iran-emrooz.net | Sat, 07.08.2010, 1:34
وجه تشابه مشروطه با جنبش کنوني، پيشقدم بودن زنان است
شهلا لاهيجی/دويچهوله
شنبه ۱۶ مرداد ۱۳۸۹
دويچهوله: به مناسبت يکصد و چهارمين سالگرد انقلاب مشروطه، سومين نشست همگرايی فعالان زن با حضور طيفهای گوناگون فکری برگزار شد. شهلا لاهيجی يکی از سخنرانان اين برنامه ميگويد وجه تشابه مشروطه با جنبش کنوني، پيشقدم بودن زنان است.
در ادامه سری نشستهايی با عنوان "همگرايی زنان"، روز ۱۴ مرداد نشستی به مناسبت سالگرد انقلاب مشروطه با حضور طيفهای گوناگون فکری فعالان زن برگزار شد.
زهرا رهنورد، مينو مرتاضی لنگرودي، فاطمه گوارايي، نوشين احمدی خراساني، پروين فهيمی مادر سهراب اعرابي، ژيلا بنييعقوب، پرستو سرمدي، فخرالسادات محتشميپور، زهره تنکابني، فريده ماشينی و فاطمه راکعی سخنرانان اين مراسم بودند.
نقش زنان در جنبش مشروطه و مقايسه آن با جنبش مردمی کنونی محور اين بحثها بود.
با شهلا لاهيجی مدير انتشارات روشنگران و يکی از سخنرانان اين مراسم گفتوگو کردهايم.
دويچهوله: خانم لاهيجی! در سومين نشست همگرايی زنان که بهمناسبت سالگرد مشروطيت برگزار شده بود، شما سخنرانی کرديد و در بخشی از سخنانتان از خشونت يکسان بر زن و مرد صحبت کرديد. به نظر ميرسد نوعی "رفع تبعيض در اعمال خشونت" در يکسال گذشته مدنظرتان بوده است. اگر ممکن است در اين مورد بيشتر توضيح دهيد؟
شهلا لاهيجی: تنها در مورد خشونت بر زن و مرد که بههرحال همه با تصاويری که بود شاهد بوديم، هيچ تبعيضی نبود. هر دو به يکسان مورد ضرب و شتم قرار گرفتند. ولی بيشتر از آن حتی بر عواقبی هم که در اين مدت داشته است، مثل بيکاريها که من راجع به آن حرف زدم و خيلی مصائب ديگر هم هيچ تبعيضی وجود نداشته و زنان و مردان به يک اندازه، مورد ظلم واقع شدند. ولی باز فشار بر زنان بيشتر بوده. با اين ستم اضافهای که به دليل زن بودن به آنها ميشود و اين پيشنهادهای عجيب و غريب که هر روز يک خبر تازه ميشنويم، آنها را هم به ساير مصائب اضافه کنيد. مثل قانون خانواده يا "فرزند بيشتر زندگی بهتر" که اينها مستقيم به زنان و وضعيت اقتصادی و استقلال آنها صدمه ميزند.
چه شباهتهايی بين جنبش مشروطه و جنبش کنونی مردم ايران از منظر نقش زنان ميبينيد که اصلاً باعث شد فعالان زن نشستی برگزار کنند و در اين مورد صحبت کنند؟
زنان در تمام حرکتها، حتی قبل از مشروطيت، قدمهای اول را برداشتند و حضور داشتند و کسی هم منکر اين نيست. دليل ديگرش اين بود که سالهاست امضای فرمان مشروطيت جشن گرفته ميشود و يکی از روزهای مهم تاريخ زندگی لااقل معاصر ما است. اما شايد يک دليلش اين بود که انقلاب مشروطيت بدون دستمايه برای زنان به پايان رسيد به دليل اين که زنها هنوز شايد آن قدر کسری داشتند که نميتوانستند برای حقوقی که به آنها داده نشد، مستقيماً وارد کارزار شوند. ولی امروز خب متفاوت است.
فکر ميکنيد در خواستهای زنان بين دوران مشروطه و الان چه تفاوتها و چه تشابهاتی وجود دارد؟ بالطبع بخشی از آن خواستههايی که در دوران مشروطه بود، متحقق شده است. آيا به نظر شما نوع خواستها عوض شده يا اين که همان خواستها است و شکل ديگری به خودش گرفته؟
زنان عوض شدهاند. زنان ديگر آن زنانی نيستند که در أن زمان ۹۹ درصدشان بيسواد بودند و در حقيقت دستاوردشان در انقلاب مشروطيت اين بود که درهای آموزش برايشان باز شد. اين تنها دستاوردشان بود. برای زنان همين بود. وگرنه در حقوق سياسی که مشارکت داده نشدند و اين عدم مشارکت تا ساليان سال باقی بود. ولی امروز اصلاً زنان ديگر آن زنان نيستند. درست است که حقوقشان از نظر حقوق مدنی و بسياری ديگر خيلی فرق نکرده، ولی خودشان خيلی فرق کردهاند. فقط نگاهی به جامعه کنيد!
خانم لاهيجی عنوان سخنرانی ديروز شما «امروز، ديروز و فردا» بود. اگر جنبش کنونی مردمی ايران را بر بستر جنبش ديروز مشروطه بدانيم، فردای اين جنبش را چه طور ميبينيد؟
من بهرغم آنکه معمولاً کمی تلخ و تيز صحبت ميکنم، آينده را خيلی خيلی روشن ميبينم و فکر ميکنم که اتفاقاً اين حکم تاريخ است که آرزوهای ساليان مردم ايران محقق خواهد شد و همان طور که آنجا هم صحبتم بود نه تنها زنان آنچه را بناست بهعنوان حقوق انسانی به دست بياورند، درقالب يک دموکراسی که ميزان و گمانهاش حقوق زنان است به دست خواهند آورد، بلکه جامعهی ما بالاخره بعد از سالها و شايد بعد از هزارهها تجربهی حکومتهای خودنگر و خودمحور، به آن مردم سالاری و به آن حقوقی که در غرب به آن دموکراسی گفته ميشود و زادگاهش اتفاقاً خاورميانه و بيش از ۵ هزار سال پيش بوده، خواهند رسيد.