يكشنبه ۲ دي ۱۴۰۳ - Sunday 22 December 2024
ايران امروز
iran-emrooz.net | Tue, 09.11.2010, 1:43

برابرى جنسيتى آرمانى غير قابل گذشت است


زهرا رهنورد/جرس

سه شنبه ۱۸ آبان ۱۳۸۹
تغييرات لايحه موسوم به “حمايت از خانواده” بزودى در صحن علنى مجلس به رأى گذاشته مى شود. متن اصلى اين لايحه كه مرداد ماه امسال در مجلس رسيدگى و تعدادى از مواد آن براى بررسى بيشتر به كميسيون قضايى و حقوقى ارجاع شد مورد اعتراض گسترده جامعه مدنى در ايران قرار گرفت؛ اما تغييرات جديد نيز رضايت منتقدان را تأمين نكرد.
در آخرين روزهاى باقيمانده تا تصويب نهايى لايحه، ديدگاه زهرا رهنورد استاد دانشگاه و از فعالان حوزه حقوق زنان را جويا شديم. رهنورد كه ديدگاه هاى او از آغاز جنبش سبز تا كنون مورد توجه رسانه هاى داخل و خارج ايران قرار گرفته است به صراحت مى گويد: پيش فرض هاى لايحه خانواده با قرائتى غلط از اسلام و تاريخ به دست آمده و آرمان برابرى جنسيتى آرمانى غير قابل گذشت است. توجه شما را به گفتگوى جرس با زهرا رهنورد جلب مى كنيم.

سركار خانم رهنورد! فكر مى كنيد چرا بندهاى ۲۲، ۲۳ و ۲۴ لايحه حمايت از خانواده تا اين اندازه مورد اصرار مجلس قرار گرفته است كه پس از مدتها رفت و برگشت براى تجديد نظر، باز هم بر خواسته خود پاى فشارى مى كنند؟
نظام خانواده طى يك دوره تحولى در نهايت در جوامع مدرن امروزى به خانواده تك همسرى شامل يك زن ، مرد و فرزندان منتج شده و روح آيات قرانى و خانواده در قران نيز خانواده تك همسرى و كراهت از چند همسرى است .
بنابراين اصل بر خانواده با نظام تك همسرى است و به هيچ وجه نبايد گرفتار بندهاى ۲۲ و ۲۳ لايجه خانواده بشويم و دل خود را به جابه جا شدن يك يا دو بند آن خوش كنيم .
اين حرف اول و آخر است و هم چنان كه فعالان حقوق زن گفته اند و من هم در نامه هاى متعدد و بيانيه ها خواهان آن بوده ام، هدف حذف اين دوبند از لايحه حمايت از خانواده است .
معمولا در كشور ما حداقل پس از مشروطه مدل خانواده مشروع و مورد قبول جامعه تك همسرى بوده و معدود كسانى به صيغه و تعدد زوجات مبادرت مى كردند اين اقدام را محرمانه و پنهان از قضاوت جامعه انجام مى دادند و اين نوع رفتار به صورت نادره رازى سربسته و قبيح تلقى مى شد. اما چنانكه اين لايحه با بندهايى ۲۲ و ۲۳ تصويب شود آن راز سر بسته نادر يا اتفاقى تبديل به الگويى مشروع و مقبول خواهد شد و آن راز به يك نهاد تبديل خواهد شد و البته آسيب پذيرى هاى خاص خود راخواهد داشت .
اما از سوى ديگر در يك نگاه كلى گفتمان ديكتاتورى حاكم بر شرايط فعلى ايران هر گونه خود كامگى را در كليه حوزه ها چه اقتصاد ،چه سياست ،چه خانواده و چه فرهنگ اعمال مى كند وقتى ساختار نظام كلى كشور ديكتاتورى وپدر سالاريست ساختارهاى جزيى نيز نظير خانواده در معرض اين تهاجم قرار گرفته . اما اگر فقط به خانواده بپردازم بايد بگويم كه خانواده از جهات مختلف در شرايط فعلى در معرض تخريب است .
فقر اقتصادى ،اعتياد ،آشفتگى فرهنگى ،غلبه پدر سالارى و دست آخر ارايه لايحه اى توسط دولت كه اين تخريب را عليه خانواده تكميل مى كند .به نظر مى رسد دولت فعلى با يك ژست بنياد گرايانه مى خواهد چهره اى ملى از خانواده اسلامى ارايه دهد يا بهتر بگويم اولا تصويرى از روابط زن و مرد ارايه دهد كه متفاوت از تصوير روابط زن و مرد در نظام غربى است .
با اين ژست مى خواهد بگويد مردان غربى عشرت طلبان بى بند و بارى هستند كه در چارچوب لاييسم به خوش گذرانى مشغولند اما اين ژست بنياد گرا براى عشرت طلبى مرد ايرانى چارچوبهاى شرعى را جايگزين مى كند كه صيغه و تعدد زوجات شيوه هاى مربوطه است و با همين ژست بنياد گرا مدعى مى شود كه خانواده ها با اين چارچوب شرعى حفظ مى شوند و در هم نمى ريزند و در غير اين صورت خانواده در معرض انهدام قرار مى گيرد. به زعم آنها يك ساختار پدر سالار با انگ دينى را جايگزين يك ساختار پدر سالار با انگ لاييسم مى كند و بازبه نظر خود جامعه را از فساد و فحشا اخلاقى غربى مصون مى دارد .
اين لايحه ناشى از چند پيش فرض است .
الف –پيش فرضهاى اجتماعى و روانشناختى
ب- پيش فرضهاى دينى
درباره پيش فرضهاى اجتماعى و روان شناختى مى توان گفت :۱- مردان فقط موجوداتى هستند لذت گرا بدون احساس و عاطفه يا با احساس و عاطفه اى مقطعى
۲-احساس و عاطفه بين يك زن و يك مرد در مقابل تنوع طلبى و عشرت طلبى مردانه هيچ گونه مفهومى ندارد .
۳- زن موجود ضعيف و حقيرى است كه براى لذت مردان آفريده شد .
۴-جامعه مدرن امروزى در سراسر جهان و جامعه مدرن جديد پس از مشروطه كه سنت هاى كهن را پشت سر گذاشته يا بازخوانى كرده هيچ گونه موضوعيت ومشروعيتى ندارد . نظام خانواده مرتبط با آن نيز مسبوق به سابقه سنتهاى پيشا مشروطيت است كه بايد بر همان شيوه تنظيم شود .
۵- با رهيافت هويت گراى راديكال نظام خانواده در اسلام متفاوت با نظام خانواده در غرب است .
۶- خانواده اسلامى بايد غرب ستيز يا غرب گريز باشد لهذا بر اساس نظام چند همسرى شكل مى گيرد . توجه كنيد كه بندهاى مذكور با اين عنوان شروع مى شود :” مرد مى تواند”
ب- پيش فرضهاى دينى :
اسلام به چند همسرى توصيه كرده و مصاديقش صدر اسلام
البته اين فرض بدون توجه به روند تغيير و تحولات نظام خانواده در آيات قرانى و بدون توجه به سنت هاى تاريخى كه اين خود نوعى قرائت غلط و مصادره به مطلوب در اسلام و تاريخ است .
با اين پيش فرض ها به اين فرضيه اصلى مى رسد كه خانواده سعادت مند و اصيل در جامعه ايرانى بر اساس نظام چند همسرى ميسر خواهد بود .
و سپس با همين مقدمات لايحه حمايت از خانواده را با بندهاى ۲۲ ، ۲۳ ، ۲۴ صورت بندى مى كند .

پس شما با برخى از فعالان حقوق زنان و حقوق بشر كه معتقدند بندهايى كه مجلس در آن مدعى اصلاح شده است تنها از نظر شكلى تغيير يافته اند و مفاد اين لايحه به همان قوت باقى است موافقيد…
بله؛ روح لايحه حمايت از خانواده انهدام خانواده طى يك پروسه از قوانين با نگرش پدر سالارى و ديكتاتورى سرشار ازعشرت طلبى و لذت گرايى است .بنابراين روح لايحه را با پس و پيش كردن يك يا دو بند يا جمله نمى توان عوض كرد.

شما در نامه تان به آقاى لاريجانى به نكته ى قابل تاملى اشاره كرده ايد؛ اين كه در زمان جنگ هم اين لايحه پيشنهاد شده بود اما مورد مخالفت قرار گرفت، از نظر شما چه ارزشى در جامعه يا در حكومت تغيير كرده است كه امروز بعد از سالها اين لايحه با استقبال روبرو شده است؟
سقوط در يك كلمه… سقوط ارزشها ، گسترش دروغ ،عشرت طلبى، لذت گرايى ، تضادهاى طبقاتى عميق گسترش ديكتاتورى . پدر سالارى ونابود شدن ارزشهاى متعالى كه انقلاب اسلامى براى اشاعه آنها تحقق يافت .

برخى معتقدند تصويب لايحه خانواده كمك به ريشه اى تر شدن نظام «مردسالارى» در خانواده هاست كه علاوه بر فقدان منطق، توجهى به احساسات طرف مقابل كه در اينجا «زن» است نمى كند. اگر با اين تحليل موافقيد با توجه به مختصات جامعه ايرانى، چگونه اين لايحه از احساس زن با غفلت، عبور كرده است؟
نظام مرد سالارى بر خاسته از خود كامگى حاكمان و محصول قدرت فى نفسه است. من در اينجا مى خواهم مردان را از نظام مرد سالارى جدا كنم چرا كه مردان هم اسير نظام قدرت سالارى هستند در اينجا جنس زن و مرد هر دو ستم ديده اند اگر به گفتمان فوكويى كه قدرت ريشه همه فلاكتهاست رجوع كنيد خواهيد ديد كه هر دو جنس زن و مرد در اين نظام خانواده كه خود محصول نظام سياسى و حقوقى خود كامگى است له مى شوند .در عين حال آسيب پذيرى اين گونه نظام ها از ديد خودكامگان ناديده گرفته مى شود .دولتى كه لايحه خانواده را با بندهاى كذايى ۲۲ و ۲۳ خوشبختانه بند ۲۴ فعلا حذف شده و مورد بحث ما نيست اما دولتى كه اين لايحه را به مجلس ارايه مى دهد خوب مى داند و تجربه هم كرده است كه در جامعه پس از مشروطه در ايران خانواده هاى چند همسرى با چه جنايات ،انتقام جويى ها ، فسادها ،بچه دزديها و آدم كشى هايى روبرو بوده و چه خون دلها بر زنان و فرزندان انباشته شده تا چه حد مراجع قضايى وحقوقى در گير دعواها و بزن بكش هاى اين خانواده ها بوده اند و حتى در مواردى زنان نيز به انتقام جويى به تنوع طلبى روى آورده اند .

چندى پيش حدود ۳۳۰ نفر از فعالان سياسى و اجتماعى مرد، طى بيانيه‌اى به لايحه حمايت از خانواده اعتراض كرد‌ه‌اند؛ فكر مى كنيد تصويب لايحه حمايت از خانواده به ضرر مردان نيز هست؟ اگر بله به چه شكلى؟
تصويب لايحه به اصطلاح حمايت از خانواده با بندهاى كذايى ۲۲ و ۲۳ نه تنها تحقير و ظلم به زنان و ناديده گرفتن عواطف و احساسات آنان بلكه اهانت به انسان “بما هو انسان” است . ساختار روح و قلب انسانى طورى است كه يك زن و يك مرد را براى يكديگر ديده است . خداوند مى فرمايد در هيچ وجودى دو قلب قرار نداده ايم. از طرف ديگر مردى كه در اين دو بند به تصوير كشيده مجسمه هوس و شهوت است كه فقط اگر پول داشته باشد مى تواند تجسم شهوت را در قامت روح و جسم خود به تحقق در آورد .
حال شما اين مجسمه شهوت را در بندهاى مذكور الگو سازى شده مقايسه كنيد با الگوهاى ايرانى و دينى بعد عظيمى كه از پيامبر ( ص) مى شناسيم. اخلاص و اخلاق حضرت على رشادت و عقل و جوانمردى پهلوانان چون رستم . گيو ، گودرز و سياوش و بيژن مظهر سلحشورى و ايمان و اخلاق و حافظ و سعدى و مولوى و جامى نماد اعتلاى استعدادها و روح انسانى تا ملكوت و خرد و مجنون و فرهاد و عاشقان ديگر مظهر عشق و وفادارى به زن و….با اين خودكامگان دولتمرد .
بايد پرسيد اين چه تجسم و چه شخصيتى است كه به مرد ايرانى اعطا گرديد كه هرزه گرايانه اين همه قهرمان و پهلوان را رها كند و به ذلت چند همسرى با همه مصائب و دغدغه هايش تن دهد آيا اين ظلم و اهانت به مرد نيست؟
تا امروز فعاليت هاى بسيارى از جانب فعالان حقوق زنان براى لغو برخى از بندهاى اين لايحه صورت گرفته است، مانند جمع آورى امضا و ارائه امضاها به مجلس،‌ راه اندازى كمپين،‌ اعتراضات خيابانى، نامه به مسئولان. اما تاكنون پاسخى دريافت نكردند و برخى وكلا بر اين باورند كه تنها شكل نگارشى بندها تغيير كرده است. راه موثر يا جايگزين براى تاثيرگذارى بر مسئولان را در چه مى بينيد؟
ظاهرا اقدام ديگرى باقى نمانده جز اين كه بگوييم در آن صورت اين لايحه با بندهاى ۲۲ و ۲۳ تصويب شود ما آنرا نمى پذيريم اما تنظيم كنندگان لايحه و تصويب كنندگان منتظر باشيد كه جامعه “سدم و گمرا “در هزار و پانصد سال پس از ظهور اسلام تكرار شود و آنگاه نكبت و ذلت آن موجب عذاب الهى گردد و خشك و تر را با هم بسوزاند.

به نظر شما اگر مجلس در رأى نهايى روزهاى آينده، باز هم بر تصويب اين لايحه اصرار داشته باشند، راه درمان در چيست؟ آيا بايد تمركز را بر جامعه گذاشت يا اقناع مسئولان؟ و چگونه؟
خانواده سعادتمند با نظام تك همسرى عاشقانه در يك جامعه دمكراتيك تحقق خواهد يافت اگر اين بندها تصويب شود من نام آن را عدم درك و فهم جامعه مدرن امروزى و عدم شناخت روح آيات قرانى در رابطه با نظام خانواده مى دانم و باز هم همه ما تلاش مى كنيم در اقدامى همه جانبه براى دفع ديكتاتورى و تحقق آزادى در جهت حذف اين بندها و تنظيم لايحه واقعى در حمايت از خانواده با شاخصه هايى كه زن و مرد در عين برابرى ايفاى نقشهاى مناسب خود را داشته باشند و در محيطى عاشقانه و خرد ورزانه فرزندانى شايسته را تربيت كنند تلاش مى كنيم .اكنون هم با كمپين مخالفت با بندهاى ۲۲ و ۲۳ در داخل و خارج كشور بين زنان و مردان روشنفكر و ساير فعالان حقوق بشر و حقوق زنان مساله را پى گيرى خواهيم كرد . در كل معتقدم حمايت از خانواده بيش از اين كه حمايت از حقوق زن باشد حمايت از حقوق بشر است.

با همه بيم ها و اميدها، از نظر شما براى علاج مردسالارى و ايجاد برابرى جنسيتى در جامعه با توجه به فشار و سركوب موجود بر جامعه در كجاى راه ايستاده ايم؟‌
چنانچه با همه فعاليتهاى فعالان حقوق زنان و خانواده زن و مرد دو بال پروازند بشريت با اين دو بال به سوى تعالى ها و سعادت ها پرواز مى كند هيچ پروازى با يك بال يا بال شكسته موفق نخواهد بود .
برابرى جنسيتى و دست يابى يه امكانات مساوى در جامعه آرمانى غير قابل گذشت است . البته مى توان آن را در سپهرى وسيع تر تصور نموده آنجا كه همه انسان ها بايد با هم به لحاظ ارزشى و حقوقى ، آزادى ها ، بهره مندى ها با هم برابر باشند و اين آرمان با تكاپو براى دست يابى به نظامى دمكراتيك قابل دسترسى است . اما همان طور كه در اين زمينه جنبش هاى متعددى مثل معلمان ،دانشجويان و ساير فعا لان نقش ايفا مى كنند جنبش زنان نيز راه خود را در مسير تحقق دمكراسى ، آزادى و قانون گرايى جستجو مى كند اما در اين مسير ادغام نمى شود و نبايد هم ادغام شود چرا كه راه آزادى و سعادت زنان راه پر مخاطرهاى است و به گمان من دست يابى زنان به برابرى جنسيتى به مراتب سخت تر از دست يابى يك ملت به برابرى و آزادى و دمكراسى است .

و آخرين سوال كه البته مرتبط با موضوع گفتگو نيست؛ ظاهرا جناح حاكم براى شخص شما زندان بزرگى را در سطح كشور تدارك ديده است .از ترور شخصيت در رسانه ها و سايت ها و روزنامه ها تا توهين ها و متلكها و تهمت ها تا ضربات فيزيكى يگان ويژه با باتوم برقى و گازفلفل و بازجويى خيابانى لباس شخصى ها تا به اين وسيله از پرداخت هزينه زندانى كردن شما در زندانهاى رسمى در امان باشد شما تا چه حد آماده ايد تا هزينه طرفدارى از حقوق زنان و دمكراسى و آزادى را بپردازيد ؟
مسلما در يك نظام ديكتاتورى هيچ آزادى خواه و برابرى طلبى از سركوب هيات حاكمه مصون نخواهد بود . ملت ايستاده است و من هم تا پاى جان در كنار ملت عزيز ايران كه از جان خود بيشتر دوستشان دارم ايستاده ام .
ايران وطن ماست و سر بلندى اين ميراث عظيم مايه نشاط و سعادت و اميدوارى همه ماست و در نهايت بايد بگويم من و ما ايستاده ايم و مقاومت مى كنيم تا فرزندان اين ملت سرزمينى شكوفا و نظامى سعادتمند را از ما تحويل بگيرند .




 

ايران امروز (نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايت‌ها و نشريات نيز ارسال می‌شوند معذور است.
استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024