم علیرغم شعارهایی که میدهند همکاریهای روشنی در زمینه بازرگانی با ایران ندارند. همانطور که میدانید بسیاری از LCها در بانکهای چینی با مشکل مواجه شده است.
ترکیه در چنین موقعیتى با چه سیاستى از این فضا استفاده کرده است؟
در این شرایط دولتی در ترکیه بر سر کار آمد که با توجه به گرایشهای دینی که در منطقه وجود دارد، موضع نسبتا مستقلی را در برابر امریکا اتخاذ کرده است. این کشور به نحو بسیار چشمگیری قادر به این است که تمامی امکانات بالقوه خود را بالفعل دراورد و کشورهای خاورمیانه به ویژه ایران را به اصلیترین مقصد بازرگانی خود تبدیل کرده است. این احتمال اگر برای کل منطقه خاورمیانه و بالاخص کشورهای نفتی در قبال ترکیه بیفتد، بدیهی است که ایران اولین کشور و بزرگترین شانس برای ترکیه است. به این دلیل که از یک طرف با ایران مرز مشترک چندصد کیلومتری دارد و هم امکانات حمل و نقل زیربنایی بین دو کشور برعکس عراق برقرار است و این مرز در طرف خود آرام است.
بنابراین شما دولت ترکیه با گرایشهاى دینى را دلیل نزدیکى اقتصادى به ایران مىدانید؟
به عقیده من ظهور یک کشور اسلامگرا معلول چنین شرایطی در منطقه است نه حتی عامل آن. به عبارت دیگر ترکیه برای اینکه بتواند به لحاظ ژئوپولتیک از این موقعیت بیهمتا و تکرار نشدنی در تاریخ خودش استفاده کند با روی کار اوردن یک دولت اسلامگرا تلاش بر این دارد که تمامی کشورهای خاورمیانه را تبدیل به بازارهایی کند که با استفاده از ظرفیت صنعتی فوقالعاده بالایی که طی ۳۵ تا ۴۰ سال اخیرایجاد شده است. بدون شک ترکیه نیرومندترین صنعت و ساختار صنعتی در خاورمیانه و شمال افریقا حتی تا افغانستان و پاکستان و آسیای میانه را داراست. بدین معنا که ظرفیت اقتصادی ترکیه نمونه ندارد و بینظیر است.
در این شرایط با اتخاذ سیاست متعادلتر و اسلامیتر و برخی مواضع زاویهدار علیه اسراییل میتواند امکانات بسیار زیادی را مورد استفاده قرار دهد که همین روش را نیز در پیش گرفته است. به عقیده من این عوامل اصلیترین و مهمترین مسایلی است که باعث شده ترکیه مناسبات اقتصادی خود را با ایران گسترش دهد.
آیا رابطه ترکیه با ایران، در حد رابطه با اروپاست؟
یک هشدار هم باید اینجا داد که هنوز این رابطه تا رسیدن به یک ثبات از نوعی که بین ایران با المان، فرانسه یا ایتالیاست، راه درازی در پیش دارد. هنوز از ترکیه تکنولوژی وارد نمیکنیم و ما فقط واردات کالا از این کشور داریم بنابراین میتوان گفت که ممکن است این رابطه با یک تلنگر سقوط کند و مقدار زیادی از آنچه که تا امروز بدست آمده را از دست بدهد.
چرا رابطه اقتصادى ایران و ترکیه تا این حد شکننده است؟
به عقیده من این ارتباط بیشتر یکطرفه است یعنی ترکیه بیشتر صادرکننده و ایران بیشتر وارد کننده است. اگر عنصر نفت و انرژی را کنار بگذاریم. در حقیقت اگر ما صادرات غیرنفتی و غیرانرژی بر خود را در قبال ترکیه قرار دهیم، ترکیه بیشتر صادر کننده و ایران وارد کننده محسوب میشود.
آیا ایران به واسطه رابطه نزدیک با ترکیه مىتواند به اقتصاد اروپا بیشتر نزدیک شود؟
به دلیل اینکه این ارتباط یکجانبه است ایران نمیتواند به اقتصاد ترکیه نفوذ کند، چه برسد به اروپا. به عنوان مثال یکی از مقاصد اصلی جهانگردان ایرانی ترکیه است. ما سالانه ۱۱ میلیارد دلار برای مسافرتهای خارجی به هموطنان میدهیم. یعنی عددهایی معادل کل درامد نفتی ایران پیش از سال ۱۳۸۰ است.
بدیهی است که این رابطه، رابطه عمیقی نیست. بنابراین نمیتوان انتظار داشت که از این طریق بتوان وارد رابطه با اروپا شد. شاید برعکس این قضیه اتفاق بیفتد، میتوان انتظار داشت که ترکیه به اقتصاد ایران نفوذ کند. در حقیقت چون ترکیه مراضع خود را متعادل و مستقلتر از گذشته کرده سالانه از طریق همین سیاست توانسته سالانه میلیاردها دلار درامد ارزی بیشتری کسب کند. به عبارت دیگر پرهیز اتحادیه اروپا از پذیرش ترکیه باعث شده است که ترکیه با اتحادیه اروپا و امریکا از یک طرف، بین اعراب و اسراییل در طرف دوم و در طرف سوم بین ایران و غرب تعادل برقرار کرده است.
ترکیه میلیاردها دلار درامد ارزی دارد که فقط از طریق صادرات خدمات به ایران. یعنی توریسم بدست اورده است. خالص صادرات خدمات در ترکیه سالانه حدودا ۳۰ تا ۳۵ میلیارد دلار است.
آیا همان مقایسه رابطه اروپا و ترکیه را باید در قبال رابطه ترکیه و قفقاز داشت؟
رابطه ما با قفقاز بلاواسطه است به معناى دیگرى مرز مشترک ما با جمهورى آذربایجان روشنتر از ترکیه است ولى ما از این امکانات استفاده نمىکنیم. درحقیقت دیپلماسى ایران در مناقشه بین ارامنه و جمهورى اذربایجان به نوعى است که منافع ایران ایجاب مىکند تا از ارمنىها دفاع کند. به عبارت دیگر مناسبات ایدئولوژیک در این مورد جواب نمى دهد.
همچنین در مناقشه بین منطقه قفقاز و روسیه، به دلیل نیازى که ایران به روسیه دارد و وزن ژئوپولتیک روسیه، ایران نمىتواند طرف قفقاز را بگیرد. به همین دلیل مناسبات اقتصادى نمىتواند ازاین میزانى که وجود دارد فراتر رود. از طرف دیگر ایران به لحاظ اقتصادى وزن زیادى ندارد که بتواند رقیبى براى ترکیه باشد.
اقتصاد ترکیه و ایران چه تفاوتهاى زیربنایى دارد؟
با وجود اینکه ادغام اقتصاد ترکیه در اقتصاد جهانى به مراتب بیشتر از ایران است، ولى اقتصاد ترکیه کمتر آسیب دیده تا اقتصاد ایران. و این درحالى است که اقتصاد ایران در طى سه سال اخیر یعنى از اواخر سال ۸۶ به بعد تقریبا در یک روکود نسبى بوده است، در حالیکه ترکیه نه در سال ۲۰۱۰ و نه در سال ۲۰۱۱ در رکود اقتصادى نبوده است. تفاوتها به شکل زیر مىتوان دستهبندى کرد:
رشد اقتصادى ترکیه در سال ۲۰۱۱، ۶/۳ درصد براورد شده که حداقل دو برابر رشد اقتصادى ایران است.
تولید ناخالص داخلى ترکیه در سال ۲۰۱۱ به قیمت اسمى تقریبا دو برابر ایران است یا نود درصد بیشتر از ایران است، ولى به قیمت قدرت برابرى خرید تقریبا معادل ایران یا ده درصد بیشتر از است. این درحالى است که جمعیت ترکیه هم اندازه ایران و یا کمتر است.
نکته قابل توجه دیگر در اقتصاد ترکیه این است که تولید ناخالص داخلى بدون نفت به یک تریلیون دلار رسیده است، بدین معنا که بنا به قدرت برابرى خرید یکى از ۸ یا ۱۰ اقتصاد تریلیون دلارى جهان است. در حالیکه اقتصاد ایران با اتکاء به نفت و با وجود سالانه ۷۰ تا ۸۰ میلیارد دلار منابع ارزى حاصل از صادرات انرژى اقتصاد ۹۰۰ میلیارد دلارى است. همچنین در سال ۲۰۱۰ میلادى کسرى تراز بازرگانى ترکیه ۷۱ میلیارد دلار بوده، که این میزان معادل کل واردات ایران است. درحالکه ترکیه مازاد واردات نسبت به صادرات داشته است. این امر نشان دهنده ان است که یکى از منابع و مراکز جذاب براى سرمایه گذارىهاى خارجى به حساب مىاید. بنابراین موقعیت و قدرت اقتصادى ترکیه با ایران قابل مقایسه نیست.
رقابت ایران وترکیه در خاورمیانه را چطور مىتوان تحلیل کرد؟
در خاورمیانه نیز به طریق اولى! البته در مورد کشور عراق ما نسبت به ترکیه مزیتهاى نسبى داریم ولى این مزیتها بسیار ابتدایى هستند. برترى جغرافیایى، که ترکیه توانسته بر این برترى هم غلبه کند. مثلا به کشورهاى همچون تاجیکستان، قزاقستان،قرقیزستان و ترکمنستان ما از نظر جغرافیایى نزدیکتر هستیم، درحالىکه ترکیه این مناطق را پوشش داده است.
به همین شکل با اینکه نزدیکى تهران به عراق از تهران به مشهد هم کمتر است، اما به نظر نمى رسد که چنین چیزى به تنهایى عاملى باشد که همواره مایه پیروزى ما بر اقتصاد ترکیه در عراق باشد. عوامل دیگرى هم همچون قیمت تمام شده کالا، کیفیت کالا، ادغام شرکتهاى تولید کننده یا صادرکننده با شرکتهاى صاحب تکنولوژى در دنیا هم دخیل هستند.
به عنوان مثال ایران خودرو که متعلق به ایران و شرکت دکوپاژ براى ترکیه است، ولى ایران خودرو به هر دلیلى نتوانسته وارد شراکت ژئوپولتیک و استراتژیک با پژوى فرانسه شود. همیشه وارد کننده تکنولوژى از این کشور بوده با یک فاصله 20 ساله. درحالیکه ترکیه شرکتهاى تولید کننده قطعات در ترکیه تامین کننده بسیارى از خطوط تولید کشورهاى اروپایى است.
به نظر شما مسایل هستهاى ایران و روابط اقتصادى با ترکیه را مىتوان به هم مربوط دانست؟
ما شاهد هستیم که ترکیه چقدر کوشیده که توازن بین مواضع هستهاى ایران و غرب برقرار کند و توافق سه جانبه اى که بین برزیل، ایران و ترکیه ایجاد شد.
داستان انرژى اتمى ایران و مناقشه هستهاى ایران با جهان غرب به حدى است که ترکیه براى حل استراتژیک وایفاى نقش براى این امر زیادى کوچک است. به عبارت دیگر قدرت ژئوپولتیک آن به حدى نیست که توان میانجیگرى موثرى را داشته باشد. در اینجا باید به این نکته نیز توجه داشت که ترکیه تا همین اندازه که توانسته توازنى بین غرب و ایران برقرار کند و از طرف دیگر دغدغههاى امنیتى خود را نیز پوشش دهد، به نظر کافى است. به عبارت دیگر ترکیه هم از اتمى شدن ایران و هم ازدرگیرى نظامى ایران و غرب در منطقه نگران است و هم اینکه دوست ندارد تحریمى که غربىها علیه ایران اعمال کردند کاهش پیدا کند. به عبارت دیگر یکى از برندگان شدت گرفتن تحریمها علیه ایران توسط غرب ترکیه است. و همچنین نمىخواهد که این تحریم از حالت درحال کنترل بودن خارج شده و حالت لجام گسیخته به خود بگیرد.
چرا صنعت ایران در سالهای گذشته رشدی برابر با صنعت ترکیه نداشته است؟
به دلیل اینکه ما در طول این ۳۰ سال قطع شدن روابط یا تهدید به قطع شدن روابط با کشورهاى مختلف از اذربایجان گرفته تا آلمان، فرانسه، انگلیس، کره جنوبى و ترکیه را شاهد بودیم. به همین دلیل این کشورها همیشه به عنوان صادر کننده کالا و نه تکنولوژى و نه مشارکت اساسى در تکنولوژى و اقتصاد ایران بودند. به این دلیل است که صنعت ایران رشدى که باید به لحاظ تکنولوژیکى و قیمت تمام شده تولید داشته باشد را دارا نبوده است.